احمد سعیدی

  

انتخابات آینده وآزمون بزرگ مشروعیت

حضور فعال  اکثریت مردم افغانستان در انتخابات ریاست جمهوری سال1393  پاسخ کافی و قاطع از درک بلوغ سیاسی مردم افغانستان بود حضور پر رنگ و امیدوار کننده ای ملت سر افراز افغانستان نشان داد که جامعه ما درک و تشخیص دارد و مقهور فشار و قدرت تبلیغات گروه های خاص  دهشت افگن نمی شود و پاسخ عقلانی و قانونی می طلبد اما روند حوادث پس از انتخابات نشان داد که عدم مدیریت درست و نبود صداقت دست اندر کاران کمیسون انتخابات آرزو ها و امید های مردم افغانستان را به یاس و نا امیدی مبدل ساخت از سوی دیگر  آگاهانه یا ناگاهانه سرنوشت شوم را برخی کشورهای منطقه خواستند برای منافع خود رقم بزنند نه برای افغانستان که چنین شد چالش ها مشکلات عدم مراعات مواد قانون اساسی  را برای مردم وارونه  رقم زنند. حوادث یک سال و هفت ماه که از عمر حکومت وحدت ملی میگذرد میتواند هم پرده ای از ابرت باشد و هم راهنمای خوبی برای انتخابات آینده ریاست جمهوری و شورای ملی مردم با شرف افغانستان از همین اکنون باید رفتار و کردار زمامداران موجود و از سوی دیگر کار کرد های وکلای خویش در خانه ملت دیده بانی کنند تا به موقع تصمیم لازم را درباره صلاحیت حضور رئیس جمهور آینده و انتخاب نماینده گان  در مجالس بعدی اتخاذ و رای خویش را درباره عملکرد آنها نشان دهند. دست اندر کاران کمیسون انتخابات یا آگاهانه یا غیر آگاهانه آنقدر در انتخابات سال 1393 ریاست جمهوری جفا کرده اند که عدالت و دمکراسی از عملکرد آنها خجل و شرم سار است .
درباره حوادث سال1393 هروقت که می نویسم و یا نگاه میکنم  یک نکته مهم را نمی توانم ناگفته بگذارم اگر قرار است عدالت رعایت شود باید به نقش همه افراد و عوامل در پیدایش حوادث سال1393 که انتخابات را به چالش برده اند  یکسان رسیدگی شود و اشخاصی هم که جانبداری های علنی انتخاباتی شان به سلب اعتماد ملی تبدیل شده در برابر خواسته های مردم پاسخگو باشند قانون اساسی ما می گوید: «همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت و پیروی از قانون اساسی مکلف اند قانون اساسی نگفته است بعضی حقوق بیشتری و بعضی حقوق کمتری در پرتو قانون اساسی دارند. از سوی دیگر  مسئولان کشور ما پی در پی از غول فساد می نالند اما فساد هم فقط اقتصادی نیست، فساد سیاسی هم هست و چه بسا ریشه فساد اقتصادی در پاره ای مصونیت های سیاسی نهفته است و تنها راه رهایی از این اژدهای هزار سر فساد که در حال بلعیدن حیثیت، عزت، کرامت ، امنیت و آسایش ملک و ملت عزیز افغانستان است، «نظارت» و «نظارت» و «نظارت» و «امنیت در نظارت و نقد» است و این وظیفه بیش از هرکس برعهده رئیس جمهور که بخاطر حراست از قانون اساسی دست به قرآنکریم مانده و سوگند یاد کرده است از طرف دیگر وظیفه ای  نمایندگان مجلس است. تا با در نظرداشت از مواد قانون اساسی عملکرد های حکومت را نظارت کنند از طرف دیگر در این تازه گی ها احمد یوسف نورستانی رئیس کمیسون انتخابات استعفا کرده است شاید استعفا ها و زد و بند های دیگری بخاطر اصلاح نظام انتخاباتی نیز در راه باشد پشت در و دروازه در مورد انتصاب کمیشنران جدید هرکس به اندازه توان خود صحبت میکند اما مفهوم انتخابات و حقوق شهروندی و ارتباط آن برمیگردد در اصول و موازین که باید همه از آن مستفید شده بتواند  یک انتخابات آزاد، حقوق انتخاب‌کنندگان و انتخاب‌شوندگان هم از بحث‌های مهم اندکه باید به آن پرداخته شود در هر انتخاب سوای ماهیت سیاسی در آن وجود دارد اگر دقیق شویم  
انتخاب  از نظر لغوی، صیغه جمع است در حالی که ما یک کار انجام می دهیم یعنی "انتخاب" می کنیم نه"انتخابات" لذا انتخابات در مورد کل رویدادی که توسط مردم انجام می شود صحیح است. این کلمه مفرد انتخاب به شکل جمع(انتخابات)، برای یک رویداد مشخص مانند حضور مردم پای صندوق‌های رای گیری، به یک اصطلاح و اسم تبدیل شده. شبیه این کاربرد درباره انتخاب، کلمه مراسم است که خودش جمع "رسم" است. ولی در فارسی به خطا می گویند "مراسم انتخاب از کلمه انتخاب به معنی برگزیدن آمده. که ذاتا دارای چند ویژگی است که مقوم مفهوم تصمیم یا انتخاب است. یکی این‌که برگزیدن، عملی است ارادی و اختیاری و هر نوع اجبار و اکراه مستقیم و غیر مستقیم، مفهوم انتخاب را مخدوش می کند. برای مثال اگر شهروندان از ترس از دست دادن امتیازی یا برای به دست آوردن امتیازی در انتخابات شرکت کنند آزادی و استقلال تصمیم گیری آن مخدوش شده است. دوم این‌که انتخاب از میان چند چیز معنا می دهد. اگر یک چیز جلوی جلوی شما بگذارند و بگویند آن را انتخاب کنید بی معنا است. پس باید تعدد و تنوع و حوزه انتخاب وجود داشته باشد. این نوع انتخاب در زندگی روزمره مردم فراوان اتفاق می افتد مانند وقتی که برای تهیه ملزومات مصرفی و غیر مصرفی خانه به بازار می روند. سومین ویژگی این است برای انتخاب کردن، شما بتوانید از میان همه گزینه‌های موجود و ممکن انتخاب کنید. برای مثال ممکن است دو کالا را جلوی شما بگذارند تا از میان آن‌ها انتخاب کنید. اینجا انتخاب صورت گرفته چون بیش از یک کالا وجود داشته اما انتخاب ناقص و نادرست است زیرا ممکن است هر دو فاقد مطلوبیت باشند و تحقق مفهوم کامل انتخاب وقتی است که همه گزینه‌های مطلوب و ممکن در معرض انتخاب قرار گیرند. چهارم این‌که غش در معامله نباشد. یعنی کالایی که برای انتخاب در معرض دید شما می گذارند تقلبی نباشد. به همین دلیل است که مفهوم آزاد بودن در ذات انتخاب نهفته است و آزاد بودن است که به انتخاب کردن هویت و معنا می بخشد حالا اگر همین تعریف از «انتخاب» -سوای ماهیت سیاسی- را به انتخابات تعمیم دهیم چه تعریفی می‌شود ارائه کرد؟
هنگامی که این کلمه درباره رویدادی به کار برود که فلسفه اصلی آن تحقق حق آزادی و حق تعیین سرنوشت است، کلمه «آزاد» که در انتخاب، مستتر است باید ظاهر شود. پس انتخابات غیر آزاد اصلا انتخابات نیست به همین دلیل باید در هر زمان و در هر مکان سخن از انتخابات گفت منظورم انتخابات آزاد است. من تعریف شخصی از انتخابات آزاد ندارم. انتخابات طبق اسناد حقوق بشری و اسناد بین‌المللی شاخص‌های معینی دارد. اگر این شاخص‌ها وجود داشته باشند به آن می‌گویند انتخابات آزاد. انتخاب که اراده مردم متکی باشد؛ با تصدیق و تایید اصول بنیادین راجع به انتخابات آزاد و منصفانه که توسط کشورها در اسناد جهانی و منطقهای پذیرفته شدهاند، از جمله حق مشارکت مستقیم یا غیر مستقیم همه افراد در اداره کشور خود به وسیله نمایندگانی که آزادانه انتخاب شدهاند، حق رای دادن در انتخاباتی که با رایگیری مخفی انجام می شود، برخورداری از موقعیت مساوی برای نامزد شدن و بیان دیدگاه‌های سیاسی خود به صورت انفرادی یا گروهی همراه با دیگران معین شده باشد . عمده ترین معیار انتخابات آزاد ایجاد دسترسی منصفانه به رسانه‌هاست. امکان تشکیل و فعالیت آزاد احزاب سیاسی را فراهم کنند و حتی‌الامکان تامین هزینه احزاب سیاسی و مبارزاتی را تحت نظم در آورند زیرا که حزب و دولت حاکم جدای از یکدیگرند و شرایط رقابت در انتخابات قوه قانون‌گذاری منصفانه است.
برای اطمینان از این‌که مردم با مسایل و آیین های انتخاباتی آشنا هستند، برنامه های ملی آموزش همگانی را ایجاد یا تسهیل کنند. به علاوه کشورها به منظور اطمینان از دستیابی تدریجی و تحکیم اهداف دموکراتیک، باید اقدامات سیاست‌گذاری و نهادین لازم را اتخاذ نمایند. از جمله این‌که یک ساز و کار بی‌طرفانه، مفهومی که در دنیای معاصر به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه طرفدار پیدا کرده، حقوق شهروندی است. اما آنچه که من میدانم در کشور عزیز ما افغانستان انتخابات را که ما تا کنون پشت سر گذاشته ایم دست های مرموز و جنایتکارانه از قدرتمندان خارجی پشت سر آن بوده مسئولین که وظیفه شان برگزاری انتخابات شفاف بوده به وظایف خود مطابق ارزش های دینی و قانونی عمل نکرده اند. تا زمانیکه مسئولیت پذیر در برابر آرای مردم به وجود نیاید مطقلبین و عاملین تقلب و خیانت مجازات نشوند  هرگز از شفافیت انتخابات نمیتوان امیدوار بود .

 

 


بالا
 
بازگشت