خوشه چین

 

شعار دیروزما

 
شعار دیروزما دفاع ازهمین بود
بی شمار(انسان)روی زمین بود
دردفاع ازینها اکادمیهای جهان
لوحه اش انسان طرازنوین بود

مفت خوران

ما عرق میریزانیم که پبروزشویم.تا فردا اشک نریزانیم.

ازین منظره تا به ارگ کتاب است برگ برگ
ظلم وتعدی قرنها خون درجریان است رگ رگ
طرفت می نگرد این حاکم به نفس خود من هستم
نتوانستی منقرضم کنی اززندگی توموجود بدرگ ·

ففتی

ففتی ففتی خانه چپه خراب کرد
برخلاف کاررستم وسهراب کرد
شاگرد کاری نکرد به خیر ملت
همه گویندکاری به کناراب کرد
این عمل نابخردانه تحت چنبرۀ    
ملت مظلوم راسکندروداراب کرد

امریکا بی عقل ترازان را وارد
خودرا ودموکراسی رامرداب کرد

زوراست یا کچالو؟
تفاوت بین ملا ی مفت خوار واین طفل معصوم ازکجا تا به کجا است.نگاه نافذ ش اهل بینش را فرا میخواند.چیزی بنویسد.فرزدان توده ها به شما مفت خوران حقیقت وجودی خودرا ثبوت می کنند.
میگویند که ما در مزرعه جای پای خودرا پیدا کرده ایم .ماشین را ما چرخ میدهیم علم را ما در اختیار گرفته ایم.
کمتر پسرسرمایه دارحاضر است. بخش های تحقیاتی علمی(طب ،نجوم، انجنیری، زراعت)را دنبال نماید.
تنها وتنها کوشش مینمایند که اداره وسیاست را تعقیب نماید.که ازین مدرک بتوانند.جهان را به نفع خود شان به آشوب بکشانند.

تبلیغ حقیقت کارماست.

ناموس فروشی فایده دارد فایده دارد

بفروش بفروش عاید بی اندازه دارد

درریشۀ  بی ننگ درخت سبزکرد

عاقلان را ببیــن همــــه خنده دارد

امریکاییها آمده اند مال خالص مه

چراندمش چه کته روغنی دنبه دارد

یک آدم با چشمان سبز،ازکنارگروه ازجونان ازکشورهای مختلف عبورکرد.گفت که جوانان کسی پیدا میشود که عزت فروشی کند.یک سفید پوست کله سرخ پیدا شد.

گفت که مه برای توادرس میدهم.بروافغانستان برای یکی دونفرشان پیسه بده.عزت خوده شرف خوده ناموس خوده دین خوده آیین خوده برایت خیلی ارزان میفروشد.آنقدراین ها خرمیشوند که تمامی آبادیهای خود شان را به ویرانه تبدیل می کنند.ازانسان خوب شروع تا باغ خوب شهرخوب همه را خراب می کنند.

مشت نمونۀ خروار

ازکرزی شروع تا ااشرف غنی احمدزی

چهارمغزگنده

چهارمغزمیوۀ سردرختی خوش مزه است.جلغوزه میوۀ سردرختی خوش مزه است ضد کرسترول استند.توت میوۀ سردرختی خوش مزه شرین بدون قند است.

اما یگان دانه چهارمغزازمیان درخت پهارمغزگنده وپوچ برمی آید.خوردنش تمامی لذت را برهم میزند.همین قسم جلغوزه،توت را یگان مورچه بی خبر((جاسوس))که بخوری دلت را بد میسازد.

پشتون((انسان))بنده خدا خلق خدا است وبا شرف امایگان پشتون گنده ازنطفۀ شیطان.نماینده گی((غنی))ازپشتونها بکند.انسانها درجامعه تخم محبت کشت می کنند.مگراشرف غنی تخم کینه.

تبلیغ حقیقت کارماست:

غمی چینی کارمااست،کبل چینی کارمااست.جرزدن زمین که ریشه های بیگانه درزمین دویده است کارما است.رخنه گرفتن برای ممانعت حیوانات کارما است.همچنین دروکردن جودر از گندم کارمااست.
کارما است که گاو وگوسفندرا درشبدر آزادرهانمیدهیم(دولت مردان کنونی).چراکه دم می کنند می کفند.

ترورست
گدام جای انبار غله است برای خوراک انسانها.ارگ مقام باارزش وبا معنی است که مسولیت آرامش جامعه وسمت وسو بخشیدن کل کشور به سمت ارتفایی خوش بختی مردم.
مساجد جایگاه عبادت وابراز.تعهد است به دربار خدا که میگوید ای خدای بزرگ وتوانا من تعهد میسپارم(مقام با ارزش)انسان را که تحفه داده ای برما درعمل مثبت پاک نگه بدارم. 
ازین رو موش هارا از گدام بایدکشید.کثافت ها را ازارگ بیرون وترورست هارا ازمساجد وعبادت گاها را ازوجود شیاطین لعین پاک کنیم.

یک حقیقت انکارناپذیر!
عیاران بستر رشد وتکامل احزاب نو دروجود نسل نو.
حزب دموکراتیک افغانستان چون نو نهال غرس دربستر روبه تکامل جامعه با قبول تندبادها حوادث برق آسا به حیث درخت تنومند قدوقواره کشید.هنوزمراحل پراکتیک وآموزش را نادیده جبرن درمیدان کشیده مسولیت بس بزرگ عقب ماندگی اجتماعی به سوی ارتقا برایش سپرده شد.
دراین گیرودار چهارده سال جنگ نبرد(سازندگی وویرانی)سرانجام یتیم بدون حمایه گشت.جبهه نیرومند وحشی وویرانگر با تمام سازوبرگش براوضاع مسلط حزب شسکت وسقوط نصیبش گردید.
دیگرآن حزب به آن سازوبرک تاربخش سپری شده گردانند گان اصلی یا راهی دیارعدم گردیده اند ویا دوران کهولت را لحظه شماری دارند.خانه شان آباد افتخارنسل آینده شدند.
اماازین انکار کرده نمیتوانیم که التارناتیف ساختار احزاب جدید ازبستر عیاران امکان پذیراست.

جفای عالِم تباهی کشوراست.
چون اشرف غنی وتیم کاری اش.
عیاران مغزسالم دارند.
درک کرده اند که سپورت یکی ازفرهنگ های پزیرفته ای ملی وبین المللی است.
آن جوانی که به سپورت علاقه مند نیست.جایگاه دربین عیاران ندارند.یک عیار باید سپورت مین باشد.
آن شخصیت که درهرموقف قراردارد.هرگاه به یکی ازحرفه ویا پیشه دسترسی نداشته باشد.درجمع عیاران شماریده نمیشوند.
به خاطری که عیار مفت خوار نیست خود کفا است.
عیار میداند که انکشاف وپیشرفت امور بربنیاد علم استواراست.
ازینکه فردای مسولیت ها برشانه های شان سنگینی نکند.
زگهواره تاگوردانش بجوی
لحظه ازآموزش ومطالعه خودرا کنار نمی زنند.
میدانند که اصل جفا نمیکند.عیاران میدانند که اگرعالم جفا کرد مملکت را تباه کرد.
چون اشرف غنی وتیم کاری اش.

ای احمق
ای احمق توکه ازکنارمن رفتی من که درمیان مردم هستم بامن جفا کردی با بیگانه وفاکردی ازجاه بلند بادوچشم طرف ما مینگری گویا که ما همه خورترک ها هستیم.ولی خبرزنداری که باچشم های ملیونی خوردترازما وکوچک ترازمادیده میشوی.

بنیاد گرایی اسلامی
بنیاد گرایی اسلامی تاریخش سپری شد وروبه فناست.اماحقیقت اسلام منحیث عقیده پا برجاست وتغیرناپذیر.درمیان ده ها مترعمق دریا سنگ وسنگچل وماهی های شناوررا به رنگ خودش نشان میدهد.
آب خیزی درآغازماه های بهار،دارای مدوجذروپرطلاطم است.با خود ریگ وگل وسنگ چل را ازعمق به سطح می کشاند.((آب خط وگل آلود))مانع دیدن از سنگچل وماهی های شناورمیشود.
ایجاد بنیاد گرایی اسلامی اصلن منحیث وسیلۀ ضربه درمقابل جهان کمونیزم طرح جهان غرب بود.
برای پیاده سازی این اندیشه سربازانش کشورهای اسلامی امکانات مالی در اختیار امرای((قطر،کویت عربستان سعودی)) مزدورغرب وتطبیق کننده اش درکشورمان پاکستان بود.
این سیاست که مجری اصلی اش امریکا بود درآغازچون موج دریای خروشان دراای پایگاه عقیدتی میان مردم دارای خط وگرد وخاک بود.چهرۀ رهبران جهادی نزد مردم چون بهشتیها به نظرمیرسید.
زمانی که مدوجذر وخروشان دارد که حالت نارمل را به خود بگیرد.این همه سنگه وسنگچل ها هویت وخصلت ورنگ شان معلوم میشود که چه جفاهای ازدست اینها درحق ازین کشورصورت نگرفت.صاحب ملیاردها دالرشدند.بد اخلاقی را باتمام قوتش رایج ساختند انسان کشی وآدم کشی به حیث پیشۀ معاش بگیربه عادت جونان تبدیل شد.
کنون دیگرزمانش هم درسطح ملی وهم درسطح جهانی سپری گردیده است.خوشا به حال کسی وقت تر درک کرده بدا به حال کسی که درانتظارتداوم وضع نشسته اند.

تحمیل اجباری 
وطن داران همیش برایم گفته اند که غریب بچه.
قبول میکنم درخانۀ غریبی تولد یافته ام اما سرمایۀ خیلی عظیم دارم ((همت)).، سرمایۀ من همت من است.دهن کجی به خاطرمنفعت خودم نزد هیچ فردی، گروهی جمعیتی حزبی((کشوری)) نکرده ام.آب رو نزد هرکس ونا کس نه ریختانده ام.هرشخص را به اندازۀ ظرفیتش احترام گذاشته ام.با بی همتان سروکارندارم.
جنگ فاجعه آفرین است
یک حقیقت را بیان میدارم:رهبری حزب دموکراتیک خلق افغانستان باوجودیکه شرایط نا مساعد بالایش تحمیل گردید.دریک جنگ نابرابر درگیرشدند.فرصت های کاری را ازدست شان گرفتند.با مصارف ملیاردها دالرغرب خواست که حزب دموکراتیک خلق افغانستان درپلانهایش ناکام بماند.
آنچه را که حزب دموکراتیک خلق افغانستان به مردم نشان داده بود.
پدررشوت خور، رشوت خورده نتوانست.دزدی با تمام قوتش فراموش شده بود.فرهنگ بچه بازی کاملن رخت سفربسته بود.
یعنی که شخص اول مملکت رشوت نمی خورد.دزد نبود به دارایی عامه چشم ندوخته بود.

درتنم چوته نه نامم فتح خان
شخصیت ها،مردان خرد،سیاست سازان. همین لحظه جهان سرمایه دشمن بشریت زحمت کش زمین زمان ومکانته گرو گرفته است.هرگونه رفع مایحتاجت(غریضه)ات در اختیار آن است.یکی دوسه احمق لوده لچک ار اوپاررا روی صحنه آورده است سیاست گذاران(نرخ)روز قسم خوران دور پیش محاکم آنهارا با چکچک واه واه خمرایی می کند.
این طرف نخبگان چون پوفانه سر آب اعلان موجودیت سیاسی می کنند.زمانی که میبینی همان آشناهای قدیم بی حاصل گردهم جمع آمده اند در محفل دیگری.
اما نسل نو(تعین کننده)درمیان شان دیده نمیشود.ازین لحاظ است که این نهال ها قابلیت رشد را ندارد.
بهترهمین است:با بیان این منطق که ما در اول بابد صاحب وطن شویم.
پلت فورم مشترک سیاسی یگانه راهی است که همه را بر محورخود فرا میخواند. تا جبهه را ایجاد جبهه رهبری سیاسی خودرا انتخاب مینماید.
بنا اعضای جببه که سابقه کاری داشته باشتد حاکمیت کرده باشند بلا شک که وضعیت موجود سیاسی در تفاهم ملی وبین المللی سمت وسو می بخشند.
در غیر آن این وطن تکه تکه را افغان ملتی ها وتیم کرزی وغنی احمد زی با روحیه ای سیاست (متمرکز)درقتل زنجیره ای شخصیتهای غیر از تبار خود شان دست چون پدر درپدر دست بالا دارند((نوکرشدن در دی ان ای) اینها موجود است.حانب مقابل هم به یک آماده گی کامل به دفاع. به تجزیه حتمی منجر میسارند.وظیفه که انگلیس وکشورهای سود جو برای شان سپرده است.

عیاران نوین انقلابی 
امروز یا فردا جبرن داخل صحنه میشوند.داخل صحنه شدن نه به معنی جنگ به معنی مقابله با خطرناک ترین وظیفه برای اعمار ویرانه های به جا مانده شده جنگ ابرقدرت ها.
ازشخص اول شروع الی قدمه های پایین با شکم گرسنه.شب وروز نباید شنیده شود.رشوت اختلاص دزدی غارت ثروت های مادی ومعنوی وبرگرداندن همه آن چه که به مردم تعلق دارد ازنزد افراد.به حساب دولت.همین قسم انواع بد اخلاقی رخت وصفر خواهند بست هریک ازشاه وگدا درشرایط نارمل بازگشت به احترام متقابل.

 

گپ

پشـــــت هرگـــپ گــــــپ است.
حاصــــل مدرکـــپ گـــپ است.
همــــه مــــردم افغـــــان نیست.
اززبان کــــرزی گــــــــپ است.
احـــدی هـــم نشستـــــه پهــلو.
ازنــظــــــرش بــــــــی ادب است.

همـــه پشتـــــــون افغــــــان است.
جـــــان مطـــــــلب این گـــپ است.
تاریـــخ نــــــویس گفـــت باخبرم
درایـــن گوشــــــه این گـــپ است.
آنانکـــه پشـــتون میگــویی نیست.
صافیان آریاییهای اصل ادب است.
انسان اند هرمحلش را گپ است.
ازارگــــون وگــــربز تا قنـــدز ومزار
فـــارسی وپشتــــو به گـپ است.
ازغـــرب تا به شـرق کنر وسوات
قـــوم صافـی باعزت ومرتب است.

یک حرف خطر ناک دیگر
هرحلقه سیاسی که میرود درقید نکاح سیاسی بزرگ در می آید.
ناکح به حیث عامل در می آید ومنکوح درنقش معلول.
حرف نر کره ندارد.
خوشه چبن جوره ندارد
درمقابل این حرف
طالب دره ندارد.
این نکاح شده های آی اس آی مجبورهستند به حیث منکوح حرف ناکح را بپذیرند.

معلم چراغ می افروزد.
خیاط پیراهن میدوزد.
چراغ به منظور نترسیدن ازتاریکی.
پیراهن به منظور پوشیدن عیبها.
روحانیت چراغ را گل میکند.
جاسوس( موش) پاره می کند.
روحانیت توراپس از مرگ می ترساند.
جاسوس تورابی سیرت میسازد.

مجبورنیستند:
عیاران نوین انقلابی مجبور نیستند که مداحی کنند.طرفی را دشنام دهند.تابرای شان سهمیه جدا گردد.درمورد افراد صرف همینقدر بیان میدارند که مسولیت خودرا شناخته بودند.وظیفه خودرا شریفانه انجام داده بودند.
پیشوا وپیش امام کسی را نمیشناسیم.
درمیدان حوصله مندی میخواهیم که امتحان بدهیم درصداقت وراستی میخواهیم که امتحان بدهیم.
عجالتن تبلیغات وروشنگری وظیفه اشد وضروری است.که این کار جریان دارد. 

خودت هستی

هرگاه درفکرساختن وطنت هستی خوده بساز.یعنی خودت هستی وجهان.زمانی که خوده ساختی دیده میشوی مردم به ساختمان مقبول ومستحکم دل بسته می کنند.

ای احمق

ای احمق توکه ازکنارمن رفتی من که درمیان مردم هستم بامن جفا کردی با بیگانه وفاکردی ازجاه بلند بادوچشم طرف ما مینگری گویا که ما همه خورترک ها هستیم.ولی خبرزنداری که باچشم های ملیونی خوردترازما وکوچک ترازمادیده میشوی.

تحمیل اجباری

وطن داران همیش برایم گفته اند که غریب بچه.

قبول میکنم درخانۀ غریبی تولد یافته ام اما سرمایۀ خیلی عظیم دارم ((همت)).، سرمایۀ من همت من است.دهن کجی به خاطرمنفعت خودم  نزد هیچ فردی، گروهی جمعیتی حزبی((کشوری)) نکرده ام.آب رو نزد هرکس ونا کس نه ریختانده ام.هرشخص را به اندازۀ ظرفیتش احترام گذاشته ام.با بی همتان سروکارندارم.

جنگ فاجعه آفرین است

یک حقیقت را بیان میدارم:رهبری حزب دموکراتیک خلق افغانستان باوجودیکه شرایط نا مساعد بالایش تحمیل گردید.دریک جنگ نابرابر درگیرشدند.فرصت های کاری را ازدست شان گرفتند.با مصارف ملیاردها دالرغرب خواست که حزب دموکراتیک خلق افغانستان درپلانهایش ناکام بماند.

آنچه را که حزب دموکراتیک خلق افغانستان به مردم نشان داده بود.

پدررشوت خور رشوت خورده نتوانست.دزدی با تمام قوتش فراموش شده بود.فرهنگ بچه بازی کاملن رخت سفربسته بود.

یعنی که شخص اول مملکت رشوت نمی خورد.دزد نبود به دارایی عامه چشم ندوخته بود.
دعوا بین سگ ورهگذر
سگ گفت: او رهگذر ازین کوچه گذرکن مگر طرف خانه صاحب من نظر نه اندازی که ازنوک پرچال خیز میزنم میکنمت می درمت.
رهگذرگفت:چشم برای دیدن است.میبینم که این ساختمان درملکیت های عامه اعمار گردیده است.؟وبعد ازخود بپرسم آنهایی که گیاه برزمین نداشتندوستاره درآسمان.ازکدام مدرک این سرمایه را جمع آوری کرده اند.
طبعن که این گروه مردم را بنام چراغ کشان یاد مینمایند.
چراغ کشان جمله معروف قدیمی است که درتاریکی دوراز چشمان مردم هزاریک نوع فساد صورت میگیرد.
سگ گفت:هدف همین است که صاحبم استخوان برایم میدهد.وگفته است که رهگذران متجس ومتبحررا بگز بخور.که ازراز آگاهی پیدا نکنند.
رهگذرگفت:ما دشمن را درجه بندی کرده ایم((دشمن نزدیک ودشمن دور)).توسگ دهن دروازه مهاجم وامثالهمت دشمنان نزدیک هستید.با سوته فقیرانه که دردست دارم در دهنت میزنم دندان هایت را میریزانم ازدشمن دورکمتر هراس داریم.
دشمن دوررا با کلمه گفتن که این طرف نبایی کافی است.

برخیز

نسل جوان برخیز،برخیزکه آینده به کامت است

نسل جوان برخیزکه قرعۀ فـــال به نامــت است

دارای وجدان،مغز ســـرد قلب گرم دستــان پاک

چشمانت رهنما دستان وپای آبلــه غلامت است

باهمت هستی هوشیارومدبر ومتعقل باوجـــدان

مغزت سالم ارگانیزم وجود تابــع فرمانت است

ورق میزنی وقلم خاک میشورانی ودرخـــت را

حاصــل این رنج،لقمـــه صبح وشـــامت است

نان حلال میخوری،پیاز،پیتــی ودال میخـــوری

چهرۀ زیبا وجودفعال زیبایـــی اندامـــت است

صفات راهی است برت تورا به مقصد قرارگاه

دم بگیر«خوشه چین» که ثمرآخرارمانت است

ما اجاره نگرفته ایم
اما درخود کفایی خود صحه میگذاریم.
هموطنان عزیز محترم!                                                                 
وطن دوستی را تنها ما اجاره نگرفته ایم ولی حق اثبات گفته های خودرا درعمل داریم.برای دیگران هم حق داده میشود به هرراه وطریقی میشود ومیتوانند.گفته های خودرا درعمل به نفع((رفأهمگانی))اثبات کنند.نه اینکه استقبال مینماییم. بلکه بیرق وردارشان میشویم.    
وطن دوستی ووطن پرستی حق((زن ومرد))است.به حیث انسان دوبال یک پرنده به سوی آسمانها برای کشف حقایق چون اروپایی وامریکاییها((چیناییها ورو سها)) درپروازدرآیند.                                                                   
درمورد عیاران نوین انقلابی هم توضح میگردد که عیاران ازخود صفات برجسته دارند.این صفات را هم به خود قباله نمیگیرند که تنها عیاران همه کاره ووو،ووو ووووو.دیگران هم میتوانند مقدمتن با این صفت شامل این حلقه گردند.
یکی ازنوع سپورت را طورمسلکی یاد داشته باشد.
1-درپهلوی تحصیل ووظیفۀ رسمی دولت ویا شرکتهای شخصی باید دریکی      2-حرفه ها دسترسی کامل داشته باشد.یعنی که هرعیارانسان خود کفا میباشد.

تنها

بیایید تنها دل خوش نکنیم با بیان این جمله که پکتیا من درغمت شریک هستم،ننگرهارمن درغمت شریک هستم،کندز من درغمت شریک هستم وصدها مراکز انفجاری دیگر بگوییم من درغمت شریک هستم.شیطان تورا میکشد. شیطان برسرتورحم ندارد.عقیدۀ خودت را سپرگرفته است دررویت میزند فیر میکند.تمامی مراکزعقدتی تورا دراختیارگرفته است تورا می کشد.

 

 

 

---

بالا
 
بازگشت