سنجر غفاری
شکست استراتیژی ناکام
سیاست به دست کسانی خطاست .
که ازدست شان دست ها برخداست.
بدون شک بحران خونین موجوده درکشورما به یک معمای گنگ و پیچیده برمردم ما بوسیله ای امریکا و متحدین بنیادگرا،تروریست آفرین اش ، سعودی و پاکستان ،طراحی و تحمیل گردیده است، واکنون مشاهده مینمایم که پس ازگذشت۱۵ سال حضورنظامی وبل قوه امریکا، درکشور ماومنطقه این واقعیت آفتابی گردید، که ظهور طالبان و اعمال خونین آن باعث تشکیل سازمان تروریستیالقاعده و داعش گردیده، جنگ به اصطلاح با تروریزم بین المللی یک معمای کاذب و بازی استراتیژیک علیه اهداف ثابت امریکا در افغانستان ، منطقه و جهان است که بدین گونه شکل گرفته و دنبال می گردد. آنچه به تصمیم واراده راسخ مردم افغانستان تعلق دارد،نیزدر گرو این بازی خونین بوسیله رهبران کنونی حکومت مغلق ملی ،درگرو اهداف غیرقرارگرفته ، قانون اساسی کشورپایمال اهداف غیر گردیده، این همه اختیارات وامتیازات ملی خانواده بزرگ مردم افغانستان در موجودیت نظام مغلق ملی زیر سوال قرار گرفته است. ماده پنجم قانون اساسی کشور حکم مینماید: تطبيق احکام اين قانون اساسي و ساير قوانين ، دفاع از استقلال، حاکميت ملي و تماميت ارضي ، تامين امنيت و قابليت دفاعي کشور از وظايف اساسي دولت مي باشد . اما دیده شد که چنین نگردید، بر عکس اداره کشور مبدل گردید به انارشیزم یا« فقدان رهبری و حکومت ،عدم موجودیت مدیریت وخودارادیت ملی »استقرار نظام الگارشی در سیستم موجوده به قدرت خویش استحکام می بخشد. بر اساس ماده ششم قانون اساسی کشور دولت به ايجاد يک جامعه مرفه و مترقي بر اساس عدالت اجتماعي ، حفظ کرامت انساني ، حمايت حقوق بشر، تحقق دموکراسي ، تامين وحدت ملي ، برابرى بين ھمه اقوام و قبايل و انکشاف متوازن در ھمه مناطق کشور مکلف مي باشد، اما بر خلاف احکام قانون اساسی کشور و سوگند اش ، جناب رئیس جمهور عاجز بوده ، و برخلاف ماده ۵۰ قانون اساسی به غلط رفته اند، ماده ۵۰ حکم مینماید که: دولت مکلف است ،به منظور ايجاد اداره سالم و تحقق اصلاحات در سيستم اداری کشورتدابیر لازم اتخاذ نماید ،اداره اجراات خویش رابا بیطرفی کامل و مطابق به احکام قانون عملی می سازد، اتباع افغانستان حق دسترسي به اطلاعات از ادارات دولتي را در حدوداحکام قانون دارا می باشد. اين حق جز صدمه به حقوق ديگران و امنيت عامه حدودى ندارد.
اتباع افغانستان بر اساس اهلیت ،وبدون هیچ گونه تبعیض، وبه موجب احکام قانون به خدمت دولت پذیرفته می شوند.اکنون به صراحت کامل مشاهده می گردد که رهبران حاکمیت موجوده ناقض احکام مندرج قانون اساسی کشور بوده برخلاف موادات فوق الذکر و ماده ۵۸ قانون اساسی کشور که صراحیت دارد بنیاد سالم اداره و نظام کشوری را ایجاد ، تحکیم و گسترش نداده اند ، در ماده ۵۸ سریعآ حکم مینماید که ، هیچ شخص نمی تواند با سوء استفاده از حقوق و آزادیهای مندرج این قانون اساسی ، برضد استقلال ، تمامیت ارضی ، حاکمیت ملی ، ووحدت ملی عمل کند عمل کند . اما امروز بحران برخواسته برسرنوشت ملی با موجودیت مداخلات اشکار سازمان اطلاعات پاکستان ، گسترش حملات منظم طالبان مسلح ، این اجیران اهداف غیر، در موجودیت به اصطلاح حمایت قاطع نیروهای خارجی تحت امر نظامیان واداره استخبارات امریکا ،رهبری حکومت تحت حمایت امریکادرسرنوشت ملی ما به یگانه عامل تحمیل شکنجه و مصیبت ملی مبدل گردیده اصالت و مکلفیت شان رابکلی فراموش شده یافته اند و به دستور اهداف غیر ساکت و تسلیم پذیر هستند. فرمان می گیرند، هدایت میشوند و کلید سعادت ملی رابه خوشبختی اجانب قیدنموده اند. اخیرآ مشاهده گردید که تنش ها میان ریاست جمهوری و ریاست اجرائیه ،اثرات منفی بالای اجراات و مکلفیت های نظام را قوت بخشید ، جنگها شدت گرفت و مدیریت جنگ ضعیف تر و ناتوان شد، دشمن توانست تا هزاران تن از فرزندان مردم افغانستان رادر قوای مسلح غافلگیر نمایند و ایشان رابه کام مرگ و ساحات تحت اختیار شان رابه شکلی از اشکال به نفوذ خویش در بیاورند ، مردمان محلات متذکره را قتل عام نمودند ، و سیل آوارگان و مصیبت دیده گان رابه دریای اندوه و مشکلات ملی سرازیر نمایند که عامل این همه نابسامانی ها ، همین شکل گیری نا متجانس نظام مغلق دولتی خلاف احکام قانون اساسی کشور ، واراده ملی مردم افغانستان میباشد که امریکا مسول آن است. تشکیل نظام به اصطلاح وحدت ملی که نسخه ای مشترک اتحاد استخباراتی و استراتیژیکی امریکا، سعودی و پاکستان در افغانستان و منطقه میباشد ، اکنون به شکست قاطع روبرو گردیده ، قرار است تا زمان ختم دوره ریاست جمهوری اوباما، نهایی شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری پیش رو در ایالات متحده امریکا به شکلی از اشکال ، جنگ و نابسامانی در افغانستان به وسیله رهبران سعودی و پاکستان بدین گونه که حال مشاهده می نمایم و به این مصیبت روبرو هستیم مدیریت گرددو ادامه یابد. اما خطرسقوط نظام بوسیله اهداف ننگین و ستون پنجم در دستگاه نظام دولتی کشور که در حمایت و مواظبت ای.اس.ای مستقر در ارگ ریاست جمهوری است،نیر دور از تصور ندانیم. ، چونکه در چهار اطراف رئیس جمهور کشور بشکلی از اشکال حلقه زده اند و نظارت دارند ، کشیدگی های کنونی میان معاونیت اول ریاست جمهوری و بخش های دفاعی در نظام که بر خواسته از مقاومت دلیر مردان کشور،در جنگهای خونین ای که ای.اس.ای در تمامی ولایات نا امن کشور چون هلمند ، ارزگان ، کندهار، غزنی ، وردک ، ننگرهار ، خوست و پکتیا، کنر هار، بدخشان و کندز، فاریاب و بغلان راه اندازی گردیده بود، ای.اس.ای تصور داشت تا با حملات حمایتی و تسلحاتی اش هم زمان چندین ولایت استراتیژی رابه دست خویش داشته باشد ، که با مقاومت فرزندان افغان شکست دور از محاسبه خویش را دیدند و رسوا شدند.اکنون تلاش نمودند تا سنگرداران ملی وفرزندان مردم افغانستان رابه جان هم بیندازند تا اینکه زمان رادر اختیارداشته وبرای شان آش دلخواه تهیه بدارند . اخیرآ بنا بردعوت مقامات سعودی رئیس اجرائیه به مهمانی شیخ ها حضور یافتند و بازی شکل دیگری به خویش گرفت. اما این چگونه بازی خواهد بود تا استخبارات امریکا، سعودی ، پاکستان ، بتوانند نفوذ ونقش استخبارات روسیه ، چین ، هند و رایران رادر منطقه نادیده گرفته ، خموشی استخبارات انگلیس رامرگ همگانی و تسخیر هندوکش به فرمان خویش محاسبه نمایند.؟؟؟؟ افغانستان ومردمش گرگ زاده نیست ، عرب کشته ، انگلیس گریختانده ، و روس شکننده ، پاکستان تسخیر کننده و بلاخره به ایران محاسبه کننده هستند و در همه نقاط کشورشان در مبارزه با غیر واهداف کاذب چهل سال است که مبارزه میکنندو شکست نخورده اند و همیشه شکسته وگردن های کلفت راشکسته اند ، امپراطوران رابه اضمحلال حتمی روبرکرده اند ، چنگیز، مغل، ناپلیون نیز خواب راحت در این سرزمین رابرای ابد باخود به ابدیت برند، همه اشتراک کننده گان این بازی بیاد داشته باشند که درهمه سنگرهای مبارزه و مقاومت ملی مردم افغانستان علیه متجاوزین و اجیران ای.اس.ای وهمکارانش،روح جاویدان دلیر مردان آزاده کشور،چون غازی امان الله ،شهید سردار محمد داودخان ، شهید داکتر نجیب الله ، شهید احمد شاه مسعود ، شهید استاد مزاری، شهید استاد ربانی و هزاران تن از فاتحان وغازیان قلبهای ملت و سنگردارانی شجاع ما که افغان و افغانستان واحد در تپش قلب شان بوده و اکنون فرزندان شان که در قوای مسلح کشور علیه شما در مردانگی و شجاعت می رزمند قرار دارد و اراده شان چنین است که سر میدهیم و سنگر نمیدهیم ، امروز در تمامآ نقاط کشور این مبارزان حیات دارند و در دفاع از کشورشان همه یکسان ایستادگی دارند و می نمایند.بنا براین ملت با استقبال از همه ای این جانبازیها در پهلوی فرزندان شان قرار دارند،از فریاد آزادی و عدالت خواهی نظامیان کشور، چون جنرال عبدالرشید دوستم دریافتند که زیر کاسه نیم کاسه های دیگری گذاشته شده و قرار است تا جنگ ملیتی، سمتی ، زبانی ومنطقوی یکباردیگربر مردم ما ، به خصوص میان مدافعان صدیق کشور شعله ورگردد، تا همانند دهه نود ، ای .اس.ای بتواند ، تااز توانمندی رزمی قوای مسلح کشور کاسته ، در دفاع از داعش و طالبان با حزینه ناچیز مالی و نظامی ، در استقرار اهداف و نظام دلخواهش برضد هند وسایر رقبای منطقوی، به اهدافش برسد ،این خواب است وجنون.
سنجر غفاری