عبدالواحد سیدی

 

نگاه اجمالی  یکصد سال از تاریخ افغانستان و شیب وفراز های  جهانی از (1297هش/1919م تا1393هش/2014م)
 


این نوشته مبین حوادث اجمالی بوده و کدام ارجاعی به منابع مستند ندارد و صرفاً اهتبار آفاقی دارد که البته در آینده مستند آن تقدیم میگردد .

درطول یکصد سال حوادث گوناگونی در دنیا و بصورت اخص در افغانستان پدید آمد در این جریان دو جنگ جهانی اروپا، افریقا و آسیا را بلرزه در آورد مخصوصاً  (55ملیون)55000000نفر در جریان جنگ جهانی دوم تباه شد و صد ها ملیون دیگر آواره و معیوب گردیدند . چند مراتبه باعث تغییر نقشه ملکی و بین المللی در دنیا گردید این تغییرات یکبار در جنگ جهانی اول و بار دوم در جنگ جهانی دوم در بین اروپا دیوار آهنین ایجاد شد که آلمان را به شرقی و غربی قسمت نمود .

در قبل از جنگ آخری افغان وانگلیس هیئات هینتینگ و نیدر مایر از اروپا در زمان امیر حبیب الله خان بکابل آمدند تا افغانستان را در جریانهای جهانی ایکه در آن وقت موجود بود شریک سازند اما دولتمردان وقت آن هیئت را که حدوداً جند سالی در افغانستان و در باغ بابر اقامت داشتند نپذیرفتند و آنها چنانیکه آمده بودند واپس بدون بدست آوردن نتیجه به اروپا بر گشتند حتی افغانستان وسیله باز شدن پای انها به هندوستان نیز نگردید.
در فاصله دو جنگ جهانی ،افغانستان استقلال سیاسی خود را بعد از درگیریهای خونین با بریتانیا از آن کشور بدست آورد .بی جا نخواهد بود که افغانستان را طلیعه دار استقلال جهانی بگوییم چرا که اولین کشوری است که در برابر استعمار قرون یعنی بریتانیای کبیر جنگید و درنتیجه آن در1919 آزادی خود را بچنگ آورد که طاق ظفر پغمان و مینار استقلال در روبروی ارگ ریاست جمهوری و دیگر عابدات مرتبط به آن از یادگار های همین دوره درخشان است که در زمان پادشاهی امیر امان الله خان اعمار و دولت های جهانی این استقلال را برسمیت شناختند که اسناد آن در ارشیف وزارت خارجه موجود میباشد .


قبل از این جریان ترکیه عثمانی نیز بنا بر دست اندازی های بریتانیا تجزیه شد و سرزمینهای عراق شام و مکه وفلسطین ، از بدنه خلافت عثمانی جدا شدو در نتیجه با کوشش انگلیس دولت پادشاهی آل سعود درعربستان سعودی ایجاد گردید . کوشش  ها ادامه  داشت  تا امان الله  خان منحیث خدیو افغان با همیاری مسلمانان هند خلافت  اسلامی را  در افغانستان ایجاد کند که با مخالفت  های بین  المللی برخورد و سر آنجام بعد از سفر اروپایی اش  و آوردن یک سلسله  اصلاحات وی را  از تخت بر انداختندکه در آن  وقت  حرکتی بنام «ملای لنگ»  که یک دست  نشانده انگلیس بود باعث  ضعف وبر انداختن  حکوکت وی گردید. وبه  این  ترتیب آرزوی خلافت  اسلامی را با خود  برای همیشه به  ایتالیا برد و دیگر پس نگردید.


دامنه جنگ جهانی دوم عراق ، سوریه ، شام ، ایران شرق دور و شرق میانه را در نوردید و تا افریقا آتش این جنگ که توسط متفقین (متحدیدن)و آلمان نازی به رهبری هیتلر ، موسیلینی و رومل ،مارشال منت گمری ، دوگل ، چرچیل و ژنرال ایزنهاور و روسیه شوروی به رهبری لنین و استالین براه افتاده بود که روسها نیز مستقیماً در این جنگ سهم داشتند که با شکست المان نازی اروپا بین بلوک شرق کمونست ها وغرب امریکا ، انگلیس و فرانسه تقسیم شد .بسا سرزمینها چون یوگوسلاویای سابق در شبه جزیره بالقان ایجاد شد و برلین بدو حصه شرقی و غربی بین شوروی و المان غرب تقسیم شد و به اساس پیمان یالتا دو سرزمین چک وسلواکی یکجا شدند ، رومانیا ، بلغاریا و لهستان به بلوک شرق توام گردید.در جاپان برای اولین مرتبه در دوران جنگ سلاح زروی در دو شهر پر نفوس ، یوریشیما و ناگاساکی با دردناکی هولناکی که باعث شکست چاپان در جنگ شد از طرف امریکا استعمال گردید و نتیجتاً دو کوریا و دو ویتنام بنام شمالی و جنوبی تجزیه شد .در این گیرو دار هندوستان نیز به رهبری گاندیجی آزادی خود را از بریتانیا بدست آورد و مناطق جنوبی ایران چون بندر عباس و بوشهر که بدست انگلیس ها بود نیز آزاد گردید . از هند پاکستان زاده شده در دو طرف هند پاکستان شرقی و غربی که بعداً در جنگهایی که در دهه هفتاد رخ داد دهاکه یا بنگله دیش به رهبری شیخ مجیب الرحمن بعد از خونبهای زیاد و یاری دولت هندوستان آزادی خودرا بدست آورد و منحیث کشور آزاد در جغرافیای جهان عرض وجود کرد . در زمانیکه پاکستان از هند جدا شد دولت افغانستان در کانفرانس عراق از جامعه جهانی خواست تا مناطق آنطرف خط دیورند را که قانوناً مربوط به افغانستان میشود را برایش اعاده کنند .اما چون در آنوقت افغانستان توسط رژیم شاهی محافظه کار محمد ظاهر شاه اداره میشد کسی به آواز افغانستان لبیک نگفته و این تقاضای افغانستان را بی ربط خواندند.
ناگفته نماند که در زمان امان الله خان روسهای جزیره درقد یا یساغوجی را اشغال کرده بودند این جزیره در مسیر رودخانه آمو قرار دارد که توسط دلیران جان بکف دولت امانی روسهارا مجبور به تخلیه آن کردند.

بعداً شورویها به بهانه پشتیبانی ازحکومت دیموکراتیک خلقدر سال (1358هش/1980م) به افغانستان تجاوز آشکارا نموده ببرک کارمل را به ذریعه تانک با کاروان قوای پیاده ارتش چهلم شوروی از طریق بندر حیرتان داخل کشور ساخته و او رادر کابل بر اریکه قدرت نصب کردند که این واقعه با کشته شدن حفیظ الله امین در کاخ تاج بیک در مجاورت دارالامان همزمان بود در واقعه کشته شدن حفیظ الله امین صرف اکادمیسن دستگیر پنجشیری زنده مانده بود که او هم از اثرپرهیز و نخوردن غذابخاطر تکلیف مریضی اش زنده ماند .

روسها از همان آغاز با مقاومت سرسخت مجاهدین افغانستان مواجه بودند و با ده سال جنگیدن با مجاهدین ارتش نمبر40 شوروی که مشتمل از قوای هوایی تا زمینی مسلح چندین ملیتی از اقمار شوروی بودند و حتی از سلاحهای کشتار جمعی و کیماوی به شمول راکت  های میانه برد اسکات و بمب های خوشه ای  نیز در این جنگها استفاده نمودند که عاقبت بعد از حدود ده سال در دهه نود شورویها ظاهراً با بکار گیری سیاست گلاسنوز گورباچف افغانستان را ترک کردند . قابل یاد آوری است که در جریان جنگ های افغانستان واشغال آن توسط شوروی اعضای نخبه جزب کمونست شوروی از قبیل بریژنف ،و اندریپوف وچند تای دیگر آن جهان را ترک گفتند و گورباچف نیز از قدرت کناره رفت وبا ایجاد خلای قدرت شکست و سقوط شورویها حتمی گردید که اینهمه از اثر مجاهدت های مجاهدین افغانستان بود.

در زمان جنگ که امریکا و کشور های غربی مخصوصاً امریکا در زمان رئیس جمهوری ریگان مجاهدین افغانستان را کمک های مالی و نظامی کردند که این کمک ها از طریق حکومت پاکستان و ای اس آی به مجاهدین صورت می گرفت که از گاو غدود هم به مجاهدین نمیرسید اما باوجود آن مجاهدین با جانفشانی بی نظیر و با دادن یک و نیم ملیون کشته دو ملیون معیوب از جنگ و چهار ملیون مهاجر ریکارد شجاعت و مردانگی را در جهان قایم نمودند که نه در غرب و نه در شرق چنین قربانی ای را هیچ ملت دنیا متقبل نشده است.
نتیجه:
زمانیکه مجاهدین به افغانستان وارد شدند کشور های غربی بالخصوص امریکا مجاهدین را فراموش کرد و سر نوشت این پیروزی را به دست پاکستانیها سپارید . پاکستانی ها نیز به این خیال که افغانستان را با پاکستان در خط نامنهاد دیورن بخیه میزنند افغانستان را اشغال شده از جانب خود می پنداشت اما وقتی بهدف خود نرسید و تصمیم مچاهدین را در برپایی یک دولت مستحکم فهمیدند اساس بی اتفاقی را میان سران مجاهدین انداختند و تفرقه های زبانی ونژادی و مذهبی و منطقوی را پخش کردند. علی رغم کوشش های استاد برهان الدین ربانی واحمد شاه مسعود و سایر سران مجاهدین نفاق از بین مردم کنده نشد و جنگ داخلی بمعنی واقعی آن واقع شد. به علاوه گلبدین حکمتیار از چار آسیاب و نیرو های جنبش شمال از شرق کابل و شورای نظارو قوتهای دولت مجاهدین برهبری برهان الدین ربانی فقید احزاب وحدت ، حرکت و سایر احزاب در کابل از اثر تحریکات پشت پرده در کابل یک جنگ تمام عیار را علیه یکدگر شروع کردند که باعث مهاجرت وبی جا شدن کلیه مردم و سکنه کابل گردید .
.
به این هم اکتفا نشد وحکومت پاکستان طالبان را به رهبری نصر الله بابر از طریق کویته وارد خاک افغانستان گردانید و اینها ظاهراً چنین وانمود میکردند که گویا قطار کالا های تجارتی را به بندر ترکمنستان در کشک (هرات)میرسانند. ولی آنها هرگز افغانستان را ترک نکرد وبعداً طالبان نیز وارد جنگ های میدانی شدند و چندین کرت غرب و شمال و شرق را در نوردیدند. وشمال را از طریق غورماچ و فاریاب در مرتبه دوم تسخیر کردند.که در این جنگها از هر دو طرف تلفات چشم گیرو دراماتیکی عاید شد تا اینکه سر آنجام بعد از حمله یازده سپتامبر گلیم طالبان از طریق حمله های هوایی امریکا و نیرو های زمینی مجاهدین برهبری نیرو های مقاومت  کابل متفوح شد و کلیه قوماندانان جهاد افغانستان در ولایات جنوبی ، مشرقی و شمال و غرب کشورگلیم طالبان را در 2001 بر چیدندو از همین جاست  که  مارشال فهیم  فقید به  درجه  مارشالی  ارتقاء یافت.
این مقاله جنبه تحقیقی ندارد البته در یک موقع مساعد مستند آن ترتیب و تقدیم میگردد.
عبدالواحد سیدی

 


بالا
 
بازگشت