محمد علی مهرزاد

 

مردم افغانستان تشنه آب؛ دولت مردان ایران تشنه خون!؟

رئیس جمهورایران درنشست بین المللی مقابله با گردوغبارروزسه شنبه قبل با حضورنمایندگان 34کشوردرتهران ازطرح بندسازی درکشورهای همسایه ایران انتقاد کرد. اقای روحانی رئیس جمهورایران که به دوردوم هم برنده شده ؛ نه تنها رهبرمذهبی ایران را بمبارزه طلبیده بلکه لبه تیزانتقادات وپای خودرا نسبت به منافع ملی آبی افغانستان درازترنموده ، آنچه درچانته داشته درین دوردوم خالی نموده ، برای دولت مردان دیگرراه گستاخی را باز نموده است.      سرانجام فعالیت های سیا ست بازیهای فریب ونیرنگ ایران درقبال اوضاع افغانتسا ن از لابلای شبکه های استخباراتی سربرون کرد.  ایران درشعار ( اسلام مرزندارد ) هویدا شد، که اغراض شوم ســـــــــــیا سی ومفـــــکوره نا سیو نالیزم وتعصبات افراطی که بشکل ووضع خزنده در افغانستان به اشکال گوناگون در وجود ضعیف النفسان داخلی در طول سالها در روابط همسا یگی ادامه داشته وفعلاً نو آموزان راه سیاست و متولیان دروغین داعیه اسلام ، در امور داخلی کشورما مداخلات علنی براه انداخته است، تا ما در مقابل ادعا های بی پا یه نسبت به تجا وز واستفا ده غیر قا نونی از آب در یای هلمند این نیل افغانستان  ازطرف ایران، ؛ وکشتار واعدامهای دسته جمعی هم وطنان ما که بنا به مجبوریت به پاکستان وایران مـــــــهاجرشدند، با دادن حق السکوت به دولت مردان که مسئولیت اعمار بندهارا دارند مهرسکوت گذاشته اند ؛ روی این همه فعالیت خصما نه این دوهمسایه مداخله گر؛ مردم ما نه تنها از د و لت مردان گذ شته وامروز حسا ب خواهند گرفت، بلکه جلوی تجا وزات مســـتند  این دوکشوررا که به حـــــــــق تما میت ارضی افغا نستان خصــوصاً در ین سی سا ل که جنگ برما تحمیل شد در سرحدات غربی وجنوبی ما زمین های که به اثر تغیر مسیر دریای هلمند آن طرف دریا قرار گرفته است ، توسط د یوار که به بهانه جلوگیری از قا چاق مواد مخدر از طرف ایران اعمارشده کا ملاً یک تجاوزبه تما میت ارضی افغانستان است صورت گرفته است .! .

  دریای هلمند  ، کنر وکابل فرزندان اسمان این سرزمین است ، این دریا ها در کهساران افغانستان بد نیا آمده ودر خاک آن چشم از جهان می پوشد . در پرتگاه خود گاهی به خاک دولت های همسا یه  نزدیک می شود . 

نسل امروز افغانستان باید خودرا به تاریخ وجغرافیای طبعی وسیاسی کشوراشنا بسازد که از کجا امده وبه کجا می رود ، ودارای کدام حدود وثغور قرار داشــته ودرین سا  لها چه تحولات در سرحدات کشور بوجود امده است ، تا ازتمامیت ارضی ومنافع ملی خود دفاع کند ، چه نه تنها در منطقه بلکه در سراسر جهان ملتها به لحظه ای از بحران غیر قابل تحمل رسیده اند ، نژاد بشر رابط با طبیعت بشری از دست داده است ، بصیرت واخلاق وروابط بین الدول وحسن هم جواری به انحطا ط گراییده است ، جای دارد تا دیر نه شده مردم افغانستان در روابط خود با همسایگان نها یت درایت وهوشیاری خودرابکار برند ، این یک واقعیت محض است که سیاست مداران ایران وپاکستان  با خدعه ونیرنگ، نه با زیرکی وکاردانی کوشش دارند تا نبض جریانات سیاسی را در منطقه به ارتباط مسا یل افغانستان کاملاً در اختیار خود داشته باشند، وحضور فزیکی ایا لا ت متحده ونا تو را به چالش  بکشاند ، تا خود انچه در طول روابط کشت کرده، دست آوردی داشته باشد ، ولی ما یقین وباورمند هستیم که بار کج به منزل نمی رسد ، طوریکه در افغانستان نظر به شـــواهد انکا ر نا پذیر، ایران وپاکستان در کشورما حنظل کشت کرد ند امید واریم زقوم بدروند .!

  ولی انچه به مردم وخصوصاً اندیشمندان متعهد به ارزشهای اسلامی وملی ما تعلق می گیرد، اینست تا ریشه اختلافاتی که در بین ایران وافغانستان است به سطح واهمیت خط دیورند است ؟، به امید حل موضوع خط دیورند! دولت مردان گذشته وامروز استدلال می کردند وهم اکنون این حرف را دایماً به خورد مردم ما می دهند که گویا ما نباید در سرحدات غربی تشنج بوجود بیاوریم !؟ این تبلیغ ضد ملی موجب شده تا  استفا ده ازآب های داخلی، وزمینهای که به اثر تغیرمسیر دریای هلمند آن طرف قرار گرفته اند، مردم ما محروم و موضوع شامل مرور زمان شـــــــود، وروزی ادعای نا حق براه به اندازد وبه حیث عمل انجام شده نشود، مردم شریف افغانستان را قرار بدهند؛ ونباید به آن کمتر ارزش قایل شوند.  

ایران زمانی برای به جریان انداختن ادعای ناحق روی آب دریای هلمند اقدام کرد که حکومت آن وقت رو به زوال ، شورای که مدت کارشان آخرین نفسهارا می کشید ، وکا بینه ای که خود حضوری فزیکی  در مسایل ملی نداشت ، چگونه می توان برای شان حق فیصله وبحث روی مسا یل را قایل بود  خصوصاً موضوع چون آب دریای هلمند با ایران ، این بازی شیطانی را شیطانهای بزرگ وکوچک براه انداختند . 

معامله گریهای همیشه روی دریای هلمند در فضای پوشیده وابهام آمیز از دید مردم ما دور نگهداشته شده است، یک موضوع که اصلاً وجود نداشته برای نسل بعدی بحیث یک معضل ملی بوجود آوردند .در حا لیکه یک موضوع داخلی وسرمایه ملی مارا که هیچ کشوری با ما در باره آن حق اعتراض نداشته وندارد ، از کیسه خلیفه بخشیدن بنام حسن نیت بخشیدن ، اخر با خود این د ولت مردان ما ویا ایران اینطور تصور کرده است که آخر آب هلمند مگر شامپوی فرانسوی ویا روغن نباتی ایرانی ویا برنج دیره د ونی  است ،که آنرا به این ساده گی به همسایه بخشش بدهیم .!!؟   

سیاست مداران ما در معادلات روابط خود نه تنها با کشورهای همسایه ، بلکه با دو قدرت بزرگ نتوانستند اصل بی طرفی وعدم انسلاک را بشکل واقعی که از منافع ملی ما نماینده گی کند در عمل نا موفق بودند ، وابستگان که به نظام سیاسی شرق وغرب در داخل کشور بدون تعلق وارتباط اجتماعی با مردم خود عمل کردند ومصیبت های جبران نا پذیر را مرتکب شدند ، روابط سیاسی ما که به اندازه یک کلکین با شوروی ادامه داشـــت، بالاخره از خوشبا وری ونا عاقبت اندیشی گروهای دمدمی مزاج ونا اگاه از وضع وشرایط حاکم آن روز، دروازه شد وبه تعقیب آن فاجعه قرن در وطن ما افریده شد.!!

  بعد از این همه روابط باشوروی با لا خره به امریکا مراجعه شد ودر سال 1970 میلادی امریکا برای تحکیم روابط مجدد سه شرط را از جمله  عنوان کرد ، ویکبار دیگر مسایل ملی  افغا نستان در معرض معامله گری قرار گرفت، این شرط ها به نفع دو کشور دست نشا نده ومتحد طبعی امریکا وانگلیس مطالبه شد وتا اکنون به حیث معضله ملی نزد مردم ماوجوددارد.؟

 1- امضای معاهده آب دریای هلمند با ایران .!

   2- اختتام قضیه پشتو نستان  وتصدیق خط د یورند .!

3- قطع مناسبات اقتصادی و نظامی  با اتحاد شوروی .!

  عکس العمل ایران، در تغیر نظام شاهی به جمهوریت در افغانستان به دولت ایران نهایت گران تمام شد ، چرا یک طرف ایران نگران، نزد یک شدن شوروی به خلیج فارس وبهر هند بود، از طرف دیگر ایران درک کرده بود که جنبش ملی در افغانستان با ایجاد اولین نظام جمهوری ودر راس آن شخصیت ملی چون شهید سردار محمد داوود خان که ضد عملی ساختن سه شرط امریکا بود، زنگ خطری بود برای ایران وپاکستان.!    

 این تحول شاه ایران را کاملاً در یک عمل انجا م شده قرار داد ، از طرف دیگر این تغیر نظام در افغانسان نه تنها موجب به تعویق انداختن قرار داد آب هلمند شد، بلکه اعمار بند کمال خا ن روی دریای هلمند تا هشتاد فیصد کار آن پیش رفته بود، ایران کوچکترین عکس العمل نتوانست از خود نشان بدهد در صورتیکه تا هنوز اسناد دربین دوکشور تبادله نه شده بود ،به یک تعبیر دلایل این کودتا را که در سرطان سال 1352 صورت گرفت جلوگیری از برسمیت شناختن این معاهده بود .بعد از عدم برسمیت شناختن معاهده هلمند تخلفات ایران چنان گسترده شد که حد اعظمی استفاده از آب های داخلی ما بعمل آورد ،البته درین جریان نظام های سازش گر منافع علیای کشور را همیشه قربان حسن نیت بنام همسایه داری کرده اند ،در صورتیکه علناً بی اعتنایی همسایگان را در تجاوز به تما میت ارضی واستفاده غیر قا نونی از آبهای داخلی ما تا اکنون ادامه دارد .؟

لازم به تذکر است که این مناطق در اثر لغزش رود هلمند بطرف راست در انسوی رود جانب ایران رفته وایران به زارعین ومالکین این زمینها اجازه استفاده از آن را نمی دهد، وعملاً این زمین هارا به خاک خود ضمیمه ساخته است ، چون بنا به شرایط فزیکی ودیگر عوامل طبعی وعدم توجه نظامهای گذشته وحتی امروز واحتمال تغیر مسیر بستر رود هلمند بطرف افغانستان متصوراست ، امکان دارد اراضی بیشتر افغانستان ازین طریق به جانب ایران قرار گرفته وبه تصرف آنان در آید ، وزمین های که سالها در آن طرف مورد کشت وزارعین ما قرارداشت درین اواخر کاملاً مانع زراعت دهقانا ن  ما شده در تحت تصرف خود قرار داده است .!

مزید بر آنچه که در فوق گفته شد ، ایرانی ها در سالهای اخیر بالای دریای هلمند 12 واتر پمپ 16 انچ ، 2 واتر پمپ 13، انچ و36 واتر پمپ 8انچ نصب نموده وبه این وسیله نیز از آب هیرمند استفاده  می نماید .   

 بنا بر عوامل فوق که ناشی از اقدامات جانب ایرانی میباشد سطح ابهای  سیلابی در نواحی ولسوالی (کنگ ) ولایت نیمروز بلند رفته واین ولسوالی را کاملا زیر آب می گیرد ! در رابطه به مشکلات فوق جانب افغانی  مذاکرات متعدد وتشریفاتی بدون آن که ایران به آن اعتنا کند در مقاطع مختلف با جانب ایران داشته است ، ولی با توجه به پراکنده گی های ناشی از کودتای 7 ثور وتجاوز شورویها به افغانستان ایرانیها  به خواست افغانها توجهی نکرده اند .

تعجب است که کارشناسان بادرد وملی افغانستان بارها به دولت های برسر اقتدار خاطرنشان ساخته اند که نباید بیش ازین انتظار داشت که ایران در شرایط فعلی از اقدامات  خلاف وتجا وز به منا بع آبهای داخلی ما در ولایت نیمروز دست بردار نیست ، بناءً لازم است تا افغانستان در اسرع وقت دست به اعمــــــــــــــار تا سیسات، بخصوص به اعمار بند کمال خان روی دریای هلمند بزند که مانع خودسری ها وتجا وز به منافع ملی ما از طرف ایران گردد.!! چرا در شرایط فعلی زمانیکه نیاز به آب است قسمت عظیم اب هلمند  را ایران می گیرد وبه دها قین افغانستان درین منطقه آب باقی نمی ماند،اما فصل سیلاب بخش عظیم سیلاب به جانب  افغانستان سرازیر گردیده وخرابی های فراوان  ببار می آورد .   

مشکل دیگری که افغانستان درین منطقه با ایران دارد ، مشکل سرحدی است ، همان گونه که اشاره شد در اثر تغیر مسیر رود هلمند  بطرف خا ک افغانستان ، بخشهای از خاک افغانستان  بطرف چپ رود قرار گرفته که ایران آن را تصرف کرده است ، صاحبان زمینهای این منطقه از سالها قبل به دولت افغانستان مراجعه وبا ا رایه قباله زمین های خویش شده اند ، وحتی چندین با ر بین مرز بانان ایران زد وخورد مسلحانه نیز صورت گرفته بود . اما بی سروسامانی های بیش از سه دهه در افغانستان  مانع رسیدن به راه حل درین مورد بین دو کشور شد ، اکنون خط سرحدی میان دو کشور درین منطقه  بعلت تخریب پلرها ( نشان های سرحدی ) با اعمار دیوار به طول صدها کیلو متر روی ( پلرهای  سرحدی) بنام جلوگیری از قاچاق مواد مخدر بخشی عظیمی از خاک مارا تصرف نموده ؛ در حالیکه هدف نهایی ایران از اعمار این دیوار نه تنها غصب زمینهای افغانستان است ، بلکه  انحصار و کنترول مواد مخدر وترافیک آن توسط سپاه پاسداران از نواحی معین بشکل کاروانهای مجهز به سرحدات ترکیه و عراق به دوبی ولبنان  انتقال داده می  شود، وازین طریق عاید هنگفتی اسعار بدست می آورد. اگر دولت به شکل جدی درین موضوع ملی دست بـــــــکار نشود و نشا نهای سرحدی را مجدداً در محل اصلی  آن نصب نشوند ، شاید در بعضی از مناطق رود هلمند مرز مشترک بین دو کشور قرار گیرد، که درآن صورت پلان شوم ایران نسبت به تما میت ارضی ما موجب مشکلات بعدی را بوجود بیا ورد.   

  ناگفته پیداست که قبل از کودتای 7ثوریعنی در دوره برقراری جمهوریت اول در افغانستان، ایران هرگز توان این را نداشت تا از نگاه سیاسی واقتصادی  بالای  جانب افغانی زورگوی ویا به فکر تجا وز واستفاده غیر قانونی از آب هلمند را د رسر به پروراند ، کشورما بالخصوص در زمان شهید سردار محمد داوود خان ، نبض حالات سیاسی میان دوکشوررا قسماً در دست داشت ، بدون شک ایران تلاش داشت که در هر مورد با طرف افغانی از احتیاط کار بگیرد، وبه اصطلاح ( آب اش را پف کرده بخورد ) چنانچه در دوره ریاست جمهوری شهید محمد داوود خان وقتی به اعمار بند کمال خان روی دریای هلمند شروع کرد، دولت ایران با اینکه می دانست که اجرای این طرح مانع سوء استفاده از آب هلمند توسط ایران می شود، وآبی کمتری به منطقه میان کنگی ایران میرسد ، با ان هم در مقابل تصمیم ملی دولت افغانستان صدایش را در نیاورد ، ولی با تاسف و تا ثر با وقوع  کود تای ثور اجرای طرح  بند کمال خان که هشتاد فیصد کارش پیش رفته بود ناتمام ماند، وارزوهای این ملت بر آورده نه شد !     

  اما وقتی ، چندی قبل دولت افغانستان بعد از سه دهه انتظارورنج خارج از تصور مردم رنجدیده مردم نیمروز، خواست تا طرح بند کمال خان را مجدداً روی دریای هلمند تطبیق کند ، دولت ایران نه تنها اخطاروسبوتاژ وتبلیغات براه انداخت تا مانع این طرح شود ، بلکه سازمان استخباراتی ، تبلیغاتی در پوشش دیپلماسی خدعه ونیرنگ مطابق یک پلان قبلاً تهیه دیده شده در جهت تغیر اذهان عامه در جهان وخصوصاً ذهنیت اعضای ملل متحد را در قسمت آبهای داخلی ما مغشوش وحالت پسیف ونظاره گر است ! ، با درد ودریغ که در مقابل این همه فعالیت های ایران دیپلماسی ما فاقد آن تحرک وکارایی ، خاموش ، هرگونه تعلل وعدم بازنگری دقیق وبنیادی در امر امنیت ملی، تبلیغاتی ودپلماسی وبخصوص عدم اجرای سیاست قاطع ، محکم وباا لمثل در مقابل سیاست خدعه و نیرنگ سر دمداران ایران،که علیه وطن باستانی و خصوصاً درقسمت اعاده آب دریای هلمند  براه انداخته است، به سرزمین آبای شا ن باز نگردانند ، ومردم حق شناس و ریاضت کش وبی پناه ما را از وابستگی و چنگال ادم کشان قرن 21 که به شکل دسته جمعی اعدام می کند نجات ندهند ، ودرغیر آ ن در آینده نزد نسل امروز وفردا وتاریخ مسئول وجوابگو خواهند بود.  

   


بالا
 
بازگشت