مهرالدین مشید

 

آیا پاکستان دردام شیادی خودش یعنی فرنکشتاین طالبانی زمینگیر خواهد شد- نو- آرمان

ظهور داعش و زوال کشور بزرگترین حامی تروریزم در جهان – نو- آرمان

 

پاکستان کشور نام آشنایی که با شنیدن و  دیدن نام آن، بصورت فوری در ذهن هر شنونده و بیننده هراس افگنی،  ترور، مداخله و جنایت مجسم می شود و این کشور بحیث بزرگترین حامی هراس افگنی در جهان در افکار خواننده تجسم می یابد که صدور تروریزم یکی از تولیدات خاص و پردرآمد بویژه به تجارت روزمرۀ  نظامیان این  کشور میدل شده است؛ اما زود است که پاکستان در تور خود اش گیر ماند و بلا هایی که برای رسیدن به اهداف استراتیژیک خود در رقابت با کشور های منطقه و بویژه هند، آفریده است و بر سر خوداش بیایند و تیغ از دمار این حکومت چوکی دار، حافظ لانه های هراس افگنان  و حامی تروریستان جهانی بیرون شود. شواهد و قراین حکایت از زوال و سقوط این کشور بدست گروههای تندرو و افراطی محلی، منطقه و جهانی دارد.

ممکن خواننده گان با نام فرانگشتاین (1) یا پرومتۀ مدرن  معروف‌ترین اثر نویسنده انگلیسی مری شلی است، آشنایی داشته باشند که او در این این اثر شخصی را به نام فرانکشتاین به تصویر می کشد که دانشمند جوان و جاطلب است و با استفاده از کنار هم قرار دادن تکه‌های بدن مردگان و اعمال نیروی الکتریکی جانوری زنده به شکل یک انسان و با ابعادی اندکی بزرگ‌تر از یک انسان معمولی می‌سازد. موجودی با صورتی مخوف و ترسناک که بر همه جای بدنش رد بخیه‌های ناشی از دوختن به چشم می‌خورد. این موجود تا بدان حد وحشتناک می شود که همگان، حتی آفریننده اش از دست شرارت‌های او فرار می‌کنند وبالاخره به هیولایی مبدل می شود که از کنترل آفریننده اش بیرون شده و خود مقهور آن می گردد.

پاکستان بعد از تجزیۀ شبه قاره هند در سال 1947-  اعلام استقلال نمود که پیش از آن درردیف کشور های مشترک المنافع تحت قیمومیت انگلستان قرار داشد و بطور ناگهانی در نقشه سیاسی جهان حضور یافت. طرز تفکر افراطیت و بنیاد گرائی یکی از آجنداهای  رسمی در چهارچوب نظام نوبنیاد این کشور قبول گردید. پاکستان بعد از تاسیس اش از چندین دهه بدین سو، برای رسیدن به اهداف استراتیژیک خود در منطقه تلاش می کند و محور تلاش های استراتیژیک این کشور را ضربه زدن به منافع هند در منطقه تشکیل داده است. رقابت دوامدار پاکستان با هند در واقع عامل اصلی بهره گیری های نظامیان این کشور از دین بوده است  که

باوقوع جنگ ها میان  هند و پاکستان  روی مسأله کشمیر، در سال های  1948 و 1965میلادی بیشتر تحریک شد. حکومت های وقت پاکستان احساسات مذهبی مردم را هر از گاهی تحریک نموده و از آن به حیث ابزار بر ضد  هندکار گرفته است.. با به قدرت رسیدن جنـرال  ضیا الحق،  بنیاد گرائی اسلامی در میان مردم شدت بیشتر کسب نمود و پاکستان در واقعیت امر به مرکز بنیادگرائی در میان کشور های اسلامی  مبدل گردید که بریگارد های سبزاسلامی به گونه داوطلبانه به این کشور هجوم آوردند. آمار هایی وجود دارد که شمار این ها را تا چهار هزار ذکر کرده است.

مساجد مذهبی در طول تاریخ ابزار در دست نظامیان این کشور بوده تا با تلقین های نادرست اسلامی دانش آموزان را تحریک نموده و از آنان بمب های آماده برای هر نوع عملیات های نظامی و انتحاری استفاده نمایند. گزارش هایی وجود دارد که شمار مجموعی مساجد در پاکستان را به یک ميلیون و یکصد هزار نشان می دهد که از جمله 97600- آن در ظاهر برای حفظ قرآن مجید اختصاص داده شده است. ارقام  ارائه شدۀ فوق کلی بوده و تفصیل حقیقی آن در ادارههای استخباراتی ووزارت امور مذهبی و اوقاف پاکستان موجود است؛ اما فهرست  آنعده از مدارس دینی و احزاب تندرو که سرگرم  فعالیت ها ی مختلف می باشند و تاکنون به دریافت نام و جای شان که دقیق به  همه گان معلوم نیست در حدود 67 مدرسه و گروه می رسند. (1)

گروههایی چون لشکر جنگوی، لشکر طیبه، سپاۀ محمد و سپاۀ صحابه از تندرو ترین گروههای مذهبی در پاکستان به شمار می روند که رابطۀ نزدیک با استخبارابت پاکستان داشته و از پیش قراولان نظامیان پاکستان در جبهات غیر رسمی این کشور به شمار می روند. این گروهها از سال های  زیادی بدین سو در کشمیر و بعد در خیبر پشتون خواه و  اکنون در وزیرستان فعال هستند و مراکز تمویل، آموزش و تجهیز آنان در لاهور و کراچی موجود است. این شبکه های هراس افگنی در کنار شبکۀ حقانی حیثیت دست راست نظامیان پاکستان را داشته و اوامر و دساتیر تروریستی نظامیان پاکستان را در سراسر جهان و بویژه در افغانستان، کشمیر، هند و حتا سوریه، عراق، لبنان، نایجیریا، مصر، لیبیا و غیره کشور ها عملی می کنند؛ اما این شبکه های خود ساختۀ پاکستان،  اکنون حیثیت غدۀ سرطانی را به خود گرفته است یا به تعبیری دیگر به فرانکشتاین طالبانی بدل شده است که از کنترول پاکستان بیرون شده است.

طوری که تمامی جریان های سیاسی و فکری و مذهبی دچار تحولات گسترده  می شود و به شاخه های گوناگون تجزیه می گردند. جریان های تندرو مذهبی پاکستان هم از بدو پیدایش پاکستان بدین سو دچار تحولات و تغییرات فاحش گردیده است که تحولات سیاسی و دست به دست شدن قدرت میان حزب مردم و حزب مسلم لیک نواز نیز بر آن اثر گذار بوده است. این تحولات به گونه های مختلفی دامنگیر احزاب تندرو مذهبی پاکستان  گردید و نه تنها ساختار های تشکیلاتی؛ بلکه مشی مبارزاتی آنان را نیز دگرگون نمود. از همین رواست که تحریک طالبان پاکستان به مخالفت با دولت پاکستان ظهور نمود. تحولات گسترده در میان شبکه های طالبان پاکستان و طالبان افغانستان، حالا طالبان خوب و طالبان بد را بوجود آورده است. طالبان خوب آنانی اند که حافظ منافع پاکستان اند و سراپا گوش به فرمان نظامیان پاکستان هستند و فرمانی های آنان را یک به یک برای تخریب و ویرانی افغانستان به اجرا می گذارند. طالبان خوب یعنی آنانی که برای حفظ منافع پاکستان در افغانستان، کشمیر، هند و سایر کشور های جهان می جنگند و طالبان بد هم آنانی که به دلایل مختلف از شبکۀ استخباراتی پاکستان بریده اند و خود را به شبکه های تروریستی جهانی وصل کرده اند؛ اما هنوز هم هستند، در میان طالبان بد شبکه ها و حلقاتی که به گونۀ تاکتیکی در جلد طالبان بد در آمده اند تا گروههای مخالف پاکستان را تحت کنترل داشته باشند. مسآلۀ طالبان خوب و طالبان بد زمانی مطرح شد که شش رهبر شناخته شدۀ طالبان حمایت شان را از گروۀ داعش اعلام کردند و اعلام آن از سوی ملا فضل الله رهبر تحریک طالبان پاکستان صورت گرفت که در قسمتی از آن آمده است: "در این روزهای سخت ما شما را به بردباری و حفظ اتحاد دعوت می کنیم، همان گونه که دشمنان شما علیه شما متحد هستند. رقابت علیه همدیگر را کنار بگذارید." هرچند شماری تحلیل گران به موقف پاکستان در برابر پشتیبانی آنان از داعش به دیدۀ شک نگریسته و هر نوع مخالفت دولت پاکستان را با آنان در این زمینه تاکتیکی عنوان کرده اند؛ زیرا گزارش های زیادی به رسانه ها رسیده است که بیشتر کسانی که در رکاب داعش در سوریه و عراق می جنگند، از پاکستان به آنجا منتقل شده اند. این در حالی است که نظامیان پاکستان بر تمامی تاسیسات و ادارههای حکومتی پاکستان مسلط اند و بدون اجازۀ  آنان دشوار است تا هراس افگنان به سوریه و عراق بروند. از سویی هم گروههای تکفیری و تروریستی ابزاری در دست غرب بوده و این نظامیان پاکستان را قادر گردانیده تا با پشتیبانی فعال از آنان با حمایت  دولت سعودی متحد نزدیک اش پول های هنگفتی را بدست آورد.

با وجود این همه بازی های موش و پشک نظامیان پاکستان با گروههای هراس افگن، هنوز هم گزارش هایی وجود دارد که شاخه و شبکه های طالبان مخالف حکومت پاکستان در حال بسیج و سازماندهی بیشتر اند و از نفوذ داعش در میان طالبان پاکستانی سخن گفته اند. گفته می شود که داعش توانسته تاکنون دوازده هزار تن را در کویتۀ پاکستان جذب نماید و از گسترش دامنۀ این گروه در پاکستان سخن زده شده است. هرچه باشد، فعالیت این گروه در پاکستان اوضاع این کشور را که اکنون هم ناآرام است نا آرامتر خواهد گردانید و ناگوار شدن  وضعیت در پاکستان بر همسایۀ رقیب آن نیز بی تاثیر نخواهد بود.

هرچند پاکستان لانۀ تندروانی است که خود در تشکیل و تقویت آن سهم داشته و از آنها چون ابزار پیشبرد سیاست خارجی خود کار گرفته است؛ اما پاکستان اکنون با هیولای چون فرانکشتین روبرواست که خود آنرا ساخته ولی اکنون گریبان خودش را گرفته است.  گروهای تندرو بی شمارمخالف در پاکستان موجود اند که با طالبان این کشور وشبکۀ القاعده و حالا با داعش ارتباط دارند. هر یکی از این گروها سعی دارد که برای تخریب پاکستان از گروهای دیگر سبقت جوید. به گفتۀ روزنامۀ دیلی اندیا نیوز حضور گروه جدید چون دولت اسلامی در پاکستان وضعیت امنیتی این کشور را پیچیده تر و اسلام آباد را با مشکلات جدی درعرصۀ دیپلوماسی نیزروبرو خواهد ساخت که امکان دارد روابط ستراتیژیک اسلام آباد و بیجینگ را زیر سایۀ خود قرار بدهد. چنانکه وو سایک، نمایندۀ خاص چین برای شرق میانه در این اواخر گفته است، امکان دارد که حدود صد نفر از اتباع این کشور درکنار گروه دولت اسلامی مصروف جنگ  اند و اکثریت آنها از اویغوران مسلمان منطقۀ نا آرام شینجین باشند. نخستین گزارش دستگیری یک تن از جنگجویان چینایی که در صفوف گروه دولت اسلامی می جنگید در اوایل ماه سپتمبر گذشته منتشر شد. این گروه تهدید کرده گفته است که از اعمال زشت چین انتقام خواهد گرفت. ابوبکرالبغدادی، رهبر گروۀ داعش چند ماه پیش گفته بود که حقوق مسلمانان در چین، هند و فلسطین پایمال شده است و از برنامه یی خبر داد که در پنج سال آینده مناطق وسیعی از ایالت شینجین را تحت تصرف خود خواهد درآورد. این مسآله چین متحد نزدیک پاکستان را نگران نموده است که این برنگرانی پاکستان در رابطه به فعالیت داعش در این کشور بیشتر افزوده است.

پیشامد های تازه در سطح منطقه و جهان حکایت از رخداد هایی دارد که بصورت فراگیر اوضاع  منطقه و بویژه  پاکستان، کشور میزبان و لانۀ هراس افگنان را بیشتر به خطر مواجه کرده است. افعی هایی را که طی چندین دهه پاکستان پروریده است، حالا دارد از کنترل وی خارج شده و فرنکشتاین آن به زودی دامنگیر خود اش خواهد گردید. این در حالی است که نواز شریف به مخالفت قادری و عمران خان رو به رو بوده و هم بعید نیست که جریان تازه رسیدۀ داعش به پاکستان ابزار جدید بهره برداری های نظامی و سیاسی برای نظامیان پاکستان باشد که از آنان برای تحریکات بیشتر در کشمیر و هند استفاده کنند و این خود براوضاع پاکستان اثرات دوگونه دارد که خطر سقوط حکومت را در پیش دارد.  در کنار این فساد گستردۀ اداری و سیاسی در پاکستان در پهلوی فساد مالی و  استخباراتی نظامیان این کشور مردم پاکستان را به تنگ آورده که برشکننده گی اوضاع پاکستان روز تا روز می افزاید. در طول تاریخ خیلی ها به ظهور رسیده که در صورت به بحران رفتن اوضاع یک کشور جریان ضعیفی هم توانسته است تا کنترول اوضاع را در دست بگیرد. این در حالی است که نظامیان پاکستان با تمامی جریان های افراطی شامل طالبان، القاعده و داعش نه تنها همدردی؛ بلکه از نزدیک همکاری دارند. راز پیروزی داعش در عراق و سوریه هم در وجود حکومت های ناتوان و فاسد کشور های یاد شده نهفته است. زمانی که بحران در یک کشور به اوج می رسد، دیگر نیاز به توپ و تفنگ نیست؛ بلکه تنها جرئت اولی درکار است تا به قول معروف شخصی بار اول " زنگ را در گردن پشک بیاندازد." یاهو

1 - فرانکنشتاین دانشمند جوان و جاه طلبی است که با استفاده از کنار هم قرار دادن تکه‌های بدن مردگان و اعمال نیروی الکتریکی جانوری زنده به شکل یک انسان و با ابعادی اندکی بزرگ‌تر از یک انسان معمولی می‌سازد. موجودی با صورتی مخوف و ترسناک که بر همه جای بدنش رد بخیه‌های ناشی از دوختن به چشم می‌خورد. این موجود تا بدان حد وحشتناک است که همگان، حتی خالقش از دست شرارت‌های او فرار می‌کنند. هیولایی که که خالقش نیز نمی‌تواند آن را کنترل کند و خود مقهور آن می‌شود.

 

 

 


بالا
 
بازگشت