حشمت الله تلاش

 

حرکتی مردمی، درسی برای مردم و دولتمردان

اخیراً مردم با راه اندازی حرکت مدنی (تظاهرات) اعمال ضد مردم آنهایی که را منجر به سربریدن هفت تن از هموطنان ما گردیده بود تقبیح نموده، نفرت و انزجار خویش را در برابر این اعمال ابراز داشتند. و دولت را نیز به سهل انگاری و عدم توجه و حتی در بعضی موارد دست داشتن در همچو اعمال نمودند.

این حرکت، بعد از انتقال پیکر شهداء به شهر کابل، بتاریخ 20 عقرب با راهپیمایی از جاده شهید مزاری در غرب کابل آغاز گردیده و هردم به تعداد آنها افزوده می شد. تا اینکه در نزدیک ارگ ریاست جمهوری (در چهارراهی پشتونستان) مستقر شده و به شعارهای برضد مخالفین (طالبان و داعشیان) پرداخته، و گاهی شعارهای برضد رهبران حکومت وحدت ملی و نظام موجود نیز به گوش می رسید. آنها دولت و رهبران را به بی کفایتی متهم می نمودند و در کل خواهان به سزا رساندن عاملین این جنایت شده و از دولت و رهبران حکومت وحدت ملی خواستار شدند تا بعد از این دیگر با وعده های به فریب دادن مردم نپرداخته در مورد اقدامات جدی نمایند.

در ساعاتی گذشته از نمیه روز، این تظاهرات به خشونت کشیده شد؛ تظاهرکننده گان بعد از ختم ضرب الاجل زمانی با جسارت فراوان دروازه های اولی منتهی به ارگ را شکستانده و با حمل تابوت های شهداء خود را در نزدیکی ارگ و رسانیده و داخل محوطه اداره امور شدند. آنها تقاضا داشتند دولت به سوال ها و خواسته های شان پاسخ دهند. تظاهر کننده گان در داخل اداره امور به شکستن شیشه های موتر ها و ساختمان آغاز نمودند. از اینکه مبادرت نمودند تا به ساختان داخل شوند، محافظین مجبور شده داخل اقدام شده و با فیرهای هوای تظاهر کننده ها را متفرق ساختند. تا به محل اولی خود برگردند. و قرار گزارش رسانه ها تعدادی در حادثه زخم برداشتند.

در اخیر روز، رئیس جمهوری به این ارتباط بیانۀ تلویزیونی را ایراد نموده؛ هموطنان به آرامش فراخواند. سخنان رئیس جمهوری واضح و روشن بوده، و تقاضا نمودند که رفتن به سوی خشونت نه تنها دردی را دوا نمی کند، بلکه ریختن آب به آسیاب بیگانه ها و دشمنان این خاک است که هرآن امید و هوای سقوط نظام را در سر می پروانند. و ابراز آماده گی نمود تا با نمایندگان مظاهره کننده ها رو در رو صحبت نماید.

در اوایل شب نمایندگان مظاهره کننده ها به ارگ راه یافته و در مجلسی که با حضور رهبران حکومت وحدت ملی برگزار گردید. و در آن تعدادی از مقامات عالی رتبه دولتی، نماینده گان مردم در پارلمان، نمایندگان مظاهره کننده ها و فامیل های شهداء نیز اشتراک نموده بودند. در اول نماینده های معترضان خواست های شان را ابراز و از رهبران حکومت وحدت ملی  خواهان توجه به خواسته های شان گردیدند. و در قسمت بعدی این مجلس، استاد محمد محقق معاون دوم ریاست اجرائیه، رئیس جمهور غنی و داکتر عبدالله رئیس اجرائیه سخنان خویش را ایراد نمودند‌.  

  بارها گفته شده که افغانها دایم در میدان جنگ می برند و در میز مذاکره می بازند؛ این سخن بار دیگر ثابت شد. زیرا مردم با حرکت مدنی که اینبار تعداد شان به هزاران تن می رسید توانستند دولتمرادن مجبور به شنیدن حرف های خود نمودند، ولی نماینده های آنها نتوانستند آنچنانی که باید، خواسته های هزاران معترض را بیان نمایند. آنها باوجودیکه یکتعداد خواسته های مشروع را پیشکش نمودند، که آنهم منوط به یک محل و منطقه خاص می شد، تعدادی از خواسته های را پیشکش نمودند که خلاف توقع این تظاهرات کننده ها بود؛ انتقادها و خواست ها بیشتر رنگ قومی بخود گرفته بود. و حتی اینکه طوری احساس می شد که در عقب آن اهداف شخصی نهفته است. رئیس جمهور غنی و اعضای اشتراک کننده با حوصله مندی تمام این گفته ها را شنیدند.

در نوبت بعدی رهبران حکومت وحدت ملی به سخنرانی پرداخته، معاون دوم ریاست اجرائیه با سخنان واضح از طرز برگزاری این تظاهرات و خواسته های نادرست نماینده های آن به سختی انتقاد نمود. و بیشترینه تاکید موصوف به این بود تا این حرکت رنگ قومی داده نشود. زیرا هر حادثۀ غم انگیزه با تمام مردم افغانستان تعلق دارد؛ مانند حادثه انفجار شهر جلال آباد، ارگون ولایت پکتیکا، حادثه ولایات کندز، فاریاب، هلمند، غور، سایر ولایات افغانستان و حادثه کنونی.

و بعداً رئیس جمهوری و رئیس اجرائیه باالنوبه سخنان شانرا ایراد نموده، در بخش اول از توانمندی های شان، از اجرای به موقع فعالیت ها برای دریافت و رهایی ربوده شده گان، از همآهنگ ساختن فعالیت ها و اخذ کمک از نیروی های خارجی در این مورد، از آزاد ساختن نزده تن آنها در بار اول و رهایی هشت تن دیگر آنها در بار دوم صحبت نمودند. در بخش دیگر سخنان خود متعهد اجرای تعدادی از خواسته معترضان شده و در بخش دیگر از ناتوانی های شان نسبت نبود امکانات اقرار کردند. و در اخیر اذهان داشتند که کوشش شود به این نوع حرکت های مدنی رنگ قومی داده نشود، هر حادثه و غم متعلق به تمام مردم افغانستان دانسته شود. و در کل کوشش کردند به نحوی از انحا با قناعت نماینده های معترضان پرداخته شده و به اعتراضات خاتمه داده شود. زیرا هر نوع فعالیت برضد دولت ریختن آب به آسیاب دشمن است.

چیزی که من از این حرکت اعتراض آمیز برداشت نمودم این است که: تا هنوز هم در میان مردم اجماع ملی وجود دارد تمام مسایل را ملی فکر کرده در درد یکدیگر خود را شریک می دانند و در برابر آن با یک صدا می آیستند.زیرا اشتراک تمام اقوام در این حرکت مهر صحه است براین گفتار. برعلاوه اعتراضات روز بعد در ولایات ننگرهار، بلخ، جوزجان و ... دال بر این ادعا است. آنها ضمن تقبیح این عمل، خود را در غم هموطنان شریک دانستند. بدین اساس می توان گفت یکی از مواردی که ما تا هنوز موفق هستیم همین وحدت ملی و غمشریکی ماست.

دوم اینکه مردم هنوز هم نتوانستند در مباحث سیاسی موفق باشند. زیرا نشست نماینده گان متعرضان با اراکین دولتی این امر را به اثبات رساند. با شنیدن سخنان فهیمی درک کردم که مردم هنوز دنباله رو تعدادی هستند که دایم احساسات آنها را به معامله گرفته و بیشتر به اغراض شخصی خود رنگ مردمی داده و خواستار برآورده شدن اهداف خود می باشند. یعنی مردم هنوز هم رهبران واقعی خود را پیدا نکرده اند. در نتیجه حرکت مردمی‌‌ که ‌‌‌ با آنهمه شور و جوش آغاز گردیده بود، چنان به سردی گراید که هیچ باور نمی شد.

سوم و نکته مهم اینکه، حرکت و اعتراض انجام شده درسی بسیار مهمی بود برای رهبران حکومت وحدت ملی و آن اینکه:

مردم هنوز هم توان مطالبه حق خود دارند.

این همان مردمی است که روزی با دادن رای به قیمت جان از شما حمایت کردند و هنوز هم می کنند.

اگر این مردم را درست مدیریت می کردید، می توانستید با آنها کارهای مهمی را انجام دهید.

اگر در این مردم حس اعتماد را در برابر دولت تقویه می کردید، در مدت زمانیکه اینها دست به اعتراض زده بودند، می توانستید با بکار گیری آنها کار های مهمی را انجام دهید. ط.ر مثال حداقل برای صفای شهر کابل در اخیر روز یک شهر کابل عیاری از کثافات داشتید. و صدها کار دیگر که برای انجام به این نیروی و حمایت مردمی ضرورت دارید.

پس، رهبران حکومت وحدت ملی باید در کارکردها و سیاست های خود تجدید نظر نموده، موارد زیرین را جداً مدنظر گیرند:

یک سال می شود که حکومت جدید رسماً کار را آغاز نموده، ولی تا اکنون بسیاری از مقامات دولتی توسط سرپرستان اداره می شود. این سرپرستان در اکثر موارد خود را ملزم به اجرای امور ندانسته و مسوولیت پذیری ندارند. چه در بسا موارد نسبت محدود بودن صلاحیت های شان نمی توانند در امور بصورت درست مدیریت کنند. و این امر بخصوص بیشتر در ولایات سبب شده روز به روز نارضایتی مردم نسبت نظام بیشتر گردد. بناً لازم است رهبران حکومت در تفاهم باهم هرچه عاجل به این معضله نکته پایان گذشته و افرادی را برای پیش برد این امور معرفی دارند. زیرا مردم سخت در انتظار هستند تا امور توسط مسوولین اداره گردد نه توسط سرپرستان. در این مورد دیگر باید از امتیازگیری و امتیازدهی صرف نظر نموده بر انتخاب افراد شایسته و کار فهم توافق گردد. 

در طول یک سالی که از عمر حکومت وحدت ملی می گذرد، ثابت شده که تعداد زیادی از اعضای تیم های آنها کارآیی آنچنانی را توقع می رفت، نداشته اند. برعلاوه بی خبری از قوانین و زیرپا کردن آن، توسط یک تعداد، تقریباً به عرف مبدل گشته است. این امر موجب می‌گردد اکثراً کارها در مطابقت به قانون پیش نرفته؛ یا به بن بست می کشد ویا هم به وقت زمان اجراء نمی گردد. و این نوع اجراات غیر‌‌قانونی و تاخیر در کارها دلسردی مردم را از کارکردهای نظام افزوده؛ از یک طرف از نظام دوری گرفته و بطور لازم از آن حمایت نمی کنند، و از جانب دیگر باوجودیکه دولت اپوزیسیونی در مقابل خود ندارد، این مردم هستند که آهسته - آهسته در موقف اپوزیسیون قرار گرفته اند. و این بدترین حالت برای یک دولت است. و پس رهبران حکومت وحدت ملی باید هرچه عاجل کارکردهای اعضای تیم های خود را ارزیابی کرده برخورد های سلیقه‌ی را کنار گذاشته، آنانی را که از ظرفیت پائین‌تر برخوردار هستند از کار برطرف نموده به عوض آنها اشخاص کاردان و متعهد را برگزینند، تا در اثر مدیریت آنها بتوانند در حل معضلات فعلی موفق بدر آیند.

بر رهبران حکومت وحدت ملی لازم است در امور خارجی سیاست واضح و روشن در پیش گیرند. زیرا تغییرات آنی و نبود یک پالیسی واضح در سیاست‌های خارجی موجب شده به حیثیت اعتبار دولت در امور بین‌المللی لطمه بزرگ وارد شود. و از جانبی پیش برد امور نماینده‌گی سیاسی دولت در کشورهای دیگر توسط سرپرستان ویا کمتر وارد در امور سیاست های بین‌المللی ضعف دولت در سیاست خارجی اش را بیشتر ساخته. و دول متخاصم با استفاده از این ضعف با لابی گیری‌های بین‌المللی توانسته اند مفکورۀ جهانی را به نفع خود تغییر دهند. برای رفع این معضله قسمی‌که در سطور بالا ذکر گردید، دولت باید سیاست واضح و روشن‌‌‌ را در پیش گیرد. باید سیاستمداران فعال خویش را در رأس سفارتخانه و نماینده‌گی های سیاسی گماشته تا فعالیت های سیاسی را در سطح بین‌المللی را به نفع دولت آغاز نمایند.

بازدید و ملاقات با مردم و سران قومی باید در صدر برنامه های رهبران حکومت وحدت ملی باشد. زیرا مردم فعلاً از تمام مشکلات آگاه هستند. می دانند که کمک‌های جهانی به حداقل رسیده است؛ مسوولیت‌های امنیتی بیشتر بدوش فرزندان خودشان است؛ تولیدات داخلی در سطح نیست که تکافو مخارج را نماید؛ گروه های مخالف هر روز و برای همه به یک تهدید جدی مبدل گشته است؛ و صدها مشکل دیگر. ولی خواست‌شان اینست که دولت باید قبل از وقوع حادثات با آنها همدردی نماید، به حرفهای شان گوش دهند و در حد توان به مشکلات شان پرداخته شود. بدین ملحوظ بهتر خواهد بود تا رهبران حکومت وحدت ملی بیشتر به ملاقات با مردم پرداخته و با شناسایی نماینده‌گان واقعی و مورد اعتماد مردم به بازید آنها اقدام نمایند. اگر نظر به تهدیدات شدید امنیتی رفتن به ولایات و بازدید با مردم محل شان مقدور نیست، اینقدر می توانند که مردم را به نزدیک خود فراخوانده، رو در رو با آنها دیدار نموده، مشکلات‌شان را جویا شوند. برای بیرون رفت از معضلات باهم راه های حل را بیابند. و همکاری آنها تقاضا نمایند. مع الوصف شیوه دموکراتیک که حکومت ها براساس رای مردم بوجود می آید ایجاب می نماید تا مردم خود را در قدرت و نظام سهیم احساس نمایند. در این حالت مطمیناً مردم در کنار دولت ایستاده شده و آنرا حمایت نموده و تقویت می نمایند. حمایت مردم از نیروی های امنیتی شان با اهدای خون یکی از نمونه های بارز آن است.

دولت باید موقف خود را در برابر مخالفان مسلح که به خطر جدی برای مردم و نظام مبدل گشته اند، واضح و مشخص سازد. زیرا آنها کسانی نیستند که در برابر نظام به مخالفت سیاسی به طرق و شیوه سیاسی پرداخته باشند. هر آن که امکان برای شان میسر شود، به قتل و کشتار مردم و سرنگونی نظام اقدام می نمایند؛ و از هیچ نوع اقدامی در برانداختن نظام دریغ نمی کنند. بناً لازم است در قبال آنها موقف واضح و روشن اختیار گردد. از آنها تعریفی دقیق صورت گیرد و در مبارزه با آنها شیوه‌ها و روش‌ها را باید تغییر داد. تا از یک طرف اقدامات نظام در برابر آنها مشخص شده، و از جانب دیگر مردم از حالت بلاتکلیفی بیرون آیند. و از جانبی هم موضع گیری واضح نظام در برابر مخالفین، حمایت مردمی را بیشتر ساخته و می‌توان آنرا از راه‌های موفقیت توان شمرد.

کار دیگری که دولت باید به آن توجه جدی نماید، کاریابی و ایجاد زمینه های برای مردم است. در طی سیزده سال گذشته بیشترینه عاید این وطن از کمک های بود که توسط خارجیان تامین میشد. چنانچه سند مالی بودجۀ هر سال دال بر این ادعا است. اقتصاد افغانستان را رشد کذایی داشته و گراف های بالایی را به مردم نشان می‌داند. این حالت از یکسال گذشته بدین سو با کم شدن کمک ها برملا شده، و دولت را با رکود اقتصادی مواجه ساخته است. افغانستان که تمام مصارف خود را از واردات تامین می‌کند، نتوانسته تولیدات خود را به سطح برساند که در‌صدی بالای مصارف خود را خود تامین کند. این امر سبب شده با اندک تغییرات اوضاع سیاسی، اوضاع اقتصادی سخت متاثر گردد. و این تغییرات اقتصادی سبب شد تعدادی کارهای شانرا از دست داده و بیکار کردند. وخیم شدن اوضاع امنیتی نیز برآن افزوده شده و در نتیجه مردم اقدام مسافرت به کشورهای خارج بخصوص اروپا نمودند. در این راه پول های بی شماری را به مصارف رسانیدن تا به محل امن تر و با تضمین حداقل زندگی برسند. در این حالت بر دولت و رهبران حکومت وحدت ملی لازم است تدابیر واضح و مشخص اتخاذ و زمینه ایجاد کار برای هموطنان را مساعد سازد. وزارت کار و امور اجتماعی باید باراز‌های کار در سطح منطقه و بین‌المللی مورد مطالعه قرار داده، در مطابقت به آن مهارت های کارگران افغان را از طریق آموزش در مراکز مشخص، بلند برده و در تفاهم به کشورهای که به کارگر نیاز دارند، به صدور کارگران ماهر بپردزاند. در این راستا بر پروگرام های برنامه ملی انکشاف مهارت نیز تجدید صورت گرفته؛ در مطابقت به ضرورت های روز عیار گردد.

موضوع مهم و قابل تعمق برای دولت تبلیغات است. دولت در این بخش تا هنوز به ضعف جدی مواجه است؛ نتوانسته در عرصه تبلیغات و اطلاع رسانی فعالیت های چشمگیری داشته باشد. مردم از بیشترین اموری که دولت در آن دستآوردهای بسیار خوب داشته، اطلاع ناچیز و در اکثر موارد هیچ نوع اطلاعی ندارند. در حالیکه رسانه ها هم مواردی را به نشر می رساند که در آن کمتر فعالیت های دولت هویدا است. تلویزیون ملی منحیث یگانه رسانه تصوری دولتی، در بسیاری موارد نتوانسته نشرات خود را آنچنانی که لازم است در مطابقت به شرایط روز عیار سازد. حالانکه رسانه های صوتی و چاپی نیز در وضعیت بهتر از این قرار ندارند. پخش مطالب طولانی و خسته کن در رسانه های دولتی چندان به مزاق بیننده ‌ها برابر نبوده، بیشتر به دیدن، شنیدن و خواندن رسانه های خصوصی رو آورده اند. طور مثال پخش خبرهایی از مجلسین پارلمان و جلسات کمیسیون های مربوط به آن یکی از این موارد است. پس در این حالت دولت باید به موضوع تبلیغات توجه جدی داشته باشد. بر فعالیت های رسانه های دولتی را تجدید نمایند و نشرات آنها را مطابق اوضاع روز عیار سازند. برعلاوه رسانه های خصوصی را ملزم به آن سازد تا روزانه حداقل یک برنامه اجتماعی به نشر برسانند.

با یادهانی موضوعات فوق و یک تعداد مسایل دیگر، دولت ملزم است با اجماع منظم سیاسی در بین تیم های برنده به مشکل سرپرستی مقامات دولتی را پایان داده، فعالیت ها و کارکردهای افرادی را در رأس امور قرار دارند ارزیابی نموده در صورت عدم اجراات درست، اشخاص دیگری را به این پست ها معرفی نمایند. سیاست واضح و روشن را در قبال برخورد و ارتباطات با کشورهای دیگر در سطح منطقه و بین‌المللی اتخاذ نماید. ملاقات ها با سران و بزرگان قومی و مردم تمام مناطق افغانستان را افزایش داده مشکلات را با آنها در میان گذاشته و مشترکاً برای دریافت راه های مناسب برای حل آن اقدام نمایند. در برابر مخالفان مسلح دولت موقف واضح و روشن در پیش گرفته تعریف مشخص از مخالیفن ارایه دارند. زمینه ایجاد کار و کاریابی را برای مردم افغانستان چه در داخل و چه در خارج کشور مساعد سازد تا سبب بلند رفتن گراف اقتصادی گشته و از مهاجرت افغانها جلوگیری به عمل آید. و بر تبلیغات و اطلاع رسانی از فعالیت ها توجه جدی نموده با تجدید نظر بر رسانه های دولتی مردم را در جریان واقعی موضوعات قرار دهند . این خلص مواردی است که در بالا بصورت واضح بیان گردیده است.

بناً می‌توان گفت با اتخاذ چنین تدابیر، رهبران حکومت وحدت ملی می توانند از موقف بهتری در بین مردم برخوردار گردند. در غیر آن حوادث سربریدن ها و کشتار هموطنان بدست مخالفین همچنان ادامه خواهد داشت. دولت نه تنها از طرف مخالفان، بلکه توسط مردم نیز تحت فشار قرار خواهد گرفته و به سرنوشت بدتر از این مواجه خواهد شد.

 

 

 


بالا
 
بازگشت