غلام سخی ارزگانی

 

اهداف مشترک طالبان و داعش در جهت نابودی هزاره ها

به صورت اخص مردم هزاره در عصر خونین امیرعبدالرحمن خان بارکزایی مورد نخستین نسل کشی و نابودی ویژه یی قرار گرفتند که در تاریخ افغانستان کم نظیر می باشد که حتا بیش از 62 در صد این مردم بی گناه و بی دفاع به صورت بی رحمانه از بین برده شدند.

 با اتفاق نظر اکثر تاریخ نگاران طراز اول دانش ملی و بین المللی بوده که بخش بزرگی از اراضی حقوقی این مردم را امیر عبدالرحمن غصب و آن ها را به تبار خویش بخشید که در این مدت تقریبآ یک و نیم قرن در اشغال غیر حقوقی غاصبین می باشند. مضاف برآن، امیر نژاد پرست و دولتمداران خون آشام اش همه وسایل زندگانی و ابزارهای تولیدی را از نزد این قوم بلارسیده با زور شمشیر و تکفیر گرفتند و همچنان آن ها را به مدت نیم قرن در اسارت نظام بردگی رسمی هم قرار دادند.

بار دوم، مردم هزاره مشخصآ در شهر کابل و هزاره جات توسط حفیظ الله امین خروتی و دستگاه جبار وی مورد زجر، شکنجه، حبس و حتا کشتار دسته جمعی قرار گرفتند که شواهد مستندی نقض حقوق بشر در این زمینه وجود دارند.

بار سوم، مردم هزاره در عصر حاکمیت امارت اسلامی طالبان در شهر مزارشریف، بامیان و سایر نقاط کشور بیش از سایر اقوام تحت ستم؛ مورد اذیت، غارت، فرار اجباری، بی سرنوشتی و قتل های بی رحمانه زنجیری قرار گرفتند که حتا مجسمه های تاریخی بامیان به خاطر هویت هزاره ها از سوی طالبان منفجر گردیدند.

بدبختانه که در عصر حاکمیت حامد کرزی و اشرف غنی نیز دشمنی های سازمان یافته پنهانی و حتا علنی علیه مردم وطن دوست هزاره به نقطه پایان خود نرسیدند و بازهم از جمله اعمال ضد بشری توسط طالبان، داعش و سایر تروریستان علیه این قوم عدالت خواه، صلح پرور، خدمت گار و میهن دوست با نحوی از انحاء ادامه دارند.

طی این چند سال آخیر، راه های بامیان- کابل، هرات- قندهار، هلمند- قندهار، قندهار- کابل، غزنی- کابل و سایر ولایات برای مسافرین مردم هزاره به عنوان «جاده های مرگ» نامیده شده اند؛ زیرا طالبان، داعش و سایر تروریستان به طور هدفمند و سازمان یافته موترهای شخصی، تونس، فلان کوچ و سرویس های مسافربری را به طور دقیق تفتیش نموده و صرفآ مسافرین هزاره را به زور از این عراده ها پائین کرده با خود می برند و بعد از اگر خواست در عوض پول هنگفت یک تعداد محدود را آزاد می کنند و متباقی که داده نتوانستند، آن ها را تیرباران می نمایند. آیا این چنین عمل طالبان، داعش و سایر تروریستان از جمله دشمنی های عریان مذهبی، نژادی، قومی، سمتی و سیاسی علیه مردم بی گناه مردم هزاره در افغانستان نمی باشند؟

از اثر همین شدت ادامه ناامنی، جنگ و به خصوص از اثر ترس اختطاف و کشتن از سوی طالبان و داعش در کشور اند که عمومآ جوانان کشور و خاصتآ جوانان و خانواده های هزاره با گرفتن گذرنامه و غیر پاسپورت فرار را از قرار ترجیح داده و به صورت گروهی روانه کشورهای خارجی و به ویژه به طور قاچاقی عازم اروپای گردیده که با هزاران مصیبت مواجه گردیده اند. کسانی را عملآ در همین شهر کابل شاهد هستیم که همه دارایی خویش را به قیمت های ناچیز فروخته و از ترس هراس افگنی، جنگ، ناامنی و کشتار که از سوی طالبان و داعش بر آن ها تحمیل گردیده اند، به طور مجبوری از کشور خارج گردیدند. در حالی که برخی از آن ها پول های شان را در نیمه راه تمام کرده و حال بدون خرچ حتا شب و روز در حالت سردرگمی به سر می برند. این سیل فرار مردم از کشور به خارج با شدت ادامه دارد؛ ولی دولتمداران در زمینه خاموشی را اختیار نموده اند.

چرا زمام داران حکومت وحدت ملی افغانستان، اعلامیه جهانی حقوق بشر، کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان، اعلامیه جهانی اسلامی حقوق بشر، نهادهای جامعه مدنی کشور، میثاق های بین المللی و جامعه جهانی در مورد قتل های هدفمند و زنجیری مردم مان بی گناه شیعیه و سنی در سراسر افغانستان اقدام جدی را به عمل نمی آورند؟

در سایت وزین آریایی در بخش خبری آن در مورد آزار، شکنج، اذیت، اختطاف، تبعیض و سایر جنایات ضد بشری که در حق مسافرین بی گناه هزاره ها در مسیر راه برخی از ولایات کشور صورت گرفته اند، چنین گزارش می دهد:

«هزاره‌ها به‌خاطر جایگاه سیاسی یا داشتن قدرت کشته نمی‌شوند؛ آن‌ها آزار و اذیت می‌شوند چون اهداف آسانی‌اند؛ ویژگی‌های فزیکی متمایز دارند و به مذهب شیعه وابسته اند. در 25 جولای 2014، طالبان نزدیک به 15 تن از هزاره‌ها را در ولایت غور کشت. در 24 فبروری 2015، سی و یک تن از هزاره‌ها توسط مردان مسلح در ولایت زابل ربوده شدند و پس از سه ماه، 19 تن آن‌ها در بدل زندانیان طالبان آزاد شدند و 12 تن دیگر هنوز اسیر اند. در 8 جون 2015، طالبان چهار هزاره، به شمول دو زن و یک کودک، را از ولایت غزنی ربودند. از ماه فبروری تا اپریل 2015، هشت مورد ربوده شدن هزاره‌ها گزارش شده است و این رقم افزایش خواهد یافت.» بخش خبری سایت آریایی.

آیا گزارش متذکره، دالت به از بین بردن تعمدی مردم بی گناه هزاره توسط تروریستان در کشور شان نمی کند؟ چرا دولتمداران کنونی، روحانیون کرام، نهادهای جامعه مدنی و سایر اقوام کشور در مورد این گونه جنایات که در حق مردم بی گناه هزاره اهل قبله به طور منظم قرار گرفته و بازهم می گیرند، از این مردم عملآ حمایت نکردند؟

طالبان و داعش خواستند که با این اعمال گروان گیری مسافرین هزاره در مسیر راه ها، قوم مظلوم تاریخ هزاره را علیه قوم نجیب پشتون تحریک کنند؛ ولی خوشبختانه که قوم هزاره با هوشیاری کامل خویش دست به چنین کار نبرد و نه پشتون ها فریب دشمنانه طالبان و داعش را در مورد هزاره ها خوردند؛ زیرا جنایات ضد بشری تمام تروریستان داخلی از قوم شریف پشتون جدا می باشند. و همچنان جنایات ضد بشری داعش از سنی های جهان اسلام کاملآ مجزا می باشند.  

فراموش نباید نمود که هزاره ها هنوزهم با بهانه واهی و غرض آلود از سوی برخی کسان نیز مورد دشمنی قرار گرفته و می گیرند. این از جمله پدیده های کهنه میراثی است که از گذشته ها در کشور باقی مانده که شوربختانه معامله گران سیاسی با به کارگیری از ابزارهای تفرقه انگیز میان اقوام شریف کشور به نفع سیاسی و سلیقوی خویش کار می گیرند. در زمینه این منبع چنین می نگارد:

«در دوران پس از طالبان، احساسات ضد هزاره نخست در اوایل سال 2013 تشدید شد؛ زمانی که امرالله صالح، رییس پیشین ریاست امنیت افغانستان، ایران را به دخالت در افغانستان از طریق شیعه‌ها متهم کرد. (ایرانی‌ها و هزاره‌ها، هردو، مسلمانان شیعه هستند). چند ماه بعد، در سال 2013، این احساسات توسط گلبدین حکمت‌یار، امیر حزب اسلامی و متحد طالبان در گذشته، بیشتر تشدید شد و او در پیام عیدی‌اش هزاره‌ها را به کافر بودن و دفاع از ایران متهم کرد. پیام او دستورکار تفرقه انداز بود و تلاش کرد پشتون‌ها را تحریک کرده و متقاعد سازد که هزاره‌ها تهدیدی هستند علیه سلطه آن‌ها.» بخش خبری سایت آریایی.

آیا این چنین تهمت های غرض آلود سیاسی علیه هزاره ها و سایر شیعیان، به نفع دشمنان داخلی و خارجی تمام اقوام شریف و عزتمند افغانستان نمی باشند؟ آیا تفرقه اندازی میان اقوام کشور، یک عمل ضد انسانی، ضد اسلامی و یک خیانیت ضد ملی به حساب نمی آیند؟

دیگر این که، جای بسا تعجب است که نخست افراد داعش با خانواده ها، تجهیزات نظامی و مالی شان از چند سال به این سو به رهبری طالبان و سایر جاسوسان پاکستانی در ولایات زابل، فراه، ارزگان، هلمند، قندهار، غزنی و... مسکن گزین گردیدند؛ ولی متأسفانه که مقامات دولتی جناب حامد کرزی و بعد آقای اشرف غنی در زمینه هرگز حساسیت نشان ندادند و جلو آن ها را نگرفتند، تا این که داعش به ولایات شمال و شرق کشور نیز نفوذ کرده به اختطاف، چپاول و کشتار بی رحمانه مردمان این مناطق به خصوص مردمان مظلوم ننگرهار، سایر ولایات مشرقی کشور، تخار، بدخشتان، بغلان و دیگر ولایات شمال کشور نیز پرداختند که بازهم این جنایت ضد بشری در این ولایات با شدت تمام ادامه دارد. 

کوچاندن اجباری و باج گیری از برخی مردمان بی گناه مشرقی و سایر ولایات توسط طالبان و به ویژه ذریعه افراد داعش با شدت تمام ادامه دارند که سوگمندانه بازهم مقامات حکومت وحدت ملی، جامعه جهانی، سازمان ملل متحد و سایر نیروهای ذیدخل در جلوگیری از این جنایات تروریستان اقدام علمی و جدی را نکرده و هنوز هم نمی کنند که خود سوال برانگیز می باشد.

باید اعتراف نمود که به صورت کلی تمام اقوام کشور در تحت جغرافیه افغانستان از سوی یک مشت طبقات استثمارگر، حاکمان خودکامه و بی گانه پرست کشور مورد هرگونه ظلم، چپاول، تحمیق، تعصب، تبعیض، بهره کشی، بی سرنوشتی، اسارت و حتا قتل عام ها نیز از ازمنه های گذشته به این سو قرار گرفته اند؛ اما جنایت ضد بشری که در قسمت مردم بی گناه هزاره در طول تاریخ خونبار افغانستان صورت گرفتنه اند، نهایت عمیق و بی سابقه نسبت به سایر اقوام نجیب کشور می باشند.

پس در نتیجه باید نوشت که داعش در سطح بین المللی فعلآ به هدف نابودی تمام شیعیان از کره ی زمین می باشند. چنانچه در جنگ های عراق، سوریه، یمن و سایر کشورهای عربی که اقلیت های شیعه مذهب در آن ها وجود دارند؛ مورد شکنجه، غارت، اسارت، تحقیر و کشتارهای بی رحمانه از سوی افراد داعش قرار گرفته اند. در این مورد حقوق بشر و سایر نهادهای جهانی اقدام جدی در جلوگیری از قتل عام شیعیان تا به عمل نیاورده اند که خود پرسش برانگیز می باشد.

طالبان و داعش تحت اشکال مختلف؛ ولی به غرض تحقق هدف واحد اقدام به نابودی شیعیان هر قوم ( مانند: تاجیک، بلوچ، پشتون های خلیلی و توری، قزلباش، بیات و... هزاره) کشور ما و خاصتآ به منظور از بین بردن فزیکی هزاره ها دارند که تا کنون در مسیر راه های تمام ولایات کشور به اثبات رسیده اند. طالبان و داعش؛ مردم هزاره را به غرض ساختار فزیکی، مذهبی، خصوصیات امانت داری، عدالت طلبی، صداقت ورزی، خدمت گذاری، میهن دوستی، مدنیت پروری، دیگرپذیری و... شان مورد قتل و نابودی قرار می دهند.

ناگفته نماند اگر خدای نخواسته، داعش به قلع و قمع شیعیان هرقوم و خاتصتآ به نابودی هزارگان افغانستان نایل آیند؛ آن گاه در سدد از بین بردن حنفیان مظلوم کشور ما نیز خواهند گردید؛ زیرا آنان دشمنان اسلام، مسلمانان و تمام بشریت در جهان می باشند.

پس گفته می توانم که نابودی هزاره ها به معنای نابودی تمام اقوام نجیب کشور ما می باشد. و بازهم از بین بردن همه اقوام شریف و مردمان بی گناه افغانستان به معنای، از بین بردن بشریت در جهان معاصر می باشد و همچنان برعکس.

 در نتیجه این انسانی و عقلانی خواهند بود که تمام مسلمانان جهان با حمایت سازمان ملل متحد، ناتو و جامعه جهانی به صورت مشترک علیه طالبان، القاعده داعش و سایر تروریستان و دشمنان بشریت مبارزه جدی نمایند تا از کشتار مردمان بی گناه جهان جلوگیری عملی صورت گیرد و کلیه ملت ها و مردمان جهان با امن تمام و صلح استوار در کشورهای شان زندگی نمایند.

ومن الله التوفیق

تاریخ: یکشنبه 15 سنبله 1394 خورشیدی برابر با 6 سپتمبر 2015 میلادی/ کابل

 

 


بالا
 
بازگشت