سنجر غفاری

 

تقاضای زمان چیزی دیگریست

ریشه کنی بهتر از شاخچه بریدن است، اما ندارد.

بدون شک نابودی رهبری طالبان  فرضیه ئی بود که بایداز قبل صورت میگرفت ، این نخستین تعهد امریکا درمبارزه با تروریزم بین المللی به مردم افغانستان بود بناء انجام چنین عملیاتها جهت تحقق تعهدات ، قابل تقدیروستایش  مردم وتقویه کننده مورال منسوبین قوت های نظامی کشوربوده ،و نوید بخش یک قاطعیت جدیدیست که نیاززمان حکم برتطبیق این امر را بیشتراز هروقت دیگرموجه می داند. عملی شدن موفقانه دومین عملیات رزمی وخاص  امریکا به منظور تحقق اهداف و تعهدات اش درمبارزه با تروریزم، در خانه متحداستراتیژیکی امریکا ، پاکستان صورت گرفت ، مبین این واقعیت است که مردم و رهبری دولت افغانستان  بیش از چهل سال ، استخبارات و نظامیان پاکستان را عامل عمده و حمایت کننده تروریستان میدانند ،بخصوص بعد ازحضور نظامی امریکا در کشورما دیده شدکه مقامات تصمیم گیرنده قصر سفید بیشترین واکنش هارادر جنگ باتروریزم بین المللی درکشور مابامشورت وهدایت ای.اس.ای پاکستان طرح وعملی نموده و مینمایند.

آخیرآ جناب زلمی خلیلزاد دیپلومات ارشد، سفیرونماینده خاص رئیس جمهورامریکا در امورافغانستان مهره تآثیر گذاردر اجلاس نخست بن المان  که تشکیل حکومت عبوری وموقت راتحت ریاست جناب حامد کرزی طرح وعملی داشتند،ضمن مصاحبه  تلویزیونی با شبکه تلویزیون طلوع درکابل روی اساسات بنیادی ، اشتباهات ، کاستی ها ومصلحتهای غیرضروری مقامات تصمیم گیرنده قصر سفید درمورد سرنوشت ملی ونظام سیاسی کشور ما صورت گرفته بود، بحث وروشنی انداختند. 

محترم خلیلزاد ضمن اشاره به مسایل عمده و قابل توضیح،روی سرنوشت سیاسی کشور، شامل موضوعات کلیدی و دربرگیرنده  میکانیزم تدویر کنفرانس بن اول توضحات دادند، که عدم موجودیت تصمیم واراده مردم ما را درآن برجسته نمودند ، بل خصوص یک نفرپشتون در رآس نظام آینده بدیل شهیداستاد ربانی گردد، در ابتدآ جناب ستار سیرت که پشتون نبودندکاندید پست ریاست حکومت عبوری از طرف گروپ روم پیشنهاد گردید ، فشارجامعه جهانی بیشتر روی این اصل متمرکز گردیده بود،تا یکنفرپشتون دررآس این پست قرار گیرد بنآء جناب کرزی رانصب نمودند   نتیجه چنین شد که اساسات عمده پیوند های اتنیکی ، علمیت ، تجربه ای حکومت داری، تقاضای زمان وارزش های ملی مردم ما چنانچه  جناب خلیلزاد تشریح و توضع نمودند شامل این تصمیم نگردید، خشت اول گرنهدمعمار کج بنآ اجلاس بن اول  یک معامله و تصمیم ناقص بیرون گردید،  جناب خلیلزاد در بخش از صحبت های شان روی افراد و زورمندان ای که مخلوط ومرکب شان تا اکنون به فورمول تفرقه بینداز وحکومت کن به قوت اش باقیست اشاره داشتند که ازهرلحاظ قابل غور، دقت ویاس کننده میباشد ،که امریکا و جامعه جهانی چگونه روی سرنوشت ملی واساسات حیات سیاسی یک ملت چنین انتخاب وتصمیم رااتخاذ نموده و مینمایند. در حالیکه خود را موظف و بانی حمایت از دموکراسی وترویج نظام های مردم سالاری میپندارند، اهداف خویش را برملتها  جبرآتحمیل میدارند.

طرح قانون اساسی ،تدویر لویه جرگه اضطراری ، انتخابات ریاست جمهوری همه و همه طرح ها ی  بود که امریکا به همکاری جناب خلیلزاد تحقق بخشید،اما امریکا بالای شان محاسبه ای دقیق نداشت ،مصلحت و هدایت  ای.اس.ای را بیشتراز کارکردهای جناب خلیلزاد در اولویت کاری شان قرار داده بودند . واقعیت این است که مقامات امریکا روی سرنوشت ملی کشور ما بیشتر براهداف و منافع مشترک شان در پاکستان اتکا داشته ودارند ، بدین منظور اوضاع امنیتی کشور خلاف توقع وانتظار مردم ما درحضورداشت قوت های بین المللی به وخامت گرائید و طالبان امکانات و فرصت بیشتر پیدا نمودند تا مجددآ بر مواضع جنگی شان مسلط گردند ، ای.اس.ای بیشتر از هروقت دیگر خودرا توانمندتراز گذشته دریافته، به جنایات خویش در کشورما ادامه دادند.

 چه معقول بود تا امریکا با اتکا به نیروهای روشن و روحانیون مترقی  در مبارزه باتروریزم و استقرار نظام قدرتمند متکی به اراده ملی درکشورما محاسبه میداشت ، که چنان نشد ، بلا خره  ترکیب و فیصله نامه های بن ، جنگ و جنگ سالاررا درآغوش گرفته ،در بحرانی شدن اوضاع کشور به نفع پاکستان متحد ماند . در بْعد خارجی جنگ،امریکا دساتیر وخواست  سازمان اطلاعات پاکستان راحاکم برسرنوشت ملی مردم افغانستان دانست، چنانچه جناب خلیلزاد از ملاقات شان که به وساطت آقای بوش رئیس جمهور وقت امریکا، و جناب حامد کرزی رئیس جمهور اسبق کشوربا جنرال پرویزمشرف حاکم نظامی پاکستان صورت گرفت ، مشخصه اساسی واقعیت جنگ در کشورما ، حمایت و پرورش تروریزم ، تسلیحات و سازماندهی ، محل سوق واداره آن را ثابت نمودند  که ای.اس.ای پاکستان محافظ و حمایت کننده تروریزم است ، اما افسوس وصد افسوس که امریکا بر بنیاد توضیحات محترم خلیلزاد به منظور کمک و عملی شدن خواست برحق مردم افغانستان ،که استقرار صلح ، قطع مداخلات پاکستان ، عدم صدور تروریزم از آنسوی دیورند به کشور ما بود حضور نظامی ندارند ، بلکه امریکادر جستجوی اهداف خویش در افغانستان و منطقه ،که نابودی تروریستان و رهبران  القاعده وطالبان بود حضور درازمدت شان را تحت این عنوان تحمیل نمودند ،اما امریکا خود میداند که رهبران تروریزم در پناه استخبارات پاکستان قرار دارند ،اقدام ایکه ضرورت و خواست زمان بوده واست الی امروزبه آن  متوصل نگردیده اند« نابودی مراکز و مخفی گاه های تروریستان در قلمروپاکستان » ، درعوض قریه ، خانه و کاشانه  افغانهارا از هوا وزمین زیر ضربات  وحملات نظامی خود ومتحدین قرار دادند درحالیکه تروریزم و رهبران شان درحمایت و مواظبت ای.اس.ای تا امروز راحت و مطمین هستند که پاکستان در حمایت امریکا در پهلوی شان همکارخوب است .، بدین گونه  طالبان رشد وتقویت یافتند ، باجرعت و حمایت واضع و اشکار علیه حاکمیت ملی افغانها با حمایت قوت های نظامی پاکستان درسراسر کشورما استحکامات و پایگاهای شان را ایجاد وجابجا نمودند ، که نباید چنین می شد؟ این را می پنداریم که امریکا در رشد و تقویت نیروهای دفاعی واقتصاد کشور، ایجاد سیستم اداره و نظام سازی تلاش و همکاری نموده اند، اما اتکآ برنیروهای جنگی و ناقضین حقوق بشری به گفته خود شان جنگ سالاران،همه را زیرسوال بردند و درحاشیه ابهام الی امروز قرار دادند.علاوتآ جناب خلیلزاد روی نقش کاری،اشتباهات وکمبودیهای مقامات تصمیمگیری امریکا نظراندازی نمودند ،ازجمله بعد ازتشکیل نظام وحدت ملی درکشور نسبت عدم مواظبت وحمایت قاطع ازمردم وکشورما، که هنوزهم پاکستان بی شرمانه درامورکشورما مداخله دارند ، تروریست و جنگ افزار به کشور ما صادر می نمایند،اشاره نکرد و صرفآ مکث بیشتر شان روی کارکردها و اختلافات امریکا با جناب کرزی بود ، اما از تشکیل نظام وحدت ملی ، تحمیل مذاکره و تفاهم با طالبانیکه عامل جنگ وکشتارمردم ما به دستور ای.اس.ای پاکستان هستند چیزی نه گفتند، ثانیآ ضرورت حضورنظامی امریکا وهدف پایگاهای شان را درکشورما ، نابودی تروریزم ، قطع مداخلات وصدورطالبان به کشور، موجودیت مراکز و مخفی گاهای شان درپاکستان ، انگیزه موجودیت وادامه ای جنگ، تعهد و مکلفیتهای حمایتی امریکا ابراز نظر نکردند ، توقع مردم ما از امریکا به خصوص بعدازامضآ توافقنامه ای امنیتی وهمکاریهای استراتیژیک با امریکا چیزی دیگر است ،که باید به آن دقت و اجراات جدی صورت بگیرد، اینکه امریکا بعداز پانزده سال تصمیم گرفت تا رهبرطالبان ملامحمد منصور را به منظور این که با مقامات ایران و روسیه  خلاف توقع واهداف استراتیژی امریکا درمنطقه تماس برقرارنموده بود ،نابود کرد،بازهم دقت و توجه به گفتار جناب خلیلزادرا بیشتر واضیح مینماید ،  که امریکا برای مقاصد خویش به افغانستان آمده است نه بمنظورعملی شدن خواست مردم ما. 

 از سخنان جناب خلیلزاد چنین استنباط گردید تا مردم ودولتمردان افغانستان ،خود طرح وحمایت کننده گان،منافع ملی شان گردند،اینکه عوامل بحران به قوت اش باقی است،چنانچه اخیرآ بارک اوباما رهبر جدیدطالبان راشخص دیموکرات تعریف نمودند،پس آینده برگشت ثبات واستقرارنظام ملی،با موجودیت ، انبوه کاستی ها ودشواریهای نظام وحدت ملی  وآغشته به فساد اداری ،هشت پایگاه وهزاران تفنگدارامریکايی از یک جانب ، موجودیت رهبران تروریزم ، پایگاه ها ومنابع تمویل شان درکشور پاکستان ،ایجاب این امر رامی نماید تا بهتر خواهد بود که ریشه کنی را ترجع داد نسبت به شاخچه بریدنهای که امریکا طی بیش از پانزده سال دراین جنگ پیشه نموده است. پس تقاضای زمان چیزی دیگریست .

سنجر غفاری 

 

 


بالا
 
بازگشت