مهرالدین مشید

 

مگر عرب  وامریکا رضایت شان  را در نارضایتی مردم افغانستان می بینند

فساد اداری خطرناک تر از تروریرم است

کشور های عضو ناتو در نشست وارسا کمک های شان را در سه مورد چون تقویت و آموزش، تجهیز و تمویل نیرو های دفاعی و امنیتی افغانستان ابراز کردند و تعهد سپردند که تا سال ۲۰۲۰ نیرو های نظامی افغانستان را کمک مالی می کنند که کمک های مالی سالانهء ناتو در بخش نظامی برای افغانستان پنج میلیارد دالر ذکر شده است. در حدود یک میلیارد دالر آن را کشور های عضو اروپایی ناتو و متباقی آن را امریکا می پردازد. هرچند موضوع اصلی کنفرانس وارسا را همکاری های ببن المللی ناتو تشکیل می داد و اما نشست روز نهم جولای برای افغانسنان اختصاص یافته بود. رییس جمهور غنی در این نشست از ایجاد اصلاحات و مبارزه با فساد سخن گفت و به قول حنبف اتمر از به سر رسیدن ۳۲ مورد از ۴۳ مورد وعده های سخن گفت که افغانستان آماده گی خود را برای نشست وارسا ابراز کرد. هرچند رییس جمهور از ایجاد یک سلسله اصلاحات بی سرانجام چون اصلاح نظام انتخاباتی و مبارزه با فساد با تشکیل اداره یی به نام مرکز عدلی و قضایی برای به محاکمه کشاندن فساد پیشگان بزرگ یادآوری کرد که هنوز از کارآن خبری نبست. هرچند مردم افغانستان از تلاش های حکومت برای مبارزه با فساد و حکومتداری خوب در آستانهء برگزاری کنفرانس وارسا در پولند می دانستند که در عقب آن همه هیاهو ها چه رازی نهفته است؛ زیرا مردم افغانستان بدین باور برگشت ناپذیر رسیده اند که آزموده را آزمودن خطا است و نباید از یک سوراخ دوبار گزیده شوند؛ اما از بد روزگار بازهم اغفال می شوند و قربانی وعده های میان تهی حاکمان شان می شوند.  حاکمان هم با استفاده از فرصت باربار به فریب مردم پرداخته و زیر چتر بدست آوردن کمک های جهانی به مانور های فساد پرورانه بجای فساد زدایانه می پردازند. چنانکه شماری خاینان و مفسدان هنوز هم در این حکومت صدر نشین اند. این در حالی است که رییس جمهور غنی فساد اداری را خطرناک تر از تروریزم خوانده است.

در این میان شگفت آور این که رییس جمهور غنی پس از بر گشت از کنفرانس وارسا و به سر رساندن وعده هایش برای مبارزه با فساد پیشگان بزرگ آقای نورستانی را به پاس خدمت های انتخاباتی اش مورد نوازش قرار داد و او را بحیث سفیر در کشور شاهی هسپانیا تعیین کرد . وی با این تصمیم خود ثابت کرد که هرگز اراده یی برای محو فساد و مجازات مفسدان ندارد. برعکس جناب شان می خواهند که از مبارزه با فساد استفادهء ابزاری کنند و فکر کنم که با خاک افگندن بر چشم جهانیان و مردم افغانستان نمی شود، امور کشور را سر و صورت داد و این کشتی شکسته را به منزل مقصود رساند و با دروغ های شاخدار نمی توان ملت را فریب داد؛ زیرا خانهء دروغ زود ویران می شود و خاربستی را ماند که با شمال اندک ویران می شود. این تصمیم رییس جمهور تنها آرزو های مردم را برای حکومتداری خوب و ایحاد اصلاحات و مبارره با فساد پیشگان به یاس کامل بدل کرد و این ذهنیت را تقویت بخشید که خاینان و مفسدان هنوز هم در این نظام عزیز اند و صدرنشین و در معامله با حکومت ناتوان و فاسد، خیلی درازدست اند و حتا کمترین دغدغه برای محاکمهء خود ندارند. نزدیک است این حکومت روی فاسد ترین نظام (حکومت آقای کرزی سالار مفسدان) را سفید کند.
در این میان خوش باوری های غرب در پیوند به حکومت افغانستان مردم را شگفت زده کردانیده است که گویا غرب رضایت خود را در پشت نارضایتی مردم افغانستان جست و جو می کند و تمامی ناکارآیی ها، شکست ها و ناتوانایی های حکومت کابل را برعکس کارآیی، موفقیت و توانایی می خواند که این یعنی همان ادامهء سیاست های دور باطل غرب در افغانستان است و یا نشان دهندهء درمانده گی و امانده گی غرب و امریکا در گودال جنگ افغانستان یا این که سیاست غرب و امریکا چنین است که باید ماشین جنگی غرب در افغانستان برای رسیدن به اهداف کلان راهبردی فعال باشد، ورنه به قول معروف ” کور هم می داند په دلده شور است” شگفت آور این است که غرب این شوری را حتا احساس نمی کند گویی این جنگ حس غرب را ربوده است

کنفرانس وارسا که بیشتر در محور کمک ها به افغانستان دور می خورد و مبارزه با تروریزم را اندکی به حاشیه راند و اما باز هم رییس جمهور غنی در کنفرانس وارسا بر پاکستان انتقاد کرد و گفت که پاکستان اگرچه خود را به روند تلاش صلح گروه چهارجانبه متعهد می داند اما در عمل، بین تروریست ها تمایز قائل است و آنها را به طالب خوب و طالب بد دسته بندی کرده است که این اظهارات وی واکنش تند وزارت خارجۀ پاکستان قرار گرفت و این را باعث تاسف خواند که رهبران افغانستان به اظهارات خصمانه علیه پاکستان ادامه می دهند و پاکستان را مقصر تمام شکست ها در افغانستان می دانند. این بیانیه از کابل خواسته است که از طریق مدیریت موثر مرزهای خود و مانع نفوذ و پناه گرفتن تروریست های طالبان پاکستان در خاک افغانستان، شود و با پاکستان در امر مبارزه با تروریسم همکاری کند. سخنگوی ارگ پس از سفر غنی  بر بسته شدن مراکز تروریستی در خاک پاکستان تاکید کرده و گفت ، که جامعه جهانی برای از بین بردن لانه‌های گروه‌های تروریستی به شمول شبکه حقانی باید دست به کار شود. وی افزود که تروریست خوب و بد ندارد و باید با این پدیده برخورد جدی و یکسان صورت گیرد. این در حالی است که جان مککین سناتور مطرح امریکایی بر این موقف افغانستان مُهر تائید گذاشته که شبکه حقانی در پاکستان حضور داشته و حمله ها بر افغانستان را انجام می‌دهد. این سناتور پیشتاز امریکایی پس از سفر به افغانستان و پاکستان گفته است که شبکه حقانی در پاکستان بسیار فعال بوده و یک تهدید جدی برای افغانستان است. همچنان رییس جمهور غنی مبارزه با تروريزم را يک پديدۀ چهار بُعدى از نگاه های ملى،  منطقه یی، جهان اسلام، و بين المللى خواند و با یادآوری از پیام مثبت وارسا افزود که تمام کشور های جهان به استثنای یک کشور ( پاکستان) برای مبارزه با تروریزم به اجماع رسیده اند.

هرچند این اشاره ها  به پاکستان حرف تازه یی نبود و اما این که از مداخلهء آشکار پاکستان در امور افغانستان در  این نشست یادآور نشد و از ده ها سند مداخلهء پاکستان چیزی یادآوری نشد، بازهم گفته می توان که رییس جمهور فرصت کشی کرد و نظامیان اسلام آباد از آن به نحوی نرمش تعبیر کردند و وزارت خارجهء پاکستان برای اغفال بیشتر کابل اظهارات غنی در نشست ناتو را رد کرد ؛ اما این گفته های دیوید کامرون نخست وزیر بریتانیا که گفت. ناتو تصمیم دارد تا از تبدیلی کشور هایی که می خواهند  به  لانه های هراس افگنان مبدل شوند، پیشگیری به عمل آورد و افزود که ناتو برای ساختن ی افغانستان مرفه و باثبات به  تصمیم جمعی رسیده است. اگر این سخنان کامرون جدی باشد، می تواند زنگ خطری برای پاکستان تلقی شود.

هرچند حکومت کابل از تجدید تعهد غرب برای ادامهء کمک های نظامی به افغانستان و ادامهء حضور یازده هزار سرباز آن در این کشور استقبال کرد و این را نشانهء دلگرمی غرب برای ادامهء مبارزه با تروریزم تلقی کرد. در حالی که در اصل این شکست افتضاح بار غرب در افغانستان و پیچیده شدن جنگ در این کشور است. در این شکی نیست که ادامهء حضور نیرو های غرب در افغانستان برای تقویت نیرو های کشور و بلند بردن سطح آموزش و تجهیز و تمویل نظامیان کشور بویژه در بخش زمینی و بویژه هوایی حالا به یک نیاز بدل شده تا قدرت رزمی نیرو های دفاعی و امنیتی کشور را در برابر مداخلهء آشکار پاکستان بلند ببرد و اما این نمی تواند بر میزان بی اعتمادی غرب در پیوند به غفلت از تجهیز نیرو های افغان در پانزده سال گذشته چیزی کم کند. غرب در پانزده سال گذشته فریب اسلام آباد را خورد و فرصت های خوب را برای تقویت و تجهیز نیرو های افغان از دست داد و برعکس امریکا به ارزش هفت میلیارد دالر اسلحه را برای پاکستان تحویل داد که بیشتر آن بدست مخالفان حکومت افغانستان افتاد. در حالی که تقویت و تجهیز زود هنگام نیرو های افغان می توانست از بار هزینه های نظامی غرب در افغانستان بکاهد و از سویی هم با آماده شدن نیرو های افغان و خروج کامل نیرو های غرب فرصت تبلیغاتی مخالفان نیز محدود می شد و شانس شکست آنان افزایش می یافت؛ اما با تاسف که غرب رویا های کلان راهبردی و استراتیژیک خود در منطقه را پس از اشغال کریمیا بوسیلهء روسیه و دخالت آن در اوکراین مورد بازنگری قرار داد و خواب آرام رسیدن به آسیای میانه را از دست داد. چنانکه حادثه آفرینی در کندز و سقوط این شهر بدست طالبان با همکاری ستون پنجم در داخل در طیف بزرگ تبلیغاتی این که حکومت ارادهء قاطع برای سرکوب مخالفان را ندارد، درواقع آغاز و ادامهء بازی جدید بود که به گونهء یک سکه در دو روی آغاز شد و هنوز هم به شدت ادامه دارد. غرب و امریکا فکر می کردند که فرصت و هزینهء مهار کردن گروه های تروریستی ارزان تر از خطر تهدید روسیه و چین و ایران است؛ اما حالا که بازی هر روز پیچیده تر می شود و در ضمن کاروان مبارزه با تروریزم غرب در خم و پیچ گاه بر سم و گاه بر نعل لنگان تر می شود و به قول معروف حالا که غرب بازی را به آخر خط آوده است. دیده شود که برای بردن این بازی باخته شده چه راهبرد نظامی و رویکرد سیاسی را در پیش می گیرد؛ اما آنچه مسلم است، این که غرب حالا بازی را در برابر پاکستان باخته است و حال شیر زخمی را ماند که کفتاری چون پاکستان بر سرش سوار است و آن را چنان میخکوب کرده است که حتا نیروی حمله بر آن را از دست داده و سر بیرون کردن این شیر زخمی از هر جناح تلاش مذبوحانه یی بیش نیست. تصمیم سنای امریکا در پیوند به این که آیا پاکستان دوست امریکا است و یا دشمن آن  ،شاید تصمیمی باشد که وقت آن سپری شده است. غرب چنان در باطلاق جنگ افغانستان زمینگیر شده است که عربده هایش را، باد خارج شدن از پشت سر به کلی زیر سوال برده است. آخر کلام این که از درپچالی های غرب و امریکا در افغانستان پیدا است که حال به سخن معروف ”پیش جانانهء من پنبه و پنبه دانه یکی است” از همین رو است که تمامی حرف های رهبران حکومت را برای مبارزه با فساد و ایجاد اصلاحات قبول کردند و در نتیجه شکست و ناموفقیت های حکومت را پیروزی و موفقیت پذیرفتند. این در حالی است که حکومت وعده هایش را برای اصلاح نظام انتخاباتی، مبارزه با فساد و تشکیل لویه جرگه عملی نکرده است و نارضایتی مردم از حکومت روز افزون است. این رویکرد غرب در برابر حکومت بدین معنا است که غرب و امریکا نارضایتی مردم افغانستان را رضایت خود دانسته اند. یاهو

 

 

 


بالا
 
بازگشت