بصیرهمت

به یاد راد مرد بزرگ (فیدل کاسترو)

بصیر همت

دسیمبر 2016

از روز نامه گاردین (26 نوامبر 2016)

چگونه امریکا در ترور فیدل کاسترو ناکام ماند

کاسترو،مردی که در طی حدود نیم قرن حاکمیتش نامش بر هیچ مجسمه ای، جاده ای و یا میدانی گذاشته نشد و چهره اش روی هیچ سکه ای ضرب نشد. وی از چنین نمایش های خود خواهانه بیگانه بود. مردی که هرگز سخنرانی اش را کسی برایش ننوشت و بگفته خودش در مواردی که از دیگران خواسته تا متنی را برایش بنویسند مگر وی مجبور شده تا همه متن را دوباره بازنویسی نماید زیرا بگفته خودش این متن ها "فاجعه بار " بودند . از زبان خودش به این چند جمله ژرف توجه کنید :

1 – اجازه ندادم تا هیچ جاده ، مکتب و یا بیمارستانی به نام من نام گذاری شود.

2 – در آمد سالانه ام با همه اموالم هر سال  اعلام میگردد.

3 – بخشی از حقوقم را به دولت و مراکز خیریه میبخشم.

4 – در هیچ کتاب اموزشی نباید از من نوشته شود و یا تصویری از من به چاپ برسد.

5- حکم اعدام بهترین رفیق دوران مبارزه را که وزیر هم بود اما در محکمه بعلت فساد مالی محکوم شده بود، تایید کردم و برایش گریستم زیرا وقتی که یک مبارز و یک انقلابی به فساد دست میزند باید فاتحه انقلاب و کشور را خواند .

از روزنامه گاردین :

ازپلان  انفجار سگرت برگی تا دانه های زهری که در کریم جلدی خانمی مخلوط شده بود ، سی ای ای یکجا با گروپ های فراری که  بعد از انقلاب کیوبا در امریکاپناهنده شدند ، تقریبا 50 سال تمام راه های مختلف و توطیه های گوناگونی را براه انداخت تا فیدل کاسترو را نابود سازد. مگر هیچیک از این پلانها به نتیجه نرسید.

یکتن از افراد امنیتی نزدیک به کاسترو چنین ارزیابی می نماید که مجموعا  634 بار سوئ قصد، برخی از انها خیلی مضحک، برخی هم پلان های جدی مرگ اور، از جانب سی ای ای در تبانی گروپ های فراری در امریکا بخاطر ترور و نابودی کاسترو انجام شد .

جادارد تا طور نمونه از  برخی از انها بصورت موجز نام برد:

در زمانیکه که کاسترو علاقمندی زیادی به اب بازی داشت ،سی ای ای یک پلان زیرکانه را روی دست گرفت .بر اساس اسنادی که در زمان اداره کلنتن به نشر رسید سی ای ای تعدادی زیادی از حلزون ها ، صدف ها  و جانوران نرم تن ، را تربیه نمود .منظور از تربیه این نرم تنان بحری جابجا نمودن مواد منفجره مرگبار در پوست این نرمتنان بود که انها راباید  با رنگ های روشن و زنده رنگ امیزی می نمودند و در زیر اب، محل اب بازی کاسترو ، رهامیگردیدند تا مورد توجه کاسترو قرار گیرد و با نزدیکی با انها مواد منفجره انفجار نماید. مگر این پلان نتوانست موفق بدر اید.طرح دیگری ساختن یک واسکت خاص  اب بازی الوده با مواد عفونی و زهری بودتا با پوشیدن ان ،کاستروبه مرض جلدی مزمنی دچار گردد.

 پلان دقیق دیگر طوری بود که یکتن از معشوقه های قبلی کاسترو استخدام شد و  از جانب سی ای ای تابلیت های زهری داده شد و این خانم تابلیت ها را در میان قطی شیشه ای کریم جلدی خویش پنهان نمود  و خانم حین ملا قات با کاسترو  ارزیابی نمود  که چانس موفقیتش که این کریم را در هنگام خواب در دهان کاسترو فروبرد خیلی ها محدود است .بنا بر گفته این  خانم کاسترو نیز از حالت خانم در شک افتاد  و بسیار دلیرانه از خانم خواست تا با تفنگچه خود کاسترو این وظیفه را انجام دهد مگر خانم به کاسترو گفت که "فیدل من نمیتوانم این کا را انجام دهم."

زمانیکه کاسترو بخارج سفر مینمود سی ای ای با استخدام کیوبایی های فراری مقیم امریکا به عملیات های جدی جهت ترور کاسترو دست میزد. اخیرا در سال 2000 ،زمانیکه کاسترو به پانامه رفت، سی ای ای با کمک کیوبایی های استخدام شده در حدود 90 کیلو گرام مواد منفجره را در محل مخصوص که کاسترو قرار بود سخنرانی نماید  ماهرانه جابجا نمود، مگر قبل از اینکه کاسترو در محل حاضر گردد مسیولین خاص امنیتی کاسترو ان محل را دوباره بررسی نمودند و توطیه را خنثی ساختند. در این توطیه چهار تن بشمول لویس پوسادا یکتن ا ز ویترانهای کیوبایی مقیم امریکا دستگیر  و زندانی شدند. مگر بعد از مدتی انها از زندان رها گردیدند .همین اکنون پوسادا که متقاعد است در ایالت فلوریدا زنده گی می نماید .وی بعدا به توطیه دیگری که خودش انکار می نماید نیز متهم گردید و ان اتهام دست داشتن در توطیه  سقوط هوا پیمای کیوبا یی در 1976 بود که منجر به مرگ 78 تن گردید.

در پلان معروف به مانگوس،سی ای ای میخواست   در سگرت مورد علاقه کاسترو مواد انفجاری را  جا بجا  نموده  و برای کاسترو حین دیدارش از نیویارک داده شود  که ناکام ماند . ایدیای دیگر این بود که باید سگرت مورد نظر با مواد زهری الوده میگردید و برای کاسترو داده میشد که این پلان نیز خنثی شد و بلاخره کاسترو در 1985 سگرت را ترک نمود.

فابین اسکلنت که مسیول سرویس اطلاعاتی کیوبا در زمان اوج طرح و اجرای پلانهای سی ای ای بر علیه کاسترو بود و در 1996 متقاعد گردید ،در کتابش که "634 راه در مورد ترور کاسترو"نام دارد و با الهام از این کتاب فلمی در 2007 در یکی از چینل های تلویزیون بریتانیا ،چینل 4، به نشر رسید همه پلانهای ترور کاسترو را مشخص ساخته و به نشر سپرده است .

طرح پلانهای قتل کاسترو در شکل مدرن کنونی ان به طرح پلانها و تلاش های متداوم سی ای ای و قصر سفید جهت دریافت و قتل بن لادن مشابه است.

پلان قتل کاسترو در زمان ریاست جمهوری ایزنهاور اغاز گردید و تا زمان جان اف کنیدی و  لیندن جانسن ادامه یافت.و تقریبا بیش از 184 بار در زمان ریچارد نکسن طرح ریزی گردید.

کاسترو بعد از انقلاب کیوبا به ایالات متحده سفر نمود تا با ایزنهاور ،رییس جمهوری انوقت امریکا ،دیدن نماید، مگر ایزنهاور از ملاقات با کاسترو خود داری نمود.ایزنهاور در ماه مارچ 1960 تصمیم گرفت تا رژیم کاسترو را سقوط دهد .در اکتوبر 1959 هواپیمای نظامی امریکا بالای کیوبا بم ریخت که در اثراین بمباری 2 تن کشته و 45 تن زخمی گردید.

توطیه قتل کاسترو بمجرد پیروزی انقلاب کیوبا  در 1959 از جانب سی ای ای اغاز گردید.  در 1961 فراریان کیوبایی  با کمک مستقیم نظامی و پولی سی ای ای بر  خلیج خوک ها در کیوبا حمله نمودند تا رژیم کاسترو را سقوط دهند و پلان قتل کاسترو برادرش راول و چگوارا را طرح ریزی نمودند.

 تعداد زیادی از پلانهای قتل کاسترو بدون اگاهی اداره قصر سفید طرح ریزی و به اجرا در میامد. سی ای ای در اجرای این پلانها عموما از افراد فراری که در زمان سقوط باتیستا از کیوبا به امریکا فرار نموده بودند استفاده مینمود.

علاقمندان سرویس های استخباراتی و امنیتی امریکا بر قتل کاسترو چنان جدی بودند که گاه گاهی چنین فکر میشد که قتل وی از حفاظت جان و امنیت مسیولان ارشد دولتی امریکا برتری داشت.

در انروز های که رییس جمهور فقید امریکا ،کنیدی،در 1963 ترور شد یک اجنت سی ای ای که برایش یک پیچکاری زهر دار ،عینا  مشابه  قلم خودکار ، در پاریس داده شده بود، جهت قتل کاسترو اعزام گردیده بود.

عملیات قتل کاسترو از جانب سی ای ای همچنان ادامه داشت عملیات دیگر ریختن زهر در چای و یا قهوه کاسترو بود .توطیه دیگری تهیه نوشیدنی سرد ترکیب شده از شیر و چاکلیت که باباکتریای زهری الوده شده بود و برای کاسترو در هوتلی در هوانا باید داده میشد که نتوانست موفق بدر اید.

اقدام مضحک دیگری این بود که بر اساس گفته  یکتن از کارمندان سابق سی ای ای  "ایده ای فوقالعاده ای بود، اگر میتوانیستیم پودری مخصوص تهیه شده ای را بر ای اوبرسانیم و کاسترو این پودر را به ریشش بمالد و ریشش کاملا بریزد و در میان مردم مسخره گردد. همین نشان میدهد که ما تا چه حد مجبور و ناتوان  بودیم".

از تلاش ها ی دیگری که توسط مسیولان امنیتی کاسترو کشف و خنثی گردید گرفتاری تیر اندازماهری که در کمین بود تا بر  کاسترو در دانشگاه هوانا فیر نماید. همچنان خنثی سازی مواد منفجره ای که باید در زمان بیزبال بر علیه کاسترو بکار برده میشد .

با تلاش های مکرر چند دهه و خنثی سازی توطیه ها بلاخره قصر سفید به محاصره شدید اقتصادی کیوبا اغاز نمود تا این کشور را به بحران شدید اقتصادی بکشاند.

در هر حال محافظین و تیم امنیتی کاسترو در هر مورد توجه داشتند .مسیولین امنیتی تحفه های را که از خارج برای کاسترو فرستاده میشد و یا ملاقات کننده گان برای کاسترو تحفه میدادند و یا زمانیکه کاسترو به اطراف کیوبا سفر مینمود تحت مراقبت شدید امنیتی قرارمیدادند. یکبار زمانیکه از وی پرسیده شد که ایا وی لباس ضد مرمی میپوشد، کاسترو در جواب چنین گفت "من مورال ضد مرمی دارم" .پایان

 

 


بالا
 
بازگشت