محمد الله وطندوست

 

وضع بغرنج امنیتی و بازی های صلح طلبانه

در ماه های اخیر وضع امنیتی کشور به وخامت گراییده بر علاوه ولسوالی ها، مراکز چندین ولایت نیز در معرض سقوط قرار گرفت. قندوز با وجود تحمل تجربه تلخ سقوط در سال گذشته بار دیگر در یک قدمی سقوط قرار گرفت و هزاران هموطن قندوزی مجبور به ترک خانه و کاشانه شدند و از بدخشان تا تخار و از بغلان تا کابل به سیل بیجا شده گان پیوستند. لشکر گاه این مرکز خطر ناک مافیایی مواد مخدر تحت فشار فزاینده قرار گرفت و حتی به نواحی شهر جنگ کشانیده شد تا بلاخره با مداخله نیروی هوایی امریکا مردم بجان رسیده و مظلوم هلمند نفس براحت کشیدند. اما هنوز خطر سقوط شهر بکلی بر طرف نشده است. فراه و ترنیکوت نیز وضع بهتر از قندوز و لشکر گاه ندارند. فاریاب نیز نه تنها در ولسوالی های دور دست بلکه در مرکز میمنه و ولسوالی های اطراف یورش هراس افگنان را از سر گذشتاند.در مورد محلات و ولسوالی ها اصلا به تبصره ضرورت نیست. اکثریت مناطق و محلات به طالبان هراس افگن باج و خراج می پردازند، نیروهای جنگی آنان را اعاشه و اباطه می کنند و حتی مجبورند به سیستم عدلی و قضایی آنان مراجعه و به فیصله های گویا شرعی شان گردن نهند

در حالیکه وضع امنیتی روز تا روز بغرنج می گردد، اختلاف سردمداران رژیم همچون گذشته پا بر جاست و حتی در جلسه بروکسل نیز نتوانستند به مسافرت مشترک بپردازند، هر کدام با عمله و فعله مربوط جداگانه بار سفر بربستند و در جلسه شرکت ورزیدند

در چنین حالت موافقنامه صلح با حزب اسلامی با امتیازات فوق العاده در حالیکه هیچگونه تاثیری در پروسه صلح و قطع جنگ تا هنوز نتوانسته داشته باشد، به امضا رسید و رهبری و اعضای این حزب از امتیازات لازم تا سرحد مصونیت قضایی مستفید شدند

در پیوند به وضع موجود، هوشدار معاون اول رییس جمهور از فعالیت داعش و احتمال جابجایی هفت هزار داعش مربوط به جمهوریت های آسیای میانه در ولایات شمالی کشور نیز معنی دار و قابل دقت جدی است

کشورهای بزرگ منطقوی همچون چین، هند و روسیه در سالهای اخیر پیوسته از گسترش هراس افگنی در افغانستان ابراز نگرانی نموده آماده گی شان را در مبارزه مشترک با این پدیده اعلام نموده اند. اخیرا در جلسه بروکسل رهبران پنج کشور شامل هند، روسیه، چین، برازیل و افریقایی جنوبی وضع امنیتی افغانستان را نگران کننده و فعالیت هراس افگنی را در منطقه تا ده سال آینده قابل پیش بینی دانستند. این مسله می تواند چنین معنی داشته باشد در صورتیکه به وضع امنیتی افغانستان توجه لازم مبذول نگردد، این کشور حد اقل تا ده سال آینده مرکز هراس افگنی خواهد بود و مردم افغانستان با تحمل رنج بیکران و بدبختی های مضاعف متحمل وضع موجود خواهند بود

اما دولتمردان مزدور و خود فروخته بدون احساس مسولیت در برابر مردم و تاریخ سبکسرانه به روز مرگی و بالاتر از آن به فریب مردم مشغول اند

گاهی مبارزه با فساد اداری را شعار می دهند و زمانی از رشد سریع اقتصادی صحبت می کنند و زمانی شکست قطعی دشمن را مژده داده بعضا از تامین امنیت لاف می زنند

مسولین قوای مسلح بجای پیشگری از حوادث، تا رسیدن دشمن به دروازه شهر ها از جا نمی جبنند و زمانیکه شهر ها به یک قدمی سقوط قرار می گیرند با وارخطایی به عملیات نیم بند آنهم بدون هم آهنگی و پلان دقیق مبادرت می ورزند و در نتیجه مردم مظلوم و بی دفاع شهر ها به ترک خانه و کاشانه مجبور می شوند و یا تن به حاکمیت قرون وسطایی طالبان می دهند و به این نیروی قرون وسطایی باج می پردازند

بازی عجیب دیگری که در چنین وضع بغرنج امنیتی در جریان است، سازماندهی مذاکرات مخفی با طالبان در اینجا و آنجا است که اخیرا این مذاکرات رسانه یی شده و از مذاکره دو مقام مهم امنیتی جناب مشاور امنیت ملی و رییس عمومی امنیت ملی در قطر اطلاع داده شده است

اینکه این مذاکرات دور از نظر مردم و مخفیانه صورت گرفته سوالات جدی را مطرح می کند

آیا شورای عالی صلح که مرجع اصلی ولابد ارگان معتبر صلح محسوب می شود در این پروسه نقش دارد یا  خیر؟ 

آیا مذاکره طالبان با جناب حنیف اتمر و نصرالله ستانکزی دو شخصیتی که وظیفه سرکوب طالبان را بعهده دارند ,در اوج حمله طالبان در مراکز ولایات، پلان دقیقا تنظیم شده اسخبارات پاکستان تلقی شده نمی تواند؟

نقش و موقعیت پاکستان در این مذاکرات در کجا است؟ آیا نماینده گان بلند پایه طالبان به اجازه پاکستان از کویته و پشاور به قطر سفر کرده اند و یا به ابتکار خود به این مسافرت پرداخته اند؟ طبعا ابتکار رهبری طالبان در این مورد منتفی و غیر عملیست. طوریکه ملا منان نیازی نماینده بخش انشعابی مربوط ملا رسول اظهار داشت ، نه تنها مذاکرات با طالبان بلکه مذاکرات دولت با حزب اسلامی و عقد توافقنامه با آن حزب نیز به ابتکار استخبارات پاکستان صورت گرفته، آن کشور بمنظور ایفای نقش در آینده نیروهای ذخیره خود را می خواهد داخل افغانستان نماید

این حقایق نشان دهنده آنست که حاکمیت فاسد کنونی جز فریب اذهان عامه و ایفای وظیفه سپرده شده از جانب باداران منطقوی و فرا منطقوی خویش  نقشی در بهبود وضع مردم نداشته با تداوم نا امنی و فساد می خواهند اهداف استراتژیک سرمایه جهانی در منطقه تحقق یابد. از آنجاییکه کشورهای منطقه نیز از امکانات و نیروی لازم برخوردار بوده آهسته آهسته به قدرت بزرگ اقتصادی جهانی تبدیل شده اند، بهیچ صورت نمی گذارند منفعت ملی آنان در معرض خطر قرار گیرد. لهذا برای جلوگیری از تحقق پلان های امریکایی به هر وسیله یی متوسل می گردند تا از نفوذ هراس افگنی در کشور های خود و کشورهای دیگر جلوگیری نمایند. چون افغانستان به گره گاه و مرکز تصادم منافع کشور ها تبدیل شده ادامه جنگ در این کشور در سالهای طولانی آینده دور از تصور نیست

برای جلوگیری از چنین وضع جز خیزش ملی و ایجاد حکومت ملی مسول وجوابده راه دیگری وجود ندارد. کشانیدن مردم به خیزش ملی نیز جز تشکل نیروهای عدالت خواه دموکرات و مترقی به جبهه وسیع ملی راه دیگری ندارد

لهذا مدعیان ترقی، عدالت و صلح بایست بی درنگ برای ایجاد جبهه میهنی ضد جنگ به اقدامات لازم مبادرت ورزند و برای نجات مردم از وضع موجود از همه نیرو و امکانات خود استفاده نمایند

به پیش در راه وحدت و اتحاد نیروهای عدالتخواه، مترقی و وطنپرست در جبهه واحد ضد جنگ و فساد

 

 


بالا
 
بازگشت