محمد الله وطندوست

 

مسوول کیست؟

جناب رییس جمهور در یک بیانیه عالمانه شان فرمودند که ما تا هنوز تعداد نفوس کشور را نمی دانیم. تعداد مامورین دولت را نمی دانیم. مقدار مصارف ، هدف و نتیجه مصارف خود را نمی دانیم و در مورد پروژه های انکشافی معلومات دقیق نداریم. جناب شان متذکر شدند که در گزارش پروژه های انکشافی یکی از وزارت ها پنجاه اشتباه را متوجه شده اند.

اکنون سوال اینجاست که مسوول چنین وضع نابسامان کیست؟ کی باید پاسخگوی این ندانم کاری ها باشد؟

جناب رییس جمهور متفکر ما در حاکمیت امریکائی ـ جهادی بعد از یازده سپتامبرهمیشه چهره مطرح و مهره درشت و قابل محاسبه حاکمیت بوده ، مدتی آمر بی چون و چرای مالی کشور بودند. جناب شان ازچنان اعتبار عظیمی نزد دولت حامد کرزی و حامیان بین المللی دولت بر خوردار بودند که مسوولیت عظیم انتقال قدرت نظامی را بعهده داشتند و با تشخیص جناب شان نیرو های بین المللی مواضع سوق الجیشی خود را ترک و به نیرو های افغان تسلیم می کردند. اینک از سه سال بدین طرف مستقیما سکان قدرت دولتی به اختیار شان قرار گرفته با تمرکز قدرت در ارگ ریاست جمهوری، تصمیم نهائی در همه امور دولتی به شخص رییس جمهور مربوط می گردد.

آیا در چنین دولت متمرکز که هر گونه تقسیم قدرت را بر نمی تابد و کوچکترین صدای تقسیم قدرت را به تجزیه طلبی متهم می نماید، ندانستن تعداد مامورین دولتی ، ندانستن حساب مصارفات دولتی ، بی اطلاعی از چگونگی پروژه های انکشافی و عدم اطلاع از اهداف و نتایج مصارفات، لکه ننگی بر پیشانی شخص اول کشور نیست؟

رییس جمهوری که چهارده سال کامل در عقب پرده منحیث نماینده خاص و مفهوم شده سرمایه جهانی و در سه سال اخیر مستقیما بحیث مسوول درجه اول کشور و نماینده تام الاختیار حامیان بین المللی خویش حکمروائی دارد، از تعداد مامورین دولتی بی اطلاع است و در گزارش وزارتی ، پنجاه اشتباه را در می یابد، و در صحبتی از چنین وضع اظهار تشویش می نماید، آیا می تواند با اظهار و افشای چنین وضع که همه مردم از آن مطلع اند برائت حاصل نماید؟

معلوم است که چنین اظهارات ،مسوولیت شخص اول کشور را نه تنها کم نمی سازد بلکه بار مسوولیت موصوف را سنگین تر می نماید و بر نا کار آئی دستگاه دولتی کشور و بی کفایتی شخص رییس جمهور صحه می گذارد.

جناب رییس جمهور !  آیا سرشماری نفوس در شانزده سال حاکمیت امریکائی ـ جهادی  در حالیکه نزدیک به دو صد هزار نیروی نظامی خارجی, دولت را حمایه می نمود، ناممکن و غیر عملی بود؟ ویا حاکمیت فاسد امریکائی ـ جهادی نمی خواست چنین پروژه ضروری در عمل پیاده گردد و نفوس کشور با ترکیب ملی ، اجتماعی، اقتصادی و جنسیتی تثبیت و پلان های انکشافی در روشنی تعداد نفوس کشور طرح و تحقق یابد؟

آیا دانستن تعداد مامورین دولتی و تعداد معاش خواران رسمی دولتی در صورتیکه به خائنین اجازه اعمار مکاتب تخیلی ، استخدام معلمین تخیلی ، شفاخانه های تقلبی  و از همه بدتر سربازان تخیلی داده نمی شد، کارمشکلی بود ؟

آیا شکایت از مبهم بودن مصارف دولتی، نتایج و اهداف این مصارف ، به رییس جمهوریکه همه صلاحیت ها را قبضه نموده و چندین کمیسیون را مستقیما ریاست می کندو در بیست و چهار ساعت گویا هژده ساعت مصروف امور دولتی است ، شرم آور و خجالت بار نیست؟

معلوم است که افشای نقایص و کمبودی ها در صورتیکه برای اصلاح و تغیرآن  اراده و تصمیمی وجود نداشته باشد، جز فریب اذهان مردم و مصروف نمودن رسانه ها هدف دیگری نمی تواند داشته باشد. یقینا رییس جمهور متفکر ما بجای جواب به مسایل مبرم روز و توضیح اقدام شرم آور اداره امور ریاست جمهوری مبنی بر استخدام تبعیض آمیز پرسونل در آن اداره ، چگونگی افزایش تلفات نیرو های نظامی و غیر نظامی توسط نیرو های هوائی امریکائی، چگونگی مذاکرات مبهم با مقامات پاکستانی ، با عنوان نمودن تعداد مامورین دولتی ،چگونگی مصارف دولتی و پروژه های انکشافی که هر کدام بذات خود مهم و در عین حال بر بی کفایتی ، سهل انگاری و ندانم کاری دولتمردان دلالت دارد، خواسته است به چشم خلق الله خاک بپاشد و چند روزی مردم را با این مسایل مصروف نماید.

باید این حکمرانان مزدور و خود فروخته بدانند که مردم در حالتی قرار ندارند که این ترفند ها را درک نتوانند و چون زمان سلطنت بابای شان، به حق حکمران نابغه شان دعای خیر نمایند و طول عمر ننگین وی را بخواهند. بر عکس مردم نفرین و لعنت نثار چنین حکمران می کنند و تاریخ کارنامه های سیاه چنین حاکمیت ها را برای عبرت نسل های بعدی ثبت می نماید.

 

 

 


بالا
 
بازگشت