عبدالرووف لیوال

 

ترس

من ازطالب ودشمنان علنی باکی ندارم

ولی ازپولیس واعضای پارلمان میترسم

آن قبرکن سابقه ، مراازبته وبن نمیکند

 ازدادن نام قومی به جنګ افغانستان میترسم

ازبیسواد ،عامی وایله ګرد هراسی نیست

اما ازدرغلی وفساد قانوندان میترسم

میان تاجک ،پشتون وهزاره مشکلی نیست

ازنیرنګ وتفرقه اندازی تنظیمیان میترسم

ازخدعه ی بی پیر ولا مذهب ، رعبی بکار نیست

ازفتوای جهاد ، اخوان الشیطان میترسم

ګاوشیری کمونست مرا نزد لغت

از پس لګدی نیمه آخند زیرپالان میترسم

درآن سازمان جوانان دموکراتیک ، اولادها بود مصوون

ازتجاوز جنسی ملاهای عیاش ، بالای دختران میترسم

مرا هراسی نبود از بمباری حکومت دموکراتیک 

ولی از ببوی بم ها  ،  دربمباردمان میترسم

به خرس قطبی ازما سلامی برسانید

در ګلو ام فرو رفته از پنجه ی عمو سام میترسم

خدایاازدرګاه لطف تو، هراسی ندارم

مګراز پیروان این درګاه درلباس شیطان میترسم .

عبدالرووف لیوال

 

 


بالا
 
بازگشت