نصيرمهرين

 

چند کوتاه نوشت، در گسترۀ مبارزه علیه تروریسم

 

1-                                        گزارشی را که باید جدی گرفت

                      

رفتن تعدادی جوانان از کشورهای اروپایی وهمنوایی نزدیک وعملی آنها با گروه تروریستی " دولت اسلامی " ، چنان زنگ خطر جدی است که در شنیدن صدای آن نباید اهمال ورزید . طبق گزارش منابع رسمی المان، تنها از این کشور 550 تن به سوی سوریه وعراق شتافته اند. از آن جمله 60 تن کشته شده اند که 9 تن آنها در عملیات انتحاری به قتل رسیده اند. 180 تن آنها دوباره به آلمان برگشته اند. ( به نقل از روزنامۀ Hamburer Abendblatt . 6-7 دسامبر2014) وزرای داخلۀ کشورهای اروپایی هم تصمیم وهم امکانات آن را دارند که تدابیر جدی امنیتی اتخاذ نمایند. اما، آیا چنین خطری از جانب دیگر، حیات برخی جوانان هموطن ما و فضای خانواده های آنها را تهدید نمی کند؟
آیا به این پرسش ها توجه شده است، که کجا ها، کدام منابع، وکی ها مسؤول پرورش و تأمین ارتباط این جوانان با گروه های تروریستی وگسیل آنها به عراق وسوریه می باشند؟ نقش خانواده ها درجلوگیری از چنین مصیبت چه خواهد بود؟

 

2-                                       گسترۀ مبارزه علیه تروریسم و دهشت افگنی

 

                                                                                                              

 

عملیات تروریستی و دهشت افگنانه در پاکستان وافغانستان، افزون بر پیامدهای تأثر بار و سزاوار تقبیح، حاکی از ادامه ی سیاست های غلط حکومت های دوکشور در پیوند با تروریسم است. پاکستان در کنار برخی از کشورهای عربی و گروه تروریستی القاعده، طالبان افغانستان را که از افغانستان بودند، سازماندهی نمود وبه کار گماشت. حکومت کرزی و رئیس جمهور بی کابینه ی محمد اشرف غنی، از ادای مبارزات ضد تروریستی علیه طالبان و گروه های مشابه، طفره رفته است. کشورهای غربی به تأمین امنیت بیشترکشورهای خویش اندیشیدند، ضرباتی رابر القاعده وارد کردند و با سیاست غلط در قبال طالبان مشوق حکومت افغانستان شدند.

قلع وقمع لانه های تروریستی در دو کشور، مستلزم تجدید نظر بنیادین در سیاست های پیشینه است. باید طالبان و بقیه گروه های تروریستی با همین نام وبه صورت رسمی و مشخص نام برده شوند. علیه آنها مبارزات جامعِ سیاسی، فرهنگی، نظامی در پیش گرفته شود. منابع تمویل امکانات مادی و نظامی آنها معرفی وقطع شود. حرکت های وسیع ضد تروریستی هماهنگ شوند. در غیر آن مردم هر دوکشور، شاهد تداوم رویداد های خونین وخونین تر خواهند بود. بسیار مهم است که همه بدانند که طالبان وگروه های هم نظر آنها، با نیازهای مادی ومعنوی انسان های دو کشور نیز آشنایی نداشته پسمانده ضد مدنیت و انسان ستیز استند.

 

    3- کسانی که تروریست ها را کمک نمودند، محاکمه شوند.
 
                              (در حاشیۀ مرگ جوان نامراد زبیر حاتمی)

 

                                

 

واژه های اشکباری را که رفتن زبیر حاتمی جوانمرگ، می خواهد کنار هم بریزیم، از بافت سخنان شکیبایی طلبانۀ عادت وار به دست نمی آیند. تنها این نیست که مرگ او نا به هنگام است. مرگی از افتادن برگهای جوان که پیران طی سالیان جنگ نظاره نمودند، نیز نیست. سالیانی که بیشتر پیران جوانان را گاهی بی سر و گاهی بی دست پای در خاک سپردند و زمانی حتا توته گوشت واستخوان فرزند را ندیدند.

مرگ زبیر حاتمی نامراد، در ادامۀ مرگ زن ومرد وپیر وجوان وکودکانی رویداده است که مرگ آوران، پیام ها و راه ورسم انسان کشی آنها شناخته شده استند. درد انگیزی مرگ او در این هم است که مردم در حالی که خروش بر می آورند که کارد مصیبت انسانکشی طالبان تروریست ، در گردن خلق خدای فرو می رود، اما، کرزی ها واشرف غنی ها وجماعت های تا استخوان سیاه درجهالت وتعصب وتنگنظری؛ همکاری با آنها را زمینۀ تضمین داشتن قدرت و مایۀ مباهات پنداشته اند.

مرگ حاتمی، حاتمی های پیشین و آنانی که در هر کجای جامعه، روز وشب در معرض چنین مرگی قرار داند، نخست از همه محاکمۀ حامد کرزی را مطالبه می کند. همچنان  محکومیت متحدانه و مصممانۀ  سیاست تروریست پرورانۀ همۀ آنانی را مطالبه می نماید، که اکنون بر اورنگ قدرت تکیه زده و با وجود مشاهدۀ چنین وضع تأسف بار سعی در جهت تشریک مساعی با طالبان تروریست دارند.

ازاینرو هنگام یاد از آن جوان عزیز ونامراد، نباید به فرستادن واژهای مرسوم و مروج بسنده نمود. گروه طالبان تروریست وهمفکران متعدد جهالت پسند آن سعی در جهت تحقق انسانکشی دارند. خطر را باید جدی تر گرفت.

 

 


بالا
 
بازگشت