شریف بها

اثر گزاری گفتگو های مستقیم با طالبان نسبت به پاکستان در پروسه صلح

پس از نشست چهار جانبه میان حکومت افغانستان و پاکستان ، نشست پگواش در قطر با اشتراک شخصیت های مهم سیاسی افغان از جمله محمد عمر داودزی ، اقای احدی ، قیوم کوچی وغیره و نماینده گان شماری ازکشورهای مختلف بحث های تازه را میان آورده و مهم تلقی گردید.  این نشست که ازسوی نهادی بین المللی پگواش در قطر برگزار شده بود ، هدف اساسی آن بحث روی چگونگی صلح در افغانستان میان دولت و گروه طالبان بود.

بدون شک صلح نیاز هر افغان است و صدای های صلح جویانه طی چهارده سال بار ها از سوی حکومت افغانستان  تحت زعامت حامد کرزی  بلند شد وهمواره پیرامون تامین صلح با طالبان تلاش های جدی را بخرچ داده شد . درگذشته باور بر این بود که کلید اصلی صلح نزد پاکستان وامریکا است اما تلاش ها نشان داد که پاکستان در راستای صلح افغانستان هیچ نوع آماده گی نداشته بلکه  انعده افرادی متعلق به گروه طالبان را که علاقمند صلح بودند بازداشت ویا هم نابود کردند وحکومت پاکستان با درنظرداشت منافع خویش در افغانستان ، همواره در مقابل تامین صلح برخواسته های نامشروع خود پا فشاری کرده است  و تاهنوز   حاضر نیست، انعده از طالبان تحت فرمانش را به میز مذاکره بکشاند.

با ایجاد حکومت وحدت ملی که متاسفانه عیوب زیادی دارد و تحکیم قانون نسبت به گذشته ضعیف است ،  تلاش ها برای گفتگو های صلح را از سر گرفت و گام بر قدم های گذاشت که حامد کرزی درجریان چهارده سال در آن مسیر رفت و آمد کرد . که در نهایت حکومت وحدت ملی توانست برای دومین بار نشست چهار جانبه را با اشتراک کشور های امریکا، چین، پاکستان وافغانستان دراسلام اباد وکابل برگزار نماید که هدف این تلاش ها کشانیدن طالبان مسلح به پای میز مذاکره است.

 حکومت پاکستان طی چهارده سال نخواست که زمینه صلح را با طالبان تحت فرمانش فراهم سازد ، سوال اینجاست که اکنون چگونه و بر اساس کدام میکانیزم حاضر خواهد شد تا گروه طالبان را آماده به صلح سازد . در عین زمان تلاش های صلح در پنج سال گذشته، بدلیل نبود شفافیت در مذاکره، نبود طرح فراگیر صلح ، نادیده گرفتن دیدگاه و خواست های مردم و نبود طرف مشخص برای ادامه گفتگوها بود ولی نتیجه یی را در پی نداشت . از جانبی دیگر با آغاز نشست های چهار جانبه ، اقدامی دیگری صورت گرفت که همانا نشست پگواش با حضور نماینده گان سیاسی طالبان، سیاسیون افغان  ،نهاد های مدنی ، نماینده گان زنان و نماینده گان مردم در شورای ملی و شماری از کشور های خارجی در قطر، برگزار گردید.بر اساس گزارش های رسانه یی دراین نشست کمیته سیاسی طالبان بر عملکرد حکومت افغانستان مبنی بر بسته کردند آنان به حکومت پاکستان سخت ابراز نارضایتی کرد. از اظهارات نماینده گان طالب در این نشست چنین بر می آید که انان آماده صلح اند اما دلایل خود را که همانا خروج نیروهای خارجی از کشور و تغیرات در قانون اساسی وغیره موارد است ارایه داشته اند.

بناءدر این نوشته روی دو موضوع عمده بحث صورت میگیرد یکی آن پروسه صلح با طالبان است  و دوم آن گفتگو ها با حکومت پاکستان. بدون شک طالبان هم جز همین جغرافیه اند و با تمام فرهنگ و رسوم کشور آشنایی دارند پس بهتر خواهد بود به هدف تامین صلح طی میکانیزمی خاص ، گفتگو های  مستقیم با ایشان آغاز گردد اکنون آدرس دفتر سیاسی طالبان روشن واشکاراست و حکومت افغانستان با استفاده از تجارب گذشته باید روی آن توجه بیشتر نماید.

در قدم نخست برای آغاز گفتگو های مستقیم نیاز است تا یک گروه از میانجیگر که متشکل از افراد غیر وابسته به دولت و گروه طالبان تشکیل و عملا وارد گفتگوها شوند. این میانجیگر را میتوان از علمای کرام ، نماینده گان جامعه مدنی ،نماینده های زنان، سیاسیون مستقل وآزاد ، مشران قومی ، شوراهای محلی غیر وابسته تشکیل داد تا با طالبان تماس گرفت و با این اقدام متیوان پروسه صلح افغانیزه ساخت. با این اقدام ، در قدم اول طالبان مستقل وغیر مستقل مشخص خواهند شد وآنعده از طالبانیکه  وابسته گی خود را با پاکستان عار میدانند به پای میز مذاکره خواهند نشست .زیرا انچه که از لابلای گفته های شماری از کارشناس و شرکت کننده گان در نشست پگواش بر می آید، شماری از طالبان علاقمند آن نیستند که به عقب پاکستان بسته شوند واین یک شانس خوب برای کاهش مخالف آنان خواهد بود.

مساله دوم  گفتگو ها با حکومت پاکستان است ، پاکستان همواره ادعا دارد که بر طالبان حاکم است بدون شک خواهد بود اما تاهنوز عملا نتوانسته که افراد واقعی طالبان را که تصامیم و فیصله آنان بر تمام گروه طالبان اثر گزار باشد ،آماده گفتگو سازد . بناء پاکستان هنوز هم در سدد امتیازی گیری در سطوح مختلف میباشد .

دراین شکی نیست که پاکستان با پیروزی مجاهدین به گونه علنی و مستقیم در قضایا افغانستان دخیل بوده و هست و همواره گروه های تروریستی را به عنوان فشار بر دولت افغانستان وارد کرده  تا منافع خود را در کشور ما ثابت سازد که هرگز خواسته های انکشور برای ما پذیرفتنی نیست و نخواهد بود . از سوی دیگر نشست چهار جانبه برای صلح در افغانستان کافی نخواهد بود زیرا اگر سخن از منافع گفته شود ،سایر کشور ها همانند ایران ، هند ، روسیه و تاجکستان  نیز نقش مثبت در پروسه صلح خواهد داشت زیرا آنان نیز در قضایا افغانستان دخیل اند .چین و امریکا هم پیمان استراتیژیک پاکستان محسوب میشوند و اخیرا کشور چین حدود ۴۸ ملیارد دالر را در پاکستان سرمایه گذاری کرده است  بناء این کشور ها با درنظرداشت منافع خود عمل خواهند کرد. از سوی دیگر بر اساس گزارش ها، اخیرا مقامات بلند طالبان با مقامات روسی دیدار های داشته اند که بودن شک نقش روس در قضایای افغانستان مهم تلقی خواهد شد .

بناء در نهایت باید گفت که حکومت افغانستان تلاش نماید تا توسط کمیته میانجیگر مستقل و غیر وابسته به دو طرف گفتگویهای صلح با طالبان را آغاز نماید زیرا هدف  وخواسته اساسی افغان ختم جنگ در افغانستان است  و برای باورمندی بیشتر نیاز است  حمایت پاکستان امریکا و چین در این پروسه داشته باشد و کشور های امریکا و چین منحیث تضمین کننده پروسه وارد میدان شوند .

در عین زمان دولت افغانستان برای کسب حمایت پاکستان جدا گانه وارد گفتگو شود بدون شک کشور های منطقه منافع خود را با هم دارند  نیاز است که میان افغانستان و پاکستان جو اعتماد به میان آمده و روی خواسته های معقول جانبین ( افغانستان – پاکستان ) بحث ها ادامه یافته تا به یک نتیجه معقول دست یافت .   //

مورخ 1394.11.13

 

 

 


بالا
 
بازگشت