عبدالاحمد فیض

 

جهان در استانه خطر جنگ هستوی ناشی از بحران اوکراین :

انچکه در اوکرا ین میگذرد محصول تقابل و تضاد منافع ازمندانه هزمونی قدرتهای جهانی و منطقوی است که با ارزشهای سیاسی ، اقتصادی و دریک کلام زیوپولیتک نهفته در جغرافیای بنام اورسیا و حوزه بالتیک گره خورده است .

این بحران در عمل زمانی اغاز گردید که ریس جمهور مخلوع اوکرایین یانوکوویچ که از سیاستمداران حامی روسیه محسوب میگردید ، به تقاضا های مکرر جامعه اروپا مبنی بر انعقاد یک معاهده تجاری گسترده که از حمایت ایالات متحده بر خوردار بود ابا، ورزید .

بعد از وقوع این رویداد غرب که ابتکار اوضاع را با تمویل و حمایتهای بیدریغ سیاسی و حتی تسلیحاتی از گروهای مخالف کیف در دست داشت ، بلادرنک وارد معرکه خونین اوکرایین گردیده و سناریوی سر نگونی ریس جمهور یانوکوویچ که به مسکو نزدیک بود در دستور روز قرار گرفت .

اقدامات مبنی بر برچیدن بساط طرفداران نزدیکی به مسکو که در قالب قیام مخملی به شیوه سایر کشورهای اروپای شرقی و باز مانده ازپیکر فروپاشیده اتحادشوروی و راهپیمای های ظاهرا، مسالمت امیز اعتراضی بتاریخ (21) نوامبر سال (2013) میلادی با نخستین تجمع در میدان ازادی شهر کیف متبارز گردید ، با گذشت مدت کوتاهی از نظر زمانی ابعاد گسترده کسب نموده و حضور فعالانه چهره های سرشناس و رجال برجسته دولتی از غرب در صف شوریشیان میدان ازادی کیف به وخامت بیش از پیش اوضاع در اوکرایین افزود .

قیام خونین کیف که عناصرناسیونالیست اوکراینی و احزاب راستگرایی طرفدار غرب چون حزب سوبودا وغیره که به نیونازیستها معروف است در هسته ای رهبری ان قرار داشت بعد از نبرد و مقاومت خونین در برابر نیروهای امنیتی دولت ، قادر گردید که مرز دفاعی دولت حاکم را شکسته ، کاخ ریاست جمهوری را اشغال و با تسلط کامل بر پارلمان کشور  عملا، اداره و رهبری نهاد های امنیتی ، اطلاعاتی و قانونگذاری را از کنترول یانوکوویچ خارج و به پیروزی دست یابند .

یانوکوویچ که خود را در برابر یک مقاومت تسخیر ناپذیر و فاقد صلاحیت اجراییوی در برابر احزاب مخالف مشاهده میکرد ، بتاریخ (22) فبروری (2014) سکوی قدرت را در کیف ترک گفته ، نخست به شرق اوکرایین وسپس به روسیه پناه برد.

سرنگونی دولت در اوکرایین بدست احزاب ناسیونالیست طرفدار غرب و صدور فرمان خلع قدرت سیاسی یانوکوویچ توسط پالمان ان کشور به استقبال گرم ایالاتمتحده و متحدین اروپای ان واقع و رویدادهای اوکرایین را انقلاب مردمی اعلام داشتند .

فدراسیون روسیه که با دقت ونگرانی فزاینده تحولات کشور همسایه را تعقیب مینمود ، سقوط رزیم اوکرایین را کودتای دولتی اعلام و اماده پاسخ متقابل گردید . عکس العمل مسکو که در قالب عدم شناسایی دولت جدید در کیف که از دید انها با استفاده از ابزارهای نامشروع ، بدستور وحمایت محافل تجاوز کار خارجی بقدرت رسیدند از یکسو و امادگی بخاطر راه اندازی قیامهای جدایی طلبانه در شرق اوکرایین از جانب دیگر متبارز گردید . مسکو که دیگر اوکرایین را بمثابه مرز دفاعی و کشور حایل از دست داده بود ، این حادثه را بزرگترین شکست استراتزیک و امنیتی محسوب و به اعزام هزاران نظامی روس در لباس مردم بومی به شبه جزیره کریمه که در سال (1954)میلادی بدستور خروسچف زعیم وقت اتحادشوروی به اوکرایین الحاق گردید ه بود ، مبادرت ورزیده و موازی بدان موج عظیمی از قیامهای جدا طلبانه را در کریمه که بیش از 60 درصد ساکنان انرا روس زبانان تشکیل میدهد ، طراحی نمود .

جنبش جدای طلبانه باشندگان روس زبان در کریمه که زیر چتر حمایتی نیروهای اعزامی نظامی مسکو که تمامی مناطق حساس و ساختمانهای دولتی را از قبل در کنترول داشت بوقوع پیوست ، راه را برای انجام یک همه پرسی در کریمه عملا، باز و بتاریخ (16) مارچ (2014) م (96) درصد از اهالی ان جزیره به جدای از اوکرایین و پیوستن بخاک روسیه ابراز رایی نمودند .

الحاق کریمه بروسیه و گسترش ابعاد خیزیش های جدای طلبانه در سایر مناطق شرقی اوکرایین از سوی ایالات متحده و اروپا ، اشغال نظامی خاک اوکرایین از سوی روسیه خوانده شده و در جنب ازدیاد  مساعدتهای مالی و تسلیحاتی به نیروهای مسلح اوکرایین ، تحریم های گسترده اقتصادی روسیه در دستور کار ناتو قرار گرفت .

اوکرایین که همین اکنون دشوارترین بحران داخلی را در نتیجه مداخلات همه جانبه ای بازیگران مهم جهانی به تجربه میگیرد ، قربانی استراتیزی های بلند مدتی است که بعد از فروپاشی اتحاد شوروی در محراق سیاست خارجی ایالات قرار گرفت .

از منظر ایالات متحده ، وجود یک روسیه قدرتمند میتواند خطر جدی را در عرصه روابط بین المللی علیه منافع راهبردی غرب ایجاد نماید ، لذا، همزمان با فروپاشی اتحاد شوروی در دهه نود میلادی ، تجزیه دوباره روسیه از اولویتهای سیاست خارجی ان کشور بوده و در تلاش است تا بمنظور دستیابی به چنین اهدافی ، کشور های را که بخش از اقمار نفوذ روسیه محسوب میگردد از حوزه نفوذ سیاسی ان کشور خارج و روند توسعه به شرق و محاصره کامل ان کشور را درین نوبت از قلمرو اوکرایین با ایجاد پایگاه نظامی و حتی ا ستقرار سامانه های دفاع موشکی و سکوی پرتاب تسلیحات بالیستیک تسریع بخشد .

فلهذا، منافع سیاسی ، راهبردی و اقتصادی نهفته در قلمرو اوکرایین بمثابه سرزمین حاصیلخیز ، سر شنار از منابع طبیعی و نیروی عظیم وتحصیل یافته انسانی از یکطرف و نقش ان کشور بحیث کریدور اتصال شرق و غرب ، برای بازیگران اصلی ذیدخل در حوادث اطراف ان کشور ، مجالی برای انعطاف باقی نگذاشته ، امادگی های نظامی و اطلاعانی در غرب و فدراسیون روسیه بیانگر انست که طرفین و بخصوص ایالات متحده امریکا و متحدین ناتوی ان در صدد توسعه جنگ ودر یک سخن تعیین سرنوشت رویارویها و مقابله دایمی با رقیب روسی است . اما ایا این مقابله و تصفیه حساب که گذشته تاریخی طولانی دارد ، تحت الشعا ع بحران موجود در اوکرایین بیک نبرد تمام عیار هستوی منجر خواهد شد ؟ ایا جنگ سوم جهانی در راه است ؟

در پاسخ به این پرسیشهای نگران کننده ، نگاهی مختصری داریم به ابراز تیوریها و نظریات استراتیزیستها ، اگاهان امور و عده ای از شخصیتهای برجسته سیاسی در غرب و روسیه که بدقت تحولات اوضاع را دران منطقه از جهان دنبال مینمایند .

ویکتوریا نولاند معاون وزارت خارجه امریکا ضمن سخنرانی در پوهنتون تحقیقاتی بروکینگس در واشنگتن

بوضوح ناتو وبخصوص اروپا را بمثابه خط مقدم جبهه تحت فشار گذاشته و خواهان اعزام یک نیروی واکنش سریع در شرق اروپا و حوزه بالتیک گردید ، همچنان پیمان اتلانتیک شمالی یا ناتو ، ضمن اعمال تحریمهای گسترده اقتصادی و تجاری علیه مسکو ، تصمیم ازدیاد بودجه نظامی سازمان را به میزان (2) درصد از در امد ناخالص دول عضو بر ضد خطر حمله نظامی روسیه مورد تایید قرار داده و معذالک ، در اجلاس ناتو مورخ (5) فبروری (2015) ، چگونگی ارسال جنگ افزار های سنگین و سبک به کمیت وسیع ان در کیف مورد بررسی و تایید اعضا قرار گرفت . سر منشی ناتو اعزام یک نیروی پنجهزار نفری عکس العمل سریع را که در کشورهای حوزه بالتیک ، پولند ، رومانیا و غیره مستقر میگردد ، از مسوولیتهای عاجل و تاخیر ناپذیر سازمان که نمایانگر یک درگیری با ابعاد وسیع در سطح جهانی است ، اعلام داشت .

گزارشهای از منابع مختلف رسانه ای حاکیست که درین اواخیر نقل وانتقالات گسترده تجهیزات مختلف النوع جنگی ، بخصوص تسلیحات سنگین از ایا لات متحده در خاک المان درجریان است و جنرال بن هودجز قوماندان ارشد نیروهای امریکای در اروپا ضمن مصاحبه ای مطبوعاتی صحت موضوع را در امریکا تایید نموده است .

ولادیمر چتول دکتور علوم سیاسی در اکادیمی اقتصاد ملی روسیه خاطر نشان نمود ، تنیش های بین المللی در خصوص بحران اوکرایین ، تشدید و یا اغاز جنگ سرد نیست بلکه اغاز جنگ جهانی سوم است .

به گزارش خبر گزاری ریانویستی از مسکو ، وی که در میز گیرد ی تحت عنوان (( روسیه ، امریکا ، اتحادیه اروپا و ناتو تضمین امنیت مشترک و یا جنگ سرد دیگر ؟ )) صحبت میکرد ، اذعان داشت (( جنگی سردی که همگان از ان صحبت میکند اوایل 1990  میلادی خاتمه یافت ، انچکه امروز شاهد ان هستم جنگ جهانی سوم است که ریشه در فاجعه یوگوسلاویا دهه نود دارد .))

به گفته این کارشناس روسی ، ارود نیروهای ناتو به اوکرایین و اعطای وضع شریک راهبردی خارج از ناتو به این کشور میتوانددموجب اغاز مناقشه ای در سطح بین المللی گردد که اقداماتی همین اکنون از سوی ناتو در جریان است .

والری گرا سیموف ریس ستاد کل نیروهای مسلح روسیه اخرا، اعلام داشت که : نیروهای نظامی ان کشور برای یک جنگ بزرگ اماده هستند ، طبق گزارش ریانوویستی از مسکو ، ریس ستاد ارتش روسیه طی نشستی در اکادیمی علوم نظامی مسکو افزود ، هیچکس نمیتواند احتمال وقوع یک جنگ بزرگ را رد نماید . همچنان سرگی شایگو وزیر دفاع روسیه درین نشست بر لزوم امادگی نظامی روسیه برای مقابله با خطرات ناشی از نزدیک شدن جبهه جنگ بسوی مرزهای روسیه خبر داد .

ولادیمیر پوتین ریس جمهور که ازان بنام مرد تسلیم ناپذیر در روسیه یاد میشود ، در سخنرانی سالیانه اش ، اقدامات غرب را در اوکرایین مغایر معیار های بین المللی و عرف رایج در مناسبات دول نامیده ، تجاوز اشکار به روسیه خواند و اخطار نمود که هر گونه تحرکات ضد روسیه را با سلاح هستوی پاسخ خواهد داد .

گورباچف اخرین رهبر اتحادشوروی که افتخار ختم جنگ سرد و فروپاشی کشورش را بخود محفوظ داشته است ، در رابطه با رویاروی های فزاینده غرب وروسیه اظهار داشت : امریکا بطرف یک جنگ تمام عیار گرم در حرکت است .

پایگاه انترنیتی اقتصادی بیزنس اینسایدر در مقاله ای تحت عنوان بحران مالی جهان چنین می نویسد (( بحران مالی جهان و رقابتهای تجاری ، جها ن را بسوی جنگ سوم جهانی می کشاند .))

هکذا، امادگی های سیاسی و نظامی بمنظور یک درگیری عظیم در مقیاس بین المللی در خور توجه رسانه ها و محافل مطبوعاتی غربی به میزان وسیع قرار گرفته است ، چنانچه نشریه امریکای فارین پالیسی در گزارشی مینویسد که احتمال وقوع یک نبرد وسیع از هر زمانی وجود دارد .

فلهذا، با در نظر داشت تشدید تحرکات و اقدامات مبنی بر استقرار و جابجای نیروهای زمینی ، راکتی ، نقل و انتقالات تسلیحات سنگین بشمول سلاح های استراتیزیک اتمی در قلمرو روسیه ، اروپای غربی و شرق اروپا ، لجاجت و عدم انعطاف پذیری قدرتهای مطرح در عدم عقب نشینی از مواضع شان در قبال بحران اوکرایین ، که در محور اهداف راهبردی انها شکل میگیرد و نیز پیشبینی های اگاهان امور و نهاد های تحقیقاتی و اطلاعاتی که قبلا، ازان به اختصار یاد دهانی گردید ، احتمال وقوع یک تصادم تسلیحاتی با کار برد سلاح های هستوی را نمیتوان بعید از امکان دانست . لذا، عقل سلیم در کاخ سفید و کریملین و نیز مساعی جنبش های ضد جنگ در سراسری جهان  اخرین امید بشریت برای نجات سیاره شان از فروپاشی و انهدام کامل جهان خواهند بود .

 

 


بالا
 
بازگشت