مهرالدین مشید
دورنمای مدیریت ترامپ از جنگ افغانستان و وعده های انتخاباتی او
ترامپ می گوید، پاکستان را در فهرست کشور های حامی تروریزم اعلان خواهد کرد
جند روز بعد شخصی وارد کاخ سفید می شود و سکاندار واشنگتن می شود که در زمان مبارزات انتخاباتی اش برهمگان تاخت و تمامی معاهده ها و قرار داد های پیشنی کاخ سفید را در سطح داخل و خارج به باد انتقاد گرفت. این شخص دونالد ترمپ بازرگان و میلیاردر امریکایی است که برج نیویارک نشانهء ثروتمندی او است که در کنار آن چندین دانشگاهء خصوصی و مرکز های بزرگ تجارتی را اداره می کند. اظهارات ترمپ در زمان مبارزات انتخاباتی اش تمامی سیاستگران و حتا مردمان جهان را شگفت زده گردانده بود. او چنان برهمه تاخت که حتا رهبران حزب اش پشتیبانی خود را از او گرفتند و حتا او را متهم به ماخولیایی کردند و او را اجنت مسکو خواندند؛ اما ترامپ بی توجه به تمامی فراز و نشیب های فراراه اش یک سره و سر راست به راهء خود ادامه داد و حرف های خود را بی پرده و رک و راست بیان کرد. ترامپ گفت هرگاه به قدرت برسد، سهم امریکا در ناتو را کاهش خواهد داد، موفقتنامهء محیط زیست را مورد تجدید نظر قرار خواهد داد، معاهدهء هسته یی با ایران را فسخ خواهد کرد. وی مدعی است که این معاهده ایران را صاحب بمب هسته یی می سازد. از این که امضای معاهده با ایران فرمان تقنینی اوباما است و تایید مجلس سنای امریکا را ندارد و هرگاه او بخواهد، معاهده با ایران را می تواند لغو کند. وی به همین گونه پاکستان را لانهء تروریزم خواند و گفت که این کشور پول های زیادی را از امریکا بدست آورده است و اما برای مبارره با تروریزم کاری انجام نداده است. ترامپ در آخرین بیانیۀ خود گقته است که به زودترین فرصت پاکستان را در فهرست کشور حامی تروریزم اعلان خواهد کرد. این گفتۀ وی می تواند امید ها برای محو تروریزم در جهان را روح تازه ببخشد. او برای سرمایه داران بزرگ امریکا وعدهء کاهش مالیه تا سیزده درصد را داد و در برابر مسلمانان و شهروندان امریکای لاتین موقف سخت تر گرفت و گفت که با رسیدن به مقام ریاست جمهوری در سرحد میان امریکا و مکسیکو دیوار ایجاد می کند ودروازه های امریکارا بر روی مسلمانان می بندد و آن مسلمانان را که وارد امریکا می شوند، مورد پیگرد قرار می دهد. این در حالی است که اکنون بیشتر از شش میلیون مسلمان و ببشتر از ۳۲میلیون شهروندان امریکای لاتین در امریکا زنده گی می کنند. ترامپ چنان بی خیال و یک دنده توسن مبارزاتی خود را به پیش راند که حتا نقش در حدود چهل میلیون شهروندان مسلمان و امریکای لاتین را به هبچ گرفت. وی هرچند در جریان مبارزات انتخاباتی خود به افغانستان اشارهء مستقیم نکرد و اما بر مبارزه با داعش تاکید کرد. ترمپ در حالی با این اظهارات خود تاکید می کرد که می دانست روحیهء شماری از شهروندان امریکا و مردمان بیرون از آن در حال برانگیختن برضد وی بود و اما او از هیچ چیز هراس نداشت و از انتقاد ها بر ضد خود خمی بر ابرو هم نیاورد. حتا این سخنان که او را بر خشونت برضد زنان متهم کردند و زنانی گفتند که ترمپ از آنان ناخوسته بوسه گرفته است. این که جنگ های لغظی میان او و رقیب اش هیلاری به مرز های حربم شخصی رسید و وی او و حزب او را متهم به ساختن داعش کرد حتا کلنتن را تهدبد کرد که اگر به قدرت رسید، او را به زنذان می فرستد. کارزار مبارزات انتخاباتی آنان را وارد مرحلۀ خیلی حساس و سرنوشت ساز کرد.
ترامپ حالا که برنده شده، در برابر چالش های بزرگی قرار دارد و بدترین میراث از اوباما و بوش برای او باقیمانده است؛ نه تنها میراث طولانی ترین جنگ های امریکا؛ بلکه دشواری های بزرگ اقتصادی و قرضه های کلان بازمانده از جنگ های امریکا در افغانستان، سوریه و عراق برای او به ارث مانده است و به قول معروف وارد کاخی می شود که مبارزه با تروریزم آن را به ببر کاغذی بدل کرده است و بیش از هر زمانی از افلاس ضجه می کشد. این در حالی است که ترامپ وعدهء تغییرات سریع اقتصادی را برای مردم امریکا داده است که بیشتر مورد توجهء سفید پوستان افراطی قرار گرفته است و ۹۰ درصد از رای دهنده گانش به این تغییر برای او رای دادند. آنان می خواهند امریکا مرز هایش را محدودتر کند و از ورود مهاجران به آن جلوگیری شود. ترامپ هم برای آنان رویای امریکای عصر طلایی را چون دوران ریگان را داده است که شماری امریکایی ها می گویند، امریکا در آن اقتصاد خوب، ارتش قدرتمند داشت که خود امریکا مایهء مباهات بود. هرچند او در هنگام مبارزات انتخاباتی خود از سوریه و عراق زباد گفت و در مورد افغانستان چیزی نگفت؛ اما از اظهارات سفیر امریکا بعد از پیروزی ترامپ که گفت که هرچند افغانستان در ظاهر درحاشیهء کمپاین های انتخاباباتی نامزدان امربکا قرار داشت و اما به گونهء قطعی در اولویت سیاست های امریکا قرار دارد. شاید هم این به دلایل حساس بودن موضوع افغانستان باشد که هر دو نامزد نخواستند، فضای انتخاباتی شان را تحت شعاع قرار بدهد. از این رو هر دو نامزد تلاش کردند تا بیشتر بر اوضاع داخلی امریکا تمرکز کنند.
شگفت آور این است که ترامپ در کنار تندی هایش از انعطاف پذیری های عجیبی نیز برخوردار است. چنانکه او در نخست مظاهره کننده گان را تحریک شونده از سوی رسانه ها خواند بعد گفت، آنان امریکا را دوست دارند. این حرکت ها آهسته آهسته ترامپ را از یک سیاستگر ساده و رک و راست گوی به یک سیاستمدار جدی و حسابدهء نزدیک می کند. این حرف ها او را از یک سیاستگر هنجار شکن شبه به یک سیاستگر حرفه یی می نماید. چنانکه دونالد ترامپ، در نخستین گفت و گوی تلویزیونی خود در خطاب به معترضان به انتخابش گفت که از ریاست جمهوری او "نهراسند". او افزود که زمان این فاصله را کم میکند. آقای ترامپ همچنین گفته است که افزایش خشونت علیه مسلمانان و لاتینتبارها در آمریکا او را "تاراحت" کرده است و خواهان پایان دادن به این گونه خشونتها شده است. او در گفتوگویی با شبکه تلیوزیون سیبیاس گفت که گزینههای او برای دادگاه عالی طرفدار محدود کردن سقط جنین مخالفتی با ازدواج همجنسگرایان نخواهند داشت. این در حالی است که ترامپ هنوز وارد کاخ سفید نشده و به گونۀ رسمی به کار شروع نکرده است ،مشکل است تا با این ساد گی به تمامی گفته هایش و بویژه در مورد افغانستان باورکرد؛ زیرا نظام سیاسی امریکا نظامی نیست که درآن ترامپ به تنهای دربارۀ آنچه تا کنون در مورد سیاست های داخلی و سیاستهای جهانی امریکا و بویژ ماندن یا رفتن ازافغانستان تصمیم بگیرد.ممکن است که در چند ماه نخست درباره افغانستان توجه جدی نکند،اما بعد تر مانند اویاما در باتلاق افغانستان چنان می افتد که ناچار به تصمیم گیری درزمینه می شود.مثلا،رابرت گیتش در کتاب خود"وظیفه"،نوشته است که: اوباما تا ماه اکتوبر 2009 علاقمندی به مسایل افغانستان نداشت، اما شرایط وادارش کرد که درزمینه جدی شود وجدی هم شد.ازسوی دیگر،ترامپ تاکید جدی به جنگ علیه داعش کرده است، حتا درهمکاری با روسیه وحکومت اسد.ازهمه مهم تراینکه ، جنگ با داعش بدون جنگ با طالبان والقاعده موفق نمی شود.زیراکه ، داعش وطالبان دورخ یکسیکه می باشند.ازاین رو، برخورد قوی تر ترامپ با پاکستان وکالای صادراتی- تروریستی اش به افغانستان محتمل به نظرمیرسد.
چنانکه اسپوتنیک به نقل از خبرگزاری فارس، نوشته است که دونالد ترامپ نامزد پیروز انتخابات ریاست جمهوری امریکا با رفتن به دفتر ریاست جمهوری میزبان چالشهای متعددی از جمله چالشهای امنیت ملی و مبارزه با تروریسم در بیرون از مرزهای این کشور است. چگونگی مبارزه با طالبان، رسیدگی به جنگ داخلی سوریه، مقابله با بلندپروازیهای روسیه و عقب راندن داعش از عراق از جمله چالشهای فرا روی دونالد ترامپ خواهد بود. اینها از جمله مشکلات مهمیاند که رسیدگی و پاسخ به هر یکی از آنها کار آسانی نیست، رسیدگی و عدم رسیدگی به این مشکلات از سوی ایالات متحده امریکا با خطراتی همراه میباشد. دونالد ترامپ رویکرد سیاست خارجی باراک اوباما را قبول ندارد سیانان گزارش داد: در جریان کارزارهای انتخاباتی، دونالد ترامپ بارها رویکرد امنیت ملی و سیاست خارجی باراک اوباما، مانند توافق هستهای با ایران و مسئله مهاجرتها را مورد انتقاد قرار داده بود، اما پرسش اساسی برای دونالد ترامپ این است که او چگونه با این مشکلات رسیدگی و مواجه خواهد شد. هر چند در زمان کارزارهای انتخاباتی هیلاری کلینتون گفته بود که امریکا با تهدیدهایی که در گذشته مواجه بود، امروز نیز با آن دست به گریبان است و او همان راهبرد باراک اوباما را در برخورد با گروههای تروریستی و در سیاست خارجی ادامه خواهد داد. اما برای دونالد ترامپ که بارها رویکرد امنیت ملی و سیاست خارجی اوباما را مورد انتقاد قرار میداد، رسیدگی به این مسایلیک پرسش مهم و اساسی به شمارمیرود. در کنار جنگ سوریه و مبارزه با داعش، رسیدگی به جنگ افغانستان یک مشکل اساسی در برابر ترامپ است. در حالیکه جنگ افغانستان طولانیترین جنگ در تاریخ آمریکا برای این کشور به شمار میرود، اما در جریان سه مناظره انتخاباتی بین ترامپ و هیلاری کلینتون، هردو نامزد فقط یک بار به صورت گذرا به افغانستان اشاراتی داشتند. اما در عین حال توجه جدی به مسائل افغانستان بخشی از سیاست خارجی امریکا است و باید به این قضیه به سرعت رسیدگی شود. مهم نیست که مقام های امریکا دارای چه نگاه سیاسی درقضیه افغانستان می باشند؟ اما براساس گزارش مقام های نظامی امریکا، در حال حاضر طالبان در موقعیت نسبتاً خوبی قرار دارند و جنگجویان وابسته به این گروه کنترل حدود یک سوم از جمعیت افغانستان را در اختیار دارند، یعنی طالبان بر 10 میلیون افغانستانی حکومت میکنند و در سایر بخشهای این کشور مشغول نبرد با نیروهای امنیتی افغانستان هستند. پس حالا که جنگ افغانستان به زخم ناسور برای کاخ سفید شده است، مسؤولیت آن بر می گردد به این کاخ، حال مهم نیست که چه کسی سکاندار این کاخ است. هر شخصی که باشد، چه اوباما و چه ترامپ، هر یک ناگزیر به پاسخدهی به جنگی اند که امریکا میلیارد ها دالر برای آن هزینه کرده است و به بهای حفظ حیثیت امریکا بدل شده است. ترامپ بحیث سیاستگر جدید در صحنۀ سیاسی امریکا می تواند، نقش تعیین کننده یی برای پایان جنگ افغانستان داشته باشد؛ زیرا او بحیث کسی که آرزو دارد تا بنیاد های سیاست های سنتی امریکا را بشکند و سنگ بنای جدید در همه عرصه ها ایجاد کند، آشکار است که نگاۀ جدید به جنگ افغانستان را با بدرود گفتن به سیاست های محافظه کارانۀ کاخ سفید در مبارزه با تروریزم و رد حمایت از پاکستان باید آغاز کند. وی به بزرگترین اشتباۀ کاخ سفید در مبارزه با تروریزم نقطۀ پایان بگذارد که محصول اشتباهات پیهم زمامداران کاخ سفید در یک و نیم دهۀ گذشته بوده است. یاهو
ترامپ در آخرین بیانیۀ خود گقته است که به زودترین فرصت پاکستان را در فهرست کشور حامی تروریزم اعلان خواهد کرد.