محمد الله وطندوست

 

نکاتی چند از یادداشت های روزانه

 

2015/2/25

عمیفترین تاثرات خود را به قربانیان حادثه اخیر دره مرد خیز پنجشیر و دیگر نقاط کشور عزیزم ابراز داشته به باز منده گان این فاجعه المناک صبر جمیل آرزومی کنم. قصر نشینان وطن مخصوصا قصر نشینان بر خواسته از دره پنجشیر که از برکت همین کوخ نشینان به آب و نانی رسیده اند نباید وظیفه وجدانی خود را در برابر خانوده های مظلوم قربانیان فراموش کنند . بر دولتمردان است تا به   جای نمایشات تلویزیونی وجلسات بی مفهوم به زود ترین وقت به داد این مظلومان برسند


2015/2/25
پاکستان وتامین صلح در افغانستان
رئیس جمهور افغانستان مدعی است که برای تامین صلح فرصتی چنین مساعد, در سی وشش سال گذشته سابقه نداشته است.
این خبر  خبر خوشی است اما بر کدام مبنی و چگونه؟
لازم به تذکر است که مردم افغانستان همیشه علاقمند جدی صلح وآرامش بوده با آمدن مجاهدین, بعدا طالبان وبالاخره سیزده سال قبل در حاکمیت امریکائی جهادی به زعامت حامد کرزی, امید وار بودند که صلح سراسری تامین شود. طبعا در انتخابات اخیر ریاست جمهوری نیز مردم به امید تامین صلح به دولتمردان امروزی رای داده اند. اما سوال اینست که چه تغیری در وضع مخالفین وحامیان آنها بوجود آمده که شرایط تامین صلح را فراهم نموده است؟
صدای صلح خواهی عجالتا از زبان دولتمردان افغانستان و پاکستان شنیده می شود. طالبان هنوز در این مورد ابراز نظر نکرده اند وحتی مذاکره با دولت افغانستان را نپذیرفته اند.
دولت پاکستان را اگر مبنی حرکت جانب صلح بدانیم معلوم است که کدام تغیر عمده و اساسی در ساختار این دولت بوجود نیامده که عامل تامین صلح تلقی شود.
از نظر پاکستان طالبان مطمئین ترین نیروی دست آموز استخبارات آن کشور است که می تواند اهداف استراتژیک پاکستان را در افغانستان تامین نماید .
به استثنای حادثه حمله به یک مکتب که آنهم از جانب طالبان پاکستانی صورت گرفت و طالبان افغانی هچگونه سهمی در آن نداشتند کدام حادثه قابل محاسبه رخ نداده که فکر کنیم دولت پاکستان به تغیر سیاست مجبور شده باشد و تامین صلح در افغانستان را در اولویت کاری خود قرار دهد.
در زمانیکه ایالات متحده امریکا با بیشتر از چهل کشور جهان با نیروی عظیم نظامی در کشور حضور داشت وحتی حملات طیارات بی سرنشین امریکائی مناطق معینی را در وزیرستان بمباردمان می کرد  کوچکترین انعطاف از جانب پاکستان دیده نشده است. حالا که نیروهای دو صد هزار نفری امریکائی به ده هزار نفر تقلیل یافته و دفاع از کشور بعهده نیروهای مسلح افغانستان گذاشته شده است چگونه طالب و حامی مقتدر آنان پاکستان حاضر می شود تا به صلح تن در دهد و داوطلبانه سلاح بر زمین گذارد.
حرف ها ودلایلی که از جانب پرویز مشرف رئیس جمهور سابق آن کشور مبنی بر تسلیح وتجهیز مجدد طالبان ابراز شد وگویا سیاست نادرست حامد کرزی رئیس جمهورسابق افغانستان باعث ادامه جنگ در افغانستان شده در ضدیت با نزدیکی دولت افغانستان با هند دولتمردان پاکستان راه جنگ وتقویت طالبان را پیش گرفته اند, خیلی ساده لوحانه است وقبول چنین دلیلی بلاحت محض محسوب می شود.
بهیچ صورت نمی توان پذیرفت که دولتمردان پاکستان صرف بخاطر سیاست نادرست حامد کرزی به تقویت طالبان پرداخته باشند.اگر این دلیل موجه است چگونه می توان پذیرفت که دولت پاکستان بیشتر از بیست بار از رئیس جمهور حامد کرزی در آن کشور استقبال نموده وهر بار از همکاری آن کشور غرض تامین صلح اطمنان داده است.
معلوم است که سیاست پاکستان در قبال افغانستان همیشه با فریب وخدعه همراه بوده ومزورانه از دخالت در امور افغانستان انکار نموده است. حتی از حملات مسلحانه خویش در ولایات شرقی کشورکه باعث قتل صد ها هموطن ما می گردید انکار می شد اکنون چه عاملی باعث شده است که چنین کشوری به یکباره گی علاقمند تامین صلح در افغانستان شده است.
از جانبی ایالات متحده امریکا ومتحدین غربی آن به شکلی از اشکال مداخله نظامیان پاکستان را در افغانستان نادیده گرفته حتی بکمک غیر مستقیم به مخالفین دولت افغانستان نیز متهم اند.
ظهور پدیده جدید افراطیت اسلامی یعنی داعش در عراق وسوریه و جابجائی افراطیون خارجی در بعضی ولایات افغانستان, سربازگیری داعش از میان طالبان وحتی تعین والی خراسان از جانب داعش نشان دهنده موج جدیدی از افراطیت در منطقه ما محسوب می گردد. خبر ها حاکی از آنست که گروه های از طالبان با تغیر رنگ پرچم به صفوف داعش پیوسته وبنام داعش به جنگ ومقاومت ادامه می دهند.
بعضی از آگاهان سیاسی ونظامی ابراز عقیده می کنند که داعش در منطقه ما بخاطر نفوذ در کشور های آسای میانه در نظر گرفته شده است وسرمایه داری جهانی از این نیرو بخاطر بر آوردن اهداف استرتژیک خود استفاده می کند.
اگر این واقعیت ها را پهلوی هم قرار دهیم آیا این امکان دور از تصور است که رهبران طالبان که از جنگ خسته شده اند و نقش خود را منحیث رهبران نظامی از دست داده اند می خواهند بکمک پاکستان در بدنه دولت افغانستان جاداده شوند تا افراطیت منحیث بخشی از سیاست دولتی در عمل تحقق یابد و دستاورد های سیزده ساله مردم مابه نابودی کشانیده شود؟
طبعیست که اگر صفوف طالبان به نیرو های داعش بپیوندد که مظاهر آن همین حالا نیز دیده می شود جنگ کماکان ادامه خواهد داشت وحتی شدید تر از سابق با وحشت وبربریت مضاعف از مردم مظلوم ما قربانی خواهد گرفت و مردم به آرزوی همیشگی شان یعنی صلح نخواهند رسید.
لهذا تامین صلح در افغانستان نه از جانب پاکستان بلکه توسط مردم افغانستان وبا وحدت وهمبستگی مستحکم مردم افغانستان امکان پذیر است وبس.
دولتمردان افغانستان بجای آنکه باز هم سالیان طولانی به امید واهی مردم را بفریبند, لازم است به تقویت قوای مسلح کشور توجه جدی مبذول داشته هر گونه مقاومت ومخالفت مسلحانه افراطیون رنگارنگ را از موضع قدرت جواب دهند. در این صورت امید واری آن وجود دارد که مخالفین به عدم کار آئی خشونت ومقاومت پی برده در تامین صلح تن در دهند. در غیر آن تنها امید بستن به لطف دولتمردان پاکستان جز فریب ذهنیت عامه ودوام جنگ برادر کشی به شکل جدید نتیجه دیگری نخواهد داشت.

 


2015/2/26
تفنگداران نقاب پوش
گروهی از تفنگ داران نقاب پوش در شاهراه کابل قندهار در حدود سی نفرهموطنان را از موتر ها پایان نموده با خود برده اند. گرچه این شاهراه در طول سیزده سال گذشته همیشه شاهد رهزنی, آدم ربائی و قتل هموطنان مظلوم ما بوده اما با این تعداد, گسترده گی و خصوصیت سابقه نداشته است.از راکبین ودریور ها نقل قول شده که نقابداران بعد از پایان نمودن مسافرین از آنها تذکره تابعیت تقاضا نموده بعد از تثبیت هویت مسافرین , هموطنانی را که به ملیت هزاره تعلق داشته اند با خود برده اند.
همچنین گفته شده که این نقابداران به زبان های معمول داخل کشور صحبت نمی کردند و حتی به زبان کشور های همسایه نیزتکلم نمی کردند و بنا به اظهار شاهدان گویا آنان به زبانی صحبت می کردند که قابل فهم مردم نبوده است.
حادثه متذکره به مشخصه های اشاره دارد که قبلا سابقه نداشته است طالبان ودیگر گروپ های مسلح مخالف در سابق هیچگاهی نقاب نداشته بلکه برای افشا نشدن قسمتی از روی خود را پنهان می کردند.
مخالفین مسلح دولت معمولا به زبان های مروج وطنی صحبت می کردندو بعضا هم به زبان اردو صحبت می کردند اما زبان این نقابداران غیر معمول ونا آشنا بوده است.
مهمتر از همه اینکه در سابق تشخیص افراد ربوده شده ویا غارت شده بر اساس مذهب سمت وزبان به شکلی که این گروپ انجام داده سابقه نداشته است.
معلوم است که نقابداران خواسته اند اعلان کنند که با هزاره ها و شیعه ها بصورت مشخص دشمنی می ورزند.
این حقایق نشاندهنده آنست که علی الرغم انکار وکم اهمیت دادن ظهور داعش از جانب مسوولین دولتی این گروه جنایت کار در محلات نا امن کشور موجودیت خود را اعلان داشته به اقدامات هراس افگنی آغاز نموده اند.یکی از مشخصه های داعش نسبت به افراطیون دیگر اسلامی دشمنی آشکار با شعیان است که در عراق وسوریه هر روز به ظهور می رسد.
بایست خطر نو ظهور افراطیت و هراس افگنی را دولت مردان کشور مخصوصا مسوولین امنیتی جدی تلقی نموده برای مقابله با این حرکت ها به اقدامات جدی متوسل گردند در غیر آن افراطیون و مخالفین رنگارنگ دولت علی الرغم گویا صلحخواهی رهبران سنتی شان و علی الرغم آغاز مذاکرات , صفوف افراطیون نو ظهور را تقویت خواهند کرد وبا تبدیل نمودن بیرق سفید به به بیرق سیاه داعش , به جنگ, خونریزی, غارت و رهزنی ادامه خواهد داد و باعث درد ورنج مضاعف مردم مظلوم ما خواهند شد.



2015/2/28
یک ملیارد دالر مصرف سالانه ادویه

وزارت صحت عامه بر آورد نموده است که سالانه یک ملیارد دالر غرض خرید ادویه وتجهیزات طبی بمصرف می رسد.
همچنان در گزارشی قبلا گفته شده بود که بیست وپنج فیصد کمک های خارجی صرف معاش وامتیاز مشاورین می شود ودوصد وپنجاه ملیون دالر از جیب مردم فقیر ومظلوم کشور غرض تداوی به کشور های همسایه مصرف می شود.
مجموع این ارقام و اعداد نشان دهنده مصارف نابجا وغیر سنجیده شده در این عرصه است که با کمی دلسوزی واحساس مسوولیت می توانست از این ارقام سرسام آور در بهبود وضع موسسات صحی و تقویت زیر ساخت های صحی استفاده مطلوب می شد.
در مورد تهیه ادویه در کشور از زمان های دور مردم ما بیاد دارند که موسسه یی بنام فابریکه هوخست قسمت عمده ادویه مورد ضرورت را تولید می کرد و ار نظر کیفیت نسبت به ادویه تولید شده در کشوذ های همسایه بمراتب خوب تر وموثر تر بود. همچنان موسسات کوچک تهیه ادویه در ریاست فارمسی و مراجع دیگر وجود داشت که تا حد زیاد مشکل داخلی را رفع می کرد. اما امروز از برکت بازار آزاد وتسلط سیستم سرمایه داری تجاری هیچگونه موسسه تولید ادویه در کشور وجود ندارد وسالانه بیشتر از یک ملیارد دالر به تورید ادویه بمصرف می رسد. 
توجه کنید ! در هندوستان بیشتر از ده هزار موسسه تولید ادویه فعال است. پاکستان در حدود پنج هزارموسسه تولید ادویه دارد ودر ایران نیز هزاران موسسه تولید ادویه وجود دارد.
در مقایسه با این اعداد و ارقام چقدر زمان لازم است تا ما بتوانیم در این عرصه با همسایگان نزدیک شویم و آنهم در صورتیکه اراده وتصمیمی برای ایجاد موسسات تولید ادویه وجود داسته باشد که متاسفانه تا هنوز وجود ندارد.
اگر کشور های غربی بنابر خصلت استعمارگرانه خود ایجاد موسسات بزرگ تولید ی را در افغانستان لازم ندانستند و ملیارد ها دالر از مردمان کشور های خود را به سکتور های غیر لازم وروبنائی مصرف نمودند آیا دولت افغانستان نمی توانست از کشور های کمک کننده تقاضا نماید تا در عرصه صحت در عرصه یی که با حیات مردم سروکار دارد حد اقل اجازه دهد تا موسسات کوچک تولیدی ایجاد شود و از یورش ادویه های بی کیفیت همسایه ها جلوگیری گردد؟
یقینا این امکان در سیزده سال گذشته وجود داشت و امروز نیز وجود دارد.
بر خورد مسوولانه در این عرصه معیار خدمت گذاری مسوولین صحت عامه خواهد بود که امید است وزارت صحت عامه حکومت وحدت ملی فرصت رسیدن به این مشکل را داشته باشد.
محمدالله وطندوست
  

 

 


بالا
 
بازگشت