ــــ

سیدموسی عثمان هستی

 

سیدموسی عثمان هستی سردبیرماهنامه طنزی وانتقادی بینام درکاناد

نشانه افغانی را در سینه  دارم

محبت به انسان نه کینه دارم

آروزی دفن درروزآدنیه دارم

بدست ازشهادت خینه دارم

شاعربی وزن وبی ترازو

نگوکه خانه قبرتوتاریک وتار است

می دانی مرده من  زنده ترا بار است

فکرنکن سرقبرمن خس وخار است

حرفهای  بهوده ی تو از سال های پار است

شاعربی وزن وبی ترازو

 

ثریابها قلم را ازآب کثيف داکترنجیب الله پرکردو به چتل نويسی پرداخت

 

درسایتک حماسه زن بگرداندگی ثریابهامعشوقه یا(دوست دختر)پیشین دوکتورنجیب الله ریس جمهورحزب دموکراتیک خلق که درعقد نکاح شرعی برادراش درآمد وگل های زیادی رابخاطربی آبرويی خودوخانواده داکترنجیب الله به آب داد نوشته ی درآن سایت خواندم

روی مجبوریت صدیق برادرنجیب الله باپادرمیانی اعضای برجسته حزب دموکراتیک خلق به اثرفشارسلیمان لایق - ببرک کارمل وخیبربخاطرحفظ نام خانوده گی  وحزب خودتن به یک ازدواج ناموفق باثریابهادادصدیق وسلیمان لایق هنوززنده است

من نوشته ثریابهاکه درسایت حماسه زن درقسمت شخص سلیمان لایق نوشته ودراین نوشته پای شهلاجیلانی وخانواده اوراهم به میان آورده وهدف اصلی اش لکه دارساختن یک خانواده شریف است ، چنانچه به بهانه دوستی دوستی تنبان احمدشاه مسعود را درکتاب چتل رهادربادکشیده است.

باوجودمریضی وپیری شناختی که من از خانوده ثریا بهاوخانواده شهلاجیلانی دارم وجدان سالم من را آرام نگذاشت چون شاهدزنده هردو خانواده می باشم مجبورشدم چندسطرمختصردرباره هردو خانواده بنويسم.

هدف اصلی ثریابها دراين نوشته  این بوده تا باوارونه نویسی دامن بلندخانواده خودرا پاین کند ولی وی این آفتاب را با دوانگشت پت کرده نمی تواند.

 وی درآغاز می نویسد(شناخت نزدیک و درک عمیقی که از کارنامه های غلام مجدد (سلیمان لایق)، این شیاد بزرگ تاریخ داشته ام بر آن شدم تا با تعهد وامانت داری یک نویسنده مبارز به نقش های چند پهلو و انگلیس مآبانه وی در کتاب (رها در باد ) بپردازم. مردی که بدین سان با روح پلید، شعور انسانی خود را از دست‌ داده‌ باشد)

ثریابهاچراباقلم پرازکثافت خودسرشخصیت سلیمان لایق همسنگرسابقه خودکه هردوپرچمی بودندبانمک حرامی چلیپامی کشد؟ همه حزب دموکراتیک خلق واعضای برجسته حزب دموکراتیک خلق را مردم افغانستان ازنزدیگ می شناسند. حالا شناختی که من از طالب، مجاهد ، حکومت کرزی وع غ دارم گاورا سرگاومیش شهزاده می خوانم  . من باسران واعضای حزب دموکراتیک خلق کاری ندارم ، سلیمان لایق وثریابها هردوزنده هستند. سگ می داندوسناچ.

درحالیکه آفتاب بادوانگشت پنهان نمی شودوکسانیکه درآن زمان بازنده یادشهلا جیلانی وسلیمان لایق دررادیو کابل ازنزدیک همکاری داشتند ، خوشبختانه یک تعدادشان  تاامروز زنده هستند. از نطاقان هم دوره ایشان میتوان از خانم لطیفه کبیر سراج، مستوره، شفیقه حبیبی، زیبا خادم و آقایان سلام جلالی و کریم روهینا نام برد.

نام نویسنده دربالای مقاله دیده نمی شود ولی همه می دانندکه  ثريا در چرندنویسی یدطولا دارد. وی یک زن سرتاپرعقده وشکست خورده است. چنين معلوم می شود که صددرصدمقاله ازخودثریا بها است . اگرهمکاران آن زمان شهلاجیلانی وسلیمان لایق مقاله ثریا بهارا درسایتک حماسه زن خوانده باشندوشناختیکه ازخانواده سرشناس وشریف شهلا جیلانی دارند شایدهزاران لعنت به ثریابها وخانواده اوفرستاده باشند. البته ازدواج خانم فتانه نجیب(جیلانی)با دوکتورنجیب الله حق شخصی هردوبود ، ارتباطی باخانواده شان ندارد وازشخصیت شان کاسته نمی شود. اگردوکتورنجیب مرتکب هراشتباه درطول زندگی شخصی وایام زمامداری اش  شده باشد به فتانه وخانوادجیلانی خان وهم به خانواده خودش ارتباط ندارد.

اینکه نجیب الله بعدازارتباطات طولانی شاگرس می کندوبافتانه ازدواج می کنداین کارخودنجیب است. ونبایدثریابهانوشته هادروغ وغیرانسانی درباره فتانه و خانواده فتانه بنویسد.

ثریابهابخاطرپنهان کردن بدنامی خانواده اش دست به بدنامی یک خانواده شریف می زند.پدرثریابها دوزن داشت که زن اول آن خواهرحمیدی تاجرمشهورافغانستان بودازخواهرحمیدی دوپسر داشت که یکی آن ازگوش کربودو ديگرش در اثر ظلم  و استبدادمادرثریابها وبی غیرتی وبی پروایی پدرش خودکشی کرد.

مادرثریابها قبل ازازدواج با  پدرثریابهازن پدر فضلی پولیس بود. پدرفضلی پولیس مادرثریابهار به علت بذاخلاقی اطلاق داد. وی بعدا با پدرثریابها ازدواج کرد . وقتیکه زنده یادسعدالدین بها بامادرثریابها ازدواج کرد، میرغلام محمد غبار وزنده یادعبدالهادی پریشان روبطخودرا باسعدالدین بهاقطع کردند.

ثریا بهاخواسته دراین مقاله با یک تیردوفاخته را بزند. داستان مادرخودرا پنهان کندوهم انتقام خود را از سلیمان لایق وداکترنجیب الله  وفتانه گرفته باشد. دراین مقاله ازبی وجدانی کارمی گیردمی خواهدکه شهلاجیلانی رابدنام کنددرحالیکه همه می دانندکه شهیلاجیلانی درموتر رادیو در اثر يک تصادم شهیدشد نه درموترپولیس.  ثریابهابا این نوشته هانمی تواندسوابق سیاه خانواده خودراپنهان کندودستان ناپاک خودرادردامن پاک فتانه نجیب که همه ملیت های افغانستان شهلاجیلانی وخانواده اورا ازنزدیگ می شناسندپاک کند.تمام ملیت های افغانستان هم خانواده ثریا بها و خانواده فتانه نجیب خواهرشهلا جیلانی را ازنزدیک می شناسندفکرنکنم به چپ چپ سگ دریا مردارشود.

 با این کاری ندارم که ثریابها درقسمت دوکتورنجیب الله وسلیمان لایق بخاطرعقده های شخصی وحزبی خودچه نوشته وچه می نویسد وهمه می دانندکه دوکتورنجیب الله  وثریا بها قبل ازین که صدیق برادرنجیب بگیرده چه روابطی داشتندوخودثریا بهادرکتاب رهادربادازروبط نامشروع خودنه تنها با ببرک کارمل ونجیب الله بلکه  ازدیگراشخاص وافرادنام برده است.

ناگفته نماندکه شیرزن زنده یادشهلاجیلانی جزتاریخ زرین مطبوعات افغانستان است (شهلا جيلاني زن خوش برخوردفروتن ویکی از زیباترین  خوش صداترین گوینده گان رادیو افغانستان در دهه چهل خورشیدی بوداو خواهر کوچک "فتانه جیلانی" همسر داکتر نجیب الله بود که متأسفانه در یک حادثه ترافیکی در چهاراهی آریانا کابل درموترکابل رادیو به شدت زخمی وبه شهادت رسید. خبر مرگ او نه تنهاکابل تمام اففغانستان را لرزاندودرماتم نشاند؛  شهلاکه زیبا خوش تیپ وخوش لباس بوددرجوانی نامراد واز این دنیارفت.)

من با شهلا وخانوده ثریاازنزدیگ شناخت داشتم. واقعیت هارانوشتم. روان شهلاجیلانی شادوخاطرات اش زنده باد. امید است که ثریا بها ازچرندنویسی دست بردارد ومانندخانم فرشته حضرتی خانم آقای پدرام گوشه خانه خودرا بگیرد وباعث درد سر مردم نه شود. ازجوانی تاپیری وازپیریتاکی!؟؟؟

 

 


بالا
 
بازگشت