احمد سعیدی
زنهار از تبعیض
تعصب وتبعیض چیست؟ تعصب یعنی وابستگی غیر منطقی به شخص یا عقیده یا عادت و رسم خاصی است که پرده ضخیمی بر دیده عقل انسان می افکند، و او را از درک حقایق و خیر و شر و مصلحت و مفسده و عاقبت امور و پیدا کردن راه چاره محروم می سازد
تبعیض پدیده ای است که اصالت انسان را زیر سوال می برد روحیه تبعیض انسان را از اوج انسانیت به پای ریشه های قومی وسمتی وزبانی سقوط میدهد ،اینکه چرا این پدیده رشد میگند دلیل همان دلیل رشد فشاد وقاچاق واختلاس وده ها مصیبت اجتماعیست که از اثر مدیریت ضعیف ودستگاه نا کار آمد سیاسی بوجود میاید.در نهایت تعصب و لجاجت آتش سوزانی است که پیوندهای وحدت و اتحاد را در جامعه بشری می سوزاند، و بذر نفاق و اختلاف را در میان افراد می پاشد و نیروهایی را که باید صرف پیشرفت جوامع انسانی شود، به جنگ و ستیز با یکدیگر وامی دارد،.
شکاف تبعیض آمیز: شکاف های که شما امروز در افغانستان میشاهده میکنید همه زادۀ سر طان تعصب وتبعیض است.تبعض در حکومت های مقتدر پاسخو وروبه رشد کم است بیشترین تبعیض در حکومت های است که رهبران شان به جامعه از منظر گروهی وقومی نگاه میکنند وبر همه ملت نگاه یکسان واعتماد یکسان ندارند.حکومت افغانستان نمونه آشکار این مورد است.رهبران نظام فعلی هر چند در شعار از امنیت وعدالت وثبات حرف میزنند اما در عمل اعضای فامیل ویا افراد تباری وقومی مورد اعتماد شان است واین خود تبعیض را در جامعه نها دینه میسازد.وقتی زعما ء تبعیض آمیز عمل کنند سائر شهر وندان هم بر یکدیگر بی باور میشوند وفکر میکنند همه بر بنیاد تبعیض وتعصب عمل میکنند ودر فضای اجتماعی افغانستان این رو حیه حاکم است.
با تعصب خودرا خورد نکنید:: در قدم نخست برای شما مثال ونمونه ای را تمثال میزنم وبعد کوشش میکنیم با همه ازین بن بست بیرون شویم.مثال: فکر کنید خانه ای میسازید در آن خشت های مختلف با رنگ های مختلف بکار میبرید .اگر این خشت های رنگه در جا های مختلف که مناسب شان آن است گذاشته شود به زیبائی تعمیر می افزیاد ویا خیر؟ طبعا زیبا میسازد واگر این خشت ها ضمن داشتن رنگ های مختلف با هم تکیه کنند وبدون فاصله با هم گره بخورند به استحکام تعمیر می افزایند ویا اینکه فاصله داشته باشد؟ یقینا جا های مناسب با تکیه وپیوستگی هم مایه زینت تعمکیر است وهم دلیل قوت آن.حال فکر کنید همه مردم افغانستان خشت بنای ملت سازی است واگر ازین خشت ها درست استفاده نشود مشکلات خیلی زیاد میشود.
دوم اگر رئیس جمهور در حلقه اتباع همه کشور باشد وخودرا در بین ازبک وهزاره وتاجیک وپشتون وپشه غوری بلوچ ونورستانی وایماق و سایر اقوام ببیند احساس بزرگی میکند ویا اینکه در حلقه افراد محدود بنام احمد زی باشد؟ لذا کسا نیکه تحمل بر داشتن همه شهروندان را ندارند ضعیف ناتوان وخورد اند. به همین تر تیب وزرآئ اگر بجای برادر زاده وخسر زاده وخواهر زاده وداماد افراد دیگری را در دفاتر خود استخدام کنند بهتر است ویا اینکه همیشه چهره های را ببیند که در خانه از دیدن شان دل سرد است. من از زمان حامد کرزی کمتر وزیر ووالی را دیدم که جزء فامیلش بر دیگران اعتماد کند.باید یاد آور شوم که حین ملاقات عبدالجبار تقوی والی کابل این بزرگی را دیدم که افراد وشخصیت های مختلف از اقوام مختلف در کنارش بود هیچ قوم وخویشاوندی را بکار نگماشته بود به همین دلیل به بزرگی اش باور دارم. حالا هم به همه توصیه میکنم باور شما باور ملت را در پی دارد.
باور متقابل است: در عصر حاضر کسی بنده وغلام کسی نیست وهر کسی بپاس انسانیت مرهون احسان انسان است.حال اگر بزرگان به شهروندان کوچک خود باور نداشته باشند وبا خود محوری وخود پسندی خود فامیل وقوم خودرا شایسته وبر تر حساب کند از دیگران چه توقع دارند؟مردم وقتی بشما باور میکنند که شما به ایشان باور کنید.وما ادر افغانستان امروزی از نعمت وسر مایه باور واعتماد ملی محرومیم تا وقتیکه این محرومیت ادامه پیدا کند ما دچار بحران امنیتی اقتصادی واجتماعی خواهیم بود.اگر صداقت اعتماد وباور باشد مردم افغانستان شهامت این را دارند تا بخاطر تقویه حاکمیت عادلانه در برابر همه نا رسائیها قربانی بدهند اما حالا میگویند حکومت آلوده با تبعیض ارزش قربانی دادن را ندارد امید وارم حکومت مردان بخاطر نجات ملت ازین مصیبت قربانی بدهند تا ملت هم مانند همیشه قربانی بدهد وازین قربانی نتیجه مثبت بدست آورند.
هوشدار واحتیاط: در مورد اظهارات اخیر جنرال دوستم و احمد ضیاء مسعود باید هوشیار ومحتاط بود واین آتش نفاق را پکه نکنید.حقا نیت یک مسئله است وراه وروش رسیدن به آن مسئله دیگر.ما با افتراف واختلاف بحق خود نمی رسیم.باید تقاضای بر گزاری یک گفتمان ملی ومنطقی صورت گیرد وهمه چیزی طور ملی قانونمند شود .نه اینکه مانند زمان اعتراض داکتر رعبدالله همه با عکس العمل آتشین به قصر سپیدار تجمع کردند اما سر انجام داکتر عبدالله طور خصوصی بخواستش رسید وفضا خاموش شد وحالا هم امکان دارد جناب دوستم واحمد ضیاء مسعود مانند جناب داکتر خواستهای داشته باشد که در پرده باشد وظاهرا خواستهای ملی را مطرح کرده باشد. ما در چنین شرائط از ارگ ریاست جمهوری هم تقا ضا میکنیم تا بخواستهای مشروع جنرال دوستم وسائر مدعی ها در ملاء ومحضر عام پاسخ بدهد وخواست معقول شانرا معقول وآنچه نا درست است مطابق بحکم قانون رد کند درینصورت وحدت ویکپارچگی مردم حفظ میشود واما معامله پشت پرده اثرات اجتماعی واقتصادی وسیاسی وامنیتی نا گواری دارد.