دکتر خلیل وداد

 

اگر اشرف غنی امان الله شاه را بیغرضانه «قهرمان» میپندارد!

 

چند واژه بجای دیباچه:  

نگارنده از اواخر سال ۲۰۱۴ تا اپریل ۲۰۱۵ مصروف کار در اکادمی علوم افغانستان بوده و در پهلوی کار در این فرهنگستان با استفاده از فرصت اسناد آرشیف ملی هالند را پیرامون ساختمان نخستین خط آهن سراسری افغانستان در زمان شاه امان الله در سالهای ۱۹۲۸- ۱۹۲۹ را بکشور آورده و بکمک سفارت هالند در کابل بنام «افغانستان سالهای ۱۹۲۸-۲۹ از ورای لنز کامرهء مهندس هالندی» ترجمه و نشر نمودم. سفارت دولت هالند بمناسبت چاپ این کتابِ مصور محفلی را در دفتر آنکشور در کابل در اخیر مارچ ۱۹۱۵ ترتیب داده و برخی شخصیتهای فرهنگی و دولتی را از آرشیف ملی، موزیم ملی، وزارت اطلاعات و فرهنگ (شامل آژانس باختر، ریاست آبدات تاریخی)، پارلمان افغانستان، اکادمی علوم، وزارت امور خارجه و فرهنگیان دیگر دعوت نمود. در جملهء دعوت شدگان محفل روگشایی شاهدخت هندیه دختر شاه امان الله با محترمه محبوبه سراج طرزی نیز حضور داشتند. در هنگام صرف غذای شام من با شاهدخت هندیه آشنا شده و از محترمه محبوبه سراج دریافتم که شاهدخت هندیه از مدت درازی به اینسو در میان کابل و جلال آباد برای بدست آوردن ملکیتهای چور شدهء پدرش شاه امان الله بدون نتیجه و دستآوردی سرگردان و پریشان است. من دریافتم که شاهدخت فرهیخته حتی جای بودوباش منظم نداشته و با دشواریها در کابل مواجه است. برعلاوه آگاه شدم که هیچ شخص دولتی بشمول غنی و کرزی و کارمندان بالا رتبهء دیگر وقعی به خواسته های شاهدخت نگذاشته و ماموران دولت و زورگویان قلدر و چپاولگر و بازماندههای آل یحیی مانع خواستهای قانونی وی نیز میشوند.

و اکنون چندی است که غنی خان والی «امریکا داد» کابل و حومه زیر تاثیر چند حلقهء متعصب و قومگرا هنگامهء قهرمانی شاه منور و اصلاحگر امان الله را همچون ابزار سیاسی در برابر مخالفانش براه انداخته است. من با قهرمان سازی و قهرمان بازیهای سیاسی کشور کاری ندارم، مگر میخواهم نکات زیر را با خوانندگان فرهیخته شریک سازم: 

ـ اگر غنی خان احمدزی رییس جمهور «امریکا داد» افغانستان شاه امان الله خان ضد انگلیس و مخالف آل یحیی را واقعا محترم شمرده و قهرمان ملی میپندارد، پس حد اقل ملکیتهای غصب شدهء او را به دخترش شاهدخت هندیه که در کابل و جلال آباد سرگردان است برگرداند.

- اگر خان خانان اشرف غنی خان واقعا «شیر» است و از زورگویان، دزدانِ جنگسالار، تیکه داران دین و بویژه باندهای مافیای ملی و بین المللی و غاصبان آزادی و داراییهای مردم و بیت المال ترس ندارد، پس نام میدان هوایی کابل را به اسم شاه امان الله تغییر دهد. چون ترانسپورت هوایی، موتری و راه آهن را ما مدیون شاه امان الله استیم. درحالیکه در عرصه ترانسپورت هوایی و بویژه نیروی هوایی در ۱۵سال اخیر باوجود حضور بیگانه های ثروتمند و حامیان نیرومند خارجی هیچ کاری نشده است، نمیدانم که خان خانان اشرف غنی خان بر چه بنیادی این تصمیم خودسرانه، بیجا و شرمگین را گرفته و نام بزرگترین میدان هوایی را به کرزی مسما کرده است!؟

-         اگر خان اشرف غنی خان واقعا «پروفیسور»  بوده و به تاریخ حداقل سدهء بیست این کشور آشناست (گرچه گمان غالب من اینست که غنی جان در تاریخ، ادبیات و دینیات پایینترین نمرات را مانند سلف اش حامد جان کرزی داشته است!)، باید بداند که نیروی هوایی افغانستان و ساختمان نخستین میدانهای هوایی در کابل، دهدادی (مزارشریف)، جلال آباد، هرات و قندهار به ابتکار شاه امان الله صورت گرفته است. و این در حالیست که نه حامد جان کرزی و نه خود غنی جان احمدزی هیچ کاری را در جهت بهبود ترانسپورت هوایی و زمینی کشور و بویژه تقویه و تجهیز شرکت هوانوردی آریانا که در زمانش یکی از بهترین شرکتهای هوایی منطقه بود، و همچنان بهبود راههای مواصلاتی کشور نکرده اند. چنانچه بسهای اهدایی کشور هند برای ترانسپورت عامه «ملی بس» چور و غارت شده که در نتیجه هند کمکهای بلاعوضش را در این عرصه متوقف ساخت.

 -         آخر این دو رییس جمهور «امریکا داد» حتی یک روز هم اندیشهء تهیهء یک فروند هواپیما از حساب پولهای باد آوردهء بین المللی را حد اقل برای سفرهای رسمی داخلی و خارجی خود شان نیز نکرده و با سیاستهای غلط شان آریانا و ترانسپورت موتری و هوایی را به ورشکستگی کشاندند. چنانچه اکنون شرکتهای هوایی ترکیه، خلیج، پاکستان، هند و ایران بیشترین سود را از حساب مسافران به افغانستان و از افغانستان بدست میآورند.

آنها (غنی خان و کرزی خان و اعوان انصار و مشاوران بیشمار شان) بدون شرم ولی «شیروار» نزد پاکستانیها، عربها و بادارهای امریکایی و غربی خود با هواپیماهای خصوصی «صافی ایروایس» وغیره سفر کرده و پول دولت را به جیب شرکتهای خصوصی میریزند. درحالیکه داشتن هواپیمای مناسب و خوب دولتی نشانهء وقار دولتمردان است (بویژه که از حمایت بیدریغ مالی و معنوی بیگانان هم برخوردار باشند!).    

از آنجاییکه در سالهای ۲۰۰۹- ۲۰۱۳ مضامینی را (در مورد مقاله منتشره در سایت بی بی سی فارسی پیرامون نیروی هوایی افغانستان، ترجمه یی را دربارهء ترانسپورت موتری خصوصی و همینگونه یادوارهء مهندس هالندی ادریانوس فان لوتسنبورگ ماس (رییس شرکت راه آهن سازی افغانستان- آلمان در سال ۱۹۲۸- ۲۹) نوشته ام  که در سایتهای افغانی قبلا ترجمه، نوشته و به نشر رسیده اند، در پایین متن و لینکهای مربوط را برای آگهی بیشتر خوانندگان علاقمند دوباره میآورم.

همچنان از روشنفکران متعهد، مردان و زنان فرهیخته، جوانان آگاه کشور و بویژه  گردانندگان سایهتای علاقمند و رسانه های اجتماعی خواهشمندم تا برای راه اندازی کمپاین دور کردن نام کرزی از میدان هوایی بین المللی کابل به نام امان الله خان دست به ابتکار عملی و سازنده بزنند، تا صدای رسای مردم به گوش کر کرزیها، غنی ها، عبدالله ها، امثالهم و هواداران داخلی و خارجی شان برسد تا نامهای نیک گذشته گان ما را وسیلهء نیات پلشت سیاسی شان نسازند!

 

بقول شاعر زیبا کلام و برجستهء فارسی- دری حافظ شیرازی:

خوش بود گر محک تجربه آید بمیان           تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد!

لاهه (دنهاگ) هالند دسامبر ۲۰۱۶

 

 

http://archive.mashal.org/content.php?c=maqalaat&id=01107

http://sapidadam.com/index.php?mod=article&cat=%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C&article=6099

http://www.ariaye.com/dari5/tarikh/wadad.html

 

 

 


بالا
 
بازگشت