شریف بها

 

ضعف مدیریت در نهاد های امنیتی یا قدرت نمایی طالبان

مورخ1395.7.17

جهانیان یکبار دیگر در کنفرانس بروکسل بر تعهد شان مهر تائید گذاشتند که خوشبختانه بیش از پانزده ملیارد دالر کمک را با افغانستان متعهد شدند . اما همزمان با برگزاری کنفرانس بروکسل ،طالبان مسلح بار دیگر در  چندین نقطه افغانستان به حملات خود  تشدید بخشیدند . این درحالیست که در هفته‌های گذشته طالبان در ولایت‌های کندز، بغلان و تخار در شمال و ولایت هلمند در جنوب و پکتیا در جنوب شرق و ولایات شرقی به دستاورد های نایل آمده  و  حملات شان را دراین ولایات شدت خواهند داد، زیرا تشدید جنگ  در چندین نقطه باعث شده که کندز با تهدید سقوط ، فراه با درگیری شدید  مواجه بوده ونیز دو ولسوالی در ولایت هلمند سقوط و تهدیدات در سایر ولایات نیز بیشتر گردد .

علاوه بر این یکی از اهداف مخالفان مسلح ، تحت شعاع قرار دادن کنفرانس بروکسل بوده که در چنین مقطع حساس دست به چنین حملات گسترده زنده اند تا باشد برنامه های حکومت وحدت ملی در کنفرانس بروکسل زیر سوال برده شود. بناء با درنظرداشت مسایل فوق اکنون سوال اینجاست که با وجود توانمندی نیروهای امنیتی و مجهز ودن با  اسلحه، مهمات و وسایط پیشرفته ، طالبان چگونه میتوانند  مناطق را به تصرف خود در آورند ؟ ایا  این همه استوار بر معاملات طرفین است و یا عدم تعهد وضعف مدیریت سردمداران نهاد های امنیتی  در قبال مردم و وطن ؟! زیرا تنها در کندز هزاران خانواده بیجا شده ونیاز به کمک دارند که متاسفانه تاهنوز هیچ نوع دلجویی با ایشان صورت نگرفته  است.  بناء با دست به دست شدن ولایت کندز و تشدید حملات مخالفان در سایر نقاط کشور نگرانی ها را بیشتر ساخته است که در نهایت ولسی جرگه افغانستان عبدالله حبیبی وزیر دفاع، تاج‌محمد جاهد وزیر داخله/کشور و معصوم استانکزی رئیس اداره امنیت ملی برای ارائه توضیح در مورد این حملات و همچنین افزایش فعالیت‌های طالبان در شمال و جنوب کشور فراخوانده شدند. این مقام‌ها "ضعف" خود در مدیریت مبارزه با گروه طالبان را پذیرفتند، اما تاکید کردند که در مورد "صداقت"شان در این مبارزه نباید تردید کرد.

البته تردید بر صداقت شان از دید مقامات مسلما نباید شک کرد زیرا به اصطلاح عام هیچ کسی نمیخواهد که دوغ اش ترش باشد مقامات همیشه اجراات خود را مثبت توجیه نموده اما توجه یی به پیامد اجراات شان ندارند که چگونه نتیجه یی را در پی داشته است . زیرا در این حالت به جنرال های کشور آسیب نمیرسد و چوب سوخت جنگ، همان جوانی که برای دفاع از کشور و بدست آوردن یک معاش بخور نمیر آستین برداشته است ، میباشد .

 از جانب دیگر سیاسی شدن نهاد های امنیتی و تقسیم آن میان رهبران حکومت وحدت ملی بر مورال نیروهای جنگی ( سربازان و افسران پائین رتبه )) اثرات منفی بجا مانده است. عوامل که مورال نیروهای جنگی را تحت شعاع قرار داده است ، بدون شک موجودیت فساد گسترده در رده بالایی نیروهای امنیتی  ، تلفات نیروهای امنیتی به سطح بلند، فرار جوانان از صفوف اردوی ملی ،نبود هماهنگی میان ادارات امنیتی، نفوذ عناصر بیگانه و همکار استخبارات خارجی در نهادهای امنیتی، ضعف و ناتوانی مدیریتی در میدان‌های جنگ ، موجودیت روابط خبیثه (تنظیمی و قومی) ،وجود نفوذ طالبان در صفوف نیروهای امنیتی و حکومت ، عدم تعهد گرداننده گان امور امنیتی به یک سیستم واحد امنیتی نظر به تقسیم قدرت سیاسی ، عدم تداوی مجروحان و پرداخت حقوق ماهوار مجروحین وشهدا به وقت وزمانش و غیره از جمله عواملی است که نیروهای جنگی را بی باور و متزلزل ساخته است.  

علاوه بر مسایل فوق، مهمترین عنصر دیگر ضعف مدیریتی در نهاد های امنیتی است که  به گروه طالبان جرائت بخشیده و آنان توانسته اند با استفاده از اوضاع ،در مقاطع حساس  مشکل ایجاد نموده وعملکرد حکومت وحدت ملی را در زمینه تامین امنیت شهروندانش زیر سوال ببرند . زیرا باور بر این است که تشدید حملات بخصوص در ولایت هلمند ،کندز و فراه رابطه مستقیم با کنفرانس بروکسل داشت تا عملکرد حکومت وحدت ملی را از دید امنیتی سوال بر انگیز سازند. از جانب دیگر تا زمانیکه در میان صفوف نیروهای امنیتی تعهد و انگیزه ایجاد نگردد و نیز خدمات موثر به نیروهای امنیتی وخانواده های ایشان فراهم نشود ،بعید خواهد بود در حفظ امنیت  امید به دستاورد داشت .

از جانبی دیگر مواردی که در فوق ذکر گردید نیز به توجه جدی سرقوماندانی اعلی نیاز دارد بدون شک پدیده فساد بنیاد را از هم میپاشد که ما اکنون مشاهده داریم ، متاسفانه مقامات نظامی ما علاوه بر اینکه از امکانات دولتی سوء استفاده مینمایند، آغشته به فساد نیز اند  وحقوق نیروهای که در خط مقدم جبهه مصروف درگیری اند حیف میل کرده و حقوق حقه آنان  را می دزدند و هر آنچه روی کاغذ به سربازان و افسران پائین رتبه حواله میگردد به درستی و سالم در اختیار آنان قرار نگرفته ونمیگیرد.

در عین حال وضعیت امنیتی افغانستان نسبت به گذشته شکننده و نیاز است که در رهبری نهاد های امنیتی اصلاحاتی وقعی به میان ایند وکسانی در رده های مهم گماشته شوند که علاوه بر پاکی صداقت وتعهد ، بتوانند نیروها را منسجم و عملیات را به گونه درست آن مدیرت نمایند. زیرا مواردی در اختیار رسانه ها قرار گرفته است که پوسته های امنیتی از سوی مسوولان آن به فروش میرسد که درحقیقت این خود خیانت به نظام محسوب شده اما تاهنوز کسی به میز محاکمه کشانده است .

پس تقاضای مردم افغانستان از رهبران حکومت وحدت ملی این است که مخالفت ها و برخورد های سلیقوی خود را کنار گذاشته، تلاش بخرچ دهند تابا استفاده از کمک های جامعه جهانی در تقویت  نظام  و حاکمیت قانون جد وجهد نماید . زیرا تلفات نیروهای امنیتی بیش از حد آن رسیده است و در صفوف نیروهای امنیتی عاری از برخورد های جناحی  ، اصلاحاتی حقیقی وبنیادی  را وارد سازند ، وزرا نااهل و ناکاره برکنار وبجای انان افرادی جابجا شوند که به نظام تعهد داشته باشند و نیز دست شان آلوده به فساد نباشند بگمارند تا مردم از دست مرموز طالبان رهایی یافته و زمینه را بسوی انکشاف وتعالی مساعد سازند.

 

     


بالا
 
بازگشت