سنجر غفاری

 

مرکز باهمی افغانها درمسکو بیست ساله شد

 بیستمین سالگرد افتخار و همبستگی افغانی شما مبارک باد !

 واقعیت این است که پس از واژگون شدن نظام قانون وآرامش ملی  دربهار سال ۱۳۷۱ خورشیدی یعنی ۲۵ سال قبل از امروزدر کشورما ، قشر روشنفکر ومنورجامعه افغانی جبرآ ترک آغوش میهن نمودند، خانه همگانی ما به لانه ای گرگان ، قبرستان ملی، ویرانگاه هستی ، مادی ومعنوی فرزندان ملت مبدل گردیده ، لحظه ای تصمیم گیری جبری هجرت از زادگاه هم را فراموش نخواهم نمود، گمان دارم که این درد ابدی هجرت به دیارعزت ، محروم شدن ازالفت میهن را همه با خو داریم.. 

 همه گان بدین باور هستیم که خاطرات تلخ وشرین مهاجرت آموزنده و هرگز فراموش ناشدنیست،به هر مقام وجایگاه که برسیم ،آن غروروسربلندی ملی راکه درآغوش وطن داشتیم  دیگر نخواهیم یافت. همه میدانیم گذشت  ۲۵ سال هجرت عاری از رنج و درد ، الفت و اندوه، برای همگان نیست ،همه  درغربت با نان و لباس، مسکن ولحاف راحت وداع گفتیم، بلی چنان کردیم که برما روادانستند،یکعده از روشنفکران و کادر های مجرب ملی ، این سرمایه های معنوی مردم کشور با قبول مشقت های بیشماری به کشور شوراها که زمانی خود وحاکمیت دولتی مان را همه دوستان و دشمنان نظام وابسته به آن می دانستند مهاجر شدیم، و برای صاحب خانه یا « ماماها» مهمان ناخوانده بودیم ، فقط کمیته ای متشکل ازروشنفکر و تحصیل یافته ، متحد و معتقد به انسان وانسانیت بودند،که درب ای را بنام اداره پذیرش مهاجرین ویا پناهجویان افغان درمسکو بروی پناهجویان گشوده بودند، من هنگام ورود به این اداره بامحترمین هریک  داکتر آصف خرمی ، داکتر کامران ، داکترلطیف بهاند، برهان الدین غیاثی ، حیات الله زیارمل و یکعده از اعضای محترم این کمیته که افتخار شان اطمینان آینده برای افغانهای پناهجو گردیده است  برخوردم و خودرا ثبت این اداره که مربوط به اداره کمشنیری های عالی سازمان ملل متحد درمسکو بود ثبت نمودم و کارت سفید کاغذی اش رابدون نان ولباس ومسکن دریافتم و خیلی ها خرسندبودم که پولیس مرا مزاحمت نخواهد نمود ومن حال مهاجرشدم. تحرکات و تدارکات بیشتر گردید وافغانها باوجود این که وطن را ترک نموده بودند همانند امروز موضوع قوم ، سمت ، زبان و ملیت  درمیان شان مطرح بحث قرار ندارشت ، تا این که اداره پناهجویان ملل متحد برای  یکعده از خانواده های افغان در بیرون از شهر مسکو چند لاگری را تدارک دیدند و تلاش ها یکی پی دیگری ادامه یافت و ادارات خیریه ، موسسات فرانسوی دست بکار شدند و راه های نجات و امداد برای افغانها را جستجو نمودند که تلاش اعضای کمیته ای افغانی واداره ملل متحد قابل یادآوری و تحسین میباشند،  چونکه افغانها هیچ مرجع حقوقی نداشتند و درخلای قانون مهاجرت که برای نظام جدید روسیه فدراتیف قابل پذیرش نبودند قرار داشتند. مهاجرین افغان که همه کادر تحصیلی و مسلکی ، دارای رتب بلند دولتی و نظامی  بودند ،لباس کار وغربت بتن کردند واکثرآ با فرزندان خوردسال شان  جهت جلوگیری از اذیت و آزار پولیس و دزدان ، راهی بازارهای سرد ، سرگردان  تهیه نان ، لباس و سرپناه برای اطفال وخانواده های شان گردیدند،محیط و طبعیت بیگانه ، سیاست و برخورد دوگانه در سطح ادارات امنیتی و اداری روسیه جدید که بانگ مصیبت های نا آشنا  درب هرشهروند روسیه ، به خصوص مهاجر بی پناه و دست خالی را می کوبیدفراموش ناشدنی است، بیاد دارم که از شش صبح تا ساعت چهار عصر در قید پولیس درسرمای زیرصفر۳۴ درجه همراه با تعدادکثیری از افغانان خویش بودم ، جرم جنائی نکرده بودم ، دست فروش اجناس وام گرفته از شرکت های افغانی ، و نداشتن اسناد و انسجام کاری ، خلاصه بازخواستگری که از حق انسانی و ضرورت حیاتی ما دفاع نمایندوجود نداشت ، تا اینکه یکعده از افغانها تلاش و پیکارخویش را آغاز نمودند، با تشکیل کمیته های خورد و کوچک  حقوقی ،سیاسی واجتماعی کتله روشنفکران در مسکو دست بکار شدند ، تا برای هموطنان شان هویت حقوقی بخشند ،چند تن از تجارافغانی در محوطه هوتل سوستاپول مکان کوچک را کرایه گرفتند ،مرحوم حبیب الله فریدون ، محترم شالیزی ، محترم راشداخلاص و چند تن دیگری که اسمای شان را فراموش نموده ام در گسترش ساحه کار و تجارت اموال برای افغانها تلاش نمودند، هوتل سوستاپول به یک نهاد کوچک چند شرکت محدود بنیاداش را گذاشت ، تا اینکه گسترش این مجتمع به کار و تلاش محترمین هریک  انجنیر حسن ، داکتر حمید،انجنیر صاحب نظر، استاد امان اشکریز، خواجه میر احمد ، مرحوم داود جمال ، استاد گل احمد مروی ، استاد عبدالله ،مرحوم نور الله ملتفت،اجمل کوشا ، گل احمد فگار، سعید ورکزی ، عبید ورکزی ، انجنیر فرید پرتو ، یوسف هیواد دوست،  استاداحمد شاه مروی ،  استاد سروری ،محمد عمر ننگیار  صدیق ننگ ، چاوش صاحب، یاسین صادقی ، انجنیر نعمت الله ، استاد کریم، گل احمد ترکی ،سنترام ،  داکتر بشر،بصیر عمر ، اصل میر پتنگ ، داکتر فاروق فردا،  استاد شاه محمود ، شیر محمد تره کی ، داود راوش، ، داود پیلوت ، داکتر سراجی ، داکتر شیر حسن ، دگروال حسن اپور، انجنیر لطیف  نورزاد ، انجنیر نجیب ، دگروال صاحب  نجیب ،  کرتارسنگهه نماینده جمعیت بزرگ و با عزت  برادران اهل هنود ما ، شخصیت های متنفذ دولتی و حزبی کشورکه به دیار مهاجرت پیوسته بودند از جمله مرحوم جنرال خلیل سابق وزیر ترانسپورت کشور، جنرال محمد ایوب منصور ، جنرال محمد یاسین صادقی ، جنرال سید محمد گلاب زوی ، جنرال ضابط خان ، جنرال مصطفی پیلوت ، دگروال ستار خان ، جنرال ستارخان ، جنرال فاروق میا خیل ، جنرال سید محمد خان ،جنرال خلمی ، جنرال عبدل اول، جنرال جبارخان قهرمان ،دگروال انگار، و صدهاتن از اراکین بلند پایه و شخصیت های بزرگ جامعه افغانی، کادر های تحصلی کرده مسلکی ملکی و نظامی ، استادان پوهنتون و دانشمندان و دوکتوران همه وهمه نقش داشتند و ناگفته نباید گذاشت که محترم داکتر امین حقوق دان ،در ایجاد و هسته گذاری این مکان ملی  تلاش ارزنده داشته اند، و در این آواخر از همکاری حقوقی محترم احمد شاه زبره نباید چشم پوشی نمود، تا اینکه در نتیجه انتخابات کمیته های کاری و ریاست اداری را تحت رهبری محترم جنرال غلام محمد جلال سابق قوماندان پولیس ولایت کنر و سرپرست آن ولایت انتخاب و بر گماشتند . این نخبگان جامعه افغانی در شهر مسکوبرای پیش کار و تعین زعامت در این مجتمع افغانی نقش اثر گذاری داشتند ، که توانستند با نفوذ معنوی شان در حفظ و حمایت این مرکز بزرگ افغانی نقش بلندی داشتند و جلب توجه ارگانهای بزرگ امنیتی و شهر داری مسکو را در زمینه ای کار و زحمات مبتکرانه افغانها در روسیه فدراتیف ، به خصوص در هوتل سوستاپول بکه پایگاه اجتماعی و محل تجموع بزرگ افغانی است ، این محل را به افغانستان کوچک مبدل نمودند ، ارزومندم تا اسمای آنعده از فعالین ای که فراموش نموده ام مرا با بزرگواری شان عفو نمایند . بعدآ در این محل بزرگ افغانی شورای مهاجرین افغان تحت ریاست محترم داکتر حمید، فوند خدمت به افغانها تحت ریاست محترم حبیب الله فریدون ، و در بیرون از هوتل سوستاپول  اتحادیه مهاجرین دور از میهن محترم داکترمحمود یفتلی ، برای هموطنان ما دست بکار شدند و از ناراحتی های روحی در زمینه نبود اسناد مهاجرت خدمات شایانی را برای افغانها در مسکو انجام دادند ، در عرصه رشد و حفظ فرهنک ، خدمات  فرهنگی  محترم داکتر شاه محمد گویا ، داکتر ویس ساویز، داکتر حضرت وهریز، داکتر سخی مجاهد، داکتر یسف الله قویاش ، داکتر لطیف بهاند ، داکترفاروق فردا ، مرحوم اکرمی صاحب که ماهنامه خال محمد خسته را نشر می نمودند ،قابل ستایش و یاد آوری میباشد ، بر علاوه یادی از خاطرات گذشته بیست ساله در این مکان افغانی از  موجودیت کمیته های کاری ، مسولین دهلیز های کمپلکس هوتل سوستاپول ، نقش اعضای کاری کمیته های رهنمودی و کاری که بوسیله محترم جلال تشکیل گردیده بود ، از کار و زحمات محترمین هریک داکتر امین آقا متین ، جنرال سپین غر، استاد امان اشکریز،عزیز انیس،  استاد محمد یوسف سهاردر بخش کادر های اجتماعی نقش فراموش ناشدنی داشتند. ، در بخش امور زنان محترمه جمیله جان زمان  انوری ، محترمه  ملحه مموزی، محترمه  نجیبه جان آرش،  محترمه داکتر راضیه  هوتک ،محترمه هویدآ باوری، محترمه  داکتر گل آندام ،  دوکتورس رحیمه بخش  کلنیک اطفال، داکتورس ملالی رودوال، دوکتورس حسن، را که همه در خدمت اطفال و مادران مهاجر قرار داشتند و دارند باید فراموش ننمود ، امروز که دشواریهای بیشتر و بزرگتری سر راه سرنوشت ملی و همگانی ما ،در کشور و بیرون ازآن دامنگیرافغانها گردیده است  ، آنچه طی ۲۰ سال گذشته در این کمپلکس افغانی بوقوع پیوسته است مشترکات همگانی و نقش مدیریت بهتری است که اداره و رهبری مبتکرانه مرکز کاری افغانها در مسکو تحت رهبری محترم غلام محمد جلال از میان کتله بزرگ روشنفکری و گمشده ای ما یعنی، هجرت کننده گان و پناهجویان افغان بر خواسته اند، نباید به دیده کوچک نگریست ، بزرگترین دست آورد طی بیست سال این مرکز را میتوان ازسهمگیری درخشنده مرگز کاری افغانها در جشن های عنعنوی بین المللی نوروز باستان ، پیوند کاری و هماهنگی مشترک با نهاد های حقوقی سازمان ملل متحد ، سازمان حقوق بشر در مسکو ، امتیاز اشتراک  مرکز کاری افغانها در رقابت های تجارتی بین المللی  بازار شرق که بوسیله ریاست موزیم های شهر مسکو همه ساله دومراتبه برگذار میگردد برای جامعه افغانی ، سهمگیری فعال در جشن معیوبین  در مسکو ، کسب عضویت در میان نهاد های اجتماعی شاروالی مسکو ، رهبری ریاست دیاسپرهای خارجی در شاروالی مسکوبوسیله محترم غلام محمد جلال ، افتخار نائل شدن تقدیر نامه های متعدد از شاروالی ، سازمان بین المللی معیوبین مسکو ، بازار شرق و موزیم  مسکو ،  سازمان ملل متحد و کمیته خیریه فرانسوی اکلیبر و سازمان صحیی مگی امریکا تحت رهبری سازمان ملل متحد در مسکو،  نتیجه کاری و زحمات اجتماعی مرکز کاری افغانهارا ثابت داشته است .همچان ایکه  نقش و اتحاد کثیری از کادر ها و منورین در ایجاداین مرکزبزرگ افغانی یاد آورشدیم ، فراموش ننمایم که مرکز تجموع عزت و اتحاد افغانی دشمنانی داشت و هم دارد ، ارزومندم تا جناب محترم غلام محمد جلال در روشنی اهداف و عملکرد های بیست سال گذشته ، دوستان واقعی انسجام و وحدت همگانی این مرکز را ، با دشمنان این پیوند و اعتماد همگانی ، مرکزحمایت و حفاظت از فرهنگ و افتخارات بلند ملی ّ که دسترخوان عزت و همت افغانی روی آن هموار گردیده است ،همه ساله مراسم مختلف مذهبی وعنعنوی افغانان ما شامل  سنی ها، اهل تشیع ،  اهل هنود ما ، تدوید می گردد، همه در کنار هم در این مرکز باهمی شان  با همت و ابتکار، غرور و افتخار لقمه نان حلال از این دسترخوان برای خانواده های شان  در مسکو،  داخل کشور تهیه می دارند ،  در شناخت دشمنان  و حفظ دوستان  مرکز پویاتراز گذشته باشند ، پاکیزه گی این سفره ملی را با همه امکانات و توان مسلکی ، اقتصادی و افغانی در اتحاد همگانی پاکیزه و دایم داشته باشند.  موفقیت های بیشتری بشما ارزومندم ، افتخارم این میباشد تا چند سبائی رادر این مجتمع ملی به پاکیزگی و زحمت پشت سر گذاشتم و از سخاوت و حمایت این درب همگانی و دسترخوان پاک سخاوت افغانی مستفید شدم  . فراموشم نمی شود روزی که ترک مام میهن نمودم ، با نان ، لباس و لحاف راحت ام وداع گفتم ، در مسکو با همی و تجارب تلخ و شیرین را در این مرکز افغانی فراگرفتم ، خود و دوستان ، رفقای اصیل و روزهای دشوارم را دریافتم.  با عزت و غرورخانوادگی، افغانی و انسانیم هرگز وداع نگفتم ، سعادت بشما و دوام همبستگی و موفقیت های بیشتری بشما ارزومندم .   

   سنجر غفاری  

 

 


بالا
 
بازگشت