فتح سامع
دسایس عریان مستلزم بسیچ همه گان در افغانستان
از گزارش رسانه های خبری پیرامون اوضاع جاری در افغانستان می توان استنباط کرد که توطیه ها ودسایس سازمان یافته از طرف حلقات داخل نظام به حمایت و استشاره استخبارات خارجی در شمال کشور در حال شکل گیری است. در ایجاد وضعیت کنونی حوادث قبلی راکه بطور زنجیری به وقوع پیوسته نباید نادیده گرفت. در این روز ها پخش خبر اتهام " تجاوز جنسی!؟" بر آقای یشجی خبر ساز شده وسروصدا های را در رسانه های داخل وخارج کشور ایجاد کرده است که گویا آقای دوستم بر دوست ومعاون سابق خود بعد از برخورد لفظی ولت کوب دستور داده است تا بی حرمتی و تجاوز جنسی را انجام بدهند. پخش این خبر در برخی از حلقات مشخص دولت وپارلمان به ویژه کسانیکه از طالب ها، گلبدالدینی ها ، حقانی ها و جنایتکاران رهزن و وباجگیر مانند زردادیان و تسلیمی ها و مزدوران پاکستان همواره طور مستقیم وبا ایما وکنایه دفاع میکنند به شدت تمام دامن زده می شود.
اگر بی غرضانه این قضیه را با توجه به سیر انکشاف اوضاع در کشور طی چند ماه اخیر مورد تحلیل وبررسی همه جانبه وغیر جانبدارانه قرار دهیم در پرتو آن میتوان تصویر نسبتا روشنتری از چگونگی برنامهٔ که در شمال در حال ترسیم شدن است اراهه کرد.
کسانیکه در چند ماه اخیر وقوع حوادث را در کشور طور مسلسل پیگیری میکنند شاهد اند که برنامهٔ مرموزی برای بی ثباتی اوضاع در شمال جریان داردکه توأم با اتفاقات غیر قابل پیشگویی پیچیده تر می شود.
در مدت چند ماه گذشته می توان بطور نمونه از وقوع چند حادثهٔ فتنه بر انگیز وماجرا جویانه یاد آور شد که به حمایت گروه های خاص داخل نظام جهت آغاز اشتعال در گیری میان نیروهای مطرح در شمال بر نامه ریزی شده بود، به عنوان مثال می توان از :
دور کردن عکس های جنرال دوستم واتهام بر طرفداران آقای استاد عطای محمد نور نام برد که امکان درگیری را میان نیروهای هر دو جانب مساعد ساخته بودند.
سقوط شهر قندوز، پس از امضای قرارداد با بزرگان محل در بغلان از طرف وزیر سرحدات آقای منگل که باعث
تجهیز و تسلیح طالب ها گردید پیامد آنرا در حملات مکرر بر شهر قندوز و سقوط آن به دست طالب ها مشاهده کردیم که باعث کشتار بی شمار مردم وویرانی شهر گردید
همچنان در مراسم به خاک سپاری مجدد امیر حبیب اللهٔ کلکانی امکان درگیری میان طرفداران امیر و جنرال دوستم بنا بر تحریکات گروه های مشخص از داخل نظام مساعد شده بود که با تحمل پذیری وهوشیاری رهبران هردو جانب وبا میانجیگری شخصیت های عاقبت اندیش وخیرخوا حل وفصل گردید.
هکذا تا کنون چندین بار برای ترور آقای دوستم در موقع عملیات پاکسازی طالبان کمین گرفته شده که بر مبنای استناد به اشارهٔ غیر مستقیم سخنگوی جنبش ملی اسلامی ، از طرف امنیت ملی در رأس آقای اتمر وشبکهٔ مشاورین نظامی ارگ به حمایت ودستور استخبارات خارجی سازماندهی شده بودکه از آن جان به سلامت برد.
چناچه شاهدیم، ظاهرا افشای این دسیسه خشم جنرال دوستم را بر انگیخت ودر واکنش به آن پاکستان را به شدت انتقاد و شورای امنیت ملی را عامل اصلی سؤ قصد علیه خود قلمداد کرد وخواستار پیگیری عاملان آن گردید که تاکنون از طرف نهاد های کشفی وامنیتی کوچکترین اقدامی در مورد صورت نگرفت.
علاوه بر مروری کوتاه بر رویداد های که در جریان چند ماه گذشته از آنها یادآوری بعمل آمد عکس العمل آقای ضیا مسعود، ریٔس " مبارزه با حکومتداری خوب !؟ " را از چگونگی انکشاف اوضاع وملاقات او و آقای صلاح الدین ربانی رابا جنرال دوستم درمورد تأمین امنیت شمال نمی توان نادیده گرفت. نشست اعضای بلند پایهٔ حزب جمعیت اسلامی با آقای دوستم جهت اتخاذ تدابیر واقدامات مشترک وهمآنگ پیشگیرانه در شمال، برای دفع وطرد دهشت افگنان طالبی وداعشی ، خشم کشورهای را که در تلاش اند در سرحدات شمال گروه های دهشت افگن را تعبیه کنند بر انگیخت وجنرال دوستم را به مثابهٔ مانع بالقوهٔ تحقق برنامهٔ از قبل طرح شده خود می پندارند.
اکنون، به گمان غالب، تلاش دارند تا به کمک حلقات خود در داخل نظام با استفاده از اختلاف جنرال دوستم ، با یار دیروز و حریف امروزش، آقای یشجی او را بد نام و هتک حرمت کنند تا زمینه را برای برکناری وی مساعد سازند.
البته نا گفته نباید گذاشت که کارکرد ها واعمال گذشته آقای دوستم با فراز وفرود های همراه بوده که نمی توان از موضعگیری ها و ایتلاف مقطعه ای وفرصت طلبانهٔ او در حیات سیاسی ونطامی اش انکار کرد که ممکن متاثٔر از وضعیت حاکم و مربوط به ایجاب شرایط همان زمان باشد، هر دلیلیکه باشد، نمی توان از موضعگیری آقای دوستم با اطمینان صحبت کرد. اما دیده می شود که در محاسبات خود بخصوص حمایت از آقای غنی در انتخابات ریاست جمهوری اشتباه کرده وشاید اکنون نادم و پشیمان باشد.
البته در شرایط کنونی صرف ونظر از اختلافات سیاسی تنظیمی و سلیقه ای بسیچ و اتحاد همه گانی وحمایت از جنرال دوستم امریست ضروری و وسیله مطمٔین دفاع در مقابل هر نوع دسایس پروژهٔ داعش در شمال محسوب می شود وهر گونه سهل انگاری وتعلل در مقابل پروژهٔ بی ثباتی شمال بهای سنگین وجبران ناپذیر دارد.
اشرف غنی تلاش دارد تاآقای عطای نور را به نوعی بخود متمایل سازد تا از یک طرف میان اعضای جمعیت اسلامی اختلافات وچند دسته گی را ایجاد کند واز جانب دیگر او را در مقابل جنرال دوستم تحریک نماید. ا ین روش از طرف آقای کرزی قبلا موفقانه انجام شده بود واکنون آقای غنی از روش تفرقه افگنی میان جنبش اسلامی وجمعیت اسلامی از یکطرف ونفاق میان جمعیت وحزب اسلامی از جانب دیگر استفاده میکند.
.اما اگر از زاویهٔ دیگر به قضیه نگاه شود به مشاهده می رسد که تلاش های از طرف ارگ نشینان و هواداران گروه های طالب وحزب اسلامی از داخل وخارج نظام ، همزمان با تخریب هویت سیاسی جنرال دوستم ، برای ترمیم هویت حکمتیار ، قاتل وویرانگر اصلی شهر کابل، جریان دارد که نمی توان آنرا در ارزیابی وتحلیل مربوط به افترا واتهام علیهٔ جنرال دوستم نا دیده گرفت.
دولت کابل، به دستور پاکستان عربستان وبه اصطلاح دوستان بین المللی شان با قاتلان، دزدان وناقضین حقوق انسان مصروف معامله است، زیر عنوان موافقت نامهٔ صلح با گلبدالدین ، قاتل شخصیت های ملی ویک صدهزار شهریان کابل ، مخرب زیر ساخت های اقتصادی و تعلیمی، همراه با رهزن ها، سگ های پاچه گیر راهگیر وجنایتکاران معلوم الحال حزب نامنهاد " اسلامی!؟" وارد میدان می سازد تا آتش جنگ وکشتار، ترور واختناق راطور لا ینقطع در افغانستان ادامه دهند.
روشن است که رهایی زرداد فریادی ، جنایتکار وراهگیر شهرای سروبی وجلال آباد، از زندان انگلیس ورهایی سایر جنایتکاران حزب اسلامی برنامهٔ است که استخبارات پاکستان و جهان در نظر دارند تا همزمان با بد نام ساختن جنرال دوستم با ورود حکمتیار به کابل آنرا به منصهٔ اجرا قرار دهند.
استقبال از جنایتکاران گواه آنست که مردم ما روز های نحسی را در انتطار دارند. هنوز حکمتیار از فهرست سیاه خارج نشده که رقابت ها، حسادت ها وانتقام جویی ها میان حزب اسلامی وجمعیت اسلامی آغاز گردیده چسپاندن عکس ذردادی بر پیشانی عکس احمد شاه مسعود شاهد این مدعاست/
مردم خوب به یاد دارند که به هزار ها نفر از قاتلان، خرابکاران دارایی های عامه وناقضین حقوق بشر که بالفعل هنگام ارتکاب جرایم دستگیر وزندانی شده بودند با وساطت کرزی از زندانها رها شدند ومردم پیامد شوم انرا در انتحار، انفجار، راهگیری وباجگیری دزدی واختتاف تجربه کردند.
اکنون بار دیگر این سناریو را پاکستانی ها، عربستانی ها به استشاره وحمایت استخبارات خارجی به نوع دیگر برنامه ریزی کرده اند که گلبدالدین را وارد صحنه سازند همزمان زرداد فریادی را از زندان انگلیس رها میکنند تا با سایر حامیان حزب به اصطلاح " اسلامی!؟" یکجا در راه اندازی پروژهٔ داعش در شمال سهم گیرند. رهبر این گروه، حکمتیار، از دهشت افگنان داعشی که گروه تند روتر طالبانی اند ، قبلا پشتیبانی وحمایت خود را اعلان کرده بود.
استقبال دستهٔ از حامیان حزب در میدان هوایی از " زرداد" نشانگر آنست که بار دیگر عناصر قطاع الطریق، باجگیر ودهشت افگن در صف واحد مجری برنامهٔ مهندسی شدهٔ اند که مردم هنوز خاطرات تلخ دوران دهشت افگنی " زردادیان! " را به خاطر دارند.
گرفتاری ذرداد فریادی از میدان هوایی بین المللی کابل توسط نیرو های امنیت ملی برای محافطت وی می باشد تا هنگامی که حکمتیار را از فهرست سیاه خارج سازند.
راه برون رفت از این توطیه های سازمان یافتهٔ پشت پرده را در بسیچ همه نیروهای ملی، جوانان مبهن دوست وقوای مسلح کشور عاری از تمایلات قومی زبانی تنطیمی وسیاسی می توان سراغ کرد که برای نجات کشور از شر وفساد چهره های منحوس امریست لارمی و یگانه وسیله خنثی سازی دسایس فتنه گران شیاد با چهره های عریان وکارنامه های ویران پنداشته می شود.
هوشدار شاعر را باید در نظر داشت:
ای تن به یقین دان که ترا عاقبت کار
چون گرد تو پیچیده دو مار است دمار است
به قول معروف جلو حادثه را قبل از وقوع باید گرفت مولانا می فرماید.
کآنکه از زخم تو میرد در دمار
بر تو تاوان نیست باشد آن جبار