دکتورعلی احمد کریمی
تحولات سیاسی واجتماعی روسیه درزمان پوتین
هفتمین دورانتخابات پارلمانی روسیه با اشتراک چهارده حزب سیاسی در94 هزاره حوزه انتخاباتی درقلمرو پهناور روسیه برگزارگردید همزمان با انتخابات پارلمانی یکصد و یازده میلون وششصدهزارجمعیت روسیه به پای صندوق های رای رفتند تا همزمان 9تن از روسای مناطق و39 شورای محلی را نیزانتخاب نمایند، این رویداد سیاسی، بزرگترین انتخابات درتاریخ روسیه نوین محسوب میگردد.حزب روسیه واحد که موسس آن ولادیمرپوتین است باپیروزی چشمگیرازسایررقبا مجددا برای پنج سال بردومای روسیه بدون موافقه سایر جناح ها به تصویب لوایح وازآن جمله تعدیل قانون اساسی کنترول مطلق را کمایی نمود. احزاب لبرال دموکرات ، کمونیست ها وروسیه عادل ازمخالفین قابل کنترول طبق پیشگویی های مقدماتی مجددا به پارلمان جدید راه یافتن اما اندکترین نقش درتصویب و رد لوایح نخواهند داشت ونقش نمایندگان حقوق بگیر را بازی خواهن نمود ،سایراحزاب چپگرا و راستگرا نتوانستد برای ورود به پارلمان ازمانع پنج فیصدی عبورنمایند. پوتین پیروزی حزب روسیه واحد راتبریک گفت،و« نتایج انتخابات راعلاقمندی مردم به ثبات دانست، مردم باوجود وضع دشوار و مشکلات بطوروسیع درانتخابات شرکت ورزیدند اگرچه حضورمردم مانند انتخابات گذشته گسترده نبود. او نتایج انتخابات را برگهای اعتماد مردم به حزب فاتح ودولت روسیه نامید وگذشته ازآن انتخابات را پاسخ مردم روسیه برعلیه فشارهای خاریجی وتلاشهای آنها که باعث بی نظمی درداخل گردد خواند.» مهم ترین برازندگی های انتخات پارلمانی روسیه را می توان شرکت وسیع احزاب سیاسی وانتصاب خانم ایلاپانفیلوفا به صفت رییس کمیسون انتخابات دانست، ایلا پانفیلوفا پیش ازاین رییس مدافع حقوق بشربود و به مردم وعده داد که نه خواهد گذاشت که جعل وتقلب مانند انتخابات قبلی سال 2011 که منجربه آشوب ودرگیری باپولیس گردید تکرارگردد. حضور مردم درانتخابات 48 درصد بود درحالیکه درانتخابات گذشته رقم 60 درصد راداشت درمجموع ده میلون نفردرانتخابات شرکت نه ورزیدند، آگاهان عدم گسترده حضورمردم را درانتخابات نارضایتی مردم به مشکلات اقتصادی واجتماعی تفسیرمی نمایند، نمایندگان فاتح حمایت وسیع مردم روسیه را ازحزب حاکم علاقمندی مردم به ثبات وصلح، مخالفت آنها برعلیه زورگویی ومداخله بیگانگان، نفرت عمیق آنها به دموکراسی وارداتی که تنها زورودیکته رابه رسمیت میشناسد واعتماد مردم به پوتین می دانند. میگویند درجهان معاصراقتصاد تحت الشعاع سیاست قراردارد، غرب بافشارهای سیاسی برعلیه پوتین وبا تحریم های اقتصادی موفق نگردید تامردم رابرعلیه دولت تحریک نماید بر خلاف این استراتژی امریکا وغرب نتجیه معکوس داد وباعث محبوبیت بیشتر پوتین درداخل وارتقای جایگاه روسیه درسطح بین المللی گردید. پوتین کیست؟ وچرا محبوبیت او بعد 17 سال زمامداری افزایش می یابد. می خواهم بطورمختصربه صفت خبرنگار که درسالهای 1991 تا2010 گزارشگر حوداث آن زمان بودم توجه خوانندگان رابه این واقعیت معطوف بگردانم. درسالهای 1990 روسیه نوین، بعداز فروپاشی شوروی دستخوش هرج ومرج وبی نظمی وبی امنیتی هولناک گردید.مردم بافرا رسیدن تاریکی ازترس بی امنیتی ازخانه های خود خارج نمی گردیدند، قتل وکشتارسرمایه داران، خبرنگاران، سیاستمداران ونمایندگان دومای روسیه به نوعی پدیده معمولی تبدیل گردیده بود.مردم از پولیس که محافظین امنیت ونظم اجتماعی هستند بیشتر ازاوباشان وچاقو کشان میترسیدند. درآن زمان پوتین افسرناشناس ک گ ب و معاون شهردارسان پترسبورگ بود. درسال 1997 به مسکو آمد وبه سمت معاون دفترریاست جمهوری روسیه انتصاب گردید.درسال 1999 به مقام نخست وزیری روسیه ارتقا یافت ودرهمان سال بوریس یلتسین بطورناگهانی درآستانه سال نومیلادی ازمقام ریاست جمهوری استعفا نمود وولادیمرپوتین کفیل مقام ریاست جمهوری گردید،رییس جمهوربازنشسته ازمردم روسیه عذرخواهی نمود وازپوتین خواهش کرد تاروسیه را نجات بدهد. درماه مارس سال 2000 میلادی پوتین درانتخابات ریاست جمهوری بااکثریت آراء پیروز گردید. پوتین درزمانی اداره قلمروپهناورروسیه را با140 قوم وملیت پذیرفت که کشوردستخوش هرج ومرج نگران کننده گردیده بود، موافقین ومخالفین فروپاشی روسیه را مانند شوروی پیشگویی می نمودند،.پوتین چون رهبرقاطع بدون تردید ودودلی وترس ازعواقب احتمالی اولترازهمه سرمایه دران نو به روزگاررسیده و سرکش را که غرق درتجمل پرستی وبلهوسی گردیده بودند و تنها درفکرفایده خالص بودند ودرسیاست نیزمداخله مینمودند رام وزندانی نمود واین اقدام پوتین باعث محبوبیت مردم به دولت گردید. پوتین به جنگ چچن که زخم عمیق دربدن روسیه بود خاتمه داد. شهرگروزنی که دراثرجنگ به شهرارواح تبدیل گردیده امروزاززیبا ترین شهرهای اروپا به شمارمی آید و مخالفین که طبل جدایی طلبی را می نواختند امروزخودرا جزء جداناپذیرروسیه میدانند.اقدام بعدی پوتین اصلاحات اقتصادی ومبارزه با جنایات اقتصادی بود. ذخیره بانک مرکزی روسیه دردوردوم ریاست جمهوری پوتین به 600 ملیارد دالررسید که جایگاه سوم رابعدازچین وجاپان بدست آورد، دردوره اول ودوم ریاست جمهوری پوتین بودجه دولت بدون کسرپیش ازسال نو تصویب می گردید. پوتین درگامهای بعدی امنیت خبری را دررسانه های گروهی تامین نمود و غروربرباد رفته روسها را به افتخارات ملی وتاریخی شان احیا نمود. پوتین استقلال خبری روسیه را ازدنباله روی به غرب آزاد گردانید وحتی انگلس ها اعتراف می نمایند که کرملین قهرمان جهان درصحنه سازی های سیاسی می باشد وصحنه سازان امریکایی نیز از موفقیت رسانه های گروهی روسیه درمدت کوتاه تعجب می نمایند. پوتین درجنگ خبری به جذب وجلب خبرنگاران روسی که درگذشته به شبکه های غرب خدمت میکردند پرداخت وبدین ترتیب سیاست خبری روسیه ازفازدفاعی وارد فازتهاجمی گردید. پوتین محور سیاست خارجی روسیه را همکاری های مساویانه، احترام متقابل وعدم مداخله درامورداخلی کشورها تحت قیادت سازمان اعلام نمود. دکترین سیاسی پوتین پیام به کشورهای جهان وبویژه غرب بود که روسیه درهمکاری های جهانی ازسیاست مستقل پیروی می نماید.پوتین درکنفرانس امنیتی مونیخ درسال 2007 امریکا رامورد انتقاد شدیدالحن قرارداد وکاخ سفید رامتهم نمود که باسیاست یکجانبه وسلطه جویانه امنیت بین المللی رابه مخاطره افگنده است، این حرکت ناگهانی پوتین غرب خودخواه را که بعد ازسقوط شوروری خودرا بادار جهان می پنداشت تکان داد ودرواقع این سخنرانی فاتحه جهان یک قطبی ومرگ انقلاب های رنگی درجمهوری های شوروی سابق بود .سخنرانی پوتین درداخل روسیه نفس تازه به کالبد بی روح روسها و ارتش روبزوال روسیه بخشید . بدنبال این سخنرانی حملات جدید غرب برعلیه پوتین آغاز گردید که روسیه ازمسیردموکراسی منحرف گردیده وبه دوران اختناق استالین برمیگردد. تبلیغات ضد پوتین بعدازدوران تمامیت خواهی یلتسین وگرایش های یکجانبه وتسلیم گرانه او به غرب وچوروچپاول سرمایه دران نوبه روزگاررسیده به واقیعت های آن زمان مطابقت نداشت و باعث تحریک احساسات روسها گردید. پوتین به وطن پرستی خود افتخار می نماید اما مخالف نژادگرایی است، اودرجمعیت کثیرالملت روسیه از تساوی طلبی حمایت می نماید باوجویکه 85 درصد جمعیت روسیه را روسها تشکیل میدهند اما سایرجمهوری ها ازحقوق امتیازات مساویانه برخورداراند ومطابق قانون هیچ قوم حق وادعای تمامیت طلبی رابرسایراقوام ندارد. پوتین درمسایل اصولی با صلابت رفتارمی نماید،حس تشخیص، حافظه قوی، معلومات درزمینه های مختلف، ظرفیت انتقاد پذیری ،شناخت افراد وتفویض اختیارات برمعیار لیاقت باعث ترس مسئولین ومحبوبیت مردم به رهبری اوگردیده است او عملگرایی را بردموکرسی ترجیح می دهد. ولادیمرپوزنر تحلیلگر و ژورنالیست مشهورروسیه میگوید« پوتین زاده شوروی است، سختگیروباصلابت است، دموکرات نیست اما استالین هم نیست وحتی شباهتی هم به استالین ندارد.» انتخابات پارلمانی روسیه تمرین بزرگ پوتین برای انتخابات ریاست جمهوری سال 2018 است تابرنامه های خودرا تحقق بخشد.پوتین دوماه پیش ازانتخابات ریاست جمهوری روسیه درسال 2008 دیمیتری مدویدف نخست وزیرکنونی روسیه را به مقام ریاست جمهوری روسیه پیشنهاد نمود، حزب روسیه واحد وسایر روسای مناطق ازاین پیشنهاد پوتین استقبال نمودند. دیمیتری مدویدف گفت نامزدی را به شرطی می پذیرد که اگرپیروزگردد پوتین به صفت نخست وزیراداره امور را دردست داشته باشد.پوتین بااین ابتکارزبان مخالفین رادرداخل وخارج ومخصوصا کشورهای غرب قطع نمود. تعوض قدرت براساس انتخابات آزاد، قابل پیشبینی وبدون اظطرابهای سیاسی صورت گرفت، قانون اساسی نقض نگردید وپوتین هم به قدرت باقی ماند،.پوتین پیش ازاینکه کرملین راترک بگوید به غربی ها فهماند که بعدازوی مذاکرات آنها با وارث وی شرین ترنه خواهدبود. درماه اگست سال 2008 ساکا شویلی رییس جمهورآن زمان گرجستان به ابخازی حمله نمود که دراثراین حمله ماجراجویانه تعدادی زیادی ازپاسداران صلح روسیه کشته شدند، پوتین درآن زمان به صفت نخست وزیرروسیه دربازی های المپیک چین شرکت ورزیده بود وازهمان جا فرمان عملیات نظامی را با کد وادارگردیدن به صلح را صادرنمود که منجربه آزادی ابخازی واستیای جنوبی ازگرجستان گردید واین فرمان پوتین امریکا راکه ازمتحدین گرجستان بود دچارشوک گردانید ولی عملا نتوانست درمقابل روسیه اقدام نماید. پوتین نیروهای مسلح روسیه را که در آستانه فروپاشی قرارداشت تقویت بخشید و مدرن سازی نیروهای دفاعی کشور را درزمین ، هوا وبی رقیب ترین کشتی های زیردریایی روسیه تحقق بخشید ودرآینده نیزادامه خواهد داد. انتخابات پارلمانی روسیه تمرین بزرگ برای انتخبات ریاست جمهوری سال 2018 بود. پوتین فاتح پارلمان روسیه گردید ، هدف پوتین احیای روسیه مقتدراست. اوفروپاشی شوروی را بزرگترین فاجعه قرن بیست نامید وبرگشت مجدد شوروی را ساده لوحانه خواند، ولی روسیه پنهان نمی نماید که از نفوذ ومنافع خود در جمهوری های سابق ودنیای روسیه دفاع خواهد نمود. پیروزی حزب پوتین درانتخابات اعتماد اکثریت مردم روسیه به ادامه برنامه های اقتصادی، اجتماعی، نظامی وسیاست های پوتین در روابط بین المللی می باشد وحزب روسیه واحد وبدون رقیب به رهبری پوتین این مسئولیت بزرگ راپذیرفته است، حزب فاتح میداند که تنها موفقیت های دولت درسوریه ومدرن سازی نیروهای مسلح نمی تواند بی علاقگی نیمی جمعیت روسیه را که ریشه به مشکلات اقتصادی و اجتماعی دارد به حیات سیاسی کشورجلب نماید . مشکلات اقتصادی واجتماعی برای روسیه به آن اندازه چالش برانگیزگردیده است که حتی اقتصادانان روسیه که مشاورین پوتین هم هستند آنرا خطرناک تراز تروریسم برای روسیه میدانند.مسله مهم تردیگرمنظره مبهم وتاریک روابط سیاسی روسیه باغرب است.موضعگیری پوتین درباره سوریه، اوکرائین وتوسعه ناتو درمرزهای روسیه بقوت خود باقی خواهدماند. پوتین قصد مقابله جویی راباغرب ندارد وزبان زوروتهدید را نیزنخواهد پذیرفت. اوباما درآخرین سخنرانی خود درمجمع سازمان ملل روسیه را به انتقام گیری های امپراتورمابانه متهم نمود که روسیه بدنبال احیای شکوه ازدست رفته خود با استفاده اززوراست. امریکا می خواهد تاهمکاری ها مطابق قواعد امریکا صورت بگیرد.پوتین به گفته جورج واشنگتن آمادگی به جنگ را نگهداری به صلح می داند وموافقین ومخالفین وحتی جمعیت بی علاقه به سیاسیت ازبرنامه های پوتین به تقویت نیروهای مسلح ودفاعی طرفداری مینمایند وروسها ارتش ونیروهای دریایی خودرا مطمین ترین متحد خود میدانند.
دکتورعلی احمد کریمی- تحلیلگراموربین المللی- مسکو