علی رستمی

 

فرخنده درچنگال ددمنشانه سنت گرایان سخافت!

شریعت ها درمیان ما کینه ها افگندند، وبه مافنون دشمن ورزیدن را اموختند. 

" ابومعلاء معری".

قتل بیرحمانه ،فجیع والم ناک شهید فرخنده پژواک غم انگیزی، در فضای نابسامان کشور هنگامه برپا کرد، که قلب وجگر همه باشنده گان کشور وسایر هموطنانی خارج از کشور و انسانهای بشر دوست ومدنیت پرست راغرق خون نمود. این حادثه موج بزرگی نفرت وانزجاررا درقبال داشت ومردم اعم زن ومرد در شهر کابل وولایات کشور تظاهرات وراه پیمایی نموده وخواستار تامین عدالت بالای  عامل جنایت پیشه گان این حادثه شده اند. کشتار بیرحمانه وضد انسانی که توسط گروهی از اوباشان و کوتاه طریقان ،بیسوادان ،بی معرفتان علم ودانش فقهه مذهبی ودینی انجام شد  ، به اثر توطیه ودسیسه  ملایی تعویذنویس مسجد زیارت شاه دوشمیره که منفعت شخصی ان به خطر افتاده بود، صورت گرفت. گناه فرخند شهید این بود، که بالای ملای مسجد شاه دوشمشیره انتقاد وممانعت مبنی بر نماز خواندن درمقابل قبر وهمچنان دادن تعویذ بنام خدا ورسول که  ازجمله  سنت کهنه خرافاتی وبدعت در دین اسلام و نمایانگر اوردن شرک به خداوند و  اجکام شرعی میباشد ، بود .

 این ملا  تعویذ نویس برای انتقام از فرخنده وهمچنان  حفظ منافع خود در میان نمازگذاران و زائرین مسجد با نشان دادن تعویذهای کهنه سوختگی  که گویا فرخنده ورقهای قران کریم را به اتش زده، درمیان مردم فریاد وسروصدا هارا بلند کرده وانان را برای سنگسارکردن فرخنده  بخاطر دفاع ازدین و کتاب خداوند تشویق  کرده وانرا بقتل برسانند. مردم برای اینکه درجستجوی واقعیت شوند ،بازو هارا بلند نموده ، وحشیهانه بمانند حیوان درنده  بالای این زن بی دفاع هجوم اورده با سنگ چوب وغیره با پای ودست لت وکوب کرده وبعدن پیکرش رادر درون دریای کابل به اتش کشیده انرا  به شهادت رسانیدند.

این نوع فتوا های غرض الود وخلاف واقعیتهای موجود درطول تاریخ به وقفه هادر کشورما  باالخصوص در طول سی وپنج سال اخیرواندی از جانب گروهکهای مانند: مجاهد، طالب ، القاعده، وهابیت ، سلفیست وداعش  علیه روشنفکران وترقیخواهان  وسکولار صورت کرفته که باعث قربانی  شدن میلونها انسان ومهاجرتهای کتلوی هموطنان ما به خارج کشور شده است .    این غایله هنوزهم ادامه دارد.

دین مقدس اسلام که 1400سال قبل توسط محمد فرزند عبدلله از قوم قریش به سرزمین عربستان درمکه ومدینه انتشارو گسترش یافت. نخستین ابلاغ و احکام ان برضد شرک اوردن  به خداوند بود که مردم عرب به بت پرستی عادت داشتند وبتهارا را بنام خداوند(که مشهورترینش الهه بود) میپرستیدند .درانزمان قبل از نازل شدن  وحی به حضرت محمد درمکه گروهی بشمول  شخصی حضرت محمد نظربه کتابهای سیره  نبی ،این اشخاص بنام"متالهین یاحنفیان" (پرستنده،خداپرست)نامیده میشدند.از جمله انها " ورقه بن نوفل وعبدالله بن جحش وعمان بناالحُویرَث وآمیهء ابن الصلت  و زید بن عمروبن نُفیَل بوده اند وشخصی اخری زید بن عمروبن نُفیل قبل ازرسالت پیامبری  محمد بر دین حنفیها یعنی دین ابراهیم بوده است. زید هم در کوه ای حرا اقامت داشت و این اشخاص همه قبل از حضرت محمد از رسوم وعادت مورثی جامعه خود سرکشی نموده وانرا قبول نداشتند. درصحیح بخاری امده است که پیامبر قبل از نزول وحی برایش ،با زید بن عمروبن نفیل ارتباط داشته با وی در بسیار ازمسایل هم نظر بود . در زمان قبل از اسلام اعراب بت پرست بودند وخدارا بنام"الله" میشناختند و ایمان داشتند. این بتها نقش شفیعان را نزدخدایشان بازی می نمود و وسیله وابزار برای رسیدن ونزدیک شدن به خدابود. چنانچه در رساله ها ومتون تاریخی امده است:" اولین پایه محکم دعوت حضرت محمد تکیه براین مسئله بود ، یعنی  یکی شمردن پروردگار از طریق نفی شرک وهمتا برای خداوند،وازانها خواست تا خدارا بگونه مستقیم وبی واسطه یا شریک بپرستند، که اغاز وپایان ان وحدت دینی وروحی یکدلی ، دوستی ،محبت وهمفکری خواهدبود. که همه را بسوی سعادت نیکبختی راهنمایی خواهد کرد."«1»

بنابراین در متون دینی واحکام شرعی دیده میشود، که محمد اولین کسی بود که علیه سنت کهنه وخرافاتی و قوم خود قیام کرد وانرا غیر حقیقی وانمود کرد ،یعنی اقدام علیه بت برستی وشرک و سایر ابزار که انسانها رااز همدلی و همنوایی دور میسازد، پرهیز نمود.  حضرت محمد بعد از پیکارهای زیادی میان قوم خویش اهداف خودرا با همرزمان خویش تکمیل نموده وبعد از رحلت وی اخلافش  این اهداف را تعقیب و ستونهای اسلام را در جهان محکم نمودند. در حالیکه بعد از وفات محمد اختلاف از نخستین روزی مرگش، در مورد جانشینی وی توسط پسر کاکایش علی بن ابوطالب وکاکایش عباس بن عبدالمطلب اغازشد، وعلی خودرا نظر به حادثه "غم غدیر" نسبت به دیگر اصحاب مستحق میدانست ،که این امر سراغاز نخستین اختلاف برای احراز قدرت خلافت بعد از رحلت محمد در جهان اسلام شد ، و عواقب دلخراش  را بوجود اورده که باعث بوجود امدن فقیهه های مذهبی بعداز خلافت عمر بن خطاب کردید ، که جنگهای قومی ومنطقوی بالای حق وباطل بودن بالای کرسی خلافت ادامه یافت.

هر گروه وفقیهه مذهبی خودرا نزدیکتر و وواقعی تر و اسلامی تر نسب به دیگری میدانستند. جنگهای وقیامها مردمی بر ضد خلافت عثمان بن ابوسفیان وکشتنه شدن ان توسط مردم وبعدن بخلافت رسیدن علی وقیام معاویه بن ابوسفیان وعایشه خانم دوست داشتنی حضرت محمد، برای انتقام خون عثمان علیه علی که باعث کشتارهای زیادی درلشکر هردوجانب کردیده، تا اینکه نظر به تقاضای معاویه وطرفدارانش  مصالحه  باعلی  صورت گرفت، این امرباعث ان شدکه تعداد زیادی از پیروان شیعه علی مخالفت خویشرا با صلح  علی با معاویه ابراز نموده ،وسبب ساز انشعاب  در لشکر علی بنام" خوارج " شدند ،که تاسالهای بعدی الی ختم حاکمیت فاطمیها نیز علیه خلفای اسلامی قیام کرده وبا فجیع ترین شکل سرکوب میشدند. بعد از ان خروج مذهب معتزله است، که درزمان مامون الرشیدخلفای عباسی شکل کرفته که در شناخت خداو قران طرحهای جدید اوردند،و برای اولین بار بحث فلسفی وعلمی در مور شناخت خداوند وقران در دربار خلافت بوجود امد که مامون الرشید از جمله پیروان این عقیده بود. با کشته شدن حضرت علی توسط عبدالرحمان ملجم  ورسیدن خلافت به معاویه و سایر خانواده اموی ، عباسیان وفاطمیان وعثمانیان  که دراین دوره ها نظربه ظلم واستبداد خلفای اموی وعباسی برعلاوه رشد مکاتب اسلامی با وارد شدن فلسفه غرب بالخصوص یونان باستان نویسندگان علما و شعارها و تاریخ نگاران مذهبی و  مدعیان پیامبری ازجانب  حسین بن حلاج وغیره وسایر مذاهب وطریقه های مختلفی که نمایانگر نواوری  درک ازاحکام شریعت وتفسیر ومعنای قران به گونه های مختلفی نظر به سلیقهای و سنتهای محلی وقومی  بود ،بوجود امد، که هر کدام برای خویش پیروان جداگانه جذب کرده که باعث اختلافات و زدوخوردهای فزیکی و مسلحانه در روند تاریخ شده هست.

دین اسلام که با ارشادات واحکام اسمانی برای محمد برزمین نازل شد، حاکمیت اسمانی بالای زمین برای اخرین بار تامین شد. وبه صفت اخرین دینی اسمانی درجهان شناخته شد . واولین نظریه محمد که برای کاکایش ابو طالب گفته بود تحقق پذیرفت چنانچه گفته بود:" اگر انچه را که می خواهید بشما بدهم ایا میتوانید کلمه ای به من بدهید که با ان می توانید بر اعراب فرمانروایی کنیذ؟ وعجم را به اطاعت وفرمانبری خویش دراورید؟."..

طوریکه علم جامعه شناسی اذعان دارد که :اداره جامعه وقدرت داشتن بالای ان از علم سیاست اغاز میشود . بر اساس این امر میتوان گفت که دین اسلام ازاغاز یک دین سیاسی بود که بوسیله محمد بن عبدالله پایه گذاری وخودش را بمثابه پیشوا ی دینی ـ سیاسی درجامعه وانمود ساخت. برای اینکه درانزمان هم رهبری دینی واداره سیاسی جامعه بدست پیامبر اسلام وبعد ازوی به اخلاف ان تعلق کرفت ، وهیچ وقت جدا نه بود وهردو توسط یک فرد امرونهی میشد. اما درزمان اموی ها وعباسیها تفاوتی مبنی بر اداره دین تحت اداره سیاسی ودیوان سالاری با موجودیت علمای ایرانی وخراسانی بکلی درامد. بر علاوه جنبشهای ضد عربی که درخراسان زمین و ایران به شکل گسترده بوجود امدند که اهسته اهسته این جنبشهاظالمانه وددمنشانه سرکوب کردید ؛ افول وعدم گسترش وتشکیل حکومتهای اسلامی در جهان  بعد از سقوط عثمانیها بعد از جنگ اول جهانی ، و  بوجود امدن دولتهای های سکولار مردمی وانقلابی در کشور های اسلامی ودور شدن دولتهای اسلامی از قدرت وتغیر فرهنگ کلتور کشورها براساس مدنیت غربی ، ارزشهای اسلامی جای خودرا به ارزشهای سکولاریزم ومدنیت غرب داد.  بر همین اصل متذکره بود که اغاز جنبش"امت واحد اسلامی" که نظر پردازوی  سیدجمال الدین افغانی بود، دراواخر دهه ای 1800 میلادی  بنام "اخوان المسلمین " ودر مصر بوسیله " حسن البناء  ودرسال 1928  " انجمن اسلامی " پاکستان بوسیله ای " ابوالاعلی مودودی"  تشکیل یافت. این احزاب میکوشدند ، تا  برای احیای دوباره  سنتهای صدر اسلام دولتهای اسلامی را تشکیل دهند، بناعن اسلام سیاسی  و رادیکال عملأ داخل کار زار مبارزه سیاسی علیه سکولاریزم وجنبشهای دموکراتیک وسنت شکن  کردید. درهمین مقطع تاریخیست که "اسلام سیاسی"وارد واژه گان علوم سیاسی شد.اهداف انها احیای دوباره هویت اسلامی درمحور فعالیتهای این جنبشها قرار گرفت، وسایرهویتهارا درحاشیه قراردادند. این جنبشها محور فعالیت تبلیغاتی خودرا بنیادگرایی واندیشهای تکفری وجهادی قرار داداند. یکی از بنیاد گران  این جنبشهای  تکفری وجهاد ی سید قطب  بوده که بمثابه پدر معنوی انها محسوب شده که برای اولین بار درسال  1947تحت اندیشه های وی " جماعه الجهاد " مصر است که توسط " صالح سریه"بنیان گذاری شد. این جماعت جامعه فعلی را تکفیر نموده ونظم و سیستم جهانی را جامعه ساخته کفار دانسته وهرگونه خشونت راعلیه ان مجاز دانسته وجهاد را علیه ان فریضه میداند و درحالیکه درفقهه اهل سنت جهاد "واجب کفایی است نه عینی". مهتر ین اصل اینست که این جماعت "جهاد"را درجامعه اسلامی واجب شمرده درحالیکه "جهاد" بر علیه جامعه غیر اسلام اطلاق شده است. این جریان، مادر تمام گروپهای جهادی وتکفری وهابیت وسلفیست بمانند القاعده ، طالبان وداعش میباشد. دراغاز فعالیت این گروهای بالخصوص اخوان المسلمین ،بنابر  روحیه  جهادی و ضد حکومتهای سکولار علیه جنبشها دموکراتیک وملی چپ تحت قیادت جهان غرب بالخصوص امریکا قرار کرفتند، که برای مقاصدی خود تحت نام خطر"کمونیست "علیه دولت شوروی وقت و جنبشها انقلابی درکشورهای اسلامی استفاده شده که تاریخ شاهد اعما ل انها بعد از جنگ اول ودوم جهانی  علیه خیزش جنبشهای  مردمی ومترقی درکشورهای تازه به استقلال در اسیا افریقا وامریکایی لاتین میباشد. این نیروها امروز دوباره  با تغیر نام وسبک مبارزه  بنام داعش ،القاعده و بوکوحرام وغیره،  برای مقاصد اقتصادی ونظامی  با مصارف مالی ونظامی کشورهای امریکا واسرائیل  درمدرسه های وهابیت درپاکستان ،مصر وعربستان سعودی با نظریاتی وهابیگری تربیه شده وبعدن به کشورهای مورد نظر شان گسیل میشوند . بزرگترین گروه ای تندرو که  درسوریه ،عراق  ولیبی  اقدامات نظامی نموده است ، دولت عراق وشام "داعش"میباشد.  با تسلط نظامی در عده از شهرهای این کشورها  مطابق به  احکام باورهای مذهبی وشرعی خویش ،  مردم  را بالخصوص شیعان را بشکل فجیع وحشتناک در محضرعام  اعدام ویا توسط شمشیر وکارد سر شانرا بریده وبمانند حیوان حلال کرده است. این جانیان چنان وحشت را باکشتار بیرحمانه خود در شرقیمانه وسایر کشورها انجام داده که تاریخ تا بحالی در حافظه خوداز اینوع جنایات را ندارد. .

شهید فرخنده هم بمثابه انسان سنت شکن وضد خرافاتی  بربنیاد تعلیمات اسلامی  ،میخواست نظر به تجربه شخصی خود که از عملکردهای  خرافاتی  فریبکارانه ملای مسجدبدست اورده بود،  به مردم  افشا نماید، وانان را علیه  عمال فریب کارانه ودروغ پردازی که هم به دین ضرردارد، وهم به پیروان ان  بسیج سازد . لیکن حاکمیت فضای داعشی وطالبانی بالای روان ودرک جوانان ونوجوانان کشور، و تبلیغات ضد انسانی روشنگرانه ومترقی باعث شد،که فرخنده توسط عمال ددمنشانه اوباشان نافهم ازبین برود. اگر خرد وعقل سلیم از باورهای دینی وهمچنان دانش انسانی وجود میداشت، همچو حرکت ضد انسانی بوقوع نمی پیوست. قتل شهید فرخنده یکبار دیگر روحیه بنیاد گرایی وتکفری جهادی را که برمبنای طریقه های مختلفی مذهبی  در روند تاریخ در کشورمابوجود امده ، درعمل درکابل تثبیت ونمایان شد. مااز طریق رسانه ها مشاهده کردیم که چگونه جوانان ویا کهن سالان  بدون درک مفاد احکام شرعی ودینی علیه فرخنده که با حجاب سیاه اسلامی درمقابل شان قرار داشت، بیرحمانه حمله ور شدند وحتا به  حجاب اسلامی  ان هم توجه واحترام نکرداند. کسیکه با حجاب اسلامی برای ارشادات اسلامی کمر بسته بود ،ظالمانه مورد سنگسار در دوکیلومتری اسکان رهبری دولت جمهوری اسلامی افغفانستان قرار میکرد. این حادثه تداعی زمانه های مختلفی را مینماید که مسلمانان دموکرات ولیبرال در هر مقطع تاریخی براساس سلیقهای فقیهی با استفادهء سوءازنام دین ومذهب واحکام ان  قربانی شده اند. تنها این عمل در کشور ما بالای فرخنده شهیدرخ نداده، بلکه  توسط گروهکهای تروریستی  داعش بوکو حرام وانصارالله در سوریه عراق وسومالی وغیره کشورهای عربی وافریقای نیز انجام شده که باعث قتل دسته جمعی هزارن انسان مسلمان که پیرو قران خداورسولش بوداند، کردیده است که در کشورهای متذکره ده ها گور کشتاردسته جمعی در عراق وسوریه اعم از   زن ،مرد وطفل کشف شده که  بازگوکننده این امر است. نه تنها فرخنده شهد بلکه هزازان فرخنده بیگناه دیگر با عمال ددمنشانه ظالمانه تعصبات داعشی وطالبی غیر شعوری قربانی خواستهای رهبران ومدعیان مذاهب گوناگون شده اند.  سربریدن یک تن از سرباز اردوی قهرمان کشور توسط گروه ایی طالبانی وداعشی درغرب کشور وگروگان گیری 31 تن دیگری ازهموطنان بیگناه وغریبکار وایال دار  درچنگال  این گروهی تروریستی خبر ناخوش ورنج اوریست که دامن گیر خانواده های بی دفاع ومظلوم  انها در کشورما شده است وهر لحظه منتظرتعین سرنوشت خوب وخراب زندگی اعضای خانواده خویش میباشند.

کجا هستند به اصطلاح" رهبران جهادین" که ازخون مردم خودرا تا گلو غرق زرو سیم نموداند وامروز درعیش ونوش وزندگی پر عشرت خویش بوده  واز غم واندوه ای مردم بیخبرهستند وتنها در فکر احراز چوکی ومقام و زروپول و قدرت خودبوده واگر کوچکترین اسیب  به منافع شخصی خود احساس کنند، زمامداران حکومتی رابا زوراسلحه تهدید نموده وخواستار تامین منافع خویش میشوند.  چرا از حقوق زنی مومن ومسلمان فرخنده شهید چشم پوشی نموده هیچگونه حرکتی دادخواهی و انسانی را برای دفاع ازمقام ادمی وارزشهای اسلامی از طریق علما وروحانیون برای تحقق عدالت علیه عامل مجرمین شهید فرخنده  انجام نداده وسکوت اختیار نموده اند. اراده راسخ  حق خواهی  وتامین عدالت  انسانی ،تنها برای منفعیت گروهی وشخصی وقومی نیست، بلکه دارای ارزشهای   فراگیر با ابعاد وسیع انسانی وبشری میباشد.

            به گفته حافظ:"  غلام همت ان نازنینم ـــ   که کار خیربی روی وریاکرد

ابومعلا معری فیلسوف وشاعربزرگ عرب میگوید:

ترس از مرگ اصحاب کهف را غارنشین ساخت

                                          وبه نوح وفرزندش کشتی سازی را اموخت

خوش نیامد انرا ادم وموسی

                        که به انها پس از مرگ وعدهء بهشت عدن داده شده بود

رویکردها:

1ـ شخصیت محمدی یاحل معمای مقدس، اثر: معرف عبدالغنی الرصافی نویسنده وشاعر نامدار عراق.

ـ تاریخ طبری جلد چهارم و شانزدهم وششم وهفتم تالیف: محمدبن جریرطبری.

ــ بازی شیطانی نشریه حزب توده ای ایران .

 

 

 


بالا
 
بازگشت