مهرالدین مشید

 

تروریزم و حامیان و مدعیان مبارزه با آن از یک یخن سر میکشند و مردم افغانستان قربانی اند

ستون پنجم به مثابۀ  خناس کارگزار هراس افگنان اند

بحث ها در مورد ستون پنجم از مدتی بدین سو در رسانه یا خوابیده بود و کمتر چه که حتا هیچ به آن پرداخته نمی شد که اهن هم می تواند نتیجه تلاش های پیدا و پنهان ستون پنجم باشد. اما حمله بر شفاخانه چهارصد بستر بار دیگر پای ستون پنجم را به رسانه ها کشاند. دشمنان مردم افغانستان هفته گذشته شفاخانه یادشده را مورد حمله وحشیانه قرار دادند که در نتیجه آن بیش از هشتاد تن از هموطنان ما مشمول بیماران، داکتران، نرسان و پایوازان را بیرحمانه بی شهادت رساندند.

دشمنان مردم افغانسنان به دستور و سازماندهی آی اس آی  بار دیگر هموطنان بیدفاع ما را به خاک و خون کشاندند، زمبن و فضای کابل را بار دیگر با خون رنگین کردند و ده ها خانواده را در سوگ عزیزان شان بنشاندند. دشمنان این بار خلاف موازین دینی و اصول اسلامی با حمله به یک بیمارستان بیماران را مورد حمله قرار دادند. در حالی که پیامبر در بدترین حالات سپاهیان اسلام را از کشتن افراد ملکی شامل دهقانان، کارگران، کودکان، زنان و پیرمردان برحذر می داشت و حتا کمک به آنان را توصیه میکرد. این گونه توصیه های پیامبر در جنگ خیبر معروف است. حملهء تروربستان به شفاخانهء چهارصد بستر کابل نشان داد که آنان به هیچ حریم مقدسی باور ندارند و خط سرخی در برابر آنان قرار ندارد. دشمنان و حامیان خارجی آنان بدانند که با این گونه حمله های بزدلانه و ضد انسانی نمی توانند روحیهء مردم افغانسنان را تضعیف و ارادهء نیرو های امنیتی کشور را بشکنند؛ بلکه حملهء دشمنان در روز جهانی زن به حریم یک شفاخانه نشان داد که آنان برای رسیدن به اهداف شوم شان از هیچ جنایتی دریغ نمی کنند؛ اما گمانه زنی هایی وجود دارد که شماری انتحاری ها قبل از حملهء تروریستان به شفاخانه در منزل های سوم و جهارم شفاخانه اخذ موقعبت کرده و پس از حملهء أنتحاری تیراندازی بر داکتران و ببماران را آغاز کنند. آقای رادمنش در این باره گفت که باید در این مورد تحقیقات شود تا جون و چند جابجا شدن تروریستان در شفاخانه معلوم شود. مردم منتظر اند تا هیآت حقیقت یاب در این مورد چه یافته هایی را اعلان خواهد کرد. درست این حمله پس از باز شدن دروازهء تورخم و چمن واقع شد و پاکستان هدف از بستن مرز ها را تامین امنیت خود می خواند.

پانزده سال کشتار و بیرحمی در موجی از وحشت و دهشت رو به افزایش در افغانستان بر این حقیقت مهر تائید می گذارد که تروریزم و حامیان تروریزم و مدعیان مبارزه با تروریزم از یک یخن سر های شان را بیرون می کنند و در این بازی بزرگ تنها مردم افغانستان به قربانی گرفته شده اند. در این بازی به ظاهر پیچیده قدرت های بزرگ در تبانی با پاکستانی و پادو های شان در صدد برآورده شدن اهداف جیو استراتیژیک ، جیو ایکونومیک و خیو پولیتیک خود اند. تلاش های منظم و سیستماتیک حکومت پیشین برای رهاهی طالبان از زنداں یا و پیشگیری از حمله های هوایی و تحویل سلاح به طالبان و کمک به احیای طالبان در موازات تلاش های پاکستان برای احیا و تمول و تجهیز طالبان در موج سکوت مرگبار امریکا و تلاشی های خانه به خانه امریکایی و تحویلی به ارزش هفت میلیارد سلاح به پاکستان از سوی امریکایی ها گویای یک سلسله فعالیت های به هم بسته امریکا و پاکستان است که هدف آش جز قربانی مردم افغانستان در یک بازی بزرگ چیز دیگر تعریف شده نمی تواند. کلافه سر در گم ستون پنجم و ورود موتر های زره به همکاری افرادی در درون و بیرون حکومت به داخل شهر کابل و انتقال آنان به حساس ترین نقاط شهر کابل مانند حوزه های پولیس و مراکز دولتی و آخرین مورد آن حمله به شفاخانه چهارصد بستر به گونه صریح بیانگر این حقیقت است که جنگ با تروریزم مانور کاذب است. ورنه چگونه ممکن است که موتر مملو از سلاح و افراد انتحاری از چندین پاسگاه امنیتی که عبور آن دشوار تر از عبور از " هفت خوان رستم" است، به ساده گی عبور کند و شگفت آور این که همزمان به انفجار در داخل دروازه شفاخانه تیراندازی در منزل سوم و چهارم شفاخانه آغاز شود. به گفتۀ بیماران نیم ساعت پیشر کمره های  امنیتی خاموش  و ده دقیقه قبل برق ها قطع شده بود. این که موتر های شیشه  سیاه چگونه وارد شفاخانه شده و انبار سلاح چگونه به داخل شفاخانه جابجا شده است، در حالیکه انتقال سوزن به داخل شفاخانۀ چهار بستر محال است و شاید گفته شود که تروریستان در لباس داکتر

گویا سلاح و مهمات را به گونۀ جسد در داخل تابوت وارد شفاخانه کرده باشند. این می تواند به شگفتی این معما بیشتر بیافزاید و این شعر مصداق خوبی بر آن باشد:

گوش کر بفروش گوش خر بخر                  کین سخن را در نیابد گوش کر

زیرکی بفروش   نادانی      بخر                 زیرکی زهر است نادانی شکر

 رو تو روبه‌بازی خرگوش بین                   مکر و شیراندازی خرگوش بین

 معمایی که تا کنون تعبیر نشده و مقام های ارشد دفاعی و امنیتی کشور در جهانی از بیخبری از تحقیقات روی آن سخن می گویند. اهن در حالی است که رییس جمهور کشور اهن حمله تا با شدید ترین الفاظ محکوم کرد و آنان را وحشی خواند و تاکید کرد که دوست و دشمن تعریف شده و تروریزم هم معلوم است کسی است که قصد تباهی و بربادی افغانستان را دارد. با این اظهارات رییس جمهور می توان گفت که رییس جمهور برای مبارزه با تروریزم جدی بوده و شک و تردیدی ندارد. اظهارت اخیر رییس جمهور بیانگر این است که او دریافته است که کجای کار می لنگد و آب در کجا و چه محلی گل آلود است. وی پس از این تصمیم گرفته است که چه باید کند و حال باید منتظر ماند و بنا بر شرائط حساس کشور چگونه عمل خواهد کرد...

در این شکی نیست که مافیای جهانی و بین المللی می خواهند تا با پیچیده نشان دادن جنگ افغانستان اهداف شوم شان را در افغانستان عملی کنند تا دشمنان مردم افغانستان شامل ستون های داخلی و بیرونی با تعریف نادرست از پیچیده شدن جنگ با وارونه نمایی واقعیت های جنگ افغانستان،  بر روی فعالیت های شان پرده بکشند و به قول معروف حوادث  را ماست مالی،  بدین وسیله سیمای اصلی شان را پنهان کنند و به اصطلاح نویسنده گان را سرگیچه و مردم افغانستان را دنبال نخود سیاه بفرستند. این در حالی است که هم اکون 45 کشور به شمول ناتو به یاری امریکا نیرومند ترین قدرت جهان در افغانستان حضور فعال دارند. پس در چنین حال چگونه ممکن است که به ساده گی قبول کرد که تمام این کشور ها با در دست داشتن منابع پیشرفته استخباراتی دنیا هنوز از ابعاد مخفی جنگ افغانستان اطلاع ندارد و از زوایای پنهاں بین المللی و مافیایی آن ناآگاه اند، در حالی که سر نخ تمامی شبکه های استخباراتی جهان در دست آنها است. در واقع این هیاهو های تبلیغاتی گویا موجودیت دستان نامریی و ناشناخته در جنگ افغانستان ، اطلاعات از پیش درست شده بخاطر به انحراف کشاندن افکار جهانی و به فریب کشاندن دولتمردان و مردم افغانستان است. در این شکی نیست که دزد چند قدم پیش از پولیس است و اما این را نمی توان ساده گرفت که هراس افگنان از عقب هفتادخوان رستم عبور میکنند و خود را به حساس ترین محل ها می رسانند. پاسخ روشن است یا این که تروریستان دست گرفته آنجاها برده می شوند یا اینکه نیرو های کشفی و امنیتی کشور آنقدر تنبل و بیکاره اند که از پیش چشمان شان دزد خرسوار عبور می کند و نمی بینند. پس این به معنای آن است که حکومت را خواب برده است و پس از حکومت خواب برده و آب برده توقوعی نیست و به قول حافظ کسی که نیست در این دیر زنده بی عشق اگر نمرده به فتوای من بر او نماز کنید. راستی هم حکومتی کئ شور و عشق و زنده گی را برای مردم خود به ارمغان آورده نتواند، حکم مرده را دارد یا این که در میاں قهر دریا تخته بند سیاست های شبکه های استخباراتی است که در اصل اراده ندارد و اراده آش بدست دیگران است. این سخن اقبال لاهوری: "رفتن به پای مردم بیگانه در بهشت        حقا که با عقوبت دوزخ برابر است"  مصداق خوب آن است. ورنه چگونه ممکن است که

 وقوع این حادثه سه روز بعد از حمله های انتحاری بر حوزۀ ششم و دوازدهم انجام شود که این برای شهروندان افغانستان پرسش برانگیز است و دلیل آن را ضعف اداره های کشفی و امنیتی عنوان می کنند.  وارد شدن تروریستان در شفاخانه چهارصد بستر، در محلی که تحت تدابیر شدید امنیتی قرار دارد، خیلی شگفت انگیز است و این که چگونه هراس افگنان توانسته اند به سرعت خود را به منزل های سوم و چهارم این شفاخانه رسانده اند، هنوز پاسخ درست نیافته اند. این اظهارات که تیراندازی همزمان با انفجار در مقابل دروازه شفاخانه انجام می شود، ورود تروریستان به شفاخانه را مبهم و پرسش بر انگیز می خواند و گمانه زنی هایی وجود دارد که هراس افگنان از قبل در آنجاها جابجا شده بودند. سخنگوی وزارت دفاع همزمانی حمله و تیراندازی را تایید کرده است. هنوز مقام های وزارت دفاع امنیت ملی در پیوند به چگونگی ورود هراس افگنان به منزل های سوم و چهارم شفاخانه و تیر اندازی های همزمان به انفجار در مقابل دروازه جزییات نداده و می گویند که در این مورد پس از تحقیقات پاسخ خواهند داد. این سخنان چگونگی این حمله را پیچیده تر کرده است که قابل بررسی و تحقیق است و از سویی هم که گفته می شود، هراس افگنان خرید و فروش می شوند، این گونه حمله ها را پیچیده تر کرده است که این موضوع نیاز به بررسی دارد و باید مسآله هرچه زودتر سیاه و سفید شود. رهبران حکومت به سرعت و به شدت این حمله را محکوم کردند و اما شهروندان افغانستان می گویند که محکوم کردن کافی نیست و ناتوانی ها و ضعف های نیرو های کشفی و امنیتی را عامل این حادثه خوانده و خواهان ایجاد اصلاحات جدی در مقام های بلند امنیتی اند. آگاهان این حمله را از پیچیده ترین حمله های مخالفان دانسته و می گویند که این گونه حمله ها با همدستی نیرو هایی در درون حکومت انجام می شود که باید پیگیری جدی شوند و  شماری ها ستون پنجم در داخل نظام را در این گونه حمله های وحشیانه  دخیل می دانند و از حکومت می خواهند در این زمینه برای مردم درست و دقیق اطلاع رسانی کند. این در حالی است که پیش از این رهبران جهادی وسیاسی کشور چون استاد سیاف و دیگران بدون آنکه از کسانی نام ببرند، گفته اند کسانی اند که موتر های زره را در اطراف کابل مواد انفجاری پر کرده و افراد انتحاری را در اَن می فرستند و اما تا کنون  این اظهارات پیگیری نشده است. بدون تردید حمله های زنجیره یی هفته های اخیر را خطرناک و سازمانیافته و نشانگر تغییر تاکتیک های جنگی مخالفان می باشد. مردم افزایش حمله های اخیر را ضعف نیرو های کشفی و امنیتی تلقی کرده و از حکومت می خواهند تا روند اصلاحات در مقام های امنیتی را تسریع بخشیده و از جابجایی افراد بر بنیاد رابطه ها پرهیز شود و به ضابطه ها ارج گذاشته شود.  در این شکی نیست که سازماندهی اصلی این گونه حمله استخبارات خارجی است و اما این نمی تواند، دلیلی بر برائت نیرو های امنیتی باشد و حکومت ناگزیر است در این زمینه توجه کند.باهو

 

 


بالا
 
بازگشت