مهرالدین مشید

 

با این گونه فرش هموار کردن ها زیر پای مخالفان ممکن نیست تا سیاستمدار محبوب شد

با هموار کردن فرش ابریشمین زیر پای مخالفان شما سیاستمدار محبوب شده نمی توانید

 

رییس جمهور پیشین در گفت و گوی خود با بی بی سی گفت، طالبانی که یک منطقه را از ادارۀ سربازان ارتش ملی کشور در می آورند، آن منطقه نباید از چنگ طالبان دوباره گرفته شود؛ زیرا طالبان نیز افغان هستند و حق دارند که یک منطقه را تصرف کنند. او گفته بود: "طالبان افغان هستند و یک قوت افغان یک منطقه را تصرف می‌کند؛ ما نیز افغان هستیم و هرگاه یک منطقه را تصرف می‌کنیم ما چی حق داریم. اگر همه ی ما افغان استیم پس یک افغان چرا افغان دیگر را می‌‌گوید که تو این منطقه را گرفته نمی توانی." این اظهارات وی که در ظاهر پشتیبانی از طالبان است، معنای از نظر افگندن کارنامه ها نیرو های امنیتی و جانبازی های آنان را در برابر مخالفان مسلح دارد که واکنش های تندی را به همراه داشت. آقای کرزی باید بداند که با قالین های سرخ هموار کردن به زیر پای طالبان کاری را از پیش برده نمی تواند و برعکس به دشواری های موجود در کشور می افزاید که خود او بدون تردید از قربانیان نخستین آن خواهد بود و بدون تردید این هیاهو ها  او را  دیگر سیاستمدار بحیث سیاستمدار محبوب مطرح نمی کند. اظهارات و موضعگیری اخیر کرزی نه تنها عطش قدرت خواهی او را آفتابی کرده؛ بلکه از سیمای واقعی او نیز پرده بر میدارد که او به گونۀ عمدی با بازی دوگانه زمینه را برای احیای طالبان فراهم کرد. سیاست های فساد گسترانه و بی تفاوتی او در برابر فساد و و ترغیب مفسدان برای غارت و پشتیبانی از آنان گویای این واقعیت است که او ارادۀواقعی برای تامین صلح و ثبات در افغانستان نداشت و ندارد؛ زیرا اگر او چنین اراده یی می داشت، برای حکومتداری خوب و مبارزه بافساد با استفاده از فرصت تلاش های صادقانه به خرج میداد؛ اما برعکس هیچ کاری نکرد و فرصت های گرانسنگی را از دست داد و سرنوشت مردم افغانستان را به بازی گرفت. حال معلوم می شود که خود را خیلی درمانده یافته است و مانند کسی خود را یافته است که در دریا غرق شده و به هر خس و خاشاک برای رسیدن به قدرت دست می زند. حال پرسش این است، چگونه شده که به بهانۀ دشمنی با امریکا موضع غلطی را در پیوند به طالبان اتخاذ کرده و مانند ابران، روسیه و پاکستان برای بقای طالبان تلاش دارد و و دلیل اش این است که شاید از سوی طالبان چراغ سبزی به وی نشان داده شده و سخت بدنبال آن افتاده است. اما باتاسف که هوای قدرت آنقدر او را از خود بیگانه کرده است که خدعۀ طالبان را در محاسبۀ خود به اشتباه گرفته است. آقای کرزی باید بداند که مردم هدف اصلی این تلاش های مذبوحانه او را درک می کنند و به توانایی های او برای استفاده از فرصت ها پی برده اند اما هرگز این تلاش ها نمی تواند، جایگاۀ او را بحیث یک شخص قابل اعتماد در میان مردم باز گرداند. زیرا مردم نبض او را دریافته اند که خیلی ها مشتاق قدرت است و برای رسیدن به آن از هیچ ابزاری به شمول پشتیبانی از مهره های سوخته تر از خودش چون اعضای حراست و غیره دریغ نمی کند که موضع های زیکزاک او در پیوند به طالبان هم از این طبع او آب می خورد. امید است که آقای کرزی برای رسیدن به قدرت از مجاری خوب به یاری افراد نیکنام و نه افراد فاسد، غاصب و غدار دست به کار شود و از سویی هم ناکارایی های گذشتۀ خود پوزش بخواهد؛ زیرا ریاست او از فاسد ترین حکومت و پشتیبانی او از فاسد ترین شریکان قدرت اش به همگان روشن است. او مکلف است پیش از همه برای صفایی دهی به مردم افغانستان دست به کار شود و با این هموار کردن گلیم پیش پای طالبان کاری را از پیش برده نمی تواند.

این موضع گیری ها برعکس رشته های خام بافته شدۀ پیشین او را به کلی به پنبه بدل می کند و این حرف های وی که به بی بی سی گفته است، بیشتر معنای خودکشی سیاسی او را دارد و به وضوح نشان دهندۀ ضعف یک سلطان بازنشسته است که هرگز او را سزاوار نیست؛ زیرا که  برعکس کارنامۀ حکومت چهارده سالۀ ش او را در جنگ با طالبان به کلی زیر سوال می برد و این گفته های شک آلود را به یقین بدل می کند که او را نمایندۀ طالبان می خوانند و رهایی صد ها زندانی طالبان را از زندان بگرام که خودش  زندان بگرام را فابریکۀ طالب سازی خوانده بود، دلیل اش عنوان می کنند؛ زیرا این عزیزان و برادران رییس جمهور پیشین اکنون بحیث فرماندهان بزرگ طالبان در میدان های نبرد در برابر نیرو های امنیتی می جنگند. موقف جدید شما آقای کرزی حسن نظر گذشتۀ او را در پیوند به مصالحه با طالبان به کلی زیر سوال برده و خدشه دار کرده است. این گمانه زنی ها را بیشتر تقویت می کند که او ارادۀ واقعی برای سرکوب طالبان را نداشته و در هر گام به قوت آنان افزود و چرخ نظامی آنان را سریع تر به دوران آورد که نوشتۀ های گیتس گواۀ روشن بر آن است. گیتس در کتاب خاطرات خود نوشته است که آقای کرزی از او خواسته بود تا دست او را برای تقویت طالبان برای نابودی و سرکوب جبهۀ شمال باز بگذارد. گفته می شود پس از آن به کمک انگلیس طالبان را زیر پوشش عودت کننده گان به شمال جابجا کرد. از همین رو بود که برای محافظت خود امریکایی ها را به ارگ آورد و در ضمن با رویکردی ماهرانه گروه های شمال را به دام خویش افگند و به بهانۀ مشوره گرفتن ها دست استاد سیاف را خوب فشرد و کارش را تمام کرد. وی زیر شعار دشمنی با پاکستان و امریکا سناریوی اخراج انگلیسی از هلمند را که کارمند یوناما بود، به اتهام همکاری با طالبان به پیش برد که دلیل اش افشای موصوع و کشته شدن خبرنگار افغان بوسیلۀ طالبان بود. از این رو کار نامه های وی در چهارده سال حکومت اش بیشتر زخم ناسور را در کالبد بیمار کشور ماند که درد آن برای تک تک از شهروندان این سرزمین محسوس است و آن را با گوشت و پوست خود احساس می کنند. هنوز افسانه های فساد های میلیون ها دالری و صدها هزار دالر بخشی های وی از کیسۀ دولت بر سر زبان ها است و قصه های میلیون بخشی های او از بسته های کمکی ایران و کشور های دیگر زبان به زبان است. مردم از رییس جمهور پیشین خواهان حساب دهی آنها هستند؛ اما شگفت آور این است که افتضاح وی هر روز بالاتر می گیرد و دوسیه های تازه یی از وی سر می شوند. افشای جعل کاری در ثبت دارایی هایش در سال ۲۰۱۵ تازه ترین مورد است که از یک جعل کاری کلان پرده برمیدارد. سیگار در گزارش خود نوشته است که فساد در اداره های حکومتی به باور رهبران حکومت وحدت ملی میراث زمان کرزی است؛ اما امسال نیز این چالش افغانستان را در رده فاسد ترین کشور های جهان قرار داده است. گزاری می افزاید که به تازگی اداره بازرس ویژه امریکا برای بازسازی افغانستان عدم مبارزه جدی علیه فساد اداری در هنگام کرزی را انتقاد کرده و در گزارش از این اداره آمده است که اداره عالی مبارزه با فساد اداری افغانستان ناکارا بوده و دارایی های اعلام شده توسط حامد کرزی رییس جمهور سابق و مقام های ارشد دولت سابق را ارزیابی نکرده است . در متن گزارش سیگار چنین امده است “کریم خلیلی معاون رئیس جمهور و مقام های حکومت حامد کرزی در ثبت داراییهای شان به اداره نظارت از تطبیق ستراتیژی مبارزه با فساد اداری معلومات ناقص داده و یا منابعی که آنها این داراییها را از آنجا به دست آورده، مشخص نکردهاند.”  درگزارش سیگار هم چنان گفته شده که حامد کرزی از دارایی های خود فقط   چند مورد را به ثبت رسانده است.  در صورت اثبات احتمال دارد که محرومیت یا حرمان سیاسی او را در پی داشته باشد. هرچند در این کشور قانون مرده است نعش مظلومانۀ آن هر روز دست به دست فساد پیشگان بزرگ می شود و هر از گاهی آن را بالای گور می برند تا دفن اش کنند و در این حال بازپرس امری دشوار به نظر می رسد ؛ پس واضح است که در چنین حالی زود است که نعش قانون از شانه های مفسدان به زیر افتد و به حساب او هم رسیده گی شود؛ اما اینقدر باید گفت که احتیاط کنید تا مبادا روح در نعش قانون بوزد و روز حساب و کتاب پیش از موعد برسد و به قول معروف کاسه های سرراسته چپه شوند و خان قبیله مورد بازپرس قرار بگیرد که حتا خاطره های خود کشی های سیاسی کنونی از یاد اش برود. هرچند تا آن زمان تکانه های کنونی را نباید دستکم گرفت. چنانکه این اظهارات واکنش تند ریاست اجراییه  و مجلس نماینده گان  را در بر داشت و داکتر عبدالله گفت که با صدور چنین فتوای آقای کرزی، حکومتداری سیزده سالۀ او غیر مشروع بوده است. شماری از اعضای مجلس نماینده گان این اظهارات او را نقض حاکمیت ملی خوانده و گفتند که این گفته ها جغرافیای سیاسی و منافع ملی را زیر سوال برده است. شماری از نماینده گان خواهان بازپس گیری امتیاز های او شدند و از حکومت خواستند تا موضوع را دنبال کند. از سویی هم نشست هایی چون فراخوان آقای ایماق و درخواست جوانان پنجشیر برای به محاکمه کشان رییس جمهور پیشین در پیوند به گفت و های او با بی بی سی از پبشامد هایی اند که شاید سازش های پشت پردۀ آقای کرزی  با ارگ هم جلو محاکمۀ احتمالی او را گرفته نتواند و سرگوشی های پنهان او  با زمامداران حکومت هم کاری را از پیش نخواهد برد. از سویی هم تلاش های دوسیه داران شورای حراست هم برای نجات وی  پادرگل خواهد ماند؛ زیرا که از فرط خواب غفلت، رخش های شان به سمنگان رسیده و اسپ های شان همه قاطر شده اند. بهتر خواهد بود تا جناب رییس جمهور پیشین پس از این پای خود را فراتر از گلیم اش دراز نکند.  یاهو

 

 


بالا
 
بازگشت