استاد صباح

 

چاشنيها وچالشهاي مناسبات افغانستان وايران

« پيرامون حوادث ورويداد هاي سياسي ونظامي افغانستان »

نیروهای آمریكایی وهم پیمانانش پس ازسقوط طالبان درجهت تأمین صلح و امنیت درافغانستان، وارد کشور شدند. حضور نظامی آمریكا وایجاد پایگاه‌های نظامی برای درازمدت مسلماً درجهت مخالف منافع ایران بود زیرا دولت آمریكا ازاصلی‌ترین دشمنان ایران محسوب می شود، لذا جمهوری اسلامی همواره تلاش كرده است كه چالش‌هایی را برای حضورنظامی غرب بویژه آمریكا ایجاد كند.

سحر هر پنـجره فریاد می زد

طلــــــــوع نور را فریاد می زد

همین فریاد را شـــمع دل من

همه شب بر سر بیداد می زد.

نشرات ايرانى همه بزرگان دانشمندان وعلماى افغانستان را ايرانى مىگويند.  زبان درى يكى اززبانهاى کهن وپرباري است كه دربسيارى ازممالك به عنوان يك زبان عمده به آن تكلم مىنمايند. حتى دربين اعراب تركستانىها ومملكت ترك زبان عثمانى وتا تركستان شرقى (چين) اين زبان شيرين مروج است. البته زيادترين خدمات را جهت پيشرفت اين زبان تركها انجام داده اند چون غزنويان ودرراس آنها سلطان محمود بزرگ سلجوقيان تيموريان (چه درهند و چه دردر خراسان وتركستان) وغورىها وغيره.  دوره غزنويان وپيشترازآنها سامانيان دوره تيموريان درآسياى مركزى و تيموريان هرات وسلجوقيان و بابريان درهند غوريان درافغانستان وهند ازبهترين دوره هاى توسعه و تقويه واحياى زبان درى بوده است. درايران صفويان وقاجاريان ترك زبان زبان دربارشان را تركى ساخته بودند. صائب تبريزى همچنان كه ترك زبان بود اگر ديوان تركى نوشت ديوان فارسى دري هم به يادگار گذاشت ولى بزرگان ديگرچون امير خسرو دهلوى و حضرت بيدل كه ترك نژاد هستند ديوانهاى خود را به درى نوشتند ودر دوران همين خانواده و پادشاهان تركى نه تنها زبان درى به اوج انكشاف رسيد بلكه صدها كتاب درهمه جهان به زبان زيباى درى نوشته شد ودرحقيقت زبان دري مربوط به يك قوم و مملكت نيست و يك زبان چندين مليتى است.

بزرگانى چون عنصر بلخى، دقيقى بلخى، رابعه بلخى، شهيد بلخى، ابوعلى ابن سيناى بلخي، مولانا جلال الدين بلخي،ناصر خسرو قباديانى بلخي، ابوجعفرهندوانى، حضرت اسمعيل بخارائى ، امام ابومنصورماتريدى سمرقندى، امام ترمزى، ابوريحان البيرونى، منهاج سراج جوزجانى، حضرت ميرزا عبدالقادربيدل، مولانا اقبال لاهورى، اسدالله غالب، مولانا حسين واعظ، مولانا عبدالحق دهلوى، شاه نعمت الله ولى، اميرعلىشير نوائى، مولانا عبدالرحمن جامى، خواجه عبيدالله احرار، خواجه بهاء الدين نقشبندى ازبخارا٬ خواجه احمد يسوى ، خواجه معين الدين چشتى٬ امير حسين سادات غورى٬ مولوى حبيب الله محقق قندهارى٬ مير زاهد هروى و علامه هايى زياد و بزرگان عمده درخارج ايران متولد شده ودفن شده اند كه هيچ كدام نمىي توانند ايرانى به حساب روند.

امانبايد ناديد فراموش شود که روابط ایران وافغانستان براساس مشترکات تاریخی، فرهنگ ی ومذهبی استوار بوده‌ است. درسالهای قبل از انقلاب ایران روابط نسبتا آرامی بین دو کشور برقرار بوده ‌است وسران دو کشور روابط دوستانه‌ای با یکدیگر داشته‌اند.  روابط خارجی ایران و افغانستان درسال‌های مختلف با فراز و فرودهایی همراه بوده، اما پیوسته درجریان بوده و هیچگاه قطع نشده است.  افغانستان نزديک به هزاركیلومتر مرزمشترك با ایران دارد، همچنین ایران گذرگاهی دریایی مهم برای افغانستان و نیزافغانستان دروازه ایران به اسیای میانه وچین به حساب می‌آید.

همچنان مجاورت افغانستان با ایران به عنوان کشوری که با آمریکا درتضاد می باشد ازدید آن کشوراز دو جهت دارای اهمیت ویژه است. اول آن که می تواند به عنوان اهرم فشار علیه ایران به کار گرفته شود، دوم این که جلوگیری ازحضور ونفوذ ایران در افغانستان می تواند از حضورایران درآسیای میانه وکشورهای پارسی زبان و نیز اتصال ارضی بین ایران و چین به عنوان مخالفین مشترک آمریکا درسطح جهانی ممانعت به عمل آورد.

مرزها هميشه نقطه اختلاف كشورهاي همسايه بخصوص ازمنظرحاكميت ارضي بوده است دراين راستا مرزهاي زميني آبي ازاهميت خاصي براي كشورهاي مرزي برخورداراست بخصوص درزمان فعلي كه آب ازاهميت بسياربالايي برخورداراست باتوجه به مصرف فزاينده آب درآينده وافزايش مصرف كشورهاي فرادست رودهاي مرزي دربهره برداري ازاين منابع شاهد فزوني مشاجرات هيدروپليتيك ميان ملتهاعمدتا كشورهاي فرودست رودخانه ها هستيم. درياي هيرمند تنها دريايي است كه به داخل ايران مي آيد و جنبه ي هيدروپليتيكي دارد اين دريا اززمان شكل گيري مرزهمواره روابط دوكشوررا تحت تاثيرقرارداده است نوسان جريان آب هيرمند وكاهش آب جاري به سمت سيستان ايران درصدسال گذشته همواره مشكلاتي را درروابط ايران وافغانستان درسطوح محلي وملي بوجود آورده است.

سیاست ایران درقبال افغانستان متناسب با مقتضیات زمان دچارتحول شده است، ازآغاز تا فروپاشی حکومت های طرف دار شوروی ، سیاست ایران برپایه حمایت ازمجاهدین قرارداشت ودردوره انتقال قدرت، ازسیاست تایید وحمایت از ائتلاف همه گروه های افغانی پیروی نمود، ولی با استقراردولت ربانی وتوسعه کشمکش، نزاع ورقابت وهمگرایی وواگرایی های ناپایدار بین نیروها و گروه های سیاسی وتنظيمي ، سیاست ایران جهت دارشد ومتوجه حمایت ازدولت ربانی گردید که منعکس کننده واقعيتهاي جامعه افغانستان نبود، بلکه متعلق به قومي ،یعنی تاجیک ها که دررده دوم ترکیب ملت قرارداشتند، بود. این سیاست، ایران را به عنوان یک میانجی بی طرف ومورد اعتماد تمام یا اکثریت گروه ها، ازدورخارج کرد. سیاست ایران دراین دوره فاقد منطق ژئوپلتیکی بود درحالی که ساختارملت وترکیب نیروهای سیاسی کشوربراتخاذ یک استراتژی ژئوپلتیکی ازسوی ایران درقبال افغانستان را تاکید داشت و نوعی بی طرفی دررفتار ایران نسبت به گروه ها درصحنه سیاسی را طلب می کرد.

موضع عملی ایران، درحمایت جدی از دولت صنفی شده ربانی و به دنبال آن قرار دادن برخی گروه های سیاسی در مقابل خود از یک سو، و موضع ادعایی ایران در خصوص رد روش نظامی درحل بحران افغانستان ومذاکره سیاسی بین گروه ها ازسویی دیگر، باعث گردید که ایران کارآیی خود را درمواجهه با بحران افغانستان ازدست بدهد.

حتی سیاست ایران قادرنبود، بین دو نیروی سیاسی هزاره وتاجیک که از تجانس فرهنگی بیش تری دررابطه با ایران نسبت به سایر گروه ها برخوردار بود ومجموعا وزن ژئوپلتیکی برتری را در صحنه سیاسی داشت، هم آهنگی بینشی ورفتاری ایجاد نماید.  به نظر می رسد ضعف بینش ژئوپلتیکی درمعماران سیاست ایران نسبت به افغانستان، عامل مؤثری درگزینش سیاست اتخاذ شده بود وهمین امر باعث گردید که استراتژی ژئوپلتیکی درسیاست خارجی ایران نسبت به افغانستان مغفول بماند.  مشکل دیگردرموضع ایران نسبت به افغانستان، نداشتن طرحی روشن وعلمی درخصوص حل بحران بود، وایران همیشه به راه حل سیاسی ازطریق ائتلاف گروه هامی اندیشید، درحالی که ماهیت بحران افغانستان ژئوپلتیکی بود، نه سیاسی صرف، وکنش سیاسی در افغانستان سرشتی فضایی وقومی پیدا کرده بود و لزوما راه حل بحران آن، جغرافیایی بود، نه سیاسی. این اشتباه را متاسفانه اکثر دولت هایی که درامورافغانستان خود را دخیل می دانند وحتی سازمان ملل متحد مرتکب می شود.

موضع سیاسی تلاش برای ایجاد ائتلاف وتقسیم قدرت بین گروه های سیاسی ، به نتیجه ای نمی رسد، جزاین که بحران را در افغانستان ماندگارمی نماید و علاوه برتهدید کشورهای همسایه، وضربه سنگین وجبران ناپذیری برحیات ملت مظلوم ما وارد می کند، زیرا فرض این که یک گروه سیاسی با توجه به سرشت قومی، فضایی بتواند قدرت یک پارچه را درافغانستان به دست گرفته و آرمان سیاسی مطلوب وپیونددهنده ملت را ارائه دهد بعیدبه نظرمی رسد. هرچند این امکان وجود دارد که برای کوتاه مدت گروهی برگروهی یا مناطقی ازکشورچیره شود، ولی تداوم سلطه وچیرگی بسیارمشکل خواهد بود و نیروی سیاسی مغلوب یا جدید، فرایند کشمکش را دامن خواهد زد وجریان پس روی یا پیش روی گروه ها در فضای جغرافیایی ادامه خواهد یافت ودود آن به چشم مردم بی پناه وطن خواهد رفت.

ایران اوایل ورود طالبان به افغانستان به علت عدم شناسایی ماهیت واقعی طالبان واكنش قابل توجهی نسبت به طالبان نشان نداد اما پس ازمدتی هنگامی که چهره حقیقی طالبان آشكارشد وافكار متحجرانه آنها نمایان شد، جمهوری اسلامی به طور جدی در صحنه تحولات افغانستان حضور یافت و حمایت‌های خود را از دولت رباني بیش از پیش افزایش داد.
 
بعد از حمله طالبان به كنسولگری ایران درمزار شریف وكشتن دیپلمات‌ها وخبرنگارایران تیرگی روابط ایران و طالبان به اوج خود رسید. این تیرگی روابط مدتی ادامه داشت و جمهوری اسلامی تمامی روابط خویش را با طالبان قطع كرده بود تااینكه منافع ایران اقتضا كرد تا حدی به طالبان نزدیك شود.

ایران درمدت پنج سال سلطه طالبان هرگز آنها را برسمیت نشناخت زیرا حمایت از طالبان با اهداف و منافع  مادی و معنوی ایران سازگاری نداشت، اما ایران با حدود نوصدوپنجاه كیلومترمرزمشترك با افغانستان هرگونه ناامنی وهرج ومرج در افغانستان می توانست تأثیر نامطلوبی برامنیت ایران بگذارد.

پس ازشش سال ازحكومت طالبان آمریکایی‌ها که ازحامیان اصلی طالبان بودند، احساس كردند طالبان به خواسته‌هایش توجه نكرده ونمی‌تواند منافع‌‌ش را تأمین كند.  با تشکیل كنفرانس بن و فشارهای غربی‌ها كرزی به عنوان رئیس جمهور دولت انتقالی افغانستان انتخاب شد.  درسال دوهزاروپنج انتخابات برگزارشد و درنهایت كرزی كاندیدای مورد حمایت آمریكا وغرب دوباره بعنوان رئیس جمهورانتخاب شد و قدرت را به دست بگیرد. ایران همواره به كرزی تاكید كرده که مجاهدین دركابینه حضور گرم و فعالی داشته باشند. افغانستان ظرفیت های خوبی برای جذب سرمایه گذاری و صدورخدمات فنی و... دارد.

بطوركلی اهداف ایران درافغانستان رامی توان چنین دانست- تامین منافع اقتصادی سیاسی امنیتی ایران در افغانستان، از آنجا كه اكنون افغانستان میدان نبرد برای كسب نفوذ در آسیای میانه است.  لازم بذكر است كه افغانستان حكم تكیه گاه ایران را دارد اگراین خواهان ایفای نقش و بازیگری منطقه ی درمنطقه است علی الخصوص كه كشورهای عربی شدیدا درمقابل نفوذ ایران دریك صف گرفته اند و در صورت چرخش ایران به شرق، افغانستان حكم تكیه گاه یا سنگ زاویه یا گوشه را برای ایران دارد. درمورد منافع اقتصادی نیزباید گفت بدلایل ذیل افغانستان خریدار خوبی برای كالاها و تولیدات ایرانی است، شباهت های و نزدیكی فرهنگی، تجارتي ایرن با افغانستان ازده میلیون دالر درسال دوهزاريک به پنجصدمیلیون درسال دوهزارشش یك میلیارد دالردرسال دوهزارهشت افزایش پیدا كرده است.

ومبارزه با قاچاق مواد مخدر اولویت منافع ملی ایران را در رابطه با افغانستان تشكیل می دهد. كه یك سوم تولید مواد مخدر یعنی دوهزاروپنجصد تن ازخاك ایران قاچاق می گردد كه افغانستان بیشترین تولید را در دنیا با هشت هزارودوصدتن در سال و ایران بزرگترین مصرف كننده طبق گزارش  انتونیوكوستا مدیراجرائی برنامه ملل متحد برای مبارزه با مواد مخدر، برعهده دارد.  اشرف غني درسفربه ايران گفت- ازجانب افغانستان یکی از وزرای کابینه برای کمیسیون همکاری‌های مشترک معرفی خواهد شد.

کمیسیون مذکوردررابطه با آماده‌سازی تهیه نقشه راه کارخواهد کرد و نقشه مذکور باید یک بسته کامل را برای تحکیم روابط میان ۲ کشوردرعرصه‌های درک خطر تروریسم و نحوه مبارزه با آن، مبارزه با قاچاق مواد مخدر، همکاری‌های اقتصادی و ترانزیتی، افزایش تجارت قانونی، حل مشکلات مهاجرین وهمکاری درمورد آب، به طور بنیادی دربرگیرد. در بخش مهاجرت‌های اقتصادی به ایران، مسئولیت خویش را می پذیریم و قصد داریم در زمینه حل مشکلات مهاجرین افغانستانی در ایران به طور اساسی وارد یک بحث سازنده شویم. افغانستان به عنوان یک عضو فعال جامعه بین‌المللی با کشورهای شامل در پنج حلقه سیاست خارجی خود خواستار روابط نیک و حسنه است و به هیچ وجه روابط افغانستان با یک کشور، خطری را برای کشورهای دیگر خصوصاً کشورهای همسایه در بر نخواهد داشت.
از زمان سقوط طالبان درافغانستان، ايران همسايه‌اي نسبتآخوبي براي كشوربوده است و درعين حال كه آرامش و صلح را در مرزهاي خود حفظ كرده است، بسياري از پروژه‌هاي توسعوي را نيزدر هرات اجرا نموده است. دولت تاجايکه بيگانه هابرايش اجازه داده است همواره تلاش كرده است روابط ديپلماتيك خود را با ايران حفظ وتحكيم نمايد؛ اگرچه مشكلي كه ايران همواره با اوضاع افغانستان داشته است، حضور نيروهاي غربي در اين كشور بوده است.
همواره ايراني‌ها با حضورنيروهاي آمريكايي در منطقه و همچنين در افغانستان به شدت مخالفت کرده اند. اگرچه دولت ايران بارها چنين موضوعي را انكار كرده است، اما موضوع ضدآمريكايي بودن و مخالفت با حضور آمريكايي‌ها در منطقه امري است كه ازسوي افكار عمومي درافغانستان وهمچنين در آسياي مرکزي وروسيه مورد مخالفت قرار دارد و همه خواهان خروج نيروهاي خارجي از اين منطقه مي‌باشند.  

كرزي درديدار بامسوولين آمريکايي تاكيد كرد ايران متحدي ارزشمند براي افغانستان است.  رئيس‌جمهورآمريكا ازشنيدن اخبار اين روابط از دهان کرزي عصباني و برآشفته شد. يكي ديگرازمسائلي كه سبب تقويت روابط ايران و افغانستان مي‌شود اين است كه افغانستان داراي پيروان شيعه است طوري كه دوازده درصد ازمردم كشور شيعه هستند وايران نيز به عنوان بزرگترين حامي شيعه خواهان داشتن روابط بهترباافغانستان است.  ازطرف ديگرمتاسفانه مدتي است که رژيم بنيادگراي ايران برخوردزشت وغيرانساني را عليه مهاجرين کشورما درپيش گرفته اند. سختگيريها و برخوردهاى سرکوبگرانه و فاشيستى از طرف اداره خارجي گسترش بى سابقه ى يافته است.

مسئول اموراتباع خارجي رژيم درخصوص آخرين تصميمات اتخاذ شده در مورد وضعيت اخراج مهاجرين افغانى ازايران، مى گويد: مهاجرينى که از فرصت تعيين شده براى بازگشت به کشورشان تخطى کرده اند، بايد خودشان مصارفات بازگشت را در مرز دوغارون بپردازند.  روزانه دو الى سه هزارنفرازطريق مرز دوغارون روانه افغانستان شده و اين تصميات خصمانه به ٥ هزار نفر در روز افزايش خواهد يافت. درعين حال طرح ممنوعيت اسکان و اقامت و کار مهاجرين درشهرهاى مرزى به اجرا گذاشته شده است .

مدير اتباع خارجي ايران با ارائه آماروارقامى درخصوص بازگشت مهاجرين افغانى به کشورشان اعلام کرد. تاکنون ٨٥٠ هزار نفراخراج شده اند وازتعداد يک ميليون و ٤٠٠ هزار نفر باقى مانده، بقيه بايد تا آخر امسال به کشورشان برگردند. وزارت داخله درآخرين بيانيه بخش اموراتباع خارجي وقيحانه مى گويد- افغان هاى که برگه هاى اقامت شان تمام شده از نظر ماغيرقانونى بوده و درصورت دستگيرى توسط نيروى انتظامى به عنوان مجرم به آنها برخورد خواهد شد .  آنچه امروزبرعليه دوميليون مهاجرمظلوم ما که بيش از دو دهه است در ايران تحت حاکميت جمهورى اسلامى زندگى مى کنند، اعمال مى شود، برخورد بشدت راسيستى و نژادپرستانه مى باشد. متاسفانه اين سياست اساس و برخورد جمهورى اسلامى با مهاجرين افغاني در طول بيش از دو دهه بوده است .
جان و زندگى صدها هزارانسان دراثراين سياسيت ضد بشرى و راسيستى ايران با تهديد جدى روبر شده است. بازگشت و اخراج به افغانستان يعنى گرسنگى، مرگ، بى امکاناتى، زندگى نامعلوم، بدون امنيت، بدون مکتب ومهاجرين برگشته باصدها مشکل ومعضله دروطن شان روبروميشود .  براساس اخبار و گزارشات سازمانهاى مدافع حقوق بشر، امنيت و جان هزاران انسان برگشته درخطربوده وبا صدها مشکل اجتماعي دست وگريبان خواهندشد . در همين حال نقض روزمره حقوق انسانى، ندادن امکانات زندگي به مهاجرين جان هزاران کودک را با خطر مرگ مواجه کرده است. جمهورى اسلامي، سازمان ملل مسئول اين جنايت خواهندبود .
در برابراين سياست راسيستى و نژاد پرستانه، دربرابر اين همه سرکوب و اجحافات اعمال شده درحق به اين انسانها، در برابرسياست ضد انسانى اخراج اجبارى رژيم نبايد ساکت شد. نبايد نظاره گر اين تراژدى انسانى، اين ظلم وبربريت اخندهاي خداناترس ايران شد.  ايران ازجانب ديگربازدوبندهاي با تفگداران جنايت پيشه به شکل ازاشکال درهيزم خانه جنگي ، شرارت گري ، بي بندوباري وشرونفاق پطرول ميپاشد وطي اين سه دهه جنگ ويرانگري بصورت مستقيم نقش داشته واکنون نيزمداخلات ودست اندازي هاي اطلاعاتي ان کشورعملآ احساس ميشود.

گفته ميشودازچند سال به این سو، دولت ایران چای‌پولیِ ارگ را می‌پردازد. این پول از زمانی که جاوید لودین رئیس دفتر کرزی بود، پرداخته می‌شد و ازآن سال تا امروز ده‌ها باردر رسانه‌های افغانستان ذکرشده است. دربارنخستی که کرزی خود را به ریاست جمهوری کاندید کرد، پول یک ملیون دالری ماهوار ایران برای مبارزات انتخاباتی اونقش مهمی داشت. درآن زمان داوود زی به عنوان سفیر به ایران فرستاده شد ومدتی درتهران ماند. بسیاری به این باوراند که اقامت داوود زی درتهران زمینه‌های نزدیکی او را با ایران مساعد ساخت وبعد او باردیگربه صفت رئیس دفترکرزی به کابل آمد وبا آمدن او مقدارچای پولی ارگ ازیک ملیون به یک و نیم ملیون دالر بالا رفت. این پول را کرزی با دست بازبه طرفداران خود درمیان سران اقوام، رسانه‌ها وکمپاین‌های انتخاباتی  به مصرف می‌رساند وحتی گفته می‌شود که در رأی اعتماد گرفتنِ وزرایش از ولسی جرگه نیزخرج می‌کرد.

اما نیویارک تایمز می‌نویسد که داوود زی علاوه براین که پول‌های ارگ را از ایرانی‌ها تحویل می‌گیرد، خود نیز بسته‌های کلان یورو را هروقت ازسوی سفارت ایران درکابل دریافت می‌نماید. این نشریه ازقول چند تنی که با کرزی ازسفر تهران برگشته، می‌نویسد که فدا حسین مالکی، سفیروقت ایران در کابل، با کمی تعلل در میدان هوایی تهران به طیاره رسید و درکنارداوود زی نشست و یک بستۀ پلاستیکی مملوازپول یورو را به او تحویل داد واوهم این پول‌ها را با خود به خانه برد. همچنان زمانی که احمدی نژاد به کابل آمد وبا کرزی دیدارکرد، دو جعبه یورو را به خودبه کرزی تحویل دادوهمچنان زمزمه هاي شنيده ميشد که مقدارپول به سپنتامحرم اسرارکرزي نيزسپرده شده است.

 این که داوود زی درکاخ ریاست جمهوری حافظ منافع ایران است و به این رسوایی پول‌های ایران را می‌گیرد و بعد کوشش می‌کند تا برای ایران کارکند، این که داوود زی چه کارهایی برای ایران انجام ‌داد ه تا دربدل آن برای خود و رئیس جمهورپول بگیرد، معلوم است که باید این کار‌ها خلاف منافع ملی وموافق منافع ملی ایران باشد؛ درغیر آن ضرورت پرداخت این همه پول وجود نمی‌داشت.

اشرف غني درايران

افغانستان وايران به عنوان دوکشورهمسايه با بيش ازنوصد کيلومترمرزمشترک آسيب‌پذير به لحاظ امنيتي، نيازمند همکاري‌هاي امنيتي مشترک هستند، جاي بحث ندارد. قاچاق مواد مخدر وترانزيت آن هزينه‌هاي سنگيني را به هردوکشور تحميل کرده‌است. تروريسم و افراط گرايي که در شرايط جاري خاورميانه، شمال آفريقا وجنوب آسيا را درگيرحادترين و کم سابقه ترين بحران امنيتي وجنگ داخلي کرده است، خطري جدي براي ثبات و امنيت اين بخش حساس از دنياي اسلام است که در اين بين افغانستان ضعيف‌ترين حلقه به حساب مي‌آيد. حضورنيروهاي آمريکا و ناتو درافغانستان، ابعاد تروريسم وافراطي گري را گسترش داد وبه نوبه خود باعث برداشتهاي متفاوت شده و از اتخاذ تصميمات هماهنگ و قاطع جلوگيري کرده‌است.

درچنين شرايطي مناسبترين گزينه، تبادل نظر دربالاترين سطوح سياسي و درسطح رئيسان جمهوردوکشور همسايه است. مبارزه مشترک با تروريسم وافراط گرايي زماني محقق مي‌شود که کشورها مواضع يکساني داشته باشند ودراين راستا ايران و افغانستان به دليل زبان، دين، تاريخ و منافع راهبردي و امنيتي مشترک، بيش ازهرکشور ديگري درمنطقه مي‌توانند همکاري کنند.

سفراشرف غنی به ايران ازاهمیت زیادی برخوردار است. دراین خصوص پدیده‌ ی به‌ عنوان مهاجرين غیر‌قانونی قابل اشاره می‌باشد. توافق برسرثبت‌ نام وسازماندهی این مهاجرين می‌تواند زودتر به این معضل اجتماعی پایان دهد. مبارزه با افراط‌گرایی جدا ازعزم منطقه ی، انتظاری است که ایران همواره ازهمسایه شرقی خود داشته است. افغانستان دراین سال‌ها، نتوانسته ازکشت موادمخدردرکشورش جلوگیری به‌عمل آورد. مبارزه با کشت مواد مخدردرخواستی است که دولت ایران از اشرف غنی دارد. مبارزه با موادمخدروافراط‌گرایی ایجاب می‌کند، دو کشور همکاری‌های اطلاعاتی وامنیتی بیشتری را مدنظر داشته باشند. در مجموع شرایط خاص داخلی و خارجی فعلی موجب شده که این سفر از زوایای مختلفی مورد توجه قرار گیرد.

سفرغني به ايران زمانی  صورت گرفت که حکومت جدید افغانستان ازیکسو با ایالات متحده آمریکا پیمان نظامی امنیتی را امضا کرده و ازسوی دیگر درجنگ عربستان سعودی وحوثی های یمن طرف عربستان را گرفته است.  بنا درچنین وضعیتی نسبت به عملی شدن توافقات دوکشور درعرصه تامین امنیت و مبارزه با تروریزم کمترمیتوان خوشبین بود، با وجودی که برخی توافقات روی همکاری های دوکشوردرزمینه های مبارزه علیه تروریزم و مشکلات مهاجرین و برخی مسایل اقتصادی مطرح شده است.
رئیس جمهورایران درنشست مطبوعاتی مشترک با رئیس جمهور افغانستان گفته است، هردوکشور باید همکاری های اطلاعاتی شان را درزمینه مبارزه با باندهای خطرناک بیشتر سازند. همچنان رئیس جمهور ایران گفت که افغانستان وایران علاقمند اند تا همکاری های شان را درعرصه های اقتصاد، معادن، صنعت و تجارت گسترش دهند.
ایران درحال حاضربه خاطر برنامه اتومی خود تحت تحریم کشورهای غربي و آمریکا قرار دارد و روابطش با کشورهای عربی نیز با مشکل مواجه می باشد، این یک امرعادی است که این کشور می خواهد با مطرح کردن این گونه همکاری ها روابطش را با افغانستان و کشور های آسیای میانه برقرار نماید.

اما آنچه افغانستان باید از آن سود ببرد تنها شرایطی است که به اثر درگیری های منطقه  ی وجهانی ایران پیش آمده و این کشوردرصدد ایجاد روابط اقتصادی با افغانستان شده است.  درمقابل رئیس جمهور افغانستان دراین سفرش گفته است که ما می خواهیم تا مهاجرین افغان ثبت و راجستر شوند تا زمینه برگشت مرحله وار، تدریجی و داوطلبانه آنان به کشور شان آماده گردد.  صرف نظر ازبازی های سیاسی، ایران دربخش اقتصادی، تبادل تجارب علمی – تحقیقی و فرهنگی میتواند با افغانستان همکاری های خوبی داشته باشد، ازجمله بندرچابهار ایران یک معبر خوب و اختصاصی برای مارکیت افغانستان می باشد که پاکستان را از تک تازی بازمی دارد. هرگونه پیشرفت ترانزیتی میان دوکشور به نفع هردوکشور می باشد. به همین شکل ایران میتواند راه خوب خط آهن افغانستان به ترکیه و اروپا و امریکا باشد. دررابطه به خط آهن میان ایران وافغانستان  رئیس جمهورایران صحبت کرده است و بستگی دارد که افغانستان از این پیش نهاد چگونه میتواند استفاده کند.  ادامه دارد...

 

 


بالا
 
بازگشت