غلام سخی ارزگانی

 

نخستن گردن بریدن اطفال و زنان ذریعه طالبان در تاریخ بشریت

کشتار همه اقوام کشور به خصوص قتل عام و نسل کشی مردم هزاره در عصر خونین امیرعبدالرحمن خانی در تاریخ افغانستان و جهان خیلی ها مشهور می باشد. از آن به بعد قتل های مردمان مختلف خاصتآ در طی این نیم قرن آخیر و همچنان در عصر اشغال افغانستان از سوی شوروی، حاکمیت چپی ها، دولت اسلامی مجاهدین، امارات اسلامی طالبان و 13 سال حکومت آقای حامد کرزی شهره ی آفاق نیز می باشند.

همه نیک می دانند که بیش از چهار دهه در کشور بی دفاع ما از جمله فقر ویژه، خشونت، جنگ، تجاوز، آوارگی و قتل عام ها هنوز هم ادامه دارند و دادخواهی مردمان مصیبت رسیده ی میهن به گوش های زمام داران کشور ما و جهانیان تأثیر نکرده و هنوز هم  نمی خواهند که بشنوند. در جریان این مدت جنایات ضد بشری بی شماری از سوی ناقضین حقوق بشر داخلی و خارجی در افغانستان صورت گرفته اند که تشریح دقیق آن از حوصله و برنامه این نبشته کوچک خارج می باشد.

در مدت 13 سال حاکمیت مصلحت گرای جناب حامد کرزی بزرگ ترین فرصت های طلایی از دست رفتند و از کمک های سرشار جامعه جهانی استفاده اساسی در خدمت مردم، تأمین امنیت، بازسازی و تحقق دموکراسی در کشور صورت نگرفت و مبالغ هنگفت از این مبالغ دالری حیف ومیل صاحبان قدرت و زور زر گردیدند. علاوه برآن، طالبان که از قدرت رانده شده بودند، توسط برخی از قدرت های خارجی و ستون پنجم مورد سازمان دهی مجدد و حمایت عریان قرار گرفتند و بازی های جدید نسبت به سرنوشت آینده مردم بی دفاع افغانستان آغاز گردیدند. در بستر 13 سال گذشته، طالبان با انواع مختلف جنایت کردند و انسان های بی گناه را کشتند؛ ولی حلقات مختلف تروریست پرور در درون دولت و اجتماع با تمام توان از طالبان حمایت کردند و هیچ یک طالبی که دهه ها جنایت ضد بشری را در افغانستان مرتکب شده بود، مورد محاکمه و مجازات قانونی از سوی جناب حامد کرزی و دولتمدارانش قرار نگرفت. به کلام دیگری، در همین مدت طالبان از سوی ستون پنجم در درون دولت و استخبارات خارجی خاصتآ توسط پاکستان به طور عریان در خشونت، جنگ و انسان کشی در افغانستان مورد حمایت قرار گرفتند تا این که جنگ های پارتیزانی طالبان به جنگ های تهاجمی و دسته جمعی علیه نیروهای امنیتی، مردم بی گناه کشور و قوای خارجی مبدل گردیدند.

از جمله قتل های مردمان بی گناه ما در هلمند، قندهار، ارزگان، زابل، فراه، بدخشان، فاریاب، تخار، بغلان، ننگرهار، پکتیکا، کنر، خوست، نورستان و سایر ولایات کشور که توسط طالبان صورت گرفته اند، یکی از اعمال دیگری ضد اسلامی، ضد بشری و ضد قانونی به حساب می آید. هر بار که مردم از سوی دشمنان به شهادت رسیده، دولت حامد کرزی هر بار هیئت را توظیف نموده؛ ولی نتیجه از آن برای مردم معلوم نشده است. ناگفته نماند که جامعه جهانی و خاصتآ شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد جنگ تحمیلی و قتل عام مردمان افغانستان توسط طالبان نیز سکوت اختیار کردند.

 اگر مردم در هر ولایت اجساد شهدا را در عصر حاکمیت حامد کرزی به شانه های شان تا قصر ریاست جمهوری انتقال می دادند و خواست های انسانی، اسلامی، مدنی، قانونی و ملی خویش را به صورت مسالمت آمیز از دولت حامد کرزی مطالبه می نمودند، هیچ امکان نداشت که به حل اقل خواست های خویش از جمله به تأمین امنیت در کشور نایل نمی گردیدند؛ ولی سوگمندانه که این کار نشد و کرزی همراهی دولتمدارانش با بی کفایتی، طالب پروری، فرصت کشی و زراندوزی حکومت کردند.

در زمان حکومت وحدت ملی، استخبارات پاکستان با کمک طالبان، برای اولین بار داعش ازبکستانی، چچنیایی، تاجیکستانی، عربی، چینایی، پاکستان و... را با خانواده های شان در ارزکان، فراه، هلمند، زابل و قندهار منتقل نموده و برخی از طالبان را با داعش نیز یک جاه کردند. از همین وقت به بعد داعشیان با رهنمایی و کمک مستقیم طالبان از جمله به گروگان گیری مسافرین هزاره و دیگران در مسیر راه های کابل- قندهار، جلریز- کابل، جاغوری- مالستان، مشرقی، جنوبی و سایر ولایات شروع کردند که هر بار یک فاجعه ضد بشری را بر مردمان کشور تحمیل کردند.  

از جمله استخبارات پاکستانی با استفاده از تضادهای قومی، مذهبی، زبانی، منطقوی و... سیاسی که در متن جامعه کثیرالاقوام کشور ما وجود دارند؛ توسط طالبان خشونت و جنگ قومی را میان همه اقوام و اخصآ بین اقوام شریف پشتون و هزاره سازمان دهی کرده که از جمله به چند نمونه آن اشاره می گردد: قتل عام مردمان مزارشریف، سایر ولایات شمال و بامیان بیست سال قبل ذریعه طالبان. سربریدن 12 تن از نیروهای امنیتی هزاره در جلریز ولایت پروان در طول امسال از سوی طالبان، گلوبریدن چهار مسافرین هزاره بین مالستان- جاغوری در چند ماه قبل توسط طالبان. وغیره. جای افتخار این است که اقوام کشور فریب دشمنان دین، وطن و مردم را به خود راه نداده و از جنگ قومی عملآ جلوگیری نموده اند.

 در ضمن، بیش از یک سال و چند ماه از حکومت وحدت ملی سپری می گردند، گلو بریدن ها و کشتارهای زیادی از سوی طالبان و داعش در بدخشان، کنر، تخار، فاریاب، شاه شهید کابل، هلمند، جلریز ولایت پروان، ننگرها، قندهار، ارزگان، غزنی، کندز و دیگر ولایات صورت گرفته، و با وجود توظیف هیئات مختلف از سوی دولتمدارن کنونی به صورت دقیق و قانونی پی گیری نگردیده از این رو، مردم عامه نبست به بی کفایتی دولت مداران، گسترش فقر، ناامنی، جنگ و... کشتار  به جان رسیده و همه در حال فرار از کشور هستند.

 طالبان با ادامه جنایات قبلی خویش چند قبل به تعداد هفت مسافر (سه زن و چهار مرد) جاغوری را در منطقه شاه جوی ولایت زابل ربوده و در مقابل خواستار یک تعداد محبوسین طالب از زندان کابل شدند. وقتی که زندانیان طالب با وساطت یک هیئت از زندان آزاد و به طالبان به ولایت زابل تسلیم داده شدند؛ آن گاه طالبان، گردن های هفت تن از مردم هزاره جاغوری را به روز یکشنبه تاریخ 17 عقرب 1394 بریده و اجساد همه آنان را سوراخ سوراخ کرده، تحویل هیئت نمودند. برای نخستین بار است که طالبان گلوی های زنان و اطفال خرد سال را در مقابل چشمان همدیگری از تن های شان جدا کردند و همچنان با مرمی و نوک برچه تفنگ اجساد شهداء را پاره پاره کردند تا این که سیل خون جاری گردید. در تاریخ بشریت این یک کشف جدید از جنایت توسط طالبان بوده که در تاریخ بشریت برای نخستین بار صورت گرفت.

 

 

جامعه مدنی به روز سه شنبه به تاریخ 19 عقرب سال جاری در یک کنفرانس مطبوعاتی جنایت طالب را در مورد گلوبریدن هفت تن شهدای زابل در پارک زرنگار در کابل محکوم کردند. در ضمن، نهادهای جامعه مدنی در کارهای تخنیکی و سازمان دهی با مسؤلین تظاهر کنندگان که از غزنی، کابل و سایر ولایت جمع شده بودند، همگام و همکاری کردند.

 صدها هزار مردم عامه، وارثین شهدا و با اشتراک نهادهای جامعه مدنی به روز چهار شنبه به تاریخ 20 عقرب 1394 در یک مظاهره مسالمت آمیز و قانونی از دشت برچی واقع مصلای شهید مزاری جنازهای هفت تن شهید گلگون کفن بی پیشینه را بر شانه های خویش پیاده با سردادن شعارهای قانونی و مدنی تا ارگ ریاست جمهوری حمل نمودند. این مظاهره از ساعت هشت صبح نیمه شب را ادامه داشت تا این که جنازه ها را داخل دروازه ارگ کردند و با فیرهای هوایی نیروهای امنیتی به تعداد 10 تن زخمی شدند؛ ولی وارثین شهدا و نمایندگان مظاهره کنندگان اصرار داشتند که خواست های خویش را مستقیمآ با رییس جمهور در میان می گذارند تا این که داکتر غنی در همان شب یک عده را به حضور خویش پذیرفت.

 خواست های تظاهرکنندگان این بودند که: عاملین گلوبریدن شهداء به طور قانونی مجازات گردند، یک قول اردو برای تمام مناطق هزاره جات داده شود تا عملآ امنیت تضمین گردد، عدالت در تمام نقاط کشور برقرار گردد، امنیت در سراسر کشور تحکیم گردد، ولسوالی جاغوری به ولایت ارتقا یابد، از خانواده های شهدا باید دلجویی گردد، حکومت داران وعده های قبلی خویش را عملی نماید، انکشاف و بازسازی متوازن در تمام ولایات کشور صورت گیرند. وغیره.

رهبران حکومت وحدت ملی نه تنها پاسخ واضح را به خواست های مدنی و قانونی مظاهره کنندگان ندادند؛ بلکه تظاهرکنندگان و وارثین شهدا نیز مایوس شدند به طرف تشییع جنازه رفتند. در حالی که میلیون ها مظاهره کننده در ولایات بامیان، زابل، بلخ، هرات، بدخشان و سایر نقاط کشور، جنایات ضد بشری طالبان را در مورد گلوبریدن هفت تن زن، مرد و طفل محکوم کردند و حمایت خویش از خواست های برحق وارثین شهدا و مظاهره کنندگان کابل اعلام داشتند. و در ضمن، خواهان مجازات قاتلین این هفت تن شهید گردیدند.

فراموش نباید نمود که مظاهرات کابل و سایر ولایات یک حرکت خود جوش از بطن جامعه بدون مسایل نژادی، دینی، قومی، مذهبی، زبانی، سمتی و.... بوده و حتا با من یک هموطن اهل هنود، دست به دست در زیر شعارهای ضد طالبانی حرکت می کرد. پس این تظاهرات میلیونی، دارای صبغۀ انسانی، اسلامی، قانونی، ملی، مدنی و حقوقی بودند که اقوام مختلف در آن شرکت داشتند و در نوع خود بی سابقه ترین تظاهرات در افغانستان بودند.

بالاخیره، اجساد شهدا به روز جمعه 29 عقرب در ولسوالی جاغوری با اشتراک صدها هزار تن به خاک سپرده شند و مردم هبستگی خویش را به دفاع از تحقق عدالت و برابری برای تمام مردمان و مناطق افغانستان اعلام کردند.

 

خلاصه این که:

وقتی که طالبان با دستور برخی از اجانب و خاصتآ توسط استخبارات پاکستانی؛ مردمان هزاره را با تعلقات قومی، مذهبی و زبانی شان سران شان را از تن های شان جدا می کنند؛ پس مردمان بدخشان، تخار، فاریاب، ننگرهار، هلمند، ارزگان، زابل، قندهار، بغلان، کنر، پکتیکا، پروان، غزنی، خوست، نورستان، شاه شهید کابل و... سایر نقاط کشور را با کدامین جرم و گناه از سوی طالبان کشته و قتل عام شدند؟

پس معلوم است که اقوام هیچ گاه با یک دیگر دشمنی، خشونت، جنگ و قتل را مرتکب نشده؛ ولی وقتی که پای یک عده دشمنان انگشت شمار داخلی با دستور اجانب در تاریخ کشور را متوجه گردیم، عملآ به مشاهده رسیده که اقوام را به جان هم انداخته و خود بهره های سیاسی، اقتصادی وغیره را بردند. حال فضل خداوند در این 21 مردمان کشور ما خوب آگاه شده و همچنان سود و زیان منافع مشترک ملی خویش را خوب می دانند و هرگز فریب دشمنان قسم خورده افغانستان نخواهند خورد. 

اگر دولت مداران کنونی با یک اراده سیاسی دموکراتیک و ملی با کشورهای دوست در قدم نخست به تأمین امنیت تمام ولایات و روستاهای کشور عملآ اقدام ورزند با یقین کامل که از جمله مسافرین در بین شهرها و ولایات با آرامش کامل سفر خواهند نمود و تحقق امنیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سمتی وغیره مردم نیز عملآ تضمین خواهند گردید. به عبارت دیگر، با تحقق عملکردهای صادقانه و عاقلانه دست اندرکاران داخلی و خارجی در امور افغانستان بوده که نه تنها امنیت به کم ترین فرصت تأمین خواهد گردید؛ بلکه سایر بحران های کشور ما نیز در دستور حل عادلانه و دموکراتیک قرار خواهند گرفت.

و من الله التوفیق

24 عقرب 1394 خورشیدی برابر با 15 نومبر 2015 میلادی/ کابل

 

 


بالا
 
بازگشت