خوشه چین

 

باردیگر

باردیگر گفت عیار نام من جا کرفت

درلوح امروز به سمت فردا گرفت

فرهنگ فراموش شده عزت وناموس

چه قشنگ وزیبا املا وانشا گرفت

آفرید

عیار امروز همت به سوی فردا کرد

رنسانس آفرید یاد جوان مردا کرد

ابومسلم یعقوب لیث حبیب کلکان

آزادی را شعار دوای همه دردا کرد

اسارت 

اسارت منبع تمامی(فساد)افتراقات ،اختلافات کدورت ها ودشمنی ها است

اشغالگر دولت تحت اشغال خودرا باتوزبع وظایف(اختلاف بیانداز حکومت کن) مجبور به اجرا ی عمل می گرداند

افتراقات گذشته وموجود ناشی از سیاستهای محیلانه ای اشغالگر است که برای تداوم حاکمیتش به راه می اندازد.

مردم بادرک ازین مطلب ناگذیر میشوند همه اختلافات را کنار بگزارند.اول خودرا آزاد بسازند.

اول خودرا آزاد بساز

هیچ نعمتی با ارزشتر از آزادی نیست.آزادی نعمت های فراوان دیگری را برای تو آماده میگرداند.

آزادی است که تو خودرا انسان می شناسی وقتا که انسان ارزش خودرا شناخت.خود شناسی خدا شناسی وخلق شناسی 

زمینه های اند که برهمه افتراقات چبره می اندازند.

برای اینکه انسان باشیم انسان بمانیم وانسان بمیریم بابد که ازهمه اول تر آزادی مان را بدست بباوریم.

چرا آزادی؟

آزادی آفتاب تابنده است ازآسمان آبی به روی زمین محو تاریکی دریافت حقیقت غلبه برخرافات.

آزادی اوکسیجن(زندگی).

آزادی (آب)ازترکیب اوکسیجن +هایدروجن =آب (صلح)

صلح زمانی به یک واقعیت مبدل میشود که طرف های درگیر منازعه(نه تحت نظرحاکمیت مزدور)بلکه احزاب ونیروهای همسو طبق برنامه ای ملی جبهه واحد خودرا برای تسلیم گیری حاکمیت صادرشده ازبیرون آماده بسازند.

شاگرد ازمعلم پرسید 

درین روزهانام عیار در سر زبانها است.میشود که روشنی بیاندازی فرق بین عیار وسیاست مدار چه است.

سیاست مدار دروغ میگوید.

عیاردروغ نمیگوید.

سیاست مدار در روز های دشوار رفیق خودرا تنها مبگزارد فرار می کند.

عیار خود قربانی میدهد مردم خودرا دربلا نمی گزارد.

چون«صدام وقضافی».

سیاست مدار به استقلال وآزادی چندان علافه نمی گیرد.

عیار(خود آگاهی ملی)را اساس قرارداده آزادی کشوررا میخواهند ومیگیرند وحفظش می کنند.

سیاست مدار همین اکنون عده ای در تپ وتلاش اند تا منفذی را دربافت نمایند به مثل گذشته سرنوشت آزادی را در معامله قرار بدهند.

خوشه چین عیار است راجع به سرنوشت وطن روزانه ده ها ستون مضمون مینویسد.

سیاست مدارها ازهمکاری با«عیاران نوین انقلابی» شانه خالی میکنند.چراکه عیاران نوین صریحن درپیشگاه مردم اعلان میدارند.ما حاکم به شما نه مزدوران شما هستیم شما مارا به این وظایف گماشته اید.اما بیان این مطلب برای سیاست مدار سخت است.عیاران نوین

 انقلابی صریحن به احزاب سیاسی راجستر شده وحلقات فعال غیر راجستر شده میگوید.

برنامه های دست داشته تان درموجودیت نظام تحت اشغال قبل ازحصول استقلال به معنای یخ قرارداده شده در برآفتاب است

اشیا ونهاد های لذت آورکشنده.

1-روغن

2-شیرینی باب مصنوعی

3-نمک

4-سیاست بازان بازاری((اماتور))

جایگاه درخشان

اگرمیخواهی جایگاه درخشان درآیندۀ یک کشورباثبات،مستقل،آزاد غیروابسته،داشته باشی ،آن سیاست بازان معامله گررا که جز فریب ومعامله دیگروظیفۀ نداشتند.چون کاکه های قدیم الایام،نقش زمین بسازی وبعد ازاجازۀ ((صاحب نظری))کمربند عیاری را درکمر ببندی میتوانی درحلقۀ عیاران شما مل شوی.    

یک پیشنهاد

یک پیشنهاد ازجانب عیاران نوین انقلابی برای هوادران عیاری ازخراسان((امیرحبیب الله خادم دین رسول الله)).

شما واقعن کارتاریخی انجام دادید.مسؤلیت ودین ایمانی واخلاقی تان به را ثمررسانیدید.

عیارتان ((لالای))تان را صاحب موقف((احترام)) شایسته طبق شریعت غرای محمدی گردانیدید.هنگام دفن میت ادبیات زشت پلیدی به آدرس دشمنانش نگفتید فهمیدید که دشمنانش،فعلن زنده نیستند.عقب مرده بدگفتن هم ازلحاظ مردی شایسته نیست.ازلحاظ تاریخی خودشان محکوم هستند.امیرحبیب الله خادم دین رسو لالله ازین به بعد فقط دعا ی شما نیاز دارد که هرهواخواهش به روح او ویارانش دعا نماید.

ازتذکرمطالبی که زخم های ناسور گذشته را تازه میکند پرهیز نمایید. مسایلی بسیارمغلق وپیچیده پیش روی ما قراردارد که باید آن را درتفاهم ووفاق ملی باید حل وفصل نمود.  

برخیز

برخیز زجایت که عقب میمانی

 نغمۀ امروز که فردا رابه رقص می آورد،بدان که نغمه سرای آن امروزعیاران نوین انقلابی هستند.فردارا به رقص می آورند،فردای ما دنیای بعد ازاقرارواعتراف به اشتباهات میباشد تمامی طرفین میگویند که گذشته یعنی دیروزما درگروبیگانه هابود.همه جنگ وستیزازبیگانه هابود.

ما امروزجمع شده ایم ودانسته ایم بگوییم بیگانه بیگانه است.دردنیای امروزرفتن به سوی فردا ها هیچ برتروجود ندارد.بلکه بهترینهای مفید به حیث قافله سالارآینده:

اوکسیجن حیات بخش+هایدروجن کشنده=آب سیلان میسیلیم ومیسیلیم ومیسیلیم خط سیرسیلان ما همه سبزمیگردند

عیاران نوین انقلابی

امروزه روز،عیاران نوین انقلابی به خدای خود مراجعه مینمایند.آنچه معنویت خیلی ها عظیم،برای ما عطا کردی،انسان مسؤل در روی زمین،دارای شعور((مغزسرد))موجود مهربان((قلب گرم))درخدمت همنوع خود((دستان پاک))ازتوسپاس گذاریم.وما متعهد به این هستیم هرلحظه وعده بدهیم که کاربداانجام ندهیم.به عوض توبه کردن ازگناه ها چون شیخان گمراه که گناه میکنند بعدرجوع به توبه توبۀ که شاید مستجاب نگردد دروغ گو حافظه ندارد.

عیاران نوین انقلابی

عیاران نوین انقلابی مصرانه بیان میدارند که مقصر تمامی بی نظمیهای وضعیت دههه های گذشته تا به اکنون((شاگردان مکتب سویتیزم وماویزم))بوده اند که با گذشتن وانحراف ازخطوط قبلن تعین شده زمینه را برای حلقات تبه کار وویرانگرمساعد ساختند.وفعلن بعضیهای شان درشعله ورنگه داشتن این آتش خانمان  سوز نقش فعال بازی مینمایند

عیاران نوین انقلابی

به حرف های موسفید خود گوش میدهند.موسفید شان بیان میدارد که خداوند متعال خالق کون ومکان وتمامی ذیروح برای همه تعلق دارد.هیچ کسی میتواند که بگوید خدا خدای من است.

خدا هرجای که خواسته است برای فردی،درزمانی درمکانی با زبانی برای همان مکانی پیغمبری آفریده است.تصرف برای پیغمبرگویا که مربوط به خانوادۀ من است بخشش گناه هان صرف ازطریق ما صورت میگیرد. یعنی که پیغمبررا((شیطان درلباس شیخ وپرهیزگار))به خود قباله کنند.نه عربستان این حق را دارد.نه فردی نه گروهی حق فتوا صادر کردن بنام کفر ومسلمان را ندارد.مسلمانی وکافربودن مربوط به اعمال شخصی فرد است.خدا میداند بنده ثواب کارش وخطاکارش.دنگ دنگ آخرتش.   

من هیچ گاهی به وزن وقافیه شعری پابند نبوده ام ودعوای شاعری هم نکرده ام وفقط بیان درد،دل است میگویم وشعارمیدهم.

موزیک

 موزیک عیاربرای رقصاندن فردا است

ارکسترش تیم کاری جوان مردا است

باآهنگ وجدان ازخواب می سازد بیدار

گفتن حقیقت تلخ ،تــداوی دردا است

نمیشود آزادی رانگرفت بادستان خود

تونیستی برای همیش همین بردا است

زنگ عیار

زنگ عیارزنگ عیـــار به صدا درآمد

ازجانب مردان«سپکجـا»به صدادرآمد

جـریـان،جـریان پیـش رونـــده است

همگرایان خودیها  ازینجا وآنجا آمد

موج در موج خوردند بدیل به خروشان 

کشتی اســـتاده رادیـــدم که درپا آمــد

چرا؟

چرا؟موفقیت به سراغ عیاران نوین انقلابی آمدنی است.

بخاطریکه،درانتخاب راه((سیاست))شرافت را مقدم میشمارند.یعنی که انسان وطن،آزادی وطن را فدای خواسته های صنفی،گروپی،قومی ونژادی خویش نمی سازند.ازدست آوردهای زندگی به حساب((لذت))هیچ گاهی وجدان خویش را جریحه دار نمی سازند.یعنی خوشبختی خویش را درخوشبختی مردم خویش محاسبه مینمایند.ازتوانمندی فهم ودانش خود درخدمت بنی نوع خویش((وطن))شب وروز دریغ نمی ورزند.درمعاملات زندگی یومیه هیچ ازمسیراخلاق وسجای انسانی عدول نمی ورزند.  

موفقیت 

موفقیت به سراغ عیاران آمدنی است.گفت این مطلب را حقیقت.عیاران نوین انقلابی مطالبی را به عنوان،جرم جنایت،فاجعه درکارنامۀ خویش ندارند.که ازان ترس داشته باشند برای بیان حقیقت.صفات که عیاران را نسبت به سائرین برجسته نگه میدارد.

وجدان آنها است،وجدان بیداردارند.آزادی وآزاد زیستن را شرط اول انسان بودن محاسبه کرده اند.  

اگرجهان سیاست

اگرجهان سیاست دنیای مکاره گری است.پشتون((درافغانستان)) خودرا برترمیداند.تاجک خودرا خارج ازین حلقه به تاجک بودن خود صحه میگذارد.هزاره هم بگوید که مرکزافغانستان تحت کنترول خودم است.ازبک ترک من راه ((غزنویان وبابریان))را درپیش بگیرند.هریکی دراین بازارمکاره درپی جستجوی منفعت.پس قوم((صافی))آریاییهای اصیل این کشوربادودست چپ وراست گلوی تاجک وپشتون را فشار میدهد.چنان فشار که چشمان هردویش ازحلقه بیرون بگوید که پای تان ازگلیم اضافه تردرازنکنید.ورنه من هم با داشتن اکثریت قوم((صافی))شمال وجنوب،گربز قندزومزارومیمنه شرق((سوات))غرب((ایران وآذربایجان))اعلان موجودیت خواهم نمود.

افغانستان را،بنام((صافی آستان))اعلان میدارم.بیایید که ازین مکاره گریهای بگزریم که کشورمان مبدل به انسانستان گردد.  

وتوباید یاد بگیری

وتوباید بگیری ازکی برای کی شکایت میکنی؟مثلیکه مه بروم،ازبرادرم،خواهرم،اعضای خانواده ام،سیال وشریک((سیاسی ام))ازمناسبات کاملن غیرعقلانی که ((افتیده درتوردشمن))شکایت درپیش دشمن بکنم ودشمن ازریختن اشکهای چشم لذت ببرد.

ازکسی تو شکایت میکنی((ماخوب بودیم))اینهای که درحاکمیت هستن خراب همینهارا بالای توحاکم گردانید.

وتواین طرف((تره کی جان،امین جان،ببرک جان ونجیب جان))میگویی یخن همدیگررا کش وکشال داری خود را مسخرۀ تاریخ معرفی نکنید.

 

سلک عیاری

سلک عیاری مکتب است.درمکتب عیاری،آزادی،وآگاهی ازآزادی را یاد میگیری آزاد منشی را،یکی ازالفبای آزادی که یاد میگری همین است.

1-برده بودن به معنی حیوان بودن است.سگ گردن بسته((درپشت درظالم ستمگر)).

2-ازینکه خاستگاهت مردم است.یاد میگری جرأت حق طلبیدن را ازظالم ستمگریا به ارایۀ منطق ویا به زورمردم.

3-یاد میگیری دشمن شناسی را((فقر))اولین دشمن است که ازهمین منفذ دشمن همیش استفاده کرده است.بادهای شرق((چراغهای))مارا خاموش ساخته است.

4-یاد میگری هنرخود سوختن را چون شمع برای خلق خود.که آنها درروشنی خودت حقیقت را درتاریکی ها دریافت نمایند.

5- یاد میگیری هنردوست داشتن ناموس خودرا واحترام به ناموس((وطن))وخانواده های هموطنت.

درعیاری وجدانت بیدارمیشود.این وجدانت که چون خودآمریت را برای توضح میدهد.توخودت آمرخودت هستی،لحظه شناسی ذره شناسی را درزنده گی فراموش نمی کنی.میگوکه توصرف کوه شناس نیستی ذره شناس هستی.ازطریق ذره ها هست که پیرامون هستی جاویدان آگاهی ات را روز به روز انکشاف میدهی.

 

آب را به روش بیل

عیاران نوین انقلابی میرآب جامعۀ خوداند.آب های دریا را تسخیر،مانع سیلانش به جهت نامعلوم می گردند.تا باعث تخریب مزارع نگردند. جمعش می کنند.تا که سطح ارتفاعش بلند گردد.به ارتفاع بلند ش میکنند.ازارتفاع بلند دروحدت وجود همدیگر،انرژی تولید مینماید.ازتولید این این انرژی برق تولید میگردد.

لحاف می دوزند

عیاران نوین انقلابی لحاف می دوزند.هرآن کس که درغیاب ((تره کی)) از زبان تره سخن گفت ((تره کی نشد)).هرکه درنبود ((امین)) هکت امین کرد.((امین))نشد.

هرآن کس که برق پرچم رپاند((کارمل))نشد.هرکس که لباس آبی درتن کردومصالحۀ ملی را ازنام حزب وطن بیان نمود((داکترنجیب))نشد.

بلآخره نشد که نشد.

عیاران نوین انقلابی  ازتمامی تکه وپارچه ورنگهای مختلف لحاف قورمه ای می دوزند.

بالای یک صندلی میگذارند که زمستان سخت درپیش روی داریم،همه درزیریک لحاف میخوابیم ومنتظربهارنومیباشیم،بعدن درحرکت می افتیم،باعث سزسبزی وشادابی دروبام دشت وصحرای خشک وسوزان ناشی ازجنگهای فرمایشی را آباد میسازیم.

  

دختران عیار

دختران((عیار))به پسران((عیار))چون تهمینه ورستم دل می بندند.

دختران میخواهند که نازکنند ونازدانه زندگی کنند.نازدانه ها به کسانی دل میبندند که نازشان را بردارند.یکی نازمی کند دیگری نازمیدهد.دختران میدانند که دردنیای عیاران قول وقرار وعده وعید موجود است.دردنیای عیاری((دروغ وریا کفرمحض است))عیاران مردان خود کفا هوشیار،آزاده وپردرآمد،ازراه کسب وپیشه میباشند.ناموس خودرا دوست دارند به ناموس مردم با چشم حرمت مینگرند.به روابط خانواده ها پیوند نیک می بخشند.    

عروس وداماد

عروسی وقتی با ارزش است که دوجوان باهم دل باخته وعاشقان به همدیگرکه خداوند متعال برای شان تحفه کرده است.جشن میگیرند.

خویش وقوم خودرا خبرمینمایند.به اطلاع سیال وشریک خود میرسانند.رقص میکنند وپایکوبی.

بعد ازگذشت بنابرمقدرات الهی یکی اززوجین راعی اجل رالبیک میگویند.

اگرزن باشد ویا مرد.باردوم با چنان شان وشوکت عروسی برایش نمی زیبد.میگویند که بیوه شده است.

برای بیوه های سیاسی درمیدان حضور پیدا کردن درعصرکنونی شرم است.

هردوره عروسی سیاسی  سازونوای دیگرسیاست مینوازد.مگراحمد ظاهری((عیاران)) درکاراست که سازعصرهای بعدی را((عروس وداماد))نو بنوازد.

عصرنو

برگ درخت وقتی به زمین می افتد که دعوای طلابودن را به خود قایل میشود.((رنگش زرد)).

قابل پذیرش درخت نیست.درخت برایش میگوید.توتازمانی برایم ارزش داشتی که هوای تازه می بخشیدی وهوای کثیف را طرح میساختی ازبابت هوا میوه به بار می آوردم.

کنون میوه به ثمررسید وقابل استفاده دیگرمیوۀ وجود ندارد که اورا به کمک تو به ثمر برسانم.

فصل نو، برگ نو، گل نو،میوۀ نو.

عصرنو،عیارنو،انقلاب نو.

درمیدان مبارزه

درمیدان مبارزه قوی ترازاده دیگرچیزی وجود ندارد.زیباترازبیان حقیقت هیچ رنگی روشن وسرخ نیست.صلح رنگش آبی است زیباترازوجدان وشرافت وجودندارد.مطالبی اند که عیاران انقلابی آنرا حق مشروع خود میدانند.

توزیع کننده

عیاران نوین انقلابی توزیع کنندۀ صرف جملات،معقول ومطلوب نیستند که خریداری بیاید ایشان خودرا درمعرض معامله قرار بدهند.

بلکه توضح دهندۀ مطالب حقیقی درجامعه اند که خودرا درین مطالب بیابند به پای خود استاده شوند.

جامعه خودرا بداند که دیگرگوسفندانی نیستند((انسان مکل))اند ((روحانیت))ایشان را به مقاصد شهوانیمطالبی است  ونفسانی خویش،به قربانگاه انتقال دهد.

جامعه خودرا بداند که آنها خرنیستند((انسان مکمل))اند که((روحانیت))درنقش خرکارازآنها دربازارمعامله استفاده کند.

زمانی که انسان((گوسفندی))درجامعه نباشد.چوپان هم ارزش کاری ازدست میدهد.

زمانی انسان((خردوپا))درجامعه موجود نباشد.خرکارهم نقش خودرا ازدست میدهد.ارزش تعویض تومارهم بکلی ازبین میرود.

  

شکل گیری احزاب

شکل گیبری احزاب دردولت تحت اشغال صرف به منظوراین بوده است که برگی را به ((به بزی))ازدالرهای باد آورده به سهم شان برسد.آنچه را که اصول وطن پرستی بیان میدارد.به اندازۀ سرسون ازخود نشان ندادند.فقط درمصاحبه ها بیان افراط تفریط درانجام اعمال خراب کارنه است که دردرون دولت فاسد((فساد را طبقه بندی کرده اند)).

چیزی را که نمی خواهی

ابراهام لینکلن گفته بود:

همان طوریکه مایل نیستم بنده کسی باشیم،حاضرنیستیم آقای کسی باشیم.کسانی مخالف ازادی دیگرانند،خودلیاقت آزادی راندارند.

مارا درسطح جهان ابرقدرت ها نخواستند که آزاد باشیم،درداخل کشور،مذاهب نخواستند که ما به خدا پرستی خود آزاد باشیم.تبارها((درحالت جنگ وستیز))و((دفاع وتعرض))طی سه صد سال اخیرتمامی شیرازۀ اخلاقی وانسانی((زندگی عیارمنشی))مارا دردود آتش سوختاندند.

کنون عیاران نوین انقلابی میوگویند: کسانی به آزادیهای ما علاقه نشان نمیدهند.خودشان لایق آزادی نیستند.

چیزی راکه نمی خواهی بالایش تبصره نکن،دولت موجود حاصل کنفرانس بن درغیاب مردم خلاف تمامی موازین حقوقی واخلاقی مهندسی شده بر سرمردم افغانستان تحمیل شده است.همه ساختارهای بیگانه((سیاسی،نظامی،اقتصادی).دراختیاربیگانه هااست.نان بیگانه را((سیاست بیگانه)) معده((توده ها)) دفع میکند.اگردفع نکرد معده به کولیک((عکس العمل)) شدید منجرمیشود.

گفته میشود که شانس یک بار رخ میدهد ودیگربازنمیگردد((سیاست مصالحۀ ملی))بهترین شانسی بود.برای طرفهای درگیری درقضای افغا نستان وپیروزی سیاسی درسطح ملی((مردم))ودرسطح جهان برای امریکا.صلح بالآخره پیروزی خودرا بدست می آورد به نفع مردم.

حاصل این پیروزی((حضورعیاران نوین انقلابی))درصفحۀ سفید تاریخ به رنگ سیاه ناکامی را برای افراطیون چپ وراست نقش می بندد 

 

همراه عیاران 

همراه  حلقه عیاران هم گــام شوید

با این مردان گروه نیک نــام شوید

طرح ثــــــابت دارند ومردان با اراده

عضوحرکت دانشمندان چیزفام شوید

آزادی نداریم،وطن نداریم احتیاجیم ما 

آزاد شویدصاحب خانه ودروبام شوید 

هیچگاهی 

هیچ گاهی نزد ظالم تزرع نکنید.بخاطریکه ظالم خصلت سادیستی داردازین حالت لذت میبرد.طرف ظالم ریش خند ونیش خند بزن.حتی اگر دروقت مرگ هم باشی

خودرا انسان ثبوت کنیم

هموطنان انسانی که آزاد نیست.اوانسان نیست،کسانی که درپی آزادی خویش برای اثبات انسانیت مبارزه نمی کند اوحتمن به حیوانیت خود صحه گذاشته است.ازانها گله نیست آنهارا باید درصف خرهای دوپا وبی دم شناخت.

پیش طبیب چه می کنی

پیش طبیب چه میکنی پیش سرگذشت برو.داکترطب مطالب را کتابی میفهمد. اما مریض درد را سپری کرده است.فهمیدن تا به درک کردن خیلی ها فاصله دارد.

بارها راجع به فقروگرسنگی گفته شده است دربارۀ نجات انسان ازفقر مکاتب ایبجاد شده است.علما دانشمندان کتابها رساله مقالات علمی وپژوهشی نوشته کرده که مردم بدانند.مگرماازهمان آغازطفولیت فقروبیچاره نامرادی بدبختی را سپری کرده ایم((غربت))رال درک میکنیم.ازهمین خاطراست علیه فقرانواع عمده فقر((وطن))مبارزه میکنیم.     

درگذشته

آنچه را درگذشته((جهان بینی علمی))رهگشای پیش رفت ترقی برای انسان قبول کرده بودیم با ادبیات بیگانه نتوانستیم هضم کنیم ومطالب هضم ناشده هم راسرجایش ماندیم.به خطاهای جبران ناپذیر.سردچار شدیم.

کنون ایجاب همه مطالب بازبان توده نوشت با زبان توده ها گفت.توده درروشنایی فهم مطالب عام فهم خودرا یافته میتوانند وبیدار میشوند.چنانچه که اطفال دردوره طفولیت شیرمینوشند.بعد ازان که دندان های شری عوض شد.معده اش به خوردن غذاهای که بادندان میده وساییده شود.آماده می گردد.  

مفتی جهاد مرده است

کنون((جهاد)) دیگرارزش خودراباخته است

مفتی ریگان  رئیس جمهورامریکا بود.حکم جهاد را ازواشنگتن درمقابل ارتش سرخ صادرکرد.زنده نگه داشتن این شعاربه معنی شدت بخشیدن جنگ داخلی به نفع کسی که قبلن حکم جهاد راصادرکرده بود.

درین معامله پای منافع اقتصادی ازدوصدوپنجا سال بدینسودخیل است. هنوزجهان سرمایه ازپلان خود خسته نشده است.تک تیک می آفریند وسیله میسازدو می خرد.وسایل کهن را فدای وسایل نومیسازد.افتراق واختلاف ایجاد مینماید ودرتعادل حفظش میدارد.به شما طرف های درگیر درقضایا پیشنهاد مینمایم که داشتن کشورآزاد مستقل غیروابسته متکی به خود ضرورت حتمی است.سیاست ها درجهان عوض شده،کفرو مسلمان هردو به حیث معجون مرکب دراختیارشیطان است که کی را کفربنامند وکی را مسلمان((جمع ومنفی وضرب وتقسیم))راخوب بسنجید ولمت ومشتق را فراموش نکنید.همبستگی تان را ایجاد وحفظ نمایید.

بخاطریکه همیش آفتاب به سمت غرب کشورمان غروب کرده سیاهی ازطرف شرق بلند شده است.رعد وبرق ها وریزش شدید ژاله وباران هنگام غروب آفتاب اتفاق افتاده است وسیلاب ها را با خود به همراه آورده.     

 

درمیان باغ

باغ معمولن به چهاردیواری اطلاق میشود که درآن دست باغبان آبله کرده ودرختهای میوه داررا چون((.درخت توت،حکم جهاد صادر کرده زرد آلو،شفتالو،سیب وناک،تاک انگوری)) وغیره را غرس وردیف کرده باشد.جامعۀ انسانی به مثابۀ باغی است که درآن بشریت درفرازونشیب حوادث تاریخی جنگها،پیروزیها وشکستها وغیره سرانجام حدود وسغورمعیینی را برای زندگی مشترک بعد ازرسیدن به صلح((انسانها))تعین کرده اند.حدود اربعۀ که بین خویش همسایه ها تعیین میکنند((رضایت طرفین رابیان میدارد)).

درتعین حدود اربعه افغانستان نقش((خلق خراسان))دخیل نبود.          این خطه بنام افغانستان معاصرازپیکرۀ خراسان پهناور دراثرموافقه روسیه تزاری وبریتانیای کبیر منحیث ((خلا))عدم مداخله طرف شمال ویا طرف جنوب.خط کشی گردیده است عمده خط دیورند.به حیث زخم ناسور خط بهانه به حمله که جان ملیونها انسان مارا گرفت.خط کشی گردیده است.

گوشوارۀ که گوش ما راچکاند معیوب ما ساخت.                                      حل سوال:تمامیت خواهی سودی نه بخشید راه صلح دوستی معامله وتعامل وشناختن ارزشهای طرفین نمیتواند که مردمان را ازخود دور بسازد.

ازتجارب استفاده کرد.

تجربه هالندی زبانهای هالند وبلجیم،تجربۀ فرانسوی زبانها بلجیم وفرانسه همینگونه المانی زبانها جرمنی وهالند. بلجیم وجرمنی همه مشکلات خودرا منحیث شهروندان اروپایی حل کرده اند.

 

انقلابیون کاذب

انقلاب آن نیست که برای برهم زدن نظام تفنگ بگیری.

آنقلاب آن است که به توده های آگاهی بدهی،تادرپرتوآگاهی به مفهوم آزادی پی ببرند.بدانند که آزادی یعنی انکشاف ذهن،ازخود بیرن شدن به سوی لایتناییها وبه چنگ آوردنها وتسخیرکردنها است.  

انقلابیون ما به توده ها آنچه را که درروی کاغذ نوشته کرده وعده داده بودند.برخلاف ازنام آنها به نام آنها بدون ازینکه((دانسته شوند وبفهمند)) درجریان باشند،به شؤناتشان ومعنویت شان((عیاری وجوان مردی)) دست به ماجراجوییهای سیاسی ونظامی زدند.برای شان خساره وارد کردند.

رسالت مندان

میگویند:توده های شریف وطنم خایینین میروند نزد بیگانگان نوکر میشوند که تا شمارا به نوکری خود بگیرند.

مگرما رسالت مندان میخواهیم که شما مارا به نوکری تان قبول کنید که فردا باداروطن فروشان شوید.

رسالت مندان متعهد اند عمده چپ شکست خورده که درپیشگاه مردم،چون صوفیان وخدا جویان درپیشگاه  خدا استاده میشوند پنج وقته پنج وقت هنگام توبه کردن ازگناها میگویند  که به جزازکارخیردرطول شب وروز به هیچ کاربد متوصل نمیشوم.رسالت مندان میگویند که گذشتۀ ما درخطا های((خون آلودما)) ما پیچید به سرمنزل مقصود نرسیدیم،ازتکرارش شدیدا پرهیزمینما ییم شما توده های ملیونی فرمانده ما میباشید.ما خدمت گار شما ما نمی آییم که برای شما فضل فروشی کنیم.بلکه میخواهیم که شما مارابه نوکری تان بپذیرید

شدید ترین جزا

شدیدترین  جزا برای نوع بشر((تحقیروتوهین اوست))به فرد،قوم،تبارگروه،فرقه.......وغیره است.که عکس العمل این پدیده به حیث عقده سربسته باقی گذاشته شده درشرایط مناسب  شروع به نموورشد مینماید دست به انتقام میزند.به این معنی که انسان طبعیتن موجود تحقیرشده نه بلکه موجود طرف احترام خدا انسان((اشرف مخلوقات))است.انسان هیچ گاهی برده خلق نشده است به غیراز((بندۀ خدا)).

فورمولی که برای تان ایجاد کرده ام برای فرداهای امروزاست.بخاطریکه امروزما حاصل نافهمی وغلط فهمی دیروزما است.ماکنون به سوی فردا درحرکت هستیم میخواهیم که فردای خوب داشته باشیم.فردای رفاقت برادری،همزیستی باهمی((همه دست آوردهای بشریت درخدمت انسان))فردای که دیگرپشتون نباشد،تاجک نباشد هزاره نباشد.باشد همه باشند((انسان))به صفت انسان زندگی کنند وبه صفت انسان بمیرند.من هرفاشست را حیوان درنده میشناسم،هرانسان متکبرازخودراضی را حیوان درنده میشناسم.کنون کسانی که درمواضع برتری خواهی قرار دارند.آنها انسان نه بلکه حیوانات وحشی ودرنده صفت اند.بناً درمقابل حیوانات درنده صفت اتحاد((انسانها))را میخواهم.شمامطلب زیرین را درفوکس تجزیه وتحلیل قرار بدهید معادل به هزاران جلد کتاب است.فهم ودرک این فورمول وتطبیق آن راهی است برای فردای انسانیت.  

موقف تازه

موقف تازۀ ((امیرحبیب الله خادم دین رسو ل الله))عیاری ازخراسان مارا درموقعیت بهارجدید میکشاند.

اینگونه:

بلی!میگویند که گپ ازگپ پیدا میشود.آب گفت که سرشتم ازترکیب دوعنصراست که به من خصلت آب را داده است.

چون ((هایدروجن))عنصرکشنده و((اوکسیجن)) عنصرحیات بخشنده،ازترکیب همدیگر آب گشتیم وسیال،میسیلم ومیسیلم ومیسیلم.بعد ازانکه میروم((جای سیلانم))سبزاست وخرم 

ههههههههههههههههههههه

انگلیس جان وامریکایی جان

یک کمی توجه به مزدوران تان

ما درمقابل ارتش مردم قرارگرفته ایم

همین پادشاهی راکه شما به ما بخشیده بودید.

برای انجام اعمال خلاف اراده مردم که شما به ما وظیفه داده بودید.آنوقت مردم بی عقل بودند.گاهی به ضرب توپ وتفنگ اداره شان میکردیم،گاهی  به دادن تعویض تومار مردمه درتاریکی قرار میدادیم.اینها کنون بیدار شده اند.به گپهای ما گوش نمیدهند.کسی کنون تعویض وتومار نمی گیرند.کنون ندافشان،جولای شان،مستری شان وهم وهمه زحمت کشان این مردم هم درسیات نسبت برای ما پیشی هم درهنر ودرشعر وشاعری وهم درمناسبات دپلوماتیک ملی وبین المللی((هزاره))که دیروز نوکر هرد روودروازه ما بود کنون به حیث نمادمعرفت فرهنگی درکشورمان قد علم کرده اند.((جنبش روشنایی))وجنبش ((عیاران)) به لالای ((عیار))((امیرحبیب الله خادم دین رسول الله)) چهرۀ حقیقی بخشیدند.جسد مردان مردرا ازخواب یکصد ساله بیداردرمقام شامخ انسانیت

به حیث نماد انسان آزاده الگوی حرکت بعدی ناموس پرستی وطن دوستی برادری وبرابری قرارداده اند.                                                         این ستیژرا ازما پس میگیرند.ههههههههههههههههههههه.ازبرای خدا برای نجات ما بیایید ما خو سالها به خدمت گاری درآمده بودیم نوکردروازۀ شما بودیم.وشما مارا درین سرزمین مارابه حیث ناظر مقررکرده بودید.ما این مردم را بنام سقاوی اول ودوم تحقیرکرده بودیم،ما خوازمهربانی های شما منکرنیستیم.ازما حمایت کنید.مردم ماره میزندوکنون مردم ماره خاین میگویند وکثیف ما از مردم میترسیم شما همرای توپ  وتفنگ این مردم را سرکوب کنید.وما درموقف مزدوری از منافع تان دفاع مینماییم.

با احترام اسمعیل یون

وشرکای وطن فروشان

درون ارگ 

ملانصرالدین

یک زمانی خاک کش ملا نصرالدین گم شده بود.فردا ملا نصرالدین به صدای جهرمی گفت که اگرفردا همینجا خاکش خرم نباشد.جهانه سرتان دوزخ به جملات تکرار وبلند دربلند.یک ازگوشۀ صدا زاد گفت که ازین بی دم شکی نیست خاکشه بیارید که دوزخه تیارنکند.فردا درهمین خاکش به امانت گذاشته شده بود.فردی برای ملا گفت کنون خو جوال خودرا یافتی راست بگواگرنمی یافتی چه میکردی کارساده بود.جوال دیگرخوده پاره میکردم ازان خاکش میکرد.

این غال ومغال که ازجانب اسمعییل یون ودیگرانش بالا شده است.به اموخدا قسم که ده نفربه دنبال شان نیست.سجده به درگاه بیگانه چون،امیر دوست محمد خان،شاه شجاع نادرخان ملا کرزی،ملا عمر،نموده وبعد درکشتار مردم بیگناه توسط امریکاییها وانگلیس دست میزنند.کنون آن وقت گذشته همه ذهنیت ها آگاه شده است همه وجدانها بیدار،دوست را ازدشمن فرق منیگذارند.

زندهگی شرافت مندانه مردم را نباید فدای سیاست های بی شرفانه کرد.

وقتی قدرت گرفتن انتقام را داریم.

چرامیگویم که عقل درزیرکلاه ما درمیان یخدانی سرد است.؟

بادستان پاک این کلاه را درگوشۀ میگذاریم.میگوییم که نباید بی احساس بود وگرمی محبت را هیچ گاه ازقلب نباید فراموش کرد.اگریک صدسال به حساب تحقیروتوهین میت((امیرحبیب الله کلکانی ویارانش درگوشۀ))انداخته شده بود.آن موعد رسید.میت خویش را به خاک سپاریدیم،فاتحۀ شانراخواندیم.به شادی ارواح شان  دعای خیرکردیم.کسانی که به ادرس شهدا هنوزنا سزا گویی می کنند ارزش خودشان خود تعیین میکنند.وما درین فکرمیشویم که ازموانع وحدت مردم از سرراه برداشته شد. دیگرازین به بعد باید بگذاریم که مردم عادی ما خیلی ها باشرف هستند درمناسبات پلوان شریکی،درهمسایه داری ومناسبات داد وستود وخیر وصدقه همدیگرخودرا مییابند.دوستی وخویشی می کنند.نسل های مشترک بوجود می آورند زبان همدیگررا به میل خود می اموزند

راه ما دوراست

جادۀ ما تاریــک مگــربدون نوراست

رفتن ما حتمی است همه مجبوراست

گیرافتیده ایم درمیان جنگل چگونه؟

نگویافـتن راه برون بکلی نامقدوراست

یکی،ازحمام یافت،دیگری ازضربه سیب

ادیسن درکائنات برای ابد مشهوراست 

ما همیش ازتاریکی ها فراوان روشنی ها را میبینم،درپرتو روشنایی درایجاد گری خودرا توانمند می یابیم.خوشا به آنهای که از تاریکیها به سوی روشناییها درحرکت اند.

سیب سرخ ازمسیر شگوفۀ درخت وشگفتن  گل شخصیت حقوقی کسب نموده دربازارحضورمی یابد.کاری را که اوضاع جوی ازدرخت زنده ((شگوفه وگل))را به نشانۀ آغازثمر((سیب سرخ)) آماده میگرداند.

آن بهار1919بلاک شرق مدافع زحمت کشان ملیونها انسان را باشعور ((همه دستاوردهای بشریت))درخدمت انسان را به ارمغان آورد.چون برگ زرد درختان ارزش طلایی پیدا کرد وریخت ودرختان درخواب زمستانی فرورفتند.اما واما حال بهاردیگری حال واحول دگری،دختان را به شگوفه وگل تازه واداشته است تاسیب سرخ دربازارعرضه کند.

عیاران نوین انقلابی((رنسانس))می آفرینند.ازترکیب دوعنصرمتضاد ((ایدیالیزم بنیاد گراهای چپ وراست افراطی))چون ((اوکسیجن+ هایدروجن= آب))میسازند.آب درکشش وهمگرایی هنگام حرکت آنچه باقی میمانند به جا مناظرسرسبز.

چیزی که ما به آن نیازداریم آشیانه است.درین درخت های سبز، سبز وخرم که بعد از«سیلان» ترکیب دوعنصرسبزمینمایند.مجبورهستیم که آشیانۀ خودرا سرازنو بسازیم.درهرشاخۀ ازین درختان سبز جایی است برای فرفرد ما وشما که آشیانه بسازیم..     

 

غلط کردی؟

گفتم که نگوپــدرکورمن را

که میگویم پدرجـــورتـــورا

ارزش مرا ده انسان مستحق

تداوی کنم  تن رنجــــــورتورا

اشتباه تاریخی را درقسمت دوستم نخبگانش کردند.

دوستم سکندر زمان بود.ولی باید درپهلوی خود پیرمیداشت.

عیاران نوین انقلابی

برای این خلق شده اند که خودرا به حیث انسانهای مفید ثابت بسازند.

ولی هیچ گاهی نمیخواهند که کسی را قومی  را تباری راتوهین وتحقیر نمایند.اما حق دفاع را برای مشروع می پندارند

من به حال دوستم گریستم

دوستم((کارگر))به طبقۀ خود ناروایی کرد((دهقان))

دوستم درمواضع یک عیارباید استاده میشد.اوبا این موضع گیری اش درمنطقه ومحلش به امیرابومسلم خراسانی ثانی مبدل میگشت.بخشش خواستن ازچهارنفردرد مردم را دوا نمی کند.دوستم ازطریق رسانه ها باید که ازمردم معذرت بخواهد

 

لالۀ صحرا

عیارگفت تاکه مرا نشناخته ای درباره ام قضاوت نیک وبد نکن.تاوقتی که بامن روبه رو ودرگیر نشده ای.اخطاربرایت میدهم که دست کم نگیری. خبردارباشی که پشت سرم حرف نزنی روزی باهم دیدارخواهیم داشت. چراکه من یک حقیقت به رنگ سرخ لالۀ صحراهستم.  

با عزت ترین

با عزت ترین((شخصیتها،گروهای سیاسی)) کسانی هستند که درزمان شکستشا اعتراف به شکست نموده با ارایه داو دشنام درمقابل فاتح خود،خودرا مسخره نمی سازند،آمادگی میگیرند تا باردوم ازراه قانون مند انه وشرافت مندانه موقف ازدست رفتۀ خودرادوباره  دراختیار بگیرند خودرا درجمع بی عزت ها معرفی نکنند.وبا عزت ترین((شخصیتها،گروه های سیاسی کسانی)) هستند که درهنگام پیروزی غروررا به خود راه نداده وازرقبای شکست خورده شان مواظبت نمایند.  

عیاران نوین انقلابی

ریشه در((اندیشۀ ابومسلم خراسانی،یعقوب لیث صفار،امیرحبیب الله خادم دین رسو ل الله))دارند.آب ازانکشافات علوم وتکنالوژی معاصر مینوشند. میسیلند،میسیلند ومیسیلند میروندبه سوی انکشافات که جای سیلانشان سبزوخرم باشد.  

عیاران نوین انقلابی

پرهیزازافراط وتفریط دربدگویی وتوصیف نیک به آدرس شخصیت ها

درپی علت ها عوامل وزرایع

تنها ملامت کردن یک طرف وتوصیف کردن طرف دیگر نمیتواند مشکلات را برطرف نماید.

این وجیبه را برای نخبگان قلم بدستان،تحلیل گران،کسانی هدف مند زنده گی مینماید ورسالت مند هستند سپاریده.مسؤلانه با معرفی علل وعوامل جنگها ی تاریخی ومیهنی مردم شریف ما را که درین ماجراها گیرمانده اند.فراوان قربانی داده اند ومیدهند آگاه میسازند

حقیقت

حقییقت چون آفتابی است هیچ مانعی نمیتواند.ازتابش آن جلوگیری نماید.اگرابری درمقابلش می آید درهمان ابرمیتابد.اگرکوهی درمقابلش می آید درسطح همان کو میتابد.چونکه آفتاب متحرک وبی توقف است ازجا تغیرمیابد درجاییکه نتابیده است میتابد.آفتاب روشن تورا ازتاریکی ها وواهمه ها نجات میبخشد.کاشف برق خودرا اصطحلاک ساخت بشریت کرۀ زمین را ازطریق نور((برق))راهی کهکشانها ساخت.

من به اهل خبره پیشنهاد مینمایم.

مطلب زیررا به حیث ((فورمول))ومنبع خوشبختیهای آیندۀ کشور،زیرفوکس قراربدهید.

بلی!میگویند که گپ ازگپ پیدا میشود.آب گفت که سرشتم ازترکیب دوعنصراست که به من خصلت آب را داده است.

چون ((هایدروجن))عنصرکشنده و((اوکسیجن))عنصرحیات  بخشنده،ازترکیب همدیگر آب گشتیم وسیال،میسیلم ومیسیلم ومیسیلم.بعد ازانکه میروم((جای سیلانم))سبزاست وخرم.

 

فاحشه

درکشورما افغانستان،روابط نامشروع را که ازجانب افراد خلاف 

ارزشهای دینی ومعنوی چه ازجانب مرد باشد وچه ازجانب زن صورت می گیرد.فاحشه یاد میگردد.درصورت علنی شدن موضوع ازعمده زنها به قتل میرسند کمتر مردان طرف تهدید قرارگرفته اند.بعضیها ازناچاری دست به این کارمیزنند عللش همان تداوم جنگها است که فقردامن گیرمردم میشود.دلیلش را باید که در فحشای سیاسی جستجوکرد که مادرتمامی فاحشه هاست.این فحاشان سیاسی،عده ازنام دین ومذهب پارا درکارزارسیاسی پیش مینمایند.سرنوشت ملت وجامعه را به خرابی می کشاند.این مرض مرض مدهش وخطرناکی است که طی قرنها جامعه مارا به بدبختی کشانیده است.افراد واشخاص گروها همه نشانی شده هستند.دیگردراتیه سیاسی جایگاهی برای خویش ندارند.

ازین شیوه

اما درجهان سرمایه که همین اکنون دولت موجود افغانستان را رهبری مینماید.فاحشه گری،تن فروشی یا فحشا به یک پیشه((آمیزش جنسی طبعی ویا غیرطبعی))مبدل گشته است.ازین مدرک چون تجارت مواد مخدر سود می برند.اما استفاده ازین شیوه درجاهای مختلف،مختلف است.درعربستان وسائرکشورهای اسلامی مرتکبین محکوم به مرگ هستند.

برخلاف آنانی که ازامکانات مادی فراوان برخوردارهستند.ازریختاندن خون ملیون ها انسان بیگنه سود میبرند. برای عیاشی وخوش گذاری زن ومردش راهی اروپا میگردند.ازقوانین روسپی گری استفاده می کنند.

هموطنم

هموطن قبل برینکه من وتورفیق حزبی شویم باهم به توافق برسیم ازاول باهم هموطن بودیم.فعلن((گاو مرد پیوارسکلید))کفایت می کند که درمیدان خشک ومفت به حیث بت بی جان تراشیده شدی نمی توانیم صرف با رفیق شدن روی انتخاب ایدیولوژیک،مخالفین خودرا برای خود دشمن تراش نماییم.((ایدیولوژیکی که مراحل رشد وتکمیلی خودرا،ازمسیردست آوردهای علم وتخنیک نوآوری مینمایند))بدا به حال ما که هنوزتغیر عادت نکرده ایم.باچهره های نو اشنا نشدیم،چهره های نورا با افکارنو نپذیرفته ایم.آنها هم با من وتو هموطن بوده اندومیباشند. میخواهند که وطن بسازند.

 

خُم زرگر

خُم زرگرمحل است،درکوهستان ،زمانی دهقانی درزمین میخواست که  کشت نماید.زمین ((وتر))آماده به قلبه را به همرای جوره گاو درزیر یوغ((جپ وراست))قلبه نماید.ناگهان گاوی که درجناح راست یوغ بسته بود.درحین قلبه کردن خواب کرد ودیگرنرفت که قلبه کند.دهقان اعصابش خراب شد.گاورا اززیریوغ رها کرد دربالای کوه بچه برد.اطراف واکناف کوه بچه را برایش نشان داد ببین سیال وشریکت را نه قریه آبد ماندید،نه فابریکه آباد ماندید.همه را دردادید وتخریب.توازهمان جنس هستی من فردا صبح وقت تورا نزد قصاب میبرم تاکه همرای تومحاسبه نماید.     

اگرآب توانست

اگرآب توانست درجریان متداوم بی وقفه سنگهای ناتراش ونا خراش را صیقل بدهد.

من هم میخواهم دراثرتداوم جریان انتقاد خواهشات وطرح نظریات این سیاست مداران بی حرکت را چون سنگ افتیده به جارا نا تراش ونا خراش را صیقل دهم ودرحرکت بیاورم.  

تکیه گاه ما

تکیه گاه ما،بینش ما،دانش ما،شعور(عقل ما) خردما،فهم ما،احساس ما درک ما،جسارت ما،صداقت ما،ایمان ما،وجدان ما.

چیزی که به آن نیازداریم((آزادی))ما،ناموس ما شرف ما است که مارا به صفت انسان باشعورمعرفی مینماید.

سنگ لشم

سنگ لشم رادرکوه دشت ودامن صحرایافته نمیتوانی.بلکه یافته میتوانی،درکجا؟درمسیری که((آب دریا))درجریان بود.

آب دریا این ارزش راازکجادریافته است.که بتواندسنگ رابااین سختی وکلفتی سیقل وزیبابسازد.

بلی تذکردادیم که سنگ لشم تنها دردریا پیدا میشود.آب دریا جریان متداومی است که ازاتحاد قطرات باران درتکاپووهمسویی  وهمگرایی همدیگر بوجود می آیند.لحظه ثانیه،روزها ماه ها وسالها هرموج وجبهه ای که ازبالای سنگ عبورمینماید.عین تآ ثیررا به جا می گذارد.تاثیردوام دار،قسمتهای ناخراش ونا تراش رامثل((توضح خردمندان،فیلسوفان درگوش توده ها))لشم وثیقل شده بارمی آورد.

بلی!میگویند که گپ ازگپ پیدا میشود.آب گفت که سرشتم ازترکیب دوعنصراست که به من خصلت آب را داده است.

چون ((هایدروجن))عنصرکشنده و((اوکسیجن))عنصرحیات  بخشنده،ازترکیب همدیگر آب گشتیم وسیال،میسیلم ومیسیلم ومیسیلم.بعد ازانکه میروم((جای سیلانم))سبزاست وخرم.

بازهم گپ ازگپ

انسانها را میگویند که موجودباشعور((متعقل)) عمده سیاست گذاران. سیاست گزاران فعلی برخاسته ازشرایط جنگ تحمیلی وفرسایشی میخواهندکه کشوررا،ازافتراقات،مزخرفات نجات دهندتاکه درقالب گفتمان((انسان))این موجود خلیفۀ روی زمین با هم درتفاهم انسانی برسند.مسیرتکاملی آب رامیخواهند که دنبال نمایند.آب دوعنصردارای بارهای متضاد((هایدروجن +اوکسیجن=آب))مراجعه شود به گوکل به تصویر فورمول بندی((هایدروجن +اوکسیجن=آب))خودرا آشنابسازید.

نتیجۀ گپ

وطن چون بحراست آب درمیان بحر،جهان زنده جان های بحری درحال شنا.

مانیازبه وطن((بحری))داریم،چپ وراست دوعنصربا بارمنفی آب را بسازیم ومیسازیم((توده های مردم))زنده وفعال .

مسیرتکاملی آب:تولدآب از((اوکسیجن))+((هایدروجن))=آب بوجودآورندۀ جهان ((مادی ومعنوی))متحول ومتغیراست.معنویت اش مربوط به انسان که موجو متفکروافزارسازاست.فهمیدن ودرک کردن آب ترکیب وسرشت آب ازدوعنصردارای بارمنفی به دانشمندان وخبرگان این مطلب را زنده میسازد که بایدبگویند ایکاش ازکورۀ جریان دوام دار زندگی آنچنان،آموزش وتجارب تلخ زندگی((تجارب علمی ومهارت های مسلکی)) را سیقل شده شفاف باخود میداشتیم که نداشتیم باید سنگی را اززمین برنمی داشتیم.کنون وقت آن است که مصالحه را((طرف های کشنده وطرفهای حیات دهنده))چپ وراست شکل وسازمان بدهندورسالت مندان در تسریع بخشیدن عملیۀ صلح،باید دلیلی براین نباشد که دیروزکه چه کرده بود.امروزکیها چه کارهای را انجام داده اند ومیدهند.فقط براین باشد که برای فردا چه کاری درترکیب مخلوط ومرکب  باهم انجام داده میتوانیم.  

 

 

 


بالا
 
بازگشت