نجیب الله عظیمی

 

ملتی که با حضور نیرومند ترین قدرت های اقتصادی جهان در کشوری شان هنوز هم احساس آرامش نمی نمایند

 

چند روزی میگردد، که از کشور برگشتم ، این بار نیز پس از تقریب به یک سال به آن سرزمین آبایی و اجدادی خود رفتم، تا باری دیگر دیدار از مادر وطن، از مادر و خواهر، از دوستان و اقارب تازه نمایم.

مانند گذشته ها با زانو زدن به دوشک و بالشت با هریک از آنها به دور یک دسترخوان نشسته غذا صرف نمایم و با گوش فرا دادن به صحبت ها و درد دل های هریک از آنها، توانسته باشم، کمی از غم و غصه و از دل واپسی های آنها کاسته باشم.

به بینم و به شنوم که در طی این کمتر از یکسال بالای هریک آنها چه سپری شده و چه گذشته است. هریکی حرفی و حدیثی داشت و هر یکی شکوه و شکایتی؟

از زمانیکه برگشتم چند باری گردید، که دستم به تخت کمپویتر می رفت، که به نویسم، ولی دلم نمی خواست که به نویسم ، زیرا می دانستم که چیزی برای گفتن و نوشتن ندارم و چیزی نه شنیده ام، که با افتخار آنرا به نویسم، زیرا هر آنچه شنیده ام همه اش غم و درد عمومی و همه گانی بوده، یعنی بیکاری و بی روزگاری، بی سرنوشتی فرار از وطن و ترک آن سرزمین بوده و هیچ گونه امیدی به آینده نه بوده است؟

من در هر خانهء و در هر منزلی قصهء ترک وطن و فرار از وطن را شنیدم و هر آن لحظهء دلم خون می گردید، که این ملت صبور تا چه حدی بیچاره و ناتوان گردیده است، که یگانه راه نجات از این کشور را فرار از آن میدانند، در حالیکه بکُلی بی خبر از آنند، که بدانند که چه سرنوشتی  انتظاری آنها را در خارج از این جغرافیه می کشد؟

من نمی دانم، که این دولت و حکومت برای کی، کدام قشر و کدام گروه و یا قوم و قبیلهء کار می نماید؟

تا به آخرین روزی که من بودم ، من نه توانستم دریابم، که این دولت مصروف چه کاری چه طرح و پروژه بوده و روز می گذراند، روز را شب و شب را روز می نماید؟

با جوانانی که صحبت داشتم، آیندهء این دولت برای آنها اطمینان بخش نه بوده است؟

با خانمانی که صحبت داشتم ، آنها از بد امنیتی و عدم اطمینان به آینده صحبت داشتند؟

با سالخورده گانی که صحبت داشتم، آنها از اهداف و مرام های این دولت سر در نمی آوردند؟

از اخبار شبانه چنین بر می آمد، که این دولت ( دو سر مُلی) هنوز هم در صدد جلب توجهء طالبان می باشند، غرض کم کردن قهر آنها نام (مخالفین) را بالای آنها گذاشته اند؟

طالبان به این دولت (دو سره) کدام اهمیتی قایل نه گردیده و به مذاکره و صحبت با این چنین یک دولتی ضعیف چندان علاقه مندی نشان نمی دهند؟

از لا بلای اخباری جاری در کشور چنین استنباط می گردد، که ادارهء استخباراتی پاکستان و پاکستانیان این دولت (ضعیف ملی) را از بینی آن گرفته و به هر سمت دلخواهی خود می چرخاند؟

امریکا و انگلیس به توصیه های پدرانهء خود دوام داده و هر دو مرد مسول در کشور را (مرد شماره یک و دوی کشور) را به مذاکره و پذیرش نسخه مصالحه با طالبان منحیث یگانه راه حل و فصل قضیه ء افغانستان به آنها گوشزد می نمایند؟

چین منحیث یک ابر قدرت جدید اقتصادی در منطقه ، در ضمن آنکه همین اکنون همکار فعال اقتصادی پاکستان نیز می باشد، هنوز نه یا نه خواسته و یا هم صادقانه نمی خواهد،موضع و جایگاهء خود را در حل قضیهء افغانستان با (طالبان) روشن بیان نماید؟

یا آنکه در بازی شیطانی با پاکستان در همکاری بوده و نمی خواهد از تمام امکانات خود بالای پاکستان استفاده موثر و مفید نماید و یا آنکه در جنگ غیری مستقیم با امریکا و جهان غرب قرار داشته و سر به طرفداری پاکستان می جنباند؟

ایران در این بازی هنوز موقف معین خویش را اختیار نه نموده و در ضمن آنکه سر به طرفداری دولت (دو  سره ) می جنباند، ولی در عمل مردم افغانستان شاید اقدام عملی و موثر ایران در بارهء (مذاکره با طالبان) نه بوده است؟

روسیه در چنین یک اوضاع پای خود را از قضیهء افغانستان بیرون کشیده و برای امریکایی ها و جهان غرب اعلام نموده است، که در این قضیه با امریکایی ها نه خواهند بود، ولی در کشور خبر های پخش گردیدند، که دیپلومات های آنها تماس های را با طالبان داشته اند؟

این بود نگاه اجمالی به سرزمینی آبایی من که با نداشتن اولاد دلسوز و وطن پرست، تاکنون نه تواسته راه بیرون رفت خود را از منجلابی که زمانی تابعین خودش تحت عنوان (جهاد) برایش کندن دریابد.

در آن همه روز های که در کشور بودم ، کمتر کسی را در جامعه دریافتم، که گمان برد، که با همین آش و همین کاسه کسی به تواند دهن خود را نه سوزاند؟

 

ارسالی نجیب الله عظیمی

25 مارچ سال 2016

 

 

 


بالا
 
بازگشت