محمد عوض نبی زاده

 

عوامل تداوم بحران درافغانستان

 

افغانستان با وجود داشتن موقعیت جیو پولیتیک مهم درمنطقه وثروت های زیر زمینی با اهمیت  متاسفانه اکثریت قاطع مردم آن در دوره ی حکومت تقریبا پنجاه ساله ی خاندان ال یحیی درگرسنگی,قحطی , تبعیض و بی عدالتی مرگباری قرار داشتند که حتی در ولایت غور فامیل ها بخاطر زنده ماندن خودها فرزندان شان را بفروش میرسانیدند خاندان ال یحیی این سرزمین رابیک زندان بزرگ گرسنگان تبدیل وزندان بانان آن نادر خان و برادران و ظاهر شاه و سردار داودخان بودند .افغانستان در طی مدت چهار دهه اخیر الی اکنون  یک کشورتحت اشغال بوده که ابرقدرت ها  و ممالک همسایه  درین چهار دهه باالنوبه انرا دراشغال خود در اورده که میتوان ازتجاوز قشون ۱۲۰ هزارنفری شوروی وقت، بر افغانستان تذکر داد واین حادثه درسطح جهانی سبب تشدید جنگ سرد وسرآغازحملۀ ی  يک ابر قدرت بزرگ بر يک کشورکوچک  مانند افغانستان  بوده است .

 

 شورویها به آرزوی رسیدن به ابهای گرم به افغانستان لشکر کشیداما بعد ازیک دهه  حضور در افغانستان نه تنها به اهدافش نرسید بلکه با تلفات سنگین نیروهای  نظامی و خسارات بزرگ اقتصادی این سرزمین را مایوسانه ترک گفت . شوروی ها در هنگام حضور نظامی شان بالای نخبگان سیاسی دوقوم مدعی کسب قدرت تکیه  و اقوام دیگر مانند هزاره ها و ازبک ها و دیگران را در سیاست های کلان نادیده گرفتند وسخت مصروف باج دهی سیاسی  ونظامی برای دو قوم داعیه دار قدرت  سیاسی  یعنی اقوام پشتون وتاجک در افغانستان شدند ولی در دو سال اخیر حضور نظامی شان در افغانستان شورویها در ک نموده بود که تکیه بالای نخبگان سیاسی ایندو قوم مدعی قدرت یک اشتباه تاریخی آنان بودکه باعث شکست وشرمندگی جهانی شان گردید وبارها ارزو میکرد که اگر فرصتی دیگر برایشان میسر شود چنین اشتباهی را تکرار نخواهند کرد اکنون نیز توقع میرود که امریکا و ناتو نیز همان اشتباه جبران ناپذیر شوروی سابق را در باره این دوقوم داعیه دار قدرت در افغانستان تکرارنکرده تا بیشتر ازین سبب سر افگندگی شان نشوند.

 

گرچه با فروپاشی دولت داکترنجیب الله و به قدرت رسیدن مجاهدین اوضاع سیاسی و نظامی در افغانستان و منطقه دگرگون شد اما این دگرگونی برای افغانستان صلح و حاکمیت قانون را به ارمغان نیاورد . تنظیم های جهادی پس از تصاحب قدرت بجان همدیگر افتادند که این درگیری ها زمینه ساز ظهور گروه طالبان گردید تا آنکه تهاجم نظامی ائیتلاف جهانی به حاکمیت طالبان در افغانستان پایان بخشید و حکومت های موقت ، انتقالی و " انتخابی  اقای کرزی وحکومت وحدت ملی فعلی" را جا نشین امارت اسلامی طالبان کرد .اکنون جنگ میان طالبان و دولت اشرف غنی و عبدالله  نیزچندین سال با شعاربراندازی نظام دولتی و استقرار " امارت اسلامی طالبان  تشدید  خواهد یافت.

 

از انجائیکه بعد از خروج قشون شوروى از افغانستان  مردم ما  شاهد مداخلات چندجانبه ی خارجى ها بوده  ونظام های بدترى را درکشور شان تجربه ومداخله ی نظامی پاکستان از طریق گروه طالبان  وآمدن نيروهاى چندین کشور عضوناتو به افغانستان و  ادامه ی جنگ از عواملى است  که برتداوم بحران در کشورما منجر شده اند. اکنون نیروهای ناتودر حالی افغانستان را ترک می‌کنند که این کشور بیش از هر زمانِ دیگر در معرض تهدیدهای جدیِ امنیتی قرارداشته  ونیروهای امنیتی افغانستان تا کنون توانایی کنترول و مراقبتِ کاملِ پایتخت را ندارند  پس ، چه‌گونه می‌توانند ظهوردوباره طالبان درافغانستان را بگیرند.از سوی دیگر زمزمه های شنیده میشود که مزدوران گروهک تروریستی دولت اسلامی بنام داعش در برخی از صفحات شمال افغانستان در حال توزیع پول  واسلحه در میان مردمان این ساحات و دیگرفعالیت های تخریبی هستند.

 

با تاسف نیروهای ناتو برهبری امریکا نیز تا هنوزتجربه ی  ناکام ومنفی شوروی پشین   را در مورد  بحران افغانستان تکرار ودر طی مدت سیزده سال حضور باردیگر مانند روس ها بالای نخبگان سیاسی  دو قوم داعیه دار کسب قدرت سرمایه گزاری و تکیه مینماید که باتکیه برحمایت غرب نخبگان سیاسی این دوقوم مدعی قدرت در افغانستان تمام قدرت را از آنِ خودها دانسته  ودر هنگام تقسیم قدرت برمعیار قومی اقوام هزاره وازبک وسایر اقوام را در نظرنمی گیرند. در صورتیکه سران حکومت وحدت ملی در زمان مبارزات انتخاباتی خود ها از رای میلیونی اقوام هزاره و ازبک  ودیگر اقوام  برای رسیدن به قدرت  استفاده ی بزرگ  و تعین کننده نمودنداما اکنون  که زمان تقسیم قدرت رسیده رهبران دو قوم مدعی کسب قدرت  همان فورمول تقسیم شکار میان شیر و گرگ و رباه را به پیش میکشند و  وزارت خانه های کلیدی امنیتی و اقتصادی را میان خود  ها یعنی میان اقوام پشتون وتاجک تقسیم  ومعامله میکنند که حتی در  تقسیم  قدرت  میان همدیگرنیز به توافق نمی رسندگرچه در ظاهر امر هردو تن از رهبران حکومت وحدت ملی ادعا دارند که کابینه را از افراد مسلکی و بیطرف و چهره های تخصصی و ملی و اکثریت آن رااز جوانان متعهد و مستقل با در نظر داشت تناسب جنسیت تشکیل خواهند نمود  .

 

ولی زد و بند های پنهان و پشت درهای بسته  میان اقای اشرف غنی  و عبدالله نشاندهنده  ان است که  نامزد وزیران را از افراد وابسته به احزاب وگروه های مربوط به  قوم پشتون و جمعیت اسلامی  و شورای نظاراز قوم تاجک  معرفی مید ارند.  متاسفانه در  معرفی نامزد وزیران در وزارتخانه های دفاع , داخله , خارجه ,مالیه و ریاست امنیت ملی نظر  و دیدگاه اقوام هزاره و ازبک را انان نادیده گرفته است. به نظر میرسد که  بهترین راه حل و بیرون رفت از بحران کابینه ی حکومت وحدت ملی طرح جنرال دوستم ,منطقی  و عملی  وفراگیر تر پنداشته میشود یعنی پست وزارت های  دفاع , داخله,خارجه  ,مالیه, ریاست امنیت ملی باید  غیر سیاسی شده وازافراد غیر حزبی  وبیطرف معرفی و یا در غیر ان این چند مقام کلیدی میان چهار قوم عمده ,ازبکها , هزاره ها , تاجک ها و پشتون ها بر معیار قومی  تقسیم گردند در غیر ان بحران کابینه  تداوم یافته وسبب سقوط حکومت وحدت ملی خواهند شد.

 

توسل به دسیسه، به زور، اسلحه،  ترورِ رقبا و ارعابِ مردم داخل میدان بازی، از قاموس سیاست عاقلانه بیرون است البته قدرت سیاسی متکی بر زور، اسلحه یا بر نیروی خارجی یا بر خدعه دوام و قوامی ندارد که مثال زنده آنرا سر نوشت گر و ه های سیاسی در چهار دهه ی اخیر در افغانستان وانمود شده می تواندودرین باره اشتباه  رهبران حکومت وحدت ملی غیر قابل جبران خواهد بود.چون میدان بازی سیاسی، بر اعتماد مردم استوار میباشد که هرقدر عنصر  بی اعتمادی طولانی باشد، به همان پیمانه تاثیر آن بر افکار و ذهنیت عامه ژرفتر خواهد بود.  حالاحکومت وحدت ملی،  در معرض آزمایش کاربرد شعور سیاسی و کسب اعتماد مردم قرار دارد. هرگاه ازین آزمایش تاریخی پیروزمند بیرون  نیاید، نه تنها حیثیت، آبرو وسر نوشت آیندۀ بازیگران میدان سیاسی بلکه سرنوشت آیندۀ کشور دستخوش تباهی جبران ناپذیری خواهد گردید. چون درجهان امروز باشنده گان کره ی زمین مانند یک دهکده در کنارهمدیگر زندگی دارند وهیچ گروه سیاسی، نمیتواند بدون  کار بُرد عاقلانه ، قدرت سیاسی را به دست بیاورد، ادامه دهد و حفظ کند.    

                                                                               بیست وهشتم   -ما ه-- دسامبر – سال – 2014

 

 


بالا
 
بازگشت