سیدهمایون شاه عالمی

 

جامی هروی (رح)

آن عارف روشن ضمیر و آن خورشید  ِ دانش منیر، آن کوه نورد علوم  و سیّاح  ِ دشت های هنر در هفت مرز و بوم آن مظهر نیک نامی آن خاتم اشعرای ِ خوش کلامی نورالدین عبدالرحمن جامی (رح) متولد هژدهم اگست 1414م  و متوفی 19 نوامبر1492م میباشد. تولد مولینا جامی در جام که در آن زمان از مربوطات هرات بود اتفاق افتاد و فعلاً منطقه جام مربوط ولایت غور میباشد.

خود جامی (رح) در باره مولد خویش چنین فرموده است:

مولدم  جام  و  رشحه ء    قلمم      جرعهء جام شیخ الاسلامی است

لاجرم   در  جریده ی   اشعار       به  دو معنی تخلصم جامی است

 

من از جمله مخلصین این بزرگ مرد علم و عرفان هستم، در سالهای 2001م بیماری برایم پیدا شد و ناگزیر از کارم رخصت گرفتم، به کتاب هایم نظری انداختم در اولین نگاه چشمم به کتاب هفت اورنگ افتاد به دلم گفتم هفت اورنگ یعنی هفت برادر ، مصمم شدم از اول تا آخر این کتاب را بخوانم مطالعه ی این گنجینه ادبی و علمی سه ماه طول کشید و اگر ازین بحر مواج پُر حرکات قطره ی هم نصیب من شده باشد از برکات آن خویشتن را خوشبخت میدانم .

در نوامبر سال 2003م دوست دانشمندم جناب عبدالولی پوپل شاعر فرهیخته و شخصیت ادیب پرور کشور مان که میزبان پروگرام ماهوار (شام ِ عِرفان) نیز هستند به من زنگ زدند و راجع به حضرت جامی سوالاتی نموده در ضمن از من دعوت کردند که در مجلس جمعه شب آخر ماه دسامبر که راجع به شخصیت مولینا جامی است اشتراک نموده شعر و یا مضمونی را تهیه نمایم من هم به خوشی پذیرا شده و قصیده گونه ی را در وصف این شخصیت والا سرودم که در همین مقاله برای شما تحریر خواهم نمود . درپروگرام شام عرفان که مختص به حضرت مولینا جامی بود شاعران و ادب دوستانی زیادی اشتراک نموده بودند ، بعضی ها از اشعار جامی(رح) استقبال نموده بودند. دوست محترم شاعر گرانمایه کشور استاد حامد نوید شعری زیبای سروده بودند آقایی قوی کوشان مقاله ی راجع به طنز ها و هزلیات جامی (رح) تهیه دیده بودند، انجنیر صاحب (رائق) سخنانی پیرامون زندگانی مولینا ارائه کردند و شاعره خوش قریحه و خوش آواز ما محترمه لیلا جان تیموری بر علاوه دکلمه اشعار و دیزاین سالون یک تابلوی از مولانا جامی را نقاشی نموده بودند که از نگاه سبک رسامی ( امپرشنیزم) بود در تابلو گوشه ی از شهر هرات باستان نیز در(بک روند) تصویر جامی (رح) قرار داشت.

 

در محافل شام عرفان که ماهانه در ایالت ورجنیا دایر میگردد همواره شخصیت های بزرگ کشور معرفی شده و از آنها به بزرگی یاد میشود امید وارم همچون محافل هنری در تمام گوشه و کنار جهان توسط افغانها براه انداخته شده و گنجینه های فرهنگی کشور ما حفظ و از همه مهمتر از محتویات آن برای نسل امروزی و نسل های بعدی کشور استفاده به عمل آید.

من دیوان حضرت جامی را در سال 2006 م از کابل خریداری نمودم، از اشعار ناب این شخصیت واقعاً کیف بردم و به این نتیجه رسیدم که بیهوده نگفته اند هم اوست خاتم اشعرا ، درین اواخر دوست عزیز ما آقایی عمر ملک یار دانشمندانی را در پروگرام گنج شایگان صدای امریکا دعوت نموده، شخصیت های را معرفی کرده و آثار ایشانرا تحت بحث قرار میدهند و داکتر سمیع رفیع محقق و ادیب کشور ما معلومات پر ارزشی را راجع به شخصیت های مولانا جلال الدین بلخی و مولینا جامی علیهم الرحمه تهیه دیده بودند که لازم میدانم از این عمل ایشان اظهار قدر دانی کنم.

  

مولینا جامی سفری به سمر قند که مرکز اهم جهان اسلام در آن زمان بود داشت که شرح احوال وی در صفحات اول کتاب معروف( هفت اورنگ) نبشته شده است.

باری نوشته بودم:

نورالدین جامی  ِ  ابوالبرکات     بحر ِ معناست از او در حرکات

این هم قصیده که به وصف جامی (رح) سروده بودم:

 

در مدح مولینا جامی  ِ هروی (رح)

 

ای  ایزد   ِ  توانا   ورد    ِ  دل   و   زبانی

خود  فاطری  و  پاکی   پنهان   ولی عیانی

قدر  ِ کرامت   ِ  تو  از عقل ما برون است

بر فکر  ِ کوته   ِ  ما   بخشا   که   میتوانی

اول  تویی  و  آخر  باطن  تویی   و  ظاهر

پیدا  ز قدرت  ِ  خود  غایب   ز  دیده گانی

ما  و  ندای    ِ   یارب  در مسجد  و کلیسا

غافل از آن که هرجا هروقت  وهر مکانی

ای  حکم  آنی   ِ  تو  صورتگر  ِ  دو گیتی

خلقت گری عظیمی    نقّاش    ِ  کهکشانی

حمد  و بیان  ِ وصف  اندر  زبان   نگنجد

بگذر ز ضعف  عقلم  آنی  که خود  بدانی

حالا  درود  گویم   بر ذات  ِ  پاک   ِ احمد

بالا   ببر مقامش  چون   یار   ِ   دوستانی

اینک  بیان دارم   توصیف  ِ  راد  مردی

ای نورالدّین  ِ  جامی!  نوری  ز  آسمانی

استاد  عبدالرحمن    ابن   ِ   نظام  الدّینی

در شرع  و درتصوّف خورشید ِ اخترانی

فاخر ابوحنیفه (رح) ازشرح فقهی تو  باد

چندان فصیح وروشن نغزی و خوشزبانی

پیش  ِ پدر نشستی  در راه   ِ حق  پرستی

آموختی  و  رَستی    پاینده   چون  نمانی

خوش  بوده فطرت  ِ تو علم  و ذکاوت  تو

ذات و کرامت  تو ،  خوشبخت   بیگمانی

فخر  ِ هرات و جامی  در رفعت و مقامی

در  نظم  خوشنظامی  در عقل خوشعنانی

در مجلس  ِ اُلغ بیگ توصیف تو چنان شد

ز آن  سوی  آمو  دریا  چون تو نیامد آنی

 

هر جا  معلّمانت  از  عقل تو به  حیرت

استاد   عاجز آمد   استاد    ِ آن   زمانی

در مکتب   ِ طریقت  شاگرد  ِ  نقشبندی

درعلم  ِعقل  و معنی چون بحربیکرانی

تا خواجه سعد الدّین  شد پیر و پیشوایت

در صفّ  ِ  عارفان هم جاوید بس بمانی

آثار  ِ پُر  بهاءیت  ای  مستعد چه  گویم

از علم  ِ  ما  برونی در فهم   ِ ما گرانی

ای نور  ِ قدس  ِ سرة   از دانش  تو ذرّه

ما را کجاست ذَهره  از بسکه پُر توانی

مضمون هفت اورنگ مارا به شور آرد

در  حمد  ِ وصف ایزد  بلبل ز بوستانی

تا پیش رب تضرع کردی بسوزوسازی

در شیوه ی مناجات  از پخته پیشه گانی

در وصف  ِ سیّد  ِ ما  ز ام الکتاب گفتی

هر نقد  ِ جان  به پایش  آورده  داستانی

با تو موافقم من  در مدح  ِ شاه  ِ لولاک

چون من  ز هیبت  ِ او  از گفتگو بمانی

درقصه های  ِ موسی وآن بره ی رمیده

گویی که حاضری تو یا گویی آن شبانی

اندر  قصور  ِ ملحد   وآن زاهد ِ ریایی

وآن مرتدان  ِ دهری  نطّاق   ِ مُسلِمانی

کردی حکایتی را ازیوسف وچهی ضل

یعقوب و پیرهن را رنگین  و ارغوانی

اندر صفات  ِ لیلی  زنجیر  ِ قیس بردی

طرح  ِ نوین گزیدی در پیری دلجو انی

از شامگاه  ِ معراج روح الامین ستودی

وصفی که نظم کردی  پاکیزه از دهانی

در قصه های داوود آوردی رمز معبود

اندر سخن مسلّط   چون  تیر  از کمانی

تاریخ شاه سکندر با سرنوشت   ِ فرزند

و آن فیلسوف  ارسطو آورده از  نهانی

عجز من ازکمالت درقرب حق  جمالت

گفتم صفات حالت کم شد که بیش ازآنی

ایزد روان جامی درقرب خویش گیری

خود  مهر عارفانی  خود  یار عاشقانی

یکدل وَیک زبان کن این جمع دوستانرا

آورده  گر  نویدی   بشنیده   هر  فغانی

دارد دعا(همایون) ده آنچه به ز گردون

ستّار  ِ  این جهانی غفار   ِ  آن  جهانی

 

4 دسامبر 2003 م

ستوکس دیل – کارولینای شمالی

ایالات متحده امریکا

 

خواننده محترم!

در صورت امکان و فرصت آثار این عالم بزرگ را مورد مطالعه قرار داده از تفکر عالی وی استفاده کنید . نورالدین جامی (رح) در تصوف پیرو طریقت نقشبندی بودند و پیر ایشان خواجه سعد الدین کاشغری بود.

مولینا یک صوفی وارسته و شخصیت عظیمی بود که از سخن هراس نداشت ، در اواخر عمر در هرات متوطن بود و در همانجا به حضرت ِ حق پیوست خداوند روح وی را در قرب احدیت خویش نگهداشته و به ما مقصران راه راست بنماید .

 

سید همایون شاه عالمی

19 حوت 1387 ه ش

وزیر اکبرخان مینه

کابل - افغانستان

 

 

 


بالا
 
بازگشت