سنجر غفاری

 

نفاق روشنفکران کشورعامل ادامه بحران

 تروریزم ،طالبان ،و داعش، زاده ای  نفاق روشنفکران کشور است !

 بدون شک موجودیت نفاق وشقاق ملی ،گسترش جنگ در خانه ای افغانها علل وانگیزه های متعددی به خود دارد ، همگان میدانند که عوامل داخلی وخارجی این بحران برخواسته از تحمیل ایدیالوژی های وارداتی اهداف بیگانه درکشوربا ریشه گیری هسته دیوبندی بوسیله استخبارات انگلیس با استفاده از احساسات پاک ملی ومذهبی مردم ما باعث گردید تا،حلقه ای سیاه  اسارت برسرنوشت آزاد اندیشی وحرکت بسوی رنسانس در کشورمابرای همیشه نا ممکن گردد. هرحرکت و جنبش ایکه برای نجات همگانی برعلیه این سیاهی و خرافات فریبنده مذهبی قدعلم  نمود ، با بیرحمانه ترین شکل آن بدنام و بلاخره سرکوب گردیده است ، تاریخ گواه آنست که سرکوب نهضت های روشنگری در کشور ما بوسیله  اعمال استخباراتی  انگلیس ، توسط فرومایه ترین افراد الی امروزصورت گرفته و می گیرد.  اجیران استخبارات بیگانه تلاش نخست شان ایجاد تفرقه میان روحانیون مترقی ، و بعدآ جلوگیری از ایجاد باور و اعتماد میان روشنفکران وروحانیون را پیشه گرفتند و به فرض عبادت شان مبدل دانستند ، بعدآ مشاهده نمودیم که به ادامه ای این اکاذیب و تفرقه افکنی شان کلمه مقدس جهاد را گذاشتند و دریای خون ، قبرستان فرزندان ملت ، لشکر یتیمان و سیل بیوه زنان ، حاصل این جهاد، وظهور  طالبان ، القاعده و داعش تحت حمایت و هدایت دشمنان اسلامیت و انسانیت که آدرس و مکان شان از نخستین قبله مسلمانان رنگ و رونق گرفته است ارمغان بیش نیست و نخواهد بود . به یقین باید گفت که ضعف روشنفکران و نفاق و عدم موجودیت باورهای علمی و عقیدتی میان روحانیون مترقی باعث گردید تا ظهور طالبان دین ، وطوفان خونین در سرزمین های اسلامی و اعراب  تحت عنوان دولت اسلامی ، با تجهیزات نوین ساخت ، به اصطلاح اسلام ستیزان و دین فروشان « کفر و الحاد»  برای سر بریدن مردان مسلمان ، و کنیز نمودن زنان شان ، قتل عام اطفال و فرزندان مردم ما و سرزمین های اسلامی عربی قد علم نمودند ،هزازان مسلمان و هست کرده خداوندگاررا بنام کفرسر بریدند، بلاخره مشاهده گردید که بزرگترین زرادخانه های قدرتمند جهانی برای سرکوب این ایولای  پیداشده که معلوم نیست از آسمان افتیده اند ویا از قهرزمین راه اندازی گردیده است . کجا است  روحانیون و مجاهدین  ای که جهاد علیه کفر و الحاد را فرض مسلمانی شان می پنداشتند ؟             وجان مطلب این است تا بدانیم که بنیاد تشدید و ایجاد نفاق میان روحانیون و روشنفکران درکشورهای عقب گذاشته شده ای چون افغانستان که اکنون به پایگاه تروریزم و بنیاد گرائی مذهبی بعد ازپاکستان درمنطقه مبدل گردیده و سالیان متمادی است که ملیونها انسان در این سرزمین ، از عرب تا عجم ، از مسلمان گرفته الی پیروان همه ادیان سماوی در این نفاق و خونریزی میان کتله روحانی و روشنفکربه کام مرگ و نیستی کشانیده شده است ، کشور افغانها قبرستان انسانهای مختلف چون مسلمان ، عرب وعجم ، وسایر بشریت و معتقدین ادیان مختلف مبدل گردیده ، روشنفکر و هم روحانی مترقی این سرزمین محروم از همه اساسات عقیدتی و انسانی شان ، اسیر اهداف غیر بوسیله دشمنان انسانیت ، مذهب و اسلامیت قرار دارند ، تروریزم طالبی و داعش سرحد و مرز، عقیده ومذهب نمی شناسد ، انتحار میکنند،سرمیزنند و کشتار وخونریزی دارند ، زنان را کنیزو اطفال ومردان شان راسر میزنند و بنام دولت اسلامی ریشه گرفته اند ، طالبان که خود را لشکر جهاد اسلامی میدانند ، مجاهدین که به خویش لقب مبارزان راه خدا و شریعت غرای محمدی می پنداشتند، نیز از ضرب شمشیر داعش و اعمال شان در امان نیستند ، نمیدانیم که دوست داران و راهنمایان  دنیای وحدت و ثقافت اسلامی در کجا و درچه مکانی موثریت اش را در ادامه و انجام این اعمال ضد بشری و انسانی لازمی می پندارد.؟ همین قدر میدانم که خداوند« ج » حق و یکتا است ، حضرت محمد مصطفی ٌ« ص» آخرین فرستاده و پیغمبر خداوند در روی زمین است ، بربنیاد چهار کتاب آسمانی و ادیان سماوی خلقت بشر و انسان را بیان حق دانسته ، احکام الهی ، بعداز نذول قرآن عظیم الشان برای مسلمانان فرض گردانیده شده است البته آنچه امروز برمسلمانان تحت نام و عنوان دفاع از اسلام واحکام الهی صورت می گیرد و بنام جهاد مصیبت بر انسان و عالم بشریت سایه سیاه افگنده است ، پذیرش  چنین شیوه های دور از کرامت انسانی را مسلمانان اصیل عالم بشریت پسند ندارند و  معتقدد به چنین اعمالی به نام جهاد هرگزنبودند و نیستند ،بنآ اسلام دین معتقدان راه سعادت انسانی است ، روشنگری و اتحادعلمی وفناوری میان انسانهای دانشمند وروحانیت مبانی اساسی اسلام واسلامیت را تشکیل داده و استوار براین واقعیت است که نفاق و شقاق مصیبت باربوده ، اکنون به صراحت مشاهده می نمایم که در اکثریت کشور های اسلامی منجمله در افغانستان بقای جنگ ، توانمندی تروریزم و بنیاد گرائی ، خونریزی و نبود حاکمیت قانون شریعت وانسانیت ، پایمال بودن کرامت و فضیلت مومنین و روحانیون مترقی که بوسیله تروریستان به اشکال مختلف به شهادت می رسند،هزاران روشنفکر در نفاق و شقاق علیه همدیگر به شکلی از اشکال وسیله ای اهداف بیگانه قرارگرفته اند ،  نفاق و ناباوریهای شان یگانه انگیزه ایجاد نفاق سمتی ، لسانی ومنطقوی بوده ،این امراض باعث تشدید مصیبت های ملی در کشور ما به عامل ادامه جنگ و توانمند شدن تروریزم و بنیاد گرائی در خانه ما  وحاکم برسرنوشت ملی مردم میباشد، یقینآ که ملت نمی توانند تا ابد با این مصیبت ها زیست ،و قربانی داد، نباید روشنفکران با ادامه ای نفاق شان زمینه سازاین باشند،  تا فرهنگ ملی و اسلامی ما برای همیشه اسیر بیگانه ها به عنوان جنگ با تروریزم ، مبارزه با داعش قرار داشته باشد ،         مردم  ادامه ای تضاد میان روحانیون و روشنفکران کشوررا یگانه عامل سیه روزی شان تشخیص دارند ، مبدل شدن خانه همگانی ملت به قبرستان  فرزندان شان ، موجودیت ملیونها یتیم و بیوه زن، محلول ومعیوب ، کشور فاقد تمامآ ارزش های مادی و معنوی ، پایمال شدن تمامآحقوق انسانی  مردم باعث آن گردیده است  تا«  افغانستان » در منطقه  به قبرستان ملت ،واجیران سازمانهای تروریستی تحت هدایت و حمایت قدرتهای منطقه و بین المللی مبدل شده ،  ادامه تضاد و نفاق میان کتله بزرگ روشنفکران کشور باهم ، و میان روحانیون کشور  رادور از تحمل و پذیرش  می پندارند ، مردم افغانستان  این انگیزه را باعث خونریزی و ناباوریهای کنونی در خانه همگانی دانسته  ، ضرورت زمان این است تا روی این موضوع اساسی باید همگان کنار بیایند، الترناتیف دیگری جهت پایان دادن به استراتیژی بیگانگان در کشور ما به جذ اتحاد بلاقید و شرط روشنفکران  جهت نجات کشور و خاتمه بخشیدن به تراژیدی موجوده  وجود ندارد. ختم ناباوریها فقط در ایجاد وتحکیم وحدت همگانی وروشنگری ،  روشنفکران وروحانیون مترقی قابل باور ویقینی است. 

 سنجر غفاری                                                           

 

  


بالا
 
بازگشت