خوشه چین
خانواده چپ
مکررن ازکوچه معشوقه میگزرم تاباردیگر تازه کنم عهد وپبمان وفارا.
اروپا ازرنسانس(تجدید مدنیت کلاسیک آغازید)تابه کهکشانها خودرارسانید.
خانواده چپ سیاسی هم میتواند ازتجدید کنگره موسس.برای خودراهی به سوی فردا بازنماید.
پیاده رو
من همان پیاده روی هستم که روی برفهای وحشت افتیده به روی زمین راه میروم.تااولین نقش پایم رهنمای باشد برای کسانی که در راه می افتند.برای کسب دو کلمه (آزادی و آگاهی).حصول این دوکلمه راه است که تورا درمعراج انسانیت می کشاند..
هیچ گاهی
هیچ گاهی ازحرکت خود نمی ایستیم وبر نمی گردیم.اگرمانع ایجاد شد ازطریق وراه های دیگری میرویم.توهم مثل ما بیا درکنارما بیا ازدنبال ما نباش وازما پیش نرو..گپ زده قصه کرده برویم همدیگر خودرا باچشم ها ببینیم وحرفهای همدیگرخودرا خوب بشنویم.
ما گله گوسفند نمیشویم.نمیشویم که سگی را برای حفاظت ونگه داری ما ازجای دیگری بفرستند.ازگوشت وروغن ما تغذیه کنند وازپوست ما وسایل پوشاک تهیه بدارند.
محوه نشدیم
وطنداران محترم!
بعداز25سال سقوط حاکمیت سیاسی چپ سیاسی ،جروبحثها گفت وشنودها به این نتیجه رسیدیم که بگوییم.
امروز هستیم فردا بهترترازامروزدیروزمیشویم.فعال بودیم، فعالیت کردیم، اشتباوه وخطا کردیم،نمونۀ آگاهی خرد ورزی صداقت امانت داری ووفا داری به پیشرفت ترقی وتحول درکشوربودیم ودرعمل به حیث رسالت مندان صادق وبا تقوی ازشخص اول کشوری الی قدمه های پایینی ازخود کارنامه های درخشان به جا گذاشته ایم.برخورد کردیم، تصادم کردیم ،خسارات دیدیم،اما محوه نشدیم باتجربه آگاه فهما تراز گذشته عرض اندام میکنیم.
فهمیده میشود که مبارزه به خصلت ما مبدل گشته است حاصل کارنتیجه اش درمیان توده ها((کوچه وگذر،قریه))کشت کرده هایت را چه انفرادی وچه دسته جمعی((به مشام)) ازکنارخیابان گل بروی ویا ازکنار یک درخت گل ویا شاخۀ گل به تحفه گیری بازهمان خوش بویی به مشامت میزند.مدت زمان بعد ازسقوط هیچ کسی راآرام ندیدیم همه ناآرام اند درپی چگونه وچه باید کرد.؟؟
این بارباروحیه.
ز آب خورد ماهی خورد خیزد
نهنگ آن به که دردریا ستیزد
درین راه:
دست ازطلب برندارم تاکام من براید
یاجان رسد به جانان یاجان زتن برآید
ماگِلی! هستیم((خانوادۀ چپ)) فراوان لگد خورده برای اعمارمجدد.
"قالب آن خشت برآتش فگنـد"
""خشت نواز قالب دیگر بزن.
بلی!
رفقابا بزرگ واری شان درجروبحث های پالتالکی ومحافل حضوری همه یک مطلب را با بیان وادبیات مختلف ولی درمعنی عین هدف را توضح میدهند.
فهم ودرک ازمطالب،مارا به این وامیداردکه بنویسیم راه جزاین نیست که باردیگر کنگرۀ موسس را محک قرار داده درشرایط نوین اوضاع واحوال،
هزاره، ازبک، تاجک، پشتون، را دررأس رهبری یک ارگان کاملن علمی ومنطقی که هویت استقلالیت سیاسی غیروابستگی را بیان نماید.انتخاب وتعیین مینماییم تا بتوانیم ازین شیوه اتحاد خلقهای مان را تمثیل نماییم.
فکرتازه
فکرتازه دارم اتش بی انـــــدازه دارم
همه رااینجا میگویم بیا،دلته رازه دارم
نسل جوان را گویم که عیاران نوین
به شمادختران وپســران آوازه دارم
شماهستید نسل نوین،هم عصرانترنت
خوشبختم این حلقــــۀ پیشتازه دارم
امروزتان تبــدیل به روزدگــرمیشود
باسرعت نورتغیر،درعقل خرد وهوش
مغز سرد،قلب گرم دستان مطهرمیشود
بولانی
بولانی مزه دارد مزه دارد بی اندازه دارد.
مرچ سرخ تند از نوع سبزی تازه دارد
هوا گرم است لب سرک عمومی چشمه
آب سرد دوغ تازه ازشکردره وغازه دارد
دسترخوانها در خانه ها به استقبال مهمان
شوربــای تند چهاریکاری ودوپیازه دارد
درلب دروازه مهمان دارموسفید قصه گو
حوادث را یکایک به حاضران آوازه دارد
ما داریم دشمن دشمن تاریخی ومشترک
خانه ما دیوارهای بلند چهاردروازه دارد
انگلیس شکست را نپذیـرفته سه مرتبه
با سه اصــول برای حمله اجــــازه دارد
پول بده وبخربه دوم عذرکن سومش زور
هرکه این سه جمله حل کرد جایزه دارد
سومش را گــویم بــه زورمـــــــردم شمالی
یکی غلام به پادشاهی دومش پول مزه دارد
غلامی واخذ رشوت کارافراداست ونه کارعام
احساسات خلق طغیان میکند نپذیرد جازبه دارد
محوه نشدیم
وطنداران محترم!
عیاران نوین انقلابی
اپوزیسیون ضعیف وناتوان را ازبحران گله گذاریها بیرون کشیده به حیث اپوزیسیون (چپ)مسلط با اندیشه دوران عصرنوین مبدل می گرداند.
عیاران ناجی کشوراند.
وطن داران کشورما برای ثبات خود به (عیار )انسان قاطع باوجدان انسان دوست ومردم پرور نیاز دارد. درهمین مدت کشورما دچار رهبران (مسولین) مریض مالیخولیا دمد موی مزاج بوده که حل مشکل خودرا به شانه بیگانگان انداخته ومردم را به خاطرمنافع بیگانگان به قتل می رسانیده است.
بیایید
بیایید درکشور(سیاست مغرض)ببیند شرف را.
مردمش نان نیابد گوسفندش نبیند علف را.
قضاوت کنید عادلانه وشرافت مندانه بگویید.
ما دست اندرکاران میدان بدهیم بی طرف را.
فکرتازه
فکرتازه دارم اتش بی انـدازه دارم
همه را میگویم بیا،دلته رازه دارم
نسل جوان راگویم که عیاران نوین
به شمادختران وپســران آوازه دارم
شماهستید نسل نوین،هم عصرانترنت
خوشبختم این حلقــــۀ پیشتازه دارم
امروزتان تبــدیل به روزدگــردارم
باسرعت نورتغیر،درعقل خرد وهوش
مغز سرد،قلب گرم دستان مطهردارم
میخارد
هوادارد که گرم شده میرود.
ازگوشه وکنارآلرم شده میرود.
جامعه را عرق فرا گرفته است او.
.چرک ها کم کم نرم شده میرود.
تن مردم میخارد میخارد میخارد.
تن کثیف پاک چرم شده میرود.
متجاوزهمیش احمق ساخته است پول داده است که بکش بیا در پهلوی من بنشین پدرکسی توره چیزی گفته نمبتواند.
زمانی که مطلبش حاصل شد یا نشد.پس به احمق هوشدار میدهد مه رفتم ببینیم که کی ره میگیرد.
زمانه قاتل را قاتل معرفی میکند جاهل را جاهل.دوران باطل را باطل.
سیاست بدون شرف.
احزاب منتظر به کودتا مانع تشکل خانواده چپ سیاسی شده اند.
این حلقات بوجودآمده(خلق ،مردم ،ملی )را بهانه کرده با اخذ یک مقدار مدت معاش درانتظار کودتای سیاسی نشسته اند.تا اگرکودتای ازجانبی به راه افتد.اینها در بدنه ای قدرت سباسی را ه یابند روشی است که به خیانت ملی می انجامد.
وحدت های سیاسی را میتوان ازدواج نام گذاری کرد.
ازدواج تنها به معنی زن وشوهرنه بلکه یکجا شدن دوطرف منازعه به منظور انجام وظایف بس مهم حیاتی وکشوری که نمیتوان یک جانبه به تنهایی حل کرد.
این ازدواج های سیاسی میشود بین دوفرد(فعال سیاسی) گروپ سیاسی احزا ب سیاسی ودولت های سیا سی باشد.
اما اصل عمده موقف برابر وموقف نا برابر مطرح بحث است.
تجارب ثابت ساخته است که موقف برتر طرف جانب مقابل در آغاز ازروی مجبوریت دست دوستی به سوی ضعیف دراز مینماید.تا خلای موجود را دراوضاع سیاسی به حیث وسیله تبلیغاتی تکمیل نماید.
بعدازاحراز موقف دیگرآن شوروشعف آهنگ خودی جایش را به عوض (آمدگی ها )مبدل میگرداند.
یکی از دلایل عمده واساسی سقوط حزب دموکراتیک خلق افغانستان(حزب وطن)عدم تطبیق مواد مندرج مواففت نامه و پروتوکول ازجانب حزب بر سر اقتدار،به همراه (گروه کار،جازا ،سفزا،سپکجا)دردرون حزب.اتحاد واتلاف سیاسی باسازا،عدالت دهقانها،کجا ،شورای اتفاق، ووو درسطح جبهه ملی بوده است.سرانجام نا رضایتی های داخلی زمینه را برای سازش با اپوزیسیون مسلط براوضاع مهیا گردانید.
تجربه دوم:ازآغاز سال 2001تپ وتلاش ها دید وادید ها زمینه را برای نشست 1500 نفری درشهر اندهوفن هالند آماده گردانید.بدبختانه که آن بخش از جنبش که ازفرهنگ کودتا همیش نان خورده اند.
مانع این تشکل وسیع گردیده بااین شیوه ورویه خودجفابه ملت روا داشتند.
بدین لحاظ عیاران نوین انقلابی باحفظ تجربه ازگذشته تاکید بروحدت هارا هبچ گاهی منتفی ندانسته مگرسیاست بدون شرف را هم در سطح ملی وهم درسطح ببن المللی هرگزپذیرانمیباشند.
مادرمیهن گوید:
بوی عرق مردخوش بوتراست ازبوی عطرنامرد.
پیاده رفتن وطن پرست هزارمرتبه شرف دارد.نسبت به سوارشدن بالای پژرو،درپیاده رفتن یک وطن پرست هرقدمش درمسیرانکشاف تورا منزل به منزل به سوی ارتقا می برد.هربوق وهارن پژه روتورا ازمسرتغیر میدهد وآهنگ خطربرایت صادر مینماید.
وطن داران محترم! باهوش ومدبرمیدانند که شاخچه بری ها درختان بی ثمررا هنوزباقوت ودارای شاخه های تازه میگرداند.یعنی که جزضیاع وقت چیزدیگری نیست.تدابیری باید سنجید برای ریشه کن کردن درختان بی ثمر.
عرق
فریاد میکشم .که من ازتنبلی گریزانم
خواب برده ها را ازخواب می خیزانم.
میگـــویم برای شان عرق میریزانم
تا که فردایــــی ازدیده اشک نریزانم.
بیگانه
پرواز بلند دارم ازاوج فلک رو به پایینم
مقصدیست تیز بالم و شاهین دوربینم
آن دردست بیگانه است کفترلقمه ناب
آزادی عزت شرف ناموس گل یاسمینم
لگد
به شما نصیحت میکنم کم نه بی حد می کنم.
نگوییدکه شان وفرط زیر وزبروشد مد میکنم.
فکرکنید که نشسته ام ازشدت سرما لب پیتو.
شمارا با نصارعلم صاحب پروازبی سرحد میکنم.
ازکجا میکنم این تحفه ای گرانبها رابه شماتهیه
آزادی را دردست گیریم دشمن را لگدلگدمیکنم
قربانی
بخوانید درین کتاب نام ازانسان را
نام انسان ازانسانهای باایمان را
آنان که قربانی داده اند نفروختند
کلاهی وکلامی شرافت وجدان را
بغل
وطن دارمن غرق شده ام در آزادی
تا به تو دهم ازآزادی فراوان آگاهی
چون کتاب راهنما دربغل داشته باش
هم ازطرف صبح هم ازطرف بیگاهی
الفبا
آسمان ابری عیاران نوین پراز آب شده
زمین سوخته خلق احتیاج به این آب شده
قطرات ذهن خوشه چین نقاط الفبای وطن
حرف کلمه جمله اوراق دبل یک کتاب شده
چهاریار
این جانب((خوشه چین))بی پول بی پیسه.
وارد میدان جنگ با خاینان باپول با پیسه.
فکر کردم تا به کی خواری وذلت وتحفیر
صلاحیت دراختیار بیگانه دیگرحوصله نمیشه
آنها عزت وشرف میفروشند فرهنگ خاموش
من معرفی اش میکنم با زورقلم از ریشه.
هرآن کسی که درکنارمن است دکه دهد.
بگوید انتظارکشیدنش ازبدبد ترمیشه
یا هو یا منهو میگوییم یاچهاریار یار یار
بیگانه ازشدت نعره رو به فرار میشه.
حیوانات وحشی جنگل کشور به انسان
کورکدیل دربحر ومارروان به غارمیشه.
ساختارنظام نوین.
عیاران نوین میل به نظام نوین دارند
رهبری اش را چون کشور چین دارند
رسمت داده سرمایه سمت سومیبخشند
صاحب اراده خویش به خود یقین دارتد
وظیفه را اعتماد فراوان میکنند باهـــــم
ولی کنترول را بیشتر به ذربیـــن دارند
نه اینکه چون دولت افغان تکیه بیگانه
دراجرأت به فتوای حضرت فالبین دارند
سوار کاران ماهراند مردان دردشت کلان
تازنده گان خوب اند دردست قمچین دارند.
فرزندان محنت ورنج غریب اند وهوشیار
برادران کلان(آماج )و(خوشه چین)دارند
آرزومندم
کسی به من زنگ زد او وطن داربسیار مینویسی زیاده تر ازمجموع احزاب روشنگری مینمایی ساده وعام فهم چیزی را که از دل بر می آید ودردل مینشیند دراین سن پس پبری خسته نمیشوی.
درجوابش مینویسم.سخت آرزومندم که نسل های بعدی ام ازدهن مردم بشنوند.بابه کلان اینها مردی بود عاشق مردم خودرا وقف بیداری مردم ساخته بود.دراخیر تنها قلم وکاغذ ازش میراث ماند فرزندانش سر تقسیم میراث مثل((وطن فروشان وخاینان بوطن)باهم درگیر نشدند.
بخواهی نخواهی به دنبال پیش رونده میدوید:
وطن داران محترم برای اثبات خود درجاده مسابقه افتیده ام.طوری که می بینم نسبت به همه پیش هستم سو استفاده از استعداد دیگران به نفع خود نکرده ام.ولی کسی را شاپر نمی زنم اگر کسی ازمن پیشی جست به تعقیبش میروم.اما جاده یکی است(اثبات خدمت به مردم درعمل)ناگزیر همه به تعقیب پیش رونده وپیش تاز بدود.
عیاران نوین انقلابی
فرهنگ عیاری اجازه نمیدهد.زعامتی که سقوط کرد به اهانت وتحقیرش پرداخت بگذار که خودش درسیستم سیاسی تازه وارد برای خود جای پا دریافت نماید.اما مجرمین وخاین به ملت را صرف شمار انگشت محاسبه می کنند.آنها مجبور به تصفیه حساب میشوند.
طمع
چراکه دوران عیاران نوین انقلابی دوران حساب دهی وحساب گیری است.
ای افغان اسیر درمانده واحتیاح خودرا از اسارت برهان درخندق حقارت شنا نکن دست طمع برای بیگانه درازنکن با نان جو خود بساز.
آزادی ما گرفته شده است جهان ما رامکدرساختند تا که آگاه نباشیم.
دو کلمه است که انسان را درطبعیت از دیگر حیوانات جدا می سازد.
1-آزادی
2-آگاهی
همین دو کلمه فوق را ما نداریم.برای اینکه به حیث انسان ثابت شویم باید آزادی خودرا بگیریم تا ازین طریق به آگاهی نایل آییم.
وطنداران همین لحظه وطن ما دارد که به طرف تجزیه سوق داده شود.
عامل اساسی اش سیاست های محیلانه انگلیس وشرکای منافع اقتصادی اش درسطح ملی وبین المللی بوه واست.
عامل فرعی درداخل کشورعمده روحانیت،اندیشه های برتری طلبی بعضن سادیستهای مشهور ومعروف.زمینه را برای ازین مساعد گردانیده است که همه درمدار((انسانیت))خودرا نیابد.برای دفاع ازخودش به قومیت ونژاد متوصل شود.این درزهای ایجاد شده تداخل بیشتر بیگانه رادرتفرق نگه داشتن مردم افغانستان مساعد گردانیده است.
درین خصوص چندی محدود((هزاره،تاجک،ازبک،پشتون،شیعه وسونی))درتضاد ظاهری ولی دراصل مافیای قدرت به نفع امپریالیزم درتجزیه کشور نقش بازی مینمایند.
من هیچ گاهی از شکست هراس ندارم.هرشکستم تجربه وتمرین است برای مسابقه دوم.
پس برنده کی است؟
خیله خند
دیگر آن دوره سپری شده که بگوییم اسپند بلابند.تعویض بگیری نظربند پیش اهل خبره باشی خیله خند.همه را احمق نگه بدارند شاگردان مدرسه دیوبند.وطریقه های نقشبند.
تشکل
من از هرگونه پیش بینیها وداوریها پرهیز کرده ام ومیکنم .به دلیل اینکه تا خودم نباشم کسی را دیده نمیتوانم وشناخته هم نمیتوانم.
افغانستان همین اکنون درعدم یک تشکل کاملن علمن تنظیم شده برای حصول استقلال سیاسی ودارای برنامه ای روشن دست وپنجه نرم مینماید.این وضعیت هنوز به طرف سراسیمگی درحرکت است.اگرتوجه صورت نگیرد.فردای ما بدون کشورخواهد بود.
زمانی که ما(وطنداران)دارای یک تشکیل سیاسی بنام وطنداران شدیم.
آنگاه مطابق به ظرفیت کارایی تشکیلاتی خود هم مبتوانیم پیش بین شویم وداور.
آگاهی مراوامیدارد.که بگویم من به تنهایی هیچ هستم تو به تنهایی هیچ هستی همه ما به تنهایی هیچ هستیم.
انسان را یک حساب مینماییم.
پس درپهلوی یک دیگران را افزود100000وووعظمت ونیرومندی بالا میرود.
تلاش ما به خاطراین باشد که در سر زمین خود ما ن در
معرض انقراض قرارنگیریم.
ما همه آریایی هستیم ما همه خراسانی هستیم ما همه افغانستانی هستیم.
سرانجام انسان.
به افغان ملت بگو به انسانیت ما صدمه نزنید.
همه آنانی که در افغانستان تولد بافته اند.(انسان)هستند.
کشورم به خودم تعلق دارد.به خودما تعلق دارد.به همه ما تعلق دارد.درمجموع مکلف به حصول آزادی وحفاظت از آزادی آن مبباشیم.
عیاران نوین انقلابی خواهان ایجاد پایگاه مستقل سیاسی درسطح ملی وبین المللی بربنیاد(انسان)محورتوجه قرارگیرد.ازمیان جبهه وطنداران تغذیه خواهد شد.
بعداز25سال سقوط حاکمیت چپ سیاسی ،جروبحثها گفت وشنودها به این نتیجه رسیدیم که بگوییم.
امروز هستیم فردا بهترترازامروزدیروزمیشویم.فعال بودیم، فعالیت کردیم، اشتباوه وخطا کردیم،نمونۀ آگاهی خرد ورزی صداقت امانت داری ووفا داری به پیشرفت ترقی وتحول درکشوربودیم ودرعمل به حیث رسالت مندان صادق وبا تقوی ازشخص اول کشوری الی قدمه های پایینی ازخود کارنامه های درخشان به جا گذاشته ایم.برخورد کردیم، تصادم کردیم ،خسارات دیدیم،اما محوه نشدیم باتجربه آگاه فهما تراز گذشته عرض اندام میکنیم.
وطنداران
وطن داران وطن ازهمگی است
مســـؤل وحـــافظش همگی است.
آن فرد کــــه دست به دشمن دهد.
دشمن تنهای من نه ازهمگی است.
فهمیده میشود که مبارزه به خصلت ما مبدل گشته است حاصل کارنتیجه اش درمیان توده ها((کوچه وگذر،قریه))کشت کرده هایت را چه انفرادی وچه دسته جمعی((به مشام)) ازکنارخیابان گل بروی ویا ازکنار یک درخت گل ویا شاخۀ گل به تحفه گیری بازهمان خوش بویی به مشامت میزند.مدت زمان بعد ازسقوط هیچ کسی راآرام ندیدیم همه ناآرام اند درپی چگونه وچه باید کرد.؟؟
این بارباروحیه.
ز آب خورد ماهی خورد خیزد
نهنگ آن به که دردریا ستیزد
درین راه
دست ازطلب برندارم تاکام من براید
یاجان رسد به جانان یاجان زتن برآید
ما!گِلی هستیم((خانوادۀ چپ)) فراوان لگد خورده برای اعمارمجدد.
"قالب آن خشت برآتش فگنـد"
""خشت نواز قالب دیگر بزن
بلی!
رفقابا بزرگ واری شان درجروبحث های پالتالکی ومحافل حضوری همه یک مطلب را با بیان وادبیات مختلف ولی درمعنی عین هدف را توضح میدهند.
فهم ودرک ازمطالب،مارا به این وامیداردکه بنویسیم راه جزاین نیست که باردیگر کنگرۀ موسس را محک قرار داده درشرایط نوین اوضاع واحوال،
هزاره، ازبک، تاجک، پشتون، را دررأس رهبری یک ارگان کاملن علمی ومنطقی که هویت استقلالیت سیاسی غیروابستگی را بیان نماید.انتخاب وتعیین مینماییم تا بتوانیم ازین شیوه اتحاد خلقهای مان را تمثیل نماییم.
چهارده سال اعتماد درظرف یک ساعت تخریب وازبین میرود.بیست وپنج سال نتوانست که ترمیمم کند.
لحظه تفکر وتعمق درکاراست.
آبا ارزش آن را داشت که دراختلاف با چین وروسیه هزاران نفرما قربانی دهیم.
آیا ارزش آن را دارد که لک ها انسان ما به خاطراختلاف با امریکا وروسیه قربانی شود.
بیایید که راجع به خیل گپ بزنیم
این عاملان نفت و تیل گپ بزنیم
بر ضد منافع توده های خاموش
دشمنان صاحبان بیل گپ بزنیم
داعش طالب القاعده ومجاهد
از خیله برای خیل گپ بزنیم.
آن خیل خطرناک افتاد به جهان
به جم وجور این خیل گپ بزنیم.
دشمنان خلق
سرمایه دار ازجنبش توده خلق میترسد.
ازغرق شدن درگناه تابه حلق میترسد.
آسمان فضا محیط کوه وصحرا جنگل ودریا راهای عامه شهر ولایت کشور از همگی است.
حاصل از منابع طبعی از همگی است.
امکانات بیرونی برای منافع ملت مال همگانی است.دست برد به کمک های جهانی از جانب افراد دشمن همگانی است.
باید دوست را شناخت ودشمن را ازدوست فرق گذاشت.
امروزه روز دو آتشه ترین مدافع خلق درخدمت دشمن سعادت مردم به نفع سرمایه جهانی صف آرایی دارند.
دوآتشه ترین دشمنان خلق که دیروز درمقابل نهضت چپ قرارداشتند.
به حقانیت آن زمان پی برده اند.صف بندیهای خودرا برای منافع مردم درچوکات (آزادی)کشورمی خواهند.
بلی!
از آوان طفولیت بی اراده نبودم آنچه که خواستم به کرسی شاندمش تلاش کردم عرق ریختم ناکام ماندم ما یوس نشدم طعنه شنیدم برایم خنده کردند.مورال خودرا از دست ندادم همسفرانم درنبمه راه رهایم کردند.آنها درهمانجا باقی ماندند.سرانجام پیروزی را از آن خود کردم.
مگر خود به فاصله های طولانی وبلندیها خودرا رسانیدم. درمیدان نترسیدم فاتح وپبروز درصحنه ظاهرشدم.سنگرمبارزه را لحظه ای رها نکرده ام در روشنگری خود برای جاه خلاص کرده ام.درسیاست سمت وسو میدهم.
اوضاع به گونه سرسام آور درحال تغیر حت مدیریت خود ما دارد که قرارگیرد.
هم در عرصه ملی وبین المللی چه در میدان سیاسی وهم درمیدان حکومت داری.
هیچ گاهی
هیچ گاهی ازحرکت خود نمی ایستیم وبر نمی گردیم.اگرمانع ایجاد شد ازطریق وراه های دیگری میرویم.توهم مثل ما بیا درکنارما بیا ازدنبال ما نباش وازما پیش نرو..گپ زده قصه کرده برویم همدیگر خودرا باچشم ها ببینیم وحرفهای همدیگرخودرا خوب بشنویم.
پیاده رو
من همان پیاده روی هستم که روی برفهای وحشت افتیده به روی زمین راه میروم.تااولین نقش پایم رهنمای باشد برای کسانی که در راه می افتند.برای کسب دو کلمه (آزادی و آگاهی).حصول این دوکلمه راه است که تورا درمعراج انسانیت می کشاند.
انسانها
انسانها موجود اجتماعی اند.درهمکاری وهمیاری همدیگر توانستند بسیار چیزها را به نفع انسان تسخیر ورام بسازند.انسانها توانستند که خررا تسخیرورام بسازند وازش کار بگیرند.همین قسم سایرحیوانات اهلی دیگر.
برای شان نام گذاری کردند.امرونهی برای شان انتخاب کردند.ایشه وو یشه،کره،یگان چوب درفرق سرش میزنند که بیراهه نرود بارش را چپه نکند.
همین قسم برای گاوازش شیرمی گیرندتوسطش قلبه می کنند.هنگام پیری می کشندش گوشتش را میخورند.
برایشان گاو کوساله ماده گاو غناجی جوانه گاو نام گذاری کرده اند.برای نهی از بیراه رفتن به گوساله شوگه میگویند. جوانه گتو کوله میگویند. برای قلبه گا وایس میگویند. وبرای ماده اییه.
آمدیم درباره انسانها:
انسانها به دونوع اند.
انسانها نیکو: عاطفی خیراندیش سالم اندیش متحول مهربان مسؤلیت پذیر.
اینها شامل محققین،علما دانشمندان شاعران هنرمندان نویسندگان زیبا شناسان که برای نظم فعال جامعه خیلی مؤثر واقع می گردند هیچ گاهی کارخراب وویران ازشان صورت نمی گیرد.اینها درهرحالت واجب الا حترام دارای موقف گلهای سرسبد جامعه.برای شان صاحب گفته میشود بزرگوار........معظم ومکرم.
انسانهای بد کنشت:ظالم خدا ناترس،سادیست خون خوار ویرانگر دارای صفات وحشی خلاف تمامی عرف وعادات جامعه وسشعایرمذهبی.
این گونه افراد استحقاق،القاب((مقام انسان))را صاحب نمی شوند.ولو تصادفن درهرمقامی که رسیده باشند.نمی باشند.
درکشورمان همیش بدبختیها ازمقام ها آغاز گردیده است با آن که مقام ازلحاظ شرعی((جایگاه پیغمبرانه))است.
یعنی که افراد به همان صفاتی که عمل انجام میدهند به همان صفات یاد آورشوند.
هدف مندان
هدف مندان میدوند ومیدوند ومیدوند سرانجام به مقصد میرسند.راه میروند،درزمین هموار چون آب روان سطح آرام دارای عمق خروشان،ازفرازیه نشیب شورغلغله وفریاد.میروند که بسازند وبرویانند.انانکه به طمع آرزونشسته اند وبی صدا خشک بی ریشه وبی ساقه چون چوب قاق لایق آتش خانه میگردند.
آزادی خواهان وتحول پسندان بخواهی یا نخواهی دیک زمانی مطلب خودرا را به کرسی می نشانند.
این آرزومندان ببینید که چگونه چوب سوخت شیاطین ومنافقین گشته اند.
کاریگرکارخودرا می کند یتیم بچه وقت خوده بای میته.
ما نباید منتظرآن باشیم که ترامپ برد،درجیب ما هم شرینی می اندازد. ویا یابرف خلاف پول ذهای حاصل ازفروش هیرویین سهمیه اش برای ما کمتر میرسد.
امریکا کشورخیلی بزرگ است ملیونها انسان هوشمند وتحلیل گران مجرب دارد.
تخمی را که درزمین کشت می کنند حاصلش را قبل ازدروکردن جمع می کنند.
ماخوده باید بسازیم عاقل شویم وبیدار قدرت محافظت وجود خودرا درمقابل هوای گرم وهوای سرد پیدا بکنیم.
پاگذاشتن
به حرفهای زشت من گوش کنید.
اگردردی نباشد ناله ای بلند نمی گردد.یعنی که صدای من صدای تمامی دردمندان است.
زمانی که راه میروی سنجیده قدم بردار.پیش پای خوده ببین.اگرتوجه نداشته باشی.یاخودت درچاه می غلطی،ویا اینکه دیگران را پامال ومتضرر میسازی.
هرمهاجمی که آمد به کمک اجنت های داخلی اش آمد اما فکرنکردند که درین سرزمین انسانها زنده گی می کنند.
مردم ماره پاما ل کردند زجردادند شکنجه کردند کشتند.این وضع ادامه دارد.
گفته میشود که به آدرس ظالمان عالمانه حرف بزن یعنی که آن ظالم به ناموس حیثیت شرف وعزت سی وپنج ملیون انسان این کشورمعامله میکند.
نزدش با دسته گلی برویم کارخوبی انجام دادی که ما را بی وطن ساختی.
اگراعتراض روی نوشتۀ ارگ است
ارگ تاریخ دارای برگ برگ است
ازعبد الرحمن خان تا آقای غنی آنچه که شخصیتها ازخود کارنامه گذاشته اند.درمورد هرکدامش صدق می کند.
شما خود بگویید که ازشاهان وامیران تزعمای موجود هرکدام ازین ارگ فرمان رانده حرق من یک فورمول است هریکی را که درین فورمول بیاندازی قیمت خودرا خودش تعین می کند.
چراغ معرفت
عیاران نوین انقلابی
هم ذره بین هستند وهم دوربین
مستحضرلابراتوارجامعه ای انسانی اند،برای اثبات انسانیت،آداب ورسوم اجتماع را درتمامی الماریهای وضع اجتماعی دراختیارخود دارند.هرآن استاد معلمی((سیاست گذاران)) که بخواهند تجربه ای به اثبات برسانند موادلازم را برای شان توضح وتقدیم مینماید.
ازجمله اتحاد واتفاق باهمی((ملی))منظرۀ سبزانسانی را به نمایش میگذارد.میگویند احزاب درمجموع دریک حلقه نمی گنجند.میشود از مجموع برنامۀ احزاب یک برنامه تحت نام برنامۀ جبهه بخاطرنجات وطن که انعکاس دهنده تمامی برناهای احزاب باشد بسازند.بنأ جبهه باغ ازبوستان سعدی را به نمایش می گذراد.هریکی درین باغ استاد سخن میگردد.دوستی باهمی مبرهن میگردد.چراغ معرفت روشن می گردد.
بدوانید
بدوانید،بدوانید این سگ دیوانه را
بدوانید جاسوس نوکر بیگـــانه را
همین پستان فرومایه گـــان خراب
خراب کردند خانــــه وکاشانـــه را
شخصیت میکشند ودانشمند راهم
دررأس میگمارند لوده ودیوانه را
با نو درتضاد می افتندودشمـــنی
رواج بازهمان مزخــــرف کهنه را
اوپست فرومایه
درهمو دهنت میزنم حق خوده میگیرم او بی ناموس او بی حیثیت تومیری نزد بیگانگان سند غلامی میدهی بازمی آیی سرمه پادشاهی میکنی.مرده مره میکشی افترقات ملی را دامن میزنی بیغم باش.دیگرجای پای نداری.
تودیگه گروه مزخرف را پایه حمایتی خود ساخته نمیتوانی که مردم خوده میشناسد.خدای خوده میشناسد.هرعبادت گرومتواضع بهترین خدا پرست ودوست خدا است.
وطن داران ما یک دشمن طبعی (فقر)ده دشمن داخلی(خاین) داریم یک دشمن خارجی داریم.
بافقر مبارزه همگانی لارم است.باخاین مبارزه سیاسی با دشمن مبارزه ملی.
بگویید
بگویید که سرزمین مرد خیزکجا است؟
جواب دهنده دوست علی شیرخداست.
آن مردان روزگار دشمن شکنان تاریخ
ازکوه پایه های هندوکش پابرجااست.
کورعصای خوده یک بارازدست میدهد.
خدمت به خلق فریضه بی مدعا است
اسپ تازنده رابه سوی مطلب روان
جلو پبروزی به هدف دردستان ما است.
اطفال دامنگیرما به گریان گرشد.
ازدست مسول آن نامردان شد.
خاین برسرقدرت آمدعزت رفت.
دانشمند خردمند رنگ زرد ان شد.
درجهان هیچ کاری(شریفانه) مشکل ترارتعهد سپردن به انجام کار نیکو نیست.
هرآن کسی که انجام میدهد او(عیار)است.
کشور ما را به میدان جنگ تبدیل کردند.بجای پخته مرمی می آورند.تا که ازتولید جنگ ما مرده هموطن خودرا گور کنیم.
حاصل ابن همه جنگ در جیب کرزی اشرف غنی احمد زی وقوماندانان میدان جنگ.
روشن فکر بگفت.
عرصه کار به من تنگ شده
نسل جوان وارد جنگ شده
سباه وسرخ و سبز هرسه
ظاهرن بیرق سه رنگ شده
تبصره:
من مجاهد نمی خوانم چرا؟جها د حکم ریگان بود علیه ارتش سرخ.
رنگ سرخ تجاوز ارتش سرخ
رنگ سبز آمد ن اخوان به قدرت
رنگ سیا آمد ن امریکا در افغانستان.
اما بیرق آزادی ما همانا رنگ آبی در صفحه اش آفتاب درحال تابیدن به روی سبره های زمین درقسمت پایین تر از افتاب مولانا ،عمرخیام وابن سینای بلخ را خواهبد دید.
درگلبهار فابریکه داشتیم پنبه اش از بغلان وقندز می آمد.
کنون درکشورم شرکت مختلط از( امریکاییها وانگلیسها عرب وقطر وپاکستان)آدم کشی فعال است.مرمی توپ تفنگش از روسیه چین وامریکامی آید.
بسی تجربه کردیم درین دیر مکافات
با درد کشان هرکه در افتد برافتاد
(حافظ)
نظام موجود طور کامپلکسی با مردم دردکشیده درمقابله است.ازچپ وراست( آسمان وزمین)ازآسمان بالایش بم افگنده میشود.وزمین انفجار میدهد.
هردوطرف الله اکبر می گوید.
بدنام ترین
عیاران نوین انقلابی چون تکۀ سفید پاک ونظیف میباشند هیچ گاهی ازکوچه چتل وکثیف گذرنمی کنند تا مبدا لباس شان به لکه های کثافت ملوث شود.عیاران فرزندان گوش به فرمان مادرخود میباشند مادرشان برای شان پند میداد ونصیحت می کرد که به همرای آدم های بد اخلاق،ناموس فروش قدم نزنید که شمارا هم درجملۀ بدنام ها محاسبه می کنند.
فرض کنیم آقای کرزی یکی ازبدنام ترین شخصیت کره زمین در رابطه به معاملۀ کشور وترور شخصیتهای ملی وبین المللی معروف شده است.تماس با این گونه افراد.انسان را درسطح نازل سقوط میدهد.
آینده
هرقدرجو(سیاسی)درخور تغیر وتحول باشد.درتضاد واستحکاک وچرخش اندیشه محور ارمان نتیجه حاصله به گونه توب فوتبال درپیش پای آینده قرامیگیرد.آینده ازمواضع منطق گول زن ماهراست که حقیقت را درگول فریب وریا شوت مینماید.
ما مردم عادی مشکل(زبانی قومی ومذهبی)نداریم.
من که نان نداشته باشم قصر وما واره چه کنم.
من که خانه نداشته باشم بچه کاکاره چه کنم.
من که حق تداوی رانداشته باشم بچه ماماره چه کنم.
ازینکه عطای مزاری ملیونر شده است به مه چی؟
ازینکه سیاف پغمانی تمامی کوه وتپه را قباله کرده به مه چی؟
ازینکه حاجی قدیر شرق را درقبضه گرفته است به مه چی؟
ازینکه قانونی وامسالهم ملیونرشده است به مه چی؟
ا زینکه دوستم امروزیکه تازمیدان شده به مه چی؟
ازینکه گیلانی ومجددی هنوز هم ازمواضع مزخرفات حکم میرانند به مه چه؟
ازاینکه فرزند ربانی وزیرخارجه است به مه چی؟پدرش به سوراندن مکاتب امر داده بود که ما فرزندان غریبان بی تعلیم بمانیم.
گویند که گل بدین می آید ضامن آمدن گل بدین اصلن دودختر ویک پسراواست.تفاهم مصالحه اززیر ریش خرسوارعبورکردن است.اما به خاطر داریم تحت فرمانش هزاران مکتب ومدرسه سوختانده شد.ومعلم وشاگرد واستاد کشته شد.به خاطری که بی سواد بمانیم.به مه چی؟ازین به مه چیها فراوان.
کنون که تحت نظر آقای کرزی واحمد زایی افتراقات ملی ومذهبی به اوج خود رسیده است.به مه چی؟
اما اصل ما مردمان عادی (دهقان کارگر معلم کسبه کار هیچ پروبلم زبانی وسمتی وفومی نداریم.
کنون بیداریم وبی دار.
ملت آماده است که خودرا از شر تان نجات بدهد.
اجتماع انسانها چون آینه ای بلورین قد نما است.
آنگونه که حرکت میکنی حرکات خودت را خودت همان گونه که انجام میدهی میبینی.
سیابودی خودرا سیاه می بینی.سفید بودی خودرا سفید می بینی وغیره.
مهربان بودی مهربانی می بینی خشن بودی خشونت مردم را در انتظارش باش.
درحدود وجغرافیای سیاسی کشور انسانها زندگی دارند.باید که زنده مردم وسرنوشت آنهابه بازی گرفته نشود.
وضعیت بی سروسامان دست اندرکاران نظام موجود نشان میدهد.که اصلن انسان نزد ازانها ارزش ندارد.
به خاطر منافع وسایل(ایمان وجدان ،عقیده)بکارگرفته میشود.
مردم خودرا ازین محبس خرافات وموهومات چال ونیرنگ بیرون میکشند.منتظر قیام مردم باشید.
فردا به گوش خود میشنوید ما اقوام باهم برادر پلوان شریک هستیم همسایه ای زمین به زمین هستیم درمسجد یک جا نماز میخوانیم.
شما خایینین به ملت وگزدوران ببگانه به داد گاه مردم میشکانیم آن دارو ندار که ذخیره کرده اید.ازمردم است ازتان برگردانده میشود.
بار ها،خنجری که برضد مردم ازنیام کشیده شده است. زنگش زده است وخوراک موریانه گردیده است.
بدنام ترین
عیاران نوین انقلابی چون تکۀ سفید پاک ونظیف میباشند هیچ گاهی ازکوچه چتل وکثیف گذرنمی کنند تا مبدا لباس شان به لکه های کثافت ملوث شود.عیاران فرزندان گوش به فرمان مادرخود میباشند مادرشان برای شان پند میداد ونصیحت می کرد که به همرای آدم های بد اخلاق،ناموس فروش قدم نزنید که شمارا هم درجملۀ بدنام ها محاسبه می کنند.
فرض کنیم آقای کرزی یکی ازبدنام ترین شخصیت کره زمین در رابطه به معاملۀ کشور وترور شخصیتهای ملی وبین المللی معروف شده است.تماس با این گونه افراد.انسان را درسطح نازل سقوط میدهد.
کمونیزم بالقوه
کمونیزم به حیث یک قوۀ بلفعل وبالقوه درسطح جهان چون اتحاد شوروی سابق وجود ندارد.
اما درحال شکل گیری درعصرجدید است.این جهان سرمایه است که پدیدۀ مقابل خودش را دربطن پرورش داده روان است.
چرا؟
لکه
اتحاد شوروی سابق تمامی ساختمان ماشین دولتی خودرا شکستاند. وآماده مقابله درسطح جهانی به گونۀآمدرن درقالب روسیه ناسیونالست سرمایه دارعرض اندام کرده است.این همه تشکیلات بنیاد گرایی اسلامی درمقابله با روسیه اهمیت خودرا کاسته است کنون توان بکار گیری قوت های به اصطلاح جنگویان حرفوی کشورهای اسلامی را خود پیدا کرده.حتی درین استقامت شاید پیش روی هم کند ناگزیرن امریکا ازساختار سیاسی به حیث وسیلۀ فشار درمقابل حریف عقب نشینی کند.مجبورمیشودآن بخش از استخبارات خودرا منحیث ماشین کهنه بشکناند.زمانی که ماشین شکست پرزه جات به آهن زنگ زده به دورانداخته میشود.
دستها برای گرفتن دستهای نو
با بگیلان حرف نزنید اینها مردان میدان نیستند.فقط درخانه های شان نشسته اند چرچرک واری چرررررررررررررررس میکنند گوشها مردمه کردرمیدان داخل نمیشوند.ازدست شان کش میکنی پس کشک کرده میگریزند.خوب اگرما اینهارا رهاکنیم دستهای ما برای گرفتن دستهای نو آماده میگردد.
وطن داران عزیز!
عیاران یوسف های گم گشتگان اند.
فرزندان اصیل(خراسان)افغان اند.
آزاد(یوسف)ناپیدا نقل سرصندلی
زلیخا(مردم)چشمش به گربان است
باشرفان
سیاست با با شرفان شریف میشود
درمیدان صداقت همه ظریف میشود
آنان که به آزادی احترام دارند باشرف اند
آنان که به آگاهی احترام دارند باشرف اند
آنان که آبادی را مطرح می کنند باشرف اند
آنان که میگویند ما آزاد نیستیم باشرف اند
آنان که میگویند ما آگاه نیستیم باشرف اند
آنان که میگویندویرانه نمی خواهیم با شرف اند
آنان برای باشرفان زنده باد گویندبا شرف اند
باشرفان جمع باشرفان همه اش باشرف اند
آنان که با باشرفان میسازند باشـــــرف اند
حاصل خراب
درخت ارگ درخت خسک است.حاصل خراب داد.این درخت را باید از ریشه کند.این درخت به آب وهوای کشورمان توافق ندارد.ازنسل درخت کشورخود مان باید نهال جدید شانده شود.
ضروراست که بگوییم این درخت بی ثمر را کارنداریم.درپهلویش ستانکزی حنیف اتمررا کار نداریم.این سه جزء مکمل خدمت گذاران دشمن بشررا کارنداریم.
سبزگندم
آن که کهنه شد،جا نشینش نو میشود.
چپ بار دیگر پیش رو عصرنو میشود.
تخمهای حوشه چین بزرگشته درزیرخاک
مزرعه اش سبزو گندم و جو میشود
به گرگیها بگویید
این روزگذران است.گاهی برف است گاهی باران است.
مردم به ستوه آمده است،چشمان شان به گریان است.
فردا هوای دیگری دارد،بیگاه وپگاهی،سازونوایی دارد
میروند تومانی تنها کس نخاردپشت توبه جزانگشت تو
به ارگیها بگویید که شما عاق مادرشده اید.
هموطنان عزیزقیام اوج گرفته است.این کشور از اشرف غنی وحنیف اتمر واستا نکزی نیست.این کشور متعلق به کسانی است که جان داده اند وقربانی بلست در بلست درقلع وقم دشمنان وطن بی خوابی کشیده اند.جنگیده اند.ومیجنگند.درین کشورهزاران ریس جمهور می آید ومیرود ولی وطن به پاسداران باناموس وبا وجدان ضرورت دارد.
این وطن فرزندان ناخلف خود را(عاق)میکند.
نادانسته
نظامی که بنیادش را ازکشت چرس کوکنار میسازد.
مهرهایش را به گل سرخ برگ سبز خاردار میسازد.
رهگذران شایق دیدار زیبایی رخ گل وبوی بمشام
درتماس خار افگار وبوی آن نادانسته حار میسازد.
گنده مغز
بورجیها ی سیاست پرازچهارمغز شده
چهارمغزها همه کهنله وبی مغز شده
بخواهی ببری به فروش میشود مفرق
اکثریت بعد ازچشیدن گنده مغز شده
میدانید؟
فرداها به عیاران نوین انقلابی نیازدارد.
چرا؟
عیاران نوین انقلابی فردایش چنین است.
مردم شریف ونجیب ما آماده هستیم که به شما خدمت کنیم دولت مردان گذشته به حمایه بیگانگان آمدند.خودرا بالای شما حاکم ساختند وازشما تفاضا کردند که ازشان اطاعت کنبد جلالت مآب برای ما بگویید.فردا همرای تان دریک کاسه نان نخوردند.
سیال شان نشدید.برای حمایت شان سرباز شدید.خودرا به کشتن دادید.
وما درخدمت شما آمده ایم که بگوییم برای شما چه کاری انجام میدهیم.اولین حرفی به شما مگوییم این است دروغ نمی گوییم دروغی که تمامی دوره ها به مردم گفته وعده داده بودند.وفا نکردند.کاری که درشریعت روا نیست.
برای تان قسم یاد می کنیم که رشوت نمی خوریم زمانی که خودم آماده نباشم کی جرأت می کند که رشوت بخورد.یعنی که پاکی وصداقت دردولت ازهمینجا ((خودی))آغازمی گردد.هیچ کسی حق ندارد که بگوید من فرزند فلانی هستم رفیقش هستم ازفلانه سمت هستم ووووغیره نزدمامعیار((انسانیت))است.فردا هیچ انسانی نباید خود را درهیچ ولایتی هیچ سمتی بیگانه نیابد همه برمعیارآگاهی وخردورزی استوار خواهد بود.
فردا ها به عیاران نوین انقلابی نیازدارد.
دردنیای عیاران نوین انقلابی قوم برتروبزرگ وجود ندارد.
دنیای عیاران جهان صداقت وراستی است.
آنها که درصحنه حضورپیدا مینمایند.میگویند که حاکمیت،انسانها ((نخبگان فرهیخته))ازمیان مردم برای خود مردم.اساس وبنیادش را صداقت تشکیل میدهد.
درحاکمیتی که توسط عیاران نهادینه میشود.درآن تعریف میگردد،حا کمیت(انسانها))بربنیاد شایستگی صداقت به ارمانهای انسانی است.درنظام سیاسی که بنیان گذارش عیاران نوین انقلابی است همه امتیازات به ارزشهای((بهتربودن))داده میشود.نظام سیاسی که بواسطه عیاران نوین انقلابی شکل میگیرد.
این طور تعریف میشود سیاست کارخردمندان است.زنده کی کردن،تحت اداره عیاران نوین انقلابی چه معنی میدهد.کارداشته باشی که گرسنه نمانی،آشیانه داشته باشی که خواب کنی،لباس وپوشاک داشته باشی که بپوشی،تعلیم وتربیه وتداوی ازجانب حاکمیت مفت ورایگان است. درحاکمیت سیاسی عیاران نوین انقلابی ادیان واقوام بلااستثنا به حیث((انسان)) ازحقوق انسانی برابربرخوردارمیباشند.
درد مشترک
عیاران نوین انقلابی همین اکنون ازهرگوشه وکنارچه درداخل وچه درخارج مسولانه خستگی نا پذیر هردری را که انسانی وملی می اندیشند.دق الباب مینمایند.میگویند که درد مشترک داریم برای درد مشترک باید دوای مشترک دریافت نماییم.
دردمشترک ما دوایش(وطن آزاد،امنیت وصلح)است.این را باید خرید خریدش به قیمت گذشت ومدارا وشناخت ارزشهای متقابل.
عیاران نوین انقلابی میگویند.
بیایید که همه ما باهم بحرشویم زمانی که قطره برای مان گفت که ماقطرات بودیم که تورابحر ساختیم وبحردرجواب بگوید که توقطره ای ازمن بحرهستی.
جامعه انسانی همان پشتونی که دیگران را حرامی مگوید بگوید ودیگران بگویند.سقوت یافته ها درقبیله ولی جا معه انسانی این چنین که چتی زبان هارا بازهم میگوید که به من تعلق داری.
وطن داران محترم!
شما که زیر چکمه ای وحشیهای قرن قرار گرفته اید.هرآن لحظه شمارا مرگ تهدید میکند.عاملش دولت است که خود تان ابنها را در انتخابشان انگشت شهادت بلند کردید.همینها هستند که شمارا به عناوین مختلف (افتراقات)درگیرنگه داشته اند.
همین اکنون تفنگ دردست ندارم بافلم نوک تبز خود درچشم شان چوخ میکنم با آهنگ خیلی ها بلند (نعره خلق)گوش شان کرمیسازم خواب برده هارا با خبرمیسازم خودرا ازلحاظ کمیت معتبر میسازم صف های خودرا با جمع وطن پرستان (انسان)محورطولانی وعرضانی سه برابر میسازم چنان قوی گویا که صد سکندر میسازم.
تمامی احزاب را درکنارهم باحفظ حقوق تشکیلاتی در زیریک سقف بر به بر میسازم ازمجموع برنامه (جبهه)معتبر میسازم ارمیان همین مجمع به قدر کافی سخن گو وسخن ور میسازم.درمقابل این دولت فاسد التارناتیف دیگر میسازم ازین مطلب جهانیان را به حساب بی طرفی (بروکسل واشنگتن لندن وماسکاورا با خبر میسازم)راه ما را انسانی است رفت وآمدرا مانع از سعودی ایران پاکستان وقطرمیسازم.
با ثبات
هرزمانی که رفا همگانی ازجانب نظام(دولت) تضمین گردیدآن نظام توانایی دفاع ازان خود را پیدا کرده به طرف نظام با ثبات گام برمیدارد.
نصیب
عیاران نوین انقلابی جریان آب روان اند.میروند نتیجه عمل کردش سر سبزی وشادابی است که خود نمی بیند.حاصلش را آینده گان نصیب میشوند.
تلاش دارند که نهادی بیا فرینند برای آینده تا همه سیال وشریک درآن نهاد خودرا بیابند.
حاصل
عیاران نوین انقلابی جریان آب روان اند.میروند نتیجه عمل کردش سر سبزی وشادابی است که خود نمی بیند.حاصلش را آینده گان نصیب میشوند.
تلاش دارند که نهادی بیا فرینند برای آینده تا همه سیال وشریک درآن نهاد خودرا بیابند.
شهدا
درختان ازکود حیوانی تغذیه میشوند.برگ سبز وگل سرخ ومیوه سرخ میدهند.درنده خوها ازلگد مال خون شهدا زیبا ولوکس میشوند.
بازارقاضی
صدها جوره بوت کهنه کردم نو خریدم
گاهی پلاستیکی وپوست گاوخریدم
صفرطولانی دارم پرخم وپیچ وعمیق
ازبازار سیاه در روشنی افتو خریدم
لیلامی را از بازارقاضی وجوی شیر
نوش را توره بازخان وشهرنو خریدم
درد مشترک
عیاران نوین انقلابی همین اکنون ازهرگوشه وکنارچه درداخل وچه درخارج مسولانه خستگی نا پذیر هردری را که انسانی وملی می اندیشند.دق الباب مینمایند.میگویند که درد مشترک داریم برای درد مشترک باید دوای مشترک دریافت نماییم.
دردمشترک ما دوایش(وطن آزاد،امنیت وصلح)است.این را باید خرید خریدش به قیمت گذشت ومدارا وشناخت ارزشهای متقابل.
عیاران نوین انقلابی میگویند.
بیایید که همه ما باهم بحرشویم زمانی که قطره برای مان گعت که ماقطرات بودیم که تورابحر ساختیم وبحردرجواب بگوید که توقطره ای ازمن بحرهستی.
جامعه انسانی همان پشتونی که دیگران را حرامی میگوید بگوید ولی جا معه انسانی این چنین شخصیت های چتی زبانها را بازهم میگوید که به من تعلق داری.
وطن داران محترم!
شما که زیر چکمه ای وحشیهای قرن قرار گرفته اید.هرآن لحظه شمارا مرگ تهدید میکند.عاملش دولت است که خود تان اینها را در انتخابشان انگشت شهادت بلند کردید.همینها هستند که شمارا به عناوین مختلف (افتراقات)درگیرنگه داشته اند.
همین اکنون تفنگ دردست ندارم باقلم نوک تیز خود درچشم شان چُخ میکنم با آهنگ خیلی ها بلند (نعره خلق)گوش شان راکر میسازم خواب برده هارا با خبرمیسازم خودرا ازلحاظ کمیت معتبر میسازم صف های خودرا با جمع وطن پرستان (انسانمحور)،طولانی وعرضانی سه برابر میسازم چنان قوی گویا که صد سکندر میسازم.
تمامی احزاب را درکنارهم باحفظ حقوق تشکیلاتی در زیریک سقف بر به بر میسازم ازمجموع برنامه (جبهه)معتبر میسازم ارمیان همین مجمع به قدر کافی سخن گو وسخن ور میسازم.درمقابل این دولت فاسد التارناتیف دیگر میسازم ازین مطلب جهانیان را به حساب بی طرفی (بروکسل واشنگتن لندن وماسکاورا با خبر میسازم)راه ما را انسانی است رفت وآمدرا مانع از سعودی ایران پاکستان وقطرمیسازم.
فردا ها به عیاران نوین انقلابی نیازدارد.
دردنیای عیاران نوین انقلابی قوم برتروبزرگ وجود ندارد.
دنیای عیاران جهان صداقت وراستی است.
آنها که درصحنه حضورپیدا مینمایند.میگویند که حاکمیت،انسانها ((نخبگان فرهیخته))ازمیان مردم برای خود مردم.اساس وبنیادش را صداقت تشکیل میدهد.
درحاکمیتی که توسط عیاران نهادینه میشود.درآن تعریف میگردد،حا کمیت(انسانها))بربنیاد شایستگی صداقت به ارمانهای انسانی است.درنظام سیاسی که بنیان گذارش عیاران نوین انقلابی است همه امتیازات به ارزشهای((بهتربودن))داده میشود.نظام سیاسی که بواسطه عیاران نوین انقلابی شکل میگیرد.
این طور تعریف میشود سیاست کارخردمندان است.زنده کی کردن،تحت اداره عیاران نوین انقلابی چه معنی میدهد.کارداشته باشی که گرسنه نمانی،آشیانه داشته باشی که خواب کنی،لباس وپوشاک داشته باشی که بپوشی،تعلیم وتربیه وتداوی ازجانب حاکمیت مفت ورایگان است. درحاکمیت سیاسی عیاران نوین انقلابی ادیان واقوام بلااستثنا به حیث((انسان)) ازحقوق انسانی برابربرخوردارمیباشند.
ره نیک مردان
ره نیک مـرادن آزاده گیر
چواستادۀ دست افتاده گیر
«سعدی»
عیاران مردان همه کارند.چون هوای بهاراند((هیچ))ندارند.برای ساختن همه چیزدست به کاراند.می آیند سقوت شده(( طبعیت))درخواب فرورفته را فعال می سازند.
کشورما را به سقوت تابه سرحد تجزیه نزدیک ساخته ای ما عیاران حافظان ناموس وشرف کشورمان که هزارویک نوع وجوه مشتریک تاریخی فرهنگی داریم.
جهان سرمایه دروجود افراد فرومایه ذلیل وپست میخواهند که کشورما خوردخمیرکنند وبعدد ببلعند.
تلاش ما به همرایی کلیه نیروهای شریف ونجیب همین است که صاحب((وطن))عزت وشرف باشیم انانی که به عزتی وبی شرفی ما درخدمت اجانب قرار گرفته اند.
آنهارا همه میشناسند درسرمیزمحاکمه مردم خواهند کشانیده شد
بالا
بازگشت