سنجر غفاری

 

مردم افغانستان تحت نام دموکراسی و

حقوق بشرقربانی تروریزم جهانی شدند

 

استراتیژی حضور طالبان در افغانستان و منطقه ، خنجر خونینی بود که انگلیس بعداز ایجاد پاکستان در جغرافیای منطقه و امریکا بعداز ایجاد طالبان از عقب بر قلب ملت افغان و قبایل دوطرف دیورند بنام  ، دموکراسی و حقوق بشرضربه زدند وافغانستان قلب آسیا را به حمام خون  مبدل  نمودند . استخبارات پاکستان به وسیله طالبان  تلاش کرد تا کانفدریشن را که آرزومندش بود، در افغانستان ایجاد وحضورش را در آسیای میانه حتمی میدانست ، زیرکاسه نیم کاسه ای  دریازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ از امریکا بلند شد.بازی استخباراتی طوری اعیارشده بود که استخبارات ونظامیان پاکستان  مصروف جنگ با نیروهای مقاومت درافغانستان گردند و امریکا برای جلوگیری از رسیدن پای پاکستان به جمهوریتهای آسیای میانه  باتراژیدی  سپتامبر ۲۰۰۱روبرگردید،که وقوع این فاجعه استخبارات کشورهای جهان را نیزغافلگیرنمود و مردم جهان حیرت زده شدند ،غمشریکی و همکاری با امریکا را اعلان  کردند و برداشت  چنین شد که تروریزم یک اژدهای است که سرودم آن از پاکستان و افغانستان ریشه گرفته  ، اما باگذشت سیزده سال حضورنظامی ، اقتصادی ، سیاسی وحقوقی امریکا در افغانستان و منطقه ، که در رآس نیروهای ضد تروریزم  امریکا قرارگرفت این واقعیت هویدا گردیدکه  سناریوی خونین سپتامبر ۱۱ و حضور نظامی امریکا و ناتو درافغانستان ،برای نجات مردم افغانستان  به سرآغاز یک استراتیژی فریبنده وخونین مبدل گردید که استخبارات نظامی پاکستان درقید این استراتیژی درافغانستان با امریکا بهترین دوست همراز و یاوراهداف پنهان قرارگرفتند که گذشت حوادث سالیان جنگ درکشورما بهترین معیاربرای درک و پذیرش واقعیت های است که مردم افغانستان دردام چنین ظاهردوستی ها قربانی دادند  اما تلاش برای تشکیل نظام دولتی ، ایجاد قانون اساسی و بنیان گذاری یک اداره مسول و جوابده ، احیآ اردو، نظام دفاعی و حقوقی درافغانستان رابانثار قربانی های نظامیان امریکا و ناتو نمی توانیم نادیده بگیریم که مردم و کشور مارا از مرحله دشوار بی اعتمادی و ناباوری بسوی رسیدن به  تشخیص ارزش های ملی شان  دوستان بین المللی گام بگام  همکاری نمودند و در این راستآ متقبل خسارات انگفت مادی و معنوی شدند که عامل عمده بحران و گسترش جنگ در کشوما بازی کاذب و دوگانه ای استخبارات پاکستان و عدم دقت لازم درزمینه این عملکرد ها از جانب مقامات قصر سفید را اکنون مردم افغانستان به ارزیابی و واقعت نگری شان قرار داده ومیدهند که چرا درسرنوشت ملی ما چنین اجرآتی عملی شد ؟   اما امریکا و مقامات نظامی در پاکستان با پیش گیری روش دوگانه شان در قبال سرنوشت مردم و کشور افغانها به جان هم افتیدند  چنانچه شاه محمود قریشی وزیر خارجه پاکستان چنین یک دیدگاهی را در برابر امریکا بیان نمود «قریشی که در موسسهء تحقیقاتی سیاسی بروکنگز در واشنگتن سخنرانی می کرد گفت: «اگر جنگ سرد محور کشمکش های قرن بیستم بوده باشد، مبارزه علیه تروریزم و افراط گرایی منازعه قرن جدید تعریف می شود که در این مبارزه تاریخی، پاکستان و ایالات متحدهء امریکا بار دیگر با هم یک جا در این سنگر قرار دارند.» بیانیهء وزیر خارجهء پاکستان در موسسهء بروکنگز، اولین بیانیهء علنی او در جریان سفرش به واشنگتن بود که به تعقیب آن با بارک اوباما رییس جمهور امریکا در قصر سفید دیدار کرد.  قریشی می گوید، جنگ میان شوروی سابق و افغانستان برای پاکستان تاثیرات ویران کننده ای داشت و کشور آرام پاکستان را به جامعهء هجوم کله شنکوف، هیرویین و فرقه گرایی تبدیل کرد. به گفته او زمانیکه شوروی شکست خورد و افغانستان را ترک نمود، ایالات متحدهء امریکا پاکستان را تنها گذاشت تا با شبکهء که همه ما آن را مشترکاً ایجاد نموده بودیم، معامله کنیم، این آغاز طالبان و القاعده بود. »

قریشی با زیرکی تمام در بیانیه اش تلاش کرد تا بار ملامتی ایجاد لانهء تروریزم و افراط گرایی را در افغانستان و پاکستان بدوش ایالات متحدهء امریکا گذاشته و تاکید کرد ایالات متحده امریکا برای بدست آوردن اهداف خود در افغانستان و منطقه، نسبت به هر وقت دیگر به کمک پاکستان ضرورت دارد و ما به تعهد خود در مبارزه علیه تروریزم و افراط گرایی واقعاً ثابت قدم هستیم» .                                                                           اکنون امریکا این واقعیت را درک نمود که عدم حمایت صادقانه و فعالانه پاکستان ، مطمعنآ در موفقیت  و شکست واشنگتن در رسیدن به اهداف خود درمنطقه  که امروز دارای هشت پایگاه نظامی شده است  نقش به سزایی داشته بدین منظور نظام فریبنده و کشتی شکسته رابرای مردم افغانستان حتمی دانسته است . در آخرین سفر جناب حامد کرزی ریس جمهوری  اسبق کشور ما به ایالات متحده امریکا  که در ماه جنوری ۲۰۱۳ انجام شد در جریان مزاکرات با مقامات ارشد امریکا حقایقی در مورد استراتیژی جنگ امریکا با طالبان افشا گردید.                                                                                                                                           

 به این سند نشر شده از شبکه بی . بی . سی دقت نماید :-  ایالات متحده آمریکا اعلام کرده است که از روز دوم ژانویه سال آینده میلادی، اعضای گروه طالبان را تنها در هدف قرار خواهد داد که اقدامات آنها "تهدید مستقیم علیه امنیت آمریکا" محسوب شود. ایمل فیضی، سخنگوی ریاست جمهوری در دوران ریاست جمهوری حامد کرزی در مورد موضع اعلام شده از طرف آمریکا این مطلب را برای صفحه ناظران فرستاده است .   وزارت دفاع آمریکا می‌گوید که پس از دومین روز سال ۲۰۱۵، ملاعمر رهبر گروه طالبان و سایر اعضای این گروه، هدف جنگ آمریکا نخواهند بود مگر اینکه آنها تهدید مستقیمی علیه امنیت آمریکا محسوب شوند.

با مطالعه این خبر، آخرین سفر رسمی حامد کرزی، رئیس جمهور پیشین افغانستان به ایالات متحده آمریکا ، مذاکرات و حقایقی که در مورد استراتژی جنگ آن کشور در قبال طالبان روشن شد، در ذهنم  سوالات و افکاری خطور نمود که  دشوار است  تا به آینده سیاسی و برگشت  ثبات در خانه مشترک ما با موجودیت حمایت بدون قید و شرط از طالبان و ادامه ناباوری ها در کشور ما  به وسیله استخبارات و نظامیان  پاکستان ، رهبران حکومت وحدت ملی  قادر به  نجات  افغانستان از بحران کنونی گردند .      در زمینه  مطالعه این سند دقت و توجه لازم  همه روشنفکران و رهبران حلقات سیاسی و دوست داران سعادت و آرامش ملی درافغانستان را  آرزومند هستم .     

((قبل از این سفر که در اوایل سال ۲۰۱۳ انجام شد، جان کری وزیر امور خارجه کنونی آمریکا که در آن زمان رئیس روابط خارجی مجلس سنای آن کشور بود، روزی در کابل در حضور شماری از مقامات افغان به رییس جمهور کرزی گفت که ملا عمر در شهر کراچی پاکستان است و تحت حفاظت نظامیان پاکستان است.

رییس جمهور کرزی گفت: اگر چنین است پس چرا آمریکا برای گرفتاری وی اقدام نمی کند؟ آمریکا برای گرفتاری وی میلیون ها دلار جایزه نقدی اعلام کرده است، به نام او همه روزه مردم بی‌گناه کشته می‌شوند و زیر نام طالبان در افغانستان جنگ جریان دارد، اما ملا عمر تحت نظر شما و نظامیان پاکستان در کراچی بسر می برد؟

جان کری برای رئیس جمهور کرزی جواب قانع کننده ای نداشت اما گفت که ژنرال کیانی می گوید که ملاعمر تحت نظارت ماست. ژنرال کیانی در آن زمان فرمانده نیروهای زمینی ارتش پاکستان بود.

در جریان سفر رئیس جمهور کرزی در ماه ژانویه سال ۲۰۱۳ میلادی به واشنگتن، توماس دانیلون، مشاور امنیت ملی آمریکا، در حضور رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و دیگر مسئولان بلند پایه آن کشور به رئیس جمهور کرزی گفت که از آغاز سال ۲۰۱۵ به بعد، طالبان دشمنان آمریکا نخواهند بود و آمریکا دیگر علیه آنان نخواهد جنگید. آقای دانیلون همچنین افزود که آمریکا به جنگ خود علیه تروریسم در افغانستان ادامه خواهد داد.

برای رئیس جمهور کرزی این حیرت آور بود که مشاور امنیت ملی آمریکا برای طالبان ضرب الاجل تعیین می کند که تا این سال دشمن آمریکاست و بعد از آن دشمن آمریکا نیست.

رئیس جمهور کرزی پرسید: بعد از سال ۲۰۱۴ تروریسم چیست و تروریست کیست؟ مشاور امنیت ملی آمریکا در پاسخ گفت: هر آن کس که در افغانستان به سفارت، اتباع و منافع ما حمله و یا آنها را تهدید کند.

رئیس جمهور کرزی سوال کرد: اگر در لباس طالبان چندین هزار تروریست از پاکستان وارد افغانستان شوند و قسمتی از خاک افغانستان را تصرف کنند و پرچم خود را به اهتزار در آورند، در آن صورت، چطور؟ مشاور امنیت ملی در پاسخ گفت: این موضوع مربوط به شما و پاکستان خواهد بود، نه مربوط به آمریکا.

رئیس جمهور کرزی دوباره پرسید: اگر در مملکت ما در یک حادثه انتحاری ۷۰ یا ۸۰ تن جانشان را از دست بدهند، این از نظر شما یک عمل تروریستی خواهد بود؟ مشاور امنیت ملی آمریکا گفت، نه.

رئیس جمهور کرزی برای اینکه از اظهارات این مقام آمریکایی مطمئین شود، یکبار دیگر سوال کرد: اگر در لباس طالبان چندین هزار تروریست از پاکستان وارد افغانستان شوند و قسمتی از خاک کشور را تصرف کنند و پرچم خود را به اهتزار در آورند، در آن صورت، چطور؟ مشاور امنیت ملی در پاسخ گفت: این موضوع مربوط به شما و پاکستان خواهد بود، نه مربوط به آمریکا.

در جریان این سفر در مورد جریان صلح افغانستان و موضوعات مربوط به گشایش دفتر طالبان در قطر نیز صحبت های مفصلی صورت گرفت. مقامات آمریکایی بر روی گشایش دفتر طالبان در قطر تاکید می کردند و می گفتند که تنها دفتر قطر آدرس مناسبی برای مذاکره با طالبان است.

رئیس جمهور کرزی پس از این دیدارها، چندین بار از هیات همراه خود پرسید: چرا آمریکا به نمایندگی از طالبان با ما حرف می‌زند؟

این مذاکرات و موضع آمریکا در قبال طالبان، رئیس جمهور کرزی را بیشتر به آمریکا و جنگ علیه تروریسم مشکوک کرد. به همین دلیل او نیز با ایجاد دفتر طالبان در قطر و امضای بدون قید و شرط توافقنامه امنیتی با آمریکا شدیداً مخالفت کرد.

موضع اصلی آمریکا در رابطه با ملا عمر رهبر طالبان واضح بود. این نادرست نخواهد بود، اگر بگوئیم که در ۱۳ سال گذشته، هیچگاه ملا عمر هدف اصلی جنگ آمریکا نبوده است.

آنچه مهم است، این است که با اعلام این مساله در شرایط کنونی، وزارت دفاع آمریکا یکبار دیگر جنگ ۱۳ ساله این کشور علیه تروریسم در افغانستان و منطقه را زیر سوال می‌برد.

آدرس دقیق و مخفیگاه ملاعمر، از قبل برای آمریکا معلوم بود، اما نیروهای آمریکایی هیچگاه اقدامی برای از بین بردن و یا گرفتن او نکردند.

اکنون که وزارت دفاع آمریکا رسماً این را تایید می کند که ملا عمر و سایر طالبان در افغانستان، هدف جنگ آمریکا نیستند، معلوم می شود که این مرحله جدیدی از استراتژی منظم و از قبل برنامه‌ریزی شده است که به اجرا در می‌آید. هر چند این موضوع تازه رسانه ای و خبرساز شده است، اما به نظر می رسد ایالات متحده آمریکا این تصمیم را از سالها قبل گرفته است.

آنچه مهم است، این است که با اعلام این مساله در شرایط کنونی، وزارت دفاع آمریکا یکبار دیگر جنگ ۱۳ ساله این کشور علیه تروریسم در افغانستان و منطقه را زیر سوال می‌برد.

چگونه تا پایان سال ۲۰۱۴ طالبان دشمن آمریکا بودند و از آغاز سال ۲۰۱۵ دیگر دشمن نیستند و آمریکا آن ها را تعقیب نمی کند؟ چرا در طی ۱۳ سال گذشته هزاران افغان تحت نام گروه طالبان در این جنگ کشته شدند و هزاران تن دیگر آنان مجروح و زندانی شدند؟

پس از بیشتر از یک دهه جنگ علیه تروریسم، هنوز هم افغان های بی‌گناه روزانه در کابل و دیگر شهرها و نقاط کشور قربانی تروریسم می‌شوند و مسئولیت آن را طالبان به عهده می گیرد یا به طالبان نسبت داده می شود.

آیا برای آمریکا این حملات دیگر تروریستی و طالبان تروریست نیست؟ اظهارت اوایل سال ۲۰۱۳ آقای دانیلون اکنون جامه عمل می پوشد. پس واقعیت این است که مردم افغانستان سیزده سال قبل و بعداز این قربانی اهداف امریکا و پاکستان در منطقه بوده و خواهد ماند . قضاوت باشما !!!  

  برگرفته از بی بی سی .    

  سنجر غفاری

 

 

 


بالا
 
بازگشت