سیدداود مصباح

‏پنجشنبه‏، 12‏ نوامبر‏ 2015

تروريزم تبريست به دست امپرياليزم

 

چکیده :   

آنچه که در افغانستان رخ می دهد ، ریشه در سیاست گزاری های امپریالیستی انگلیس و امریکا دارد . استعمار انگلیس چندسده با فیودالیسم کشورهای آسیایی و افریقایی زیسته و فرمانروایی نموده و بسیار خوب نکات ضعف ملت ها را می دانند . هر زهرماری را با دین مخلوط نموده در خورد ملت های احساساتی ما می دهند . طالب و داعش یکی از آنها است . جوامع طبقاتی « کاست»    ریشه در تاریخ باستانی ، از ظهور مالکیت خصوصی و حکومت های فیودالی تیوکرات و دین و ایین های مختلف متخاصم دارد . در کانون توطئه های ضد بشری امریکا به اصطلاح ( نظم نوین جهانی )  مغز متفکر انگلیس و سرمایه داران یهود برای بشریت تعیین تکلیف می کنند . تروریزم از زمان به – قدرت رسیدن ریگان با مشوره کیسنجر ، درژنسکی ، ویلیام کیسی رئیس «سیا» و کینت دمورانش رئیس اطلاعات فرانسه و ...    به مرحله ای تازه قدم گذارد . برای سقوط دولت ملی دموکراتیک در افغانستان از پاکستان منحیث تخته خیز با تشکیل و تمویل باند کروپ های مسلح ، چهره کثیف خود را نشان داد . اکنون در خاور میانه ای عربی این آتش هستی ملت هارا به خاکستر مبدل می نماید . سال گذشته در کویته بلوچستان شاهد جنایات ضدبشری عمال ارتجاع مزدوران امپریالیسم بودیم و اینک سربریدن ها و قتل و غارت گری ها در افغانستان ابعاد تازه یافته است . قربانی این چنین جنایت های رهبری شده مردم مصتضعف ساکن کشور می باشد .  عمال ارتجاع و امپریالیسم می خواهند با این چنین قتل های سازمان یافته نفاق ملی را دامن زده و آتشی را بار دیگر مشتعل کند که به گفته باندیست های دولتی پاکستان ، افغانستان به آتش بسوزد .

متن :

برای ارزیابی جنایات سازمان یافته عمال امپریالیسم باید به ریشه های تاریخی این مظالم ضدبشری اشاره ای داشته باشیم . بعد از ظهور مالکیت خصوصی ، جوامع به دو بخش اساسی آشتی ناپذیر تقسیم شد . به شدت برده داری و بهره کشی از انسان مصتضعف آغاز یافت . در جوامع « کاست » بوجود آمدو این پدیده شوم تأثیر زهر خود را تاکنون به شیوه های مختلف و متفاوت نشان می دهد چنانچه در هند طایفه ای بنام نجیس وجود دارد ، در افغانستان زمان دولت خاندان هندوان دیره دون بنام جعلی « محمدزایی » اقوام هزاره ای افغانستان ، هندوی کلکته ، جهود متروک ، سیاه افریقا نزد دولت دست پرورده ای انگلیس محسوب می شد و زهر آن دوباره توسط عمال دست نشانده یانکی های قصر سپید و دست یاران امپریالیستی جهانی آن کار می کند . همه بخاطر دارند که در زمان ظاهر شاه « جبار » نامی را سازمان دادند تا هزاره کشی را در کابل به راه انداخت و تعدادزیادی از هموطنان هزاره ای ما به قتل رسید . حفیظ الله امین نیز در بامیان قتل و کشتار راه اندازی کرد . مردمان کشور عذاب دیده ای ما بخاطر دارند که تا ختم دولت سردار داوود از خلق هزاره ای کشور ما در دولت و ارتش حق شمولیت نداشتند . و این در بروی خلق های هزاره و ازبیک و ترکمن و بلوج در دولت ملی دموکراتیک افغانستان باز گردید . تا آن زمان حمالی کار هزاره ای وطن و سقاوی کار خلق پنجشیر وطن بود . دشمن هم باید این وجدان را داشته باشند که اعتراف کند که این حزب   دموکراتیک خلق افعانستان بود که حقوق تمام ملیت و اقوام افغانستان را مساوی ، برابر ویک سان اعلام کرد و عملا در تساوی حقوق خلق های سرزمین واحد مان افغانستان مساعی مبذول داشت . این امپریالیسم جهانی به سردمداری امپریالیست های امریکا بود که با تأسیس و تمویل باند گروپ های تروریستی با استفاده از پاکستان بحیث تخته خیز علیه نظام ملی و دموکراتیک افغانستان به میان آمد . افتتاح تروریزم سازمان یافته با شلیک مرمی در تنگی خیبر توسط « ویلیام کیسی » رئیس « سیا» و « کینت دمورانش » رئیس شبکه اطلاعات فرانسه و کار شناس امور جاسوسی و جنگ . آغاز یافت . این موضوع در کتاب خاطرات کینت دمورانش که به زبان فارسی برگردان شده ، اظهار گردیده . آن تروریزم سازمان یافته به اشکال مختلف تا کنون در تمام منطقه ای خاور میانه عربی و افغانستان ، بلوچستان ، کردستان و سایر مناطق ادامه دارد . امیریالیست های امریکا با تشکیل و تجهیز باند های تروریستی که در پاکستان تعداد آن به سی وچهار باند گروپ می رسد ، با تشکیل باند ترورستی « داعش » و « بوکوحرام ، جنگ نیابتی بد تر از جنگ جهانی را آغاز نموده .  امپریالیست های امریکا با براه اندازی جنگ و جنایات ضد بشری علاوه بر ساقط نمودن دولت های ملی و سرکوب جنبش های مترقی ، با ترسانیدن شیوخ بر سر قدرت خلافت های عربی ، منجمله سعودی ها به اصطلاح خود شان ( خادمین  حرمین شریفین ) میلیارد ها دالر سلاح و تجهیزات نظامی به آنانفروختند . امپریالیست های امریکا بعد از اشغال مستقیم افغانستان با شرکای جرم و جنایات ضد   بشری در مدت بیش از یک دهه نه تنها برضد گروه های طالبی و حقانی نجنگید ، بلکه آنان را تمویل و تجهیز کردند . امریکا برای نگهداری و هزینه  اتمی پاکستان سالانه بیش از صد میلیون دالر می پردازد ، اما به ارتش کشور اشغال شده ای افغانستان حتی یک بال هلیکوپتر مستعمل از رده خارج شده را روادار نیست . امریکا سریع توسط وزیر دفاع خود اعلام داشت که کروه طالبان در فهرست سیا نیست و دشمن با امریکا محسوب نمی شود . و دست نشانده ها و پسر خوانده امریکا عبدل غنی نیز مثل کرزی حاکم سابقه کابل طالب را برادر می گوید . پس به این نتیجه می رسیم که ارگ نشین های کابل بر اساس دستور امریکا می خواهند که با سر بریدنهای هموطنان مظلوم میهن خلق های ساکن میهن اشعال شده ای مارا بجان هم اندازند . حال مردم به این واقعیت پی برده اند که این چنین جنایات سازمان یافته کار مزدوران گوش بفرمان امریکا است و این دسیسه بزرگ و خطر ناک امریکا می باشد . این که امپریالیست ها و مزدوران داخلی آن هدف تحریک و جنگ های بین  اقوام را به سر دارند به این سبب است که یک بار مردم تحت تأثیر عوامل بیگانه باهم جنگیدند و مرتکب خطای تاریخی شدند و نتایج تلخ آن را چشیدند و تکرار آن فاجعه بار است و خلق های میهن به هوشیاری و بلوغ لازم رسیده اند و منشأ عوامل بیگانه را درک می نمایند . اکنون خلق های کشور در کنارهم بر ضد اشغالگران خارجی و امپریالیستی برای آزادی کامل میهن بپاخیزند و رستاخیز ملی به راه اندازند واز جانب دیگر خوکان وخفاشان مزدور و عوامل بیگانه وجاسوسان امپریالیستی را از قدرت بزیر بکشند  . از جانب دیگر خلق های میلیونی میهن باید تا مغز استخوان ستم طبقاتی را درک کرده باشند که دشمن اساسی شان بعد از امپریالیست های امریکا و انگلیس و شرکای جهانی شان ، مافیای مواد مخدر و قاچاقچیان میراث های فرهنگی و چپاولگران در قدرت حکومت مزدور می باشند . راه پیمایی و تجمع هزاران شهروند کابل بر خلاف خواست و برنامه ای سازمان یافته ارتجاع داخلی و باداران خارجی آن به روشنی و شفافیت حاکی از آگاهی جوانان میهن و مردم وهمبستگی ملی بود . هندو مسلمان پیکر خونین قربانیان را بر دوش کشیدند . این همبستگی انسان را بوجد می آورد که پشتون وطن فریاد می زد که من هزاره هستم . در ننگرهار زنان و مردان راه پیمایی کردند وابراز همبستگی ملی نمودند . اما بل مقابل خلق های بپا خواسته رهبران خود خوانده در ارگ ریاست جمهوری کنار اشرف غنی حلقه زده بودند و بدتر از همه که راه پیمایی و حرکت مردمی را محکوم کردند و به ایشان ارازل و اوباش خطاب کردند . خوب شد که صف مردم از ریا کاران جدا شد . تظاهرات در شهرهرات و مزار شریف این موجی از همبستگی خلق های ساکن کشور است . در آنجا نیز نسل جوان میهن در صف اول قرارداشت ودارد . آرام آرام 99درصدی های مردم افغانستان ستم طبقاتی را درک می نمایند و مانند 99درصدی های خلق های جهان در صف همبستگی انتر ناسیونال راه رهایی خلق ها می رسند . این همبسکی و آگاهی نسل نو در  میهن چند موضوع را مشخص ساخت که قابل ستایش است .

  1 – پشت دست زدن به دهان رهبران خود خوانده و تکه داران قدرت وعامل فساد و جنایات .

  2 – شکستاندن خاموشی و حوصله مندی غیر ضروری در برابر خیانت های عمال حکومت فاسد ، مافیایی ، مزدور ، چپاولگر ، قاچاقچی ، معامله گر و ضدملی . 

  3 – همبستگی ملی و برادرانه با احساس عالی میهنی ، جوشش خروشان باهمی در کنار هم .

4 – ستایش از این درک بجا و خردمندانه خلق هزاره ای وطن که در کنار خود خلق پشتون ، تاجک ، ازبک و ترکمن وطن را داشت و باهم شعار دادند که امریکا بخانه ای خود برگرد ، ما از تو امنیت نمی خواهیم .                                                                                                              5 –  عمده ترین سخن و شعار ها که نمایانگر احساس واقعی خلق های میهن در آن انعکاس یافت ، درک طبقاتی و نابرابری ها از وضع موجود کشور نمایندگی می کرد ، از نا امنی ، بیکاری ، فقر شدید فساد اداری ، قوماندان سالاری ، زورگویی و چپاولگری ، رهبر بازی وتکه داری قومی که مانع وحدت ملی است ، تاراج و غارت آثارهای باستانی و میراث های فرهنگی که شناسنامه ای هویت ملی مردم میهن است ، تولید و ترافیک مواد مخدر ، طالب و داعش نوازی دولت نام نهاد مزدور .

 6 -  حضور پر رنگ و جوشان نسل جوان کشور که با منطق و آگاهی طبقاتی با شعارو خواست های بجا و همبستگی ملی این حرکت مردمی را مدریت می کردند ، به حکومت نشان دادند که بعد از این در برابر بی عدالتی و خود کامگی این اقلیت فاسد و ضدملی قلدور مآب بی تفاوت نمی باشند .

 7 - این موضوع فابل توجه است که خلق های میهن به این آگاهی وواقعیت رسیده اند که اشغال افغانستان توسط امریکا و انگلیس و متحدان آن وچهاده سال حضور نظامی آنان نه تنها که هیچ نفعی به مردم افغانستان نداشته که هیچ ، بلکه باعث ناامنی، تقویت طالب ،ا نفجارو انتحار ، ترور    و انواع سرقت ، اختتاف ، زورگویی ، قوماندان سالاری ، کاشت و ترافیک مواد مخدر ، جلوگیری از سرمایه گذاری صنعتی ، فرار مغر ها ونیروی با دانش کشور ، تاراج منابع معدنی باارزش، حکومت ضدملی به شدت وابسته و گوش بفرمان امریکا و فقر بی سرپناهی و آوارگی وده ها مصیبت گردید .  امید واریم که مبارزات حق طلبانه ای مردمی ادامه یافته ، باحفظ همبستگی ملی به رهایی از ستم طبقاتی ، فقر مادی و معنوی دست یابند .   

 

 


بالا
 
بازگشت