پوهندوی دوکتور محمدعابد حیدری

 

فرارسیدن هشتاد ویکمین بهار زندگی محترم استاد زیارمبارکباد

محترم پوهاند دکتورمجاوراحمدزیار را ازسه ونیم دهه قبل میشناسم ؛  از حدود سی سال است که با ایشان ازنزدیک تماس و معرفت دارم. وامااندکی درمورد این شناخت و معرفت :                       

دریکی ازروزهای سمستر دوم سال اول تحصیلی (خزان 1359 ) مدیر تدریسی فاکولته علوم اجتماعی پوهنتون کابل برایم هدایت داد ، فاکولته زبان و ادبیات رفته ، پیام اورا که درمورد تغیر پیش آمده درتقسیم اوقات درسی صنف مابود ، به استاد مضمون زبان پشتوبرسانم. محصلان رشته تاریخ زبان دری و پشتو میخواندند که بیشتر متون تاریخی تدریس میگردید. مضمون پشتو را برای صنف ما استاد محترم گل محمد خان نورزی تدریس میکرد. بدلیل مصروفیت های علمی– اداری درمرکز اکادمی علوم افغانستان ، تنها در روزهائیکه درس میداشت به پوهنتون می آمد. مدیر تدریسی تغیرات درروز وساعت تدریس مضمون پشتو را روی کاغذی نوشته بمن سپرد تا به دیپارتمنت زبان پشتو برده ، به استاد دکتورنورزی ویاهم به مدیریت تدریسی بسپارم. چنین کردم. به شعبه پشتو رفتم .همین روزاستاد نورزی به فاکولته نیامده بود.به یکتن ازاستادان شعبه پشتو پیام مدیرتدریسی مبنی بر اینکه استاد نباید بفکر تقسیم اوقات هفته قبلی تشریف بیاورد وسرگردان شود، توضیح دادم. این استاد اظهارداشت منتظرباش تا موضوع را حل نمایم .گوشی تلیفون رابرداشت ، به شماره ئی تلیفون کشید وموضوع را اطلاع داد. ازصحبتهایش فهمیدم که طرف مقابلش داکتر نورزی نیست. برایم توضیح داد، استاد تشریف نداشت.( دکتورگل محمد نورزی درمیکروریان اول  زندگی میکرد و درخانه خود تلیفون داشت) موضوع را برای خانم استاد توضیح دادم . بمن گفت حالا میتوانی بروی.با خداحافظی  دفترش را ترک نمودم. با خروج از دروازه عمومی فاکولته ادبیات ، در حد فاصل بین دانشکده ادبیات و اقتصاد ، با یک تن ازاستادان فاکولته ادبیات که با او شناخت قبلی داشتم مقابل شدم .بعدازسلام واحوالپرسی ، چند لحظه ای باهم صحبت کردیم.درهمین لحظات بود ، متوجه شدم یک آقا ویک خانم خوش تیپ وخوش لباس از دروازه فاکولته بیرون شدند. شانه به شانه راه رفتن و بخصوص لباسهای ایشان توجه من را جلب کرد.  لحظه ایکه از پهلوی ما رد شدند ، اگراشتباه نشنیده باشم ، بزبان غیراز دری وپشتو حرف میزدند.جدآ کنجکاو شدم بدانم این آقا که پطلون شکری ، بوتهای نصواری، کرتی جگری سوخته مایل به نصواری باخط های سیاه (چهارخانه) واین خانم که نسبت به آقا ، جوانتر مینمود وخیلی هم آراسته ، جانب کتابخانه مرکزی و یا هم تعمیر ریاست دانشگاه میرفتند، کیستند؟ ازاستاد پرسیدم آن آقاوخانم کیستند ، میشناسی؟ جواب داد استاد زیار وخانم اش سکینه جان زیار . چون قبل از اسم زیار صاحب کلمه استاد را استعمال کرد ، پرسیدم استاد کدام دیپارتمنت است؟ جواب داد دیپارتمنت ما (پشتو). نمیدانم چرا عاجل گفتم ای کاش درسمسترآینده استاد پشتو صنف ماشود. (قبلآ داکترصاحب نورزی گفته بود به دلیل مصروفیتهایش،درسمسترآینده بما درس نخواهد داد.) جواب داد فکرنمی کنم وقت داشته باشد.چون رئیس فاکولته است و درشعبه پشتوهم درس میدهد.توضیح داد مدتی درزندان بوده و بعداز رهائی حالا رئیس فاکولته شده است. دقیق ازهمین وقت بود که استاد زیار را دیدم وشناختم . بعداز آنکه درزمستان 1366 خورشیدی درشعبه تاریخ فاکولته علوم اجتماعی دانشگاه کابل مقرر شدم ، با جناب زیار صاحب از نزدیک معرفی وهمچنان دانستم که خانم شان محترمه سکینه جان زیار هم استاد زبان المانی فاکولته ادبیات است . قابل یاددهانی است: « درسمینارهای علمی مواردی را بخاطر می آورم که من و جناب استاد زیار صاحب روی نکات معین هم نظرنبوده ایم. ازدید بحثهای علمی – اکادمیک ، چنین نقطه نظرات نه تنها حسنه ومجاز است ، بلکه باعث غنامندی موضوع و بحث علمی نیز میگردد.  جناب زیار صاحب بعنوان یک استاد و عالم ، نسبت به من وسایر اساتید جوان همیشه مهربان بود. از بحث ها حمایت ، ما را تشویق و با این کار مقام استادی خود را به نمایش میگذاشت. به استاد زیار احترام داشتم و دارم.زیار صاحب بخاطر غنامندی زبان مادری اش خدمات بزرگ انجام داده و میدهد که قابل قدراست.  »                                                                                             

تاآغازجنگها درشهرکابل که داکتر صاحب زیارمانند دهها استاد و دانشمند دیگر کشور مجبور به ترک این شهر گردید ، بعنوان همکار ارتباط نزدیک داشتیم . سالهایکه درکابل بودم ، و بعد از آنکه در تابستان 1380 خورشیدی مجبور به ترک دانشگاه کابل شدم ، از داکترزیار و اکثریت کامل استادان و همکاران مهاجرم اطلاع نداشتم. بعدازچند سال زندگی درناروی ، دریک سمینار که  توسط تعدادی از فرهنگیان هموطن در شهر لیله استروم کشور ناروی دایر ومن نیز درآن دعوت شده بودم ، جناب دکتورمجاوراحمدزیار را بعداز سالها باردیگر از نزدیک ملاقات کردم .به همین ترتیب  درشهر استهکلم سویدن که  جهت اشتراک درمحفل تجلیل ونیکوداشت از هفتادمین سالزاد جناب استاد واصف باختری که به همت کلوپ قلم افغانها برگذار و در آن دعوت بودم  ، استاد زیار را برای دومین بار دردیارهجرت ملاقات کردم. درمحفل مذکور شخصیتهای مطرح عرصه علم وفرهنگ صحبت و سخنرانی کردند. دراخیر از استاد باختری تقاضا شد تا صحبت نماید. باختری صاحب ضمن تشکراز تدویرکننده گان نشست علمی ، حاضران محفل ودوستانیکه درکار نشست همکاری نموده بودندتشکری نمود. نکته جالب که توجه همه را بخود جلب کرد ، آن بود که استاد باختری از زیار صاحب بعنوان استاد خود یاد وتشکر نمود.باختری از استاد زیار اجازه خواست اگرموافق باشد ، توضیح دهد که چه وقت و چگونه ؟ 

باختری صاحب اظهارداشت سال آخر فاکولته بودم؛ استاد ما حبیب الله تژی بخارج سفرنمود و به عوض ایشان ، استاد زیار درس ما را  دریک سمستر پیش برد. همه تعجب کردیم .چون هیچکس فکرنمیکرد داکتر صاحب زیار از نظر سن نسبت به استاد باختری بزرگتر باشد. ظاهرآ استاد زیار در مقایسه  به باختری صاحب سرحال تر به نظر میرسید. عمر هردو استاد  عزیز ما طولانی باد.  

آغاز هشتاد ویکمین بهار زندگی استاد محترم  پوهاند دکتور مجاوراحمد زیاررا صمیمانه تبریک گفته   بجای فرستادن کارت ، چند سطربالا را نوشتم  و درادامه این یاد و خاطره ، به نقل ازاثراستاد محترم پروفیسور رسول رهین ، بخشهای از زندگی نامه محترم زیار صاحب را می آورم.   

                                                                                                      

پوهاند دکتور مجاوراحمد زیار به تاریخ 31 جوزای 1315 خورشیدی دریکی ازروستاهای واقع در دامنه های سپین غر بنام حصارک مربوط حکومتی رودمزینه ولایت ننکرهارافغانستان دریک خانواده بی بضاعت چشم بجهان کشوده است. درسن 9 سالگی که هنوزشاگرد صنف سوم مکتب بود ازسایهء پدر محروم شده و با مادر ودو برادر کوچکش زندگی مشقتباری را تا پایان مکتب ابتدائیه شش ساله متحمل گردیده است.                                                                                             

پوهاند زیاردرسال1332 شامل دارالمعلمین کابل و درسال 1337 آنرا موفقانه تمام و سپس شامل شعبه پشتو فاکولته ادبیات گردیده وتا درجه لسانس تحصیل کرد.   بعد فراغت ، درعضویت کادر علمی فاکولته ادبیات  مقرر و در پروژه اطلس زبانشناسی افغانستان که  از سوی یونسکو و زیرنظر آریانشناسان اروپائی فعالیت داشت ،بخاطر گردآوری  وپژوهش درگویشهای برخی زبانها  کار نمود. استاد زیار با استفاده از یک سکالرشیپ عازم سویس گردید و تا سطح دکتورا ( پی ، اچ ، دی ) در رشته زبانشناسی عمومی ، آریانشناسی و نژادشناسی در دانشگاه برن ، تحصیل نمود. با برگشت از تحصیل درمارچ 1972 ، بکار تدریس در فاکولته ادبیات آغاز نمود. پس از تحول ثور1357 خورشیدی بحیث رئیس مرکز بین المللی تحقیقات پشتو در اکادمی علوم افغانستان مقرر گردید. مدت زمانی استاد در زندان پلچرخی زندانی بود ، و بعد از رهائی ، بین سالهای  1359 – 1362 خورشیدی رئیس فاکولته زبان و ادبیات پوهنتون کابل بود. از 1363 تا 1365 –خ  بحیث استاد مهمان در دانشگاه هومبوت شهر برلین المان شرق ، درشعبه آریانشناسی آن مضمون افغانستان شناسی را تدریس مینمود. درختم وظیفه بکابل برگشت و به کار تدریس در فاکولته ادبیات ادامه داد. با سقوط رژیم و بقدرت رسیدن تنظیمهای جهادی ، مجبور به ترک کابل گردید. مدتی در پشاور به همکاری و رهنمائی پروگرام ماستری و داکتری در دیپارتمنت پشتو یونیورستی پشاور همکاری داشت ، تا اینکه در سنبله 1375 عازم بریتانیا گردید و با فامیل اش در شهر آکسفورد زندگی میکند.

پوهاند دکتورمجاور احمد زیار یکی از پیشگامان عرصه تحقیق در زبان و ادب پشتو بشمار میرود. اسم بردن از همه آثار استاد درین نوشته مقدور نیست. درینجا با ذکر چند عنوان مشهورتر ، باقی آثار و مقالات اش با عدد برشمرده میشود. داکتر زیار در مدت زمان نیم قرن خدمات علمی خود ، بر علاوه (30) دفتر شعر و داستان ، حدود (130) اثر مستقل که بیشترآنها پژوهشهای گویشی در بیشتر از دوازده زبان افغانستانی ، در راس زبان پشتو و فارسی را تشکیل میدهد، بنگارش آورده است. مقالات علمی استاد که به زبانهای پشتو ، فارسی ،المانی و انگلیسی تحریر یافته ، به بیشتر از دونیم هزار مقالت میرسد. 38 اثر تحقیقی استاد اقبال چاپ یافته است که میتوان از فرهنگ واژه های نو درپشتو با معادلت های فارسی دری ، عربی ،اردو و انگلیسی . زبان ادبی خوشحال ختک ، مختصری پیرامون وجه تسمیه خراسان ، ترکیبات اسمی زبان فارسی ، .... اسم برد.                                         

شخصیت برازنده و چند بعدی پروفیسور زیار به مثابه استاد دانشگاه ، زبانشناس ، ادبیات شناس ، نژادشناس ، پژوهشگر ، شاعر ، نویسنده ، مترجم ، نقاد ادبی و اجتماعی ... و درحال حاضر به منزله متخصص زبانهای آریائی ، اعم از باستانی و نوین در میان دانشمندان و فرهنگیان افغانستانی ، ایرانی و آریانشناسان غربی ، دارای نام و نشان است. 

پوهاند زیار با کاروخدمت که به زبان پشتو انجام داد و میدهد ،این زبان را از تنگنای نداشتن لغات و کلمات کشید. او لغات و اصطلاحات جدید وضع کرد. خدماتی را که او بزبان پشتو انجام داده ، هیچ  متکلم دیگر پشتو انجام نداده است.  

بار دیگرفرا رسیدن هشتاد ویکمین  بهار زندگی پر بار محترم دکتورصاحب زیارصمیمانه تبرک باد . صحت کامل ، طول عمر و موفقیت نصیب استاد .                                                         

  دکتور محمد عابد حیدری  (  اسلو – ناروی ، جوزا 1395 خورشیدی)

 

 

 


بالا
 
بازگشت