شریف بها

 

گلوله های سرگردان وبی هدف

افغانستان از سالیان متمادی درآتش جنگ میسوزد،از سال 1358 بدینسو،شاهد مداخلات کشور های قدرتمند بوده که افغانها ثمره آن تاهنوزمیچشند.

در نتیجه ادامه جنگ و آتش نفرت در کشور، افغانستان به یک آزمایشگاه تسلیحاتی مبدل شده و فابریکات تولید اسلحه کشور های منطقه  و فرا منطقه برای گرم نگهداشتن جنگ برای حفظ منافع شان در منطقه، فعال بوده و تولیدات خود را به تجربه میگیرند.

وضعیت ناهنجارسه ونیم دهه اخیر در افغانستان باعث شد که راکت های کروز و بمب های مختلف النوع  و حتی مادر بمب دراین کشور به تجربه گرفته شد. نزدیک به چهل سال جنگ بدون وقفه هزینه زیادی را به باد فنا داده واین هزینه بدون شک از سوی کشور های پرداخته شده است که منافع شان در جنگ نهفته است که در نهایت کشور های جهان سوم مانند افغانستان را از بیناد به هم ریخته و کشور مان را به مخربه مبدل کرد.

زمانیکه حملات امریکا بر مواضع طالبان در کشور آغاز و اداره موقت ایجاد گردید ، مردم امیدوار به صلح شدند اما دست های خبیثه به منظور حفظ منافع شان در منطقه دوباره بکارآغاز کرده و گروه های مختلف تروریستی را منسجم وحمایت کردند که در نهایت امر امید مردم دوباره به یاس مبدل شد ه که امروز هر در  و دیوار  کشور شاهد برخورد گلوله های سردان وبی هدف است. جنگ افغانستان با گذشته نزدیک به چهل سال، هنوز هم به طور اشکار روشن نیست که برای چی وبرای کی است.

طوریکه همه شاهد اند دراین اواخر خشونت ودرگیری ها در کشور شدید گرفته است ، جنگ بسیاری از جوانان افغان را زیر خاک کرد. نیروهای افغان با شهامت تمام برای حفظ منافع ملی می رزمند و قربانی میدهند اما دشمن به آن اکتفا نکرده و با تغیر تاکتیک های جنگی شان، مردم ملکی را نیز هدف قرار میدهد.

حملات انتحاری و انفجاری از تاکتیک های مخالفان است که مردم ملکی را به خون میکشد، این عملکرد ایشان نه مرد را میشناسد ونه زن  را،  نه دختر نه پسر وحتی نه اطفال را.

در مناطق جنگی گلوله ها جانبین به خصوص گلوله سرگردان و بی هدف مخالفان ، در و دیوار های قلعه ها را سوراخ کرده و در اکثر موارد اطفال وزنان را بدون  گناه، نشانه میگیرند. ماین با بی رحم تمام دست وپای اطفال ما را قطع کرده و به جامعه تقدیم میدارد که تا اخیر عمر محتاج وبار دوش باشند. اما هدف چیست ؟ آزمایشگاه و یا تثبیت قدرت اسلحه های کشور های ظالم و تشنه قدرت؟ آیا هدف این است که قدرت انرا ثابت سازند یا خیر؟ اما گناه کشور های عقب مانده چیست که پیامد آنرا چون افغانستان ، سوریه، عراق، فلسطین وغیره بدوش میکشند.

اخیراطفلی درنتیجه انفجار ماین در ولسوالی چپرهار ولایت ننگرهار پاهایش را از دست میدهد، اما پسربچه یی در ولایت هلمند با اصابت مرمی بر پایش معیوب شد. زنان در کندز بی سر وپا خود وخانواده خود را از شر گلوله ها بیرون میکشند، جوانان درکندهار ، هلمند وبدخشان از زمین وهوا هدف قرار گرفته و تکه تکه میشوند. زنان ، مردان و اطفال در ولسوالی هسکه مینه ننگرهار توسط بمب های پرتاب شده نابود میشوند. گاهی داعش ،گاهی طالب وگاهی هم ظالمان که بدون اطلاعات از هوا به نابودی مردم می پردازند اما نیست کسیکه بتوانند این همه بدبختی ها را تا حدی مهار نماید.

چندی قبل سازمان ملل در افغانستان (یوناما) طی گزارش چهارماهه خود، از افزایش 21 درصدی تلفات کودکان خبرداد.  در گزارش امده است که تنها در چهار ماه نخست سال 2017 میلادی، 283 کودک کشته و 704 زخمی شده‌اند که این رقم نسبت به سال قبل 21 درصد افزایش را نشان می‌دهد. در گزارش یوناما آمده است که تلفات کودکان به دلیل استفاده از سلاح‌های غیرمستقیم و انفجاری در محلات مسکونی افزایش یافته است.  در این گزارش مهمترین عوامل کشته‌شدن غیرنظامیان چنین برشمرده شده است: درگیری‌های زمینی 118 نفر، انفجار مواد منفجره باقی‌مانده پس از جنگ 50 کودک نفر،و حملات هوایی 44 نفر.

بناء با این حال امروز مردمان ولایات ما چون کندز،بغلان، فاریاب،غور،ننگرهار، هلمند، کندهار وغیره ولایات در اتش جنگ سوخته و گلوله ها سرگردان بدون اینکه هدفی را جستجو کنند بر بدن بیگناه شان اصابت میکند. و در شهر ها زنان ، اطفال و مردم ملکی در نتیجه وقوع حملات انتحاری و انفجاری جان میدهند که در نهایت میتواند گفت که افغانستان امروز به قبرستان مردم خود مبدل شده است.

همچنان در تازه ترین گزارش سازمان ملل، تلفات ملکی را در کشور درسال روان میلادی بی سابقه دانسته  افزوده است: که در شش ماه اول سال جاری میلادی در این کشور 1662 غیرنظامی کشته و بیش از 3581 تن دیگر زخمی شده‌اند. که این میزان نسبت به مدت مشابه در سال گذشته افزایش 2 درصدی را نشان می‌دهد.

در گزارش سازمان ملل آمده است که عامل 67 درصد از تلفات غیرنظامیان شورشیان مخالف دولت هستند که از این جمله عامل 40 درصد این تلفات بمب کنار جاده بوده است.

خونین ترین حملات مخالفان مسلح در در کشور ،حمله به شفاخانه سردار محمد داودخان، حمله بر قول اردوی 209شاهین، حمله بر ریاست محافظت رجال برجسته دولتی، حمله بر پایگاه اردوی ملی در کندهار ، انفجار تانکر بمب در مقابل سفارت المان  که بیش از 150 غیرنظامی کشته شده 500 نفر دیگر زخمی شدند.  همچنان حمله بر معترضان جنبش روشنایی، و انفجار اخیر در منطقه دهبوری کابل از حملاتی است که بیشتر غیر نظامیان در آن اسیب دیدند.

بناء با در نظرداشت مغلق بودن وضعیت جنگی  در کشور ، حکومت مسوولیت دارد تا از تلفات مردم ملکی جلوگیری و مصونیت ایشان را تضمین نماید. تلاش برای تامین صلح از وعده های و مسوولیت های حکومت وحدت ملی است. با ایجاد موانع فلزی در جاده های عمومی نمیشود امنیت را تامین کرد زیرا ریشه های اساسی تروریزم در بیرون بوده و نیز در داخل نظام بدون شک حلقاتی وجود دارد که آنان را در داخل حمایت مینماید.  دراین صورت توقع میرود تا حکومت جهت تامین امنیت مردم نهاد های کشفی واستخباراتی را تقویت نموده ونیز بر نیروهای خارجی فشار وارد نماید تا در هنگام عملیات های هوایی از خود سری ها خود بکاهند و به زنده گی مردم ملکی بیشتر توجه خود را مبذول دارند . بدون شک نیروهای امریکایی متعهد استراتیژیک ماست اما نه اینکه بمب های غول آسا را بر ملت عام روا بدارند و ساحه تخریب بمب ها خویش را در افغانستان به آزمایش بگیرند، زیرا مردم افغانستان نباید مانند چوب سوخت از سوی طرف های درگیر مورد حملات قرار گیرند.

نوشته: شریف بها

مورخ/1396.5.8

 

 

  


بالا
 
بازگشت