پروفیسور شرعی جوزجانی

 

 

 

با ابراز همدردی عمیق به خانواده های قهرمانان گلگون کفن قول اردوی 209 «شاهین» و طلب آمرزش به روان پاک این فرزندان صدیق وشهید وطن!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

درین اواخر حوادث انتحاری سهمگین و حملات تروریستی وحشیانه بر مراکز تجمع مردم و مؤسسات دولتی به خصوص نهادهای امنیتی و دفاعی کشورآن قدر زیاد و پی در پی رخ میدهد که هموطنان را دچار سراسیمگی ساخته و دولت از جلوگیری این حوادث ناتوان به نظر میرسد.

در طی بیش از دوسالی که از عمر دولت به اصطلاح وحدت ملی گذشته، هراس افگنان از حدود جنوبی مملکت با استفاده از وسایل گوناگون ترانسپورتی و طوریکه شایع است بعضا توسط  هلیکوپترها به ولایات شمال کشور انتقال داده شده و در مواضع مهم و حساس استراتیژيک چون فاریاب، سرپل، بدخشان، قندز و بغلان جابجا ساخته شده اند و در برخی مواضعِ حاکم بر شاهراه شمال چون «دهنهٔ غوری» که یک مرکز مهم تجمع طالبان تروریست میباشد، به آنان از طرف مقام ولایت با تصدیق یک وزیر با صلاحیت دولت بر اساس امضای یک قرارداد بین دولت و آنان، به عنوان اهالی منطقه مصونیت داده شده و طالبان با استفاده از آن به ساختن مواضع مستحکم جنگی و دفاعی در انجا توفیق یافته اند.  

اگر اشغال صدها دهات و ولسوالیها و بعضا سقوط مکرر برخی از ولایات در نظر گرفته شود، بی کفایتی دولت را با وجود داشتن اردوی مجهز 350 هزار نفری، بامصارف فوق العاده گزاف ازطرف حامیان بین المللی، طور روشن و آشکارا میتوان مشاهده کرد.

نفوذ و حملهٔ وحشیانهٔ گروهی از طالبان برقول اردوی توانمند 209 شاهین، ناتوانی و عدم کفایت دولت را یک بار دیگر بر ملا ساخت. این حملهٔ دهشت افگنانه صدها تن از جوانان غیور و فداکار هموطن ما را که جان برکف در جبههٔ دفاع از میهن و هم میهنان می رزمیدند، به خاک و خون کشید و جانهای شیرین شانرا گرفت.

 چرا اردوی توانمند 209 شاهین که باید دژ تسخیر ناپذیر حفظ امنیت ملی درسراسر شمال کشور باشد، این چنین به بازیچه گرفته میشود؟ در حریم اردویی که باید نظم و دسپلین آهنین بر هر گوشه و کنار آن حاکم باشد، چطور ممکن است چند نفر دهشت افگن آدمکش با استفاده از یونیفورم و وسایط نقلیهٔ عسکری راه پیدا کند و این فاجعهٔ ننگین را براه بیندازد؟

سالها پیش یکی از نظامیان ورزیدهٔ مصر نوشته بود:«حصوننا مهددة من داخلها» یعنی دژهای مااز درون خود تهدید می شود. این بیان یک واقعیت تلخ در داخل مصر بود که در اثر نفوذ عناصر وابسته به دشمن د ر اردو به خصوص در ترکیب نیروهای هوایی، مصر در جنگ با اسرائیل دچار مغلوبیت شد.

امروزارگانهای استخباراتی، اردو و دیگر نیروهای نظامی کشور مانیز در اثر نفوذ جواسیس و عمال دشمن در وضعیتی شبیه همان حالت مصر قرار دارند. حادثهٔ درد انگیز شفاخانهٔ 400 بستر و فاجعهٔ خونین قول اردوی نمبر 209  «شاهین» گواه زندهٔ این واقعیت است.  بدون وجود عناصر اجیر دشمن در هر دو نهاد نظامی چگونه ممکن است دشمن در آنها نفوذ کند و این گونه فجایع خونبار را به راه بیندازد.  

دولت در برابر این همه جنایت های هولناک، ضمن اظهار تأثر و تأسف، فقط این حملات را تقبیح میکند و آنرا بزدلانه و نشانهٔ ضعف وناتوانی دشمن میخواند و بعضا ضمن احوالپرسی از مجروحین برای آنان شفای کامل و برای شهدا طلب مغفرت و برای خانواده های شان صبرجمیل آرزو میکند و گاهی هم عزای عمومی اعلان میکند و درمسجد ارگ مراسم فاتحه خوانی برپا میدارد.

دولت دربرابر هر حادثهٔ خونین درد انگیز یک کمیسیون ارزیابی و یا حقیقت یاب تعیین میکند، اما هیچ وقت نتایج  بررسی این کمیسیونها را با مردم شریک نمیسازد و حاصل تحقیقات بدست آمده، فراتر از غفلت کامندان نشان داده نمی شود و در نتیجه چند کارمند پایین رتبه تبدیل و یا برطرف می گردند، اما نامی از جواسیس وعاملین اصلی جنایات برده نمیشود و آنها بی ملال خاطر به فعالیت و خرابکاری خود ادامه میدهند.

این ظاهر قضایا است. اما آنچه در عقب پرده جریان دارد و از نظر مردم پنهان است چیز دیگری است.

اساسا دولت و حامیان بین المللی آن ازین خیمه شب بازی ها چه در نظر دارند و چگونه اهدافی را تعقیب میکنند؟

واقعا خنده آور است اگر بگوییم که امریکا و ناتو نمیتوانند گروه های طالبان را سر کوب نموده، مردم افغانستان را از شر آنها نجات بدهند. اگر آنها بخواهند میتوانند خود مستقیما و یا با تجهیز اردوی افغانستان با سلاحهای مدرن و طیارات جنگی کافی و راه اندازی حملات پلان شده، طالبان و داعش را در کمترین فرصت سرکوب نمایند و مراکز تجمع شانرا از بین ببرند. اما این کار را نمیکنند.

ائتلاف بین المللی به رهبری امریکا پس از تشکیل دولت موقت و انتخابات اول، در زمان حکومت کرزی تا توانستند طالبان را که دست پروردهٔ خودشان بودند، به صفت یک ابزار فشار سیاسی تقویه و درنقاط مختلف کشور جابجا ساختند، آنها حتی یکبار هم ضربهٔ کاری به آنان نزدند و ایالات متحده اعلان کرد که طالبان تا وقتی که بر ضد منافع ما قرار نگیرند، دشمن ما نیستند و در نتیجه نام صدها تن از آنان از لیست سیاه ملل متحد کشیده شده، از زندان گوانتانامو رها گردیدند و رهبران شان در قرارگاه رسمی مصون ساخته شده در قطر جا داده شدند.

پس هدف مورد نظر چیست؟

امریکا و ناتو هیچ گاهی خاک افغانستان را ترک نخواهند گفت. پلان طویل المدت امنیتی که با دولت افغانستان امضا شده و از تصویب شورا و توشیح رئیس جمهور گذشته است، گواه غیر قابل تردید این مطلب است.

آنها صدها ملیارد دالر را به خاطر آبادی افغانستان و گل روی مردم به مصرف نرسانده اند، زیرا در دنیای کنونی هیچ دولتی بدون در نظرداشت منافع ملی خود، این همه هزینه های سنگین را برای یک کشور دیگر متقبل نمیشود. استقرار نیروهای ائتلاف در کشور ما و صرف این همه مبالغ گزاف برای این بوده که آنها برای رسین به اهداف بزرگ و مهم استراتیژیک خود زمینه سازی کنند.

آنها میخواهند در افغانستان دولتی بر اریکهٔ قدرت قرار داشته باشد که ظاهرا ممثل دموکراسی، اما در ماهیت امر، یک دولت طالبانی باشد که بتواند به تأمین تمام اهداف دور و نزدیک ایالات متحده و ناتو خدمت کند. آنها میخواهند توسط چنین دولتی افغانستان را مانند پاکستان به مرکز تربیه وتوسعهٔ تروریسم و منبع تولید مواد نارکوتیک مبدل کنند و از شرایطی که در افغانستان به وجود میآورند، به مثابهٔ وسیلهٔ اعمال فشار و ابزار تهدید بر ضد دولتهای روسیه و چین و نیز برخی از کشورهای منطقه استفاده نمایند.

تمام مساعی نمایندگان تیپیک آنها مانند کرزی اینست تا طالبان را به حیث یک سازمان سیاسی معتدل در برابرداعش جا بزنند و با مخاطب ساختن آنها به نام برادر برای شان حیثیت قایل شوند و از حساسیت مردم نسبت به آنها بکاهند. حتی رئیس دولت و نماینگان برجستهٔ او در مواردی که باید نام طالبان گرفته شود، بجای آن کلماتی مانند «مخالفان سیاسی دولت» و امثال آنرا به کار میبرند.

بدین ترتیب طالبان به صفت یک نیروی شکست ناپذیر به فعالیت های تخریبی تهدید آمیز خود ادامه میدهند و با اشغال مناطق مهم استراتیژیک کشور شرایط خود را بر دولت و احتمالا کمیسیونهای بین المللی که برای تأمین صلح موظف میشوند(چنانچه درسوریه شد)تحمیل می نمایند.    

فکر میکنم در صورت تأمین «مصالحه» با طالبان، رهبران و کدرهای برجستهٔ آنان درترکیب حکومت داخل شده، مواضع حساس را اشغال خواهند کرد و صفوف باقیماندهٔ شان با برافراشتن بیرق و شعار«داعش» جنگ و کشمکش را با حکومت دوام خواهند داد. اشتراک گلبدین حکمتیار این نمایندهٔ آبدیده و صد در صد مورد اعتماد ایالات متحده در بدنهٔ حکومت نیز وزنهٔ آنهارا سنگین خواهد ساخت و به ساختن یک دولت تمام عیار قبیلوی مورد نظر مساعدت خواهد کرد. تمام این پروسه ها با مهارتی تمام زیر نام دموکراسی تیپ غربی انجام خواهد یافت.

دوکتورعلوم، پروفیسور عبدالحکیم شرعی جوزجانی

ستاکهولم، سویدن

23.04.2017

 

 

 


بالا
 
بازگشت