وداد

 

جنایات بشری آل سعود در یمن و سکوت نامردانهء جهان باصطلاح دموکراسی

طبق معمول پگاه امروز تلویزیون 1 هالند را روشن نموده و به اخبار نوشتاری (تلی تیکس) متوجه خبر دردناک شیوع سراسری کولرا در یمن شدم. من در سال 1987 به یمن جنوبی (شهر عدن) برای بیشتر از یک هفته سفر کرده بودم و با مردم و باشندگان جنوب یمن تاحدی آشنایی دارم، بناربراین خبر برایم شوک داده و مرا بیاد گذشته هایی برد که یمن در ارامش کلی بسر میبرد.

در این متن تلویزیونی آمده است که بیش از 200.000 نفر در این کشور مبتلا به کولرا اند. بر اساس گذارش سازمان جهانی بهداشت و یونیسف تاکنون 1300 یمنی بعلت بیماری کولرا جان شان را از دست داده اند. همچنان روزانه 5000 نفر به این بیماری مبتلا میشوند که بیشترینه شان کودکان اند.

بدلیل جنگ داخلی در یمن 15 ملیون نفر از امکانات بهداشتی و همچنان آب آشامیدنی محروم گردیده اند. شمار زیاد مردم نیز به کمبود شدید خوراک و قحطی مواجه اند».

سپس به فیسبوک سرزدم، در آنجا نیز یکی از اخبار مهم صدای آلمان (دویچه ویله) دربارهء فاجعه کولرای یمن بود.

در این برگهء انترنتی از جمله چنین آمده است: «ستیفن اوبرین، هم آهنگ کنندهء کمک های عاجل ملل متحد گفت که انسان ها در یمن در معرض قحطی، کمبود مواد غذایی و مرگ قرار دارند و جهان نظاره می کند.

جهان امروز در اینجا در شورای امنیت اجلاس دارد. در جریان دو سال جنگ هزاران نفر کشته شده اند. ۱۷ میلیون نفر متکی بر کمک های غذایی اند. ۶ میلیون نفر مستقیماً تهدید به قحطی می شوند و حالا دیگر کولرا هم شیوع یافته است».  

او برین می گوید: «تخمین می شود که در شش ما آینده  ۶۰ هزار مورد موجود مشکوک به کولرا به ۱۵۰ هزار می رسد. تا حال ۵۰۰ نفر از این ناحیه وفات کرده اند.

هم آهنگ سازنده کمک های عاجل ملل متحد در سالون شورای امنیت به طور گزنده ای گفت : کولرا، قحطی و جنگ، سه مصیبتی اند که همه ساخته دست بشر اند. یمن که کشور فقیر شبه جزیره عربی است به آن گرفتار شده است. این بحران آن جا را تهدید نمی کند، تازه نیامده است، بلکه از مدت های طولانی در آنجا بوده است».

قصه های مرگ، شکنجه، تیرباران های خود سرانه، حملات هوایی ائتلاف نظامی به رهبری عربستان سعودی بر مکاتب، شفاخانه ها، مساجد و بازارها. قصه های سربازگیری اجباری از میان اطفال. قصه های دوشیزگان جوان و ازدواج های اجباری اطفال. قصه های دختران خردسالی که به ازدواج اجباری داده شده اند، چون والدین شان دیگر نمی توانسته اند به آن ها نان بدهند و می خواسته اند مسئولیت آن ها را از خود دور کنند. یمن یک جنگ فراموش شده در یک کشور فراموش شده است». [1]

من نمیخواهم به این واقعیتهای عینی بالا چیزی بیشتر اضافه کنم. تنها هینقدر میگویم که چرا مردم دنیا و بویژه مسلمانان اینقدر ساده لوح بوده و واقعیت را نمیدانند که منبع جنایات بشری با نام وهابیت سعودی مرتبط است و آنچه در افغانستان گذشته و میگذرد، آنچه در خاور میانه روی میدهد، مانند پدیدهء پلشت دولت اسلامی وجنگهای سوریه و عراق همه وهمه از سوی عربستان و کشورهای دیگر خلیج با اسلحهء امریکایی و غربی همگی دستآوردهای شیوخ وهابی- سلفی عربی میباشند.  

نمیدانم جهان اسلام و بویژه مردم افغانستان چه زمانی از دنباله روی و باور کورکورانه به عربستان سعودی و جانیان ثروتمند کشورهای خلیج دست برخواهند داشت. آخر 14 قرن است که عرب فرهنگ بومی مردم آسیای میانه را نابود کرده و حتی مذاهب مروج در این منطقه یعنی حنفی، شیعی و اسماعیلی را نیز نمیپذیرد.

باید هوشیار شده و منتظر حوادث خونینتر دیگر همانند یمن در افغانستان بود، چون سررشته کشور از دست غنی خان احمدزی و عبدالله خان عبدالله سردمداران حکومت باصطلاح وحدت ملی و باداران امریکایی شان  خارج شده و صدای اعتراض با تانک و تفنگ سرکوب میشود!


 

 


بالا
 
بازگشت