خوشه چين

 

دولت وحدت ملی

دولت وحدت ملی باید ازمفردات وپروگرام علماً تنظیم شدۀ مصالحۀ ملی استفادۀ اعظمی نماید.چراکه ازدولت وحدت ملی صرف به اعلان، آن هم به اثر،سفارش،جان کیری وزیرخارجۀ ایالات متحدۀ امریکا اتکا شده برنامه وپلات فورم سیاسی که بتواند ارادۀ سیاسی دولت  وحدت ملی را معرفی کند روی دست نیست.

  دولت وحدت ملی ازسه کلمه شکل گرفته است.

 اول دولت: درافغانستان دولت ها،طی سه صد سال اخیریک شبه بدون طی مراحل قانونی سالهای طولانی ((کودتایی))پدید آمده اند. ویابه عبارۀ دیگر دولت ها درافغانستان اکثراً یک ارگان واحدسازمان داده شدۀ سیاسی بوده اند که ازخود ارادۀ مستقل نداشته به اساس امرونهی خارج ازمرزها به حیات سیاسی خویش ادامه میدادند.

 دوم وحدت: وحدتهای میخانیکی همیش زیان آور بوده.

  مثل وحدت میخانیکی،دوجناح خلق وپرچم به اثرفشار ماسکاو درسنبلۀ سال 1356 وحدتی که زمینه را برای کودتای 7ثور1357 مساعد گردانید.عاقبتش برسرتقسیم چوکیها،یکدیگر خودرا تحقیرکردند،کشتند،خوردند بلعیدند وراندند،تا اینکه حاکمیت را خود به دست خود سقوت د ادند. مگروحدت به طورطبعی،افراد،گروهها،احزاب،جانب های متقابل،سردی وگرمی درحالت اعتدال ویا شناخت معیارهاوارزشهای انسانی ازجانب دوطرف متخاصم به منظورحصول منافع مشترک،درسرزمین واحد میباشد.

  سوم ملی«ملت»:مجموع،اقوام،خانواده ها ی که دریک سرزمین واحد زنده گی مینمایند،تمایلات جدی به وطن دوستی دارند وخواهان حاکمیت مستقل به اساس ارادۀ بالفعل مردم اند،ملی گفته میشود.

گرضرورت بود روا باشد

بی ضرورت چنین خطا باش

به تعبیرسیاست های امروزی،دولت وحدت ملی افغانستان،ازمرحلۀ دموکراسی عدول نموده به مرحلۀ فرادموکراسی،قدبرافراشته است.که آب ازمنبع بیرونی می نوشد،یک دولت دیکتاتوری به گونۀ معاصراست بخاطریکه اپوزیسیون قانونمند ندارد.

 دولت وحدت ملی باید آئینۀ باشد که ماهیت انسان وانسانیت ازان بازتاب یابد.

زنده گی انسان آزادی واستقلال اوست

بهرآزادی جدل کن بنده گی در کارنیست

«عبدالقاسم لاهوتی»

ازمبالغه کنارمیرویم به حقیقت چنگ میزنیم میگوییم که:دولت وحدت ملی را بیجا نخواهد بود که بگوییم به گونۀ مصالحۀ ملی زمان مرحوم داکتر نجیب الله شهید ساخت.مصالحۀ ملی((پلان پنج فقرۀ ساز مان ملل متحد))درسطح جهانی ومنطقوی((ملی وبین المللی))درظاهرامرموافقه،درتطبیق آن امادراصل ازجانب غرب وحامیانش بانگاه های مغرضانه وشیطنت گونه ازتطبیق آن عمداًکناره گیری کرده بی تفات گذرکردند.

 چرا مصالحۀ ملی؟بخاطریکه درسیاست مصالحۀ ملی طوری که ازنامش پیدا است.کلمۀ صلح برجستگی دارد.یعنی دست برداشتن ازصلاح ورو آوردن به منطق انسانی دخیل بود.درین راستا جانب دولت وقت،با همه امکانات دست داشته ازارادۀ نیک انسانی خویش به جانب مقابل هیچ دریغ نکرد.ازجهان بینی که حساسیت مردم را برانگیخته بود صرف نظرنمود. چنانی که وطن خانۀ مشترک است همه به اتفاق هم درفضای فارغ ازجنگ وحشت برای آبادی وطن دست به دست هم دهیم،ازین خاطرضرورتی برای موجودیت ارتش سرخ موجود نبود،درآن وقت کشورازچنان ریزرف توانایی دفاعی برخورداربود که مخالفین وموافقین باید امروز،درفضای صلح وبرادری به آن افتخار می نمودند.بد بختانه که افتخارات ملی راهمه برباد دادند.

 اماازدولت وحدت ملی صرف به اعلان اتکا شده برنامه وپلات فورم سیاسی که بتواند ارادۀ سیاسی دولت را معرفی کند روی دست نیست.

 دربرنامۀ دولت وحدت ملی حرف دفاع مستقلانه وجود ندارد وتکیه برموجودیت قطعات ناتو،استقلالیت کشورمان را زیرسوال برده است دولت وحدت ملی کودتایی((کودتای سفید)بادوپس وند((اشرف))انسان اشرف مخلو قات و((عبد الله))بندۀ خداعرض وجود نموده است.امید است که این دو شخصیت بتوانند موقف وجایگاه راکه((ضرورت وتصادف)) تصادفی یافته اندآن رابرحکم((ضرورت وحدت ملی))ازآن خود بسازند   درعمل برای حفظ ونگهداشت این مقام درخدمت گذاری به مردم پاکی وصداقت وامانت داری ارزشهای مادی ومعنوی((کشورآزاد مستقل غیروابسته،عضوجامعۀ ملل))سعی به خرچ دهند.

 هیپچ گاهی تابلیت مسکن،نمیتواند دردملوث شدۀ«مکروبی»راعلاج نماید.مگرآنکه،تابلیت امپیسلین طبق نسخۀ داکترتجویزگردد.نگارنده با گذشتۀ افراد سروکاری ندارد.آنچه که فردمیگوید ودرعمل ((مثبت یا منفی)) پیاده مسِازدبه بررسی میگیرد.خواسته های معقول انسانی زمانی پیاده می گردد((کشورآزاد مستقل،غیروابسته،عضوجامعۀ ملل))که مجریان دولت وحدت ملی،عناصرخود فروخته به بیگانه((یکی نمایندۀ انگلیس،دیگری ازآلمان،سومی ازروس،چهارمی وابستگی سی آی ای))رانداشته وخاین به منافع ملی ودشمن مردم خود نبوده باشد.

 میشود به آیندۀ دولت وحدت ملی خوش بین بود.مشروط برآنکه میرآب ((غریب نوازی،مروت ومردانگی،عزت،شرافت،وجدان،صداقت،پاکی،وطن دوستی،معارف پروری،وفا به عهد وپیمان))ازمنابع شرف وجدان ،آزادی وآگاهی،درکانال بی آبی وبی وطنی،کانال بی آبی که درنبودآن هزاران درهزارهکتار،مزارع درختهای زینتی ومثمر معنویت انسان افغانستان ازریشه خشک گردیده است.آب روی عزت وشرف را میراب درکانال خشک جاری نماید.

 کودتا ها درافغانستان،آغازازکودتای 26سرطان 1352به این طرف یکی  از پی دیگر،خوشی ها وشادمانیهارا به نمایش گذاشت،بعدش پس لرزه های داشت این پس لرزه ها شادمانیها را به ماتم سراها مبدل نمود. کودتای هفت ثور1357،پس لرزه اش سنگین تر،حملۀ ارتش سرخ((شش جدی))1356 اتحادشوروی هویت کشوررا اشغال شده معرفی کرد،وزنۀ پس لرزۀ تحولات پذیرش آن برای مردم غیرقابل تحمل واقع گردید. انکشافات جوسیاسی ودرایت عاقلانه درسطح ملی وبین المللی،وضعیت سیاسی کشوررا به سوی رهنمون کرد((بازنگری درسیاست))که سیاست مصالحۀ ملی به حیث اصل،دربرنامه های کاری پذیرفته شد.ولی جانب مقابل هم درسطح ملی وهم درسطح بین المللی،عملاً خواستند که افغا نستان همیشه درآتش،افتراقات ومنافقت ها بسوزد.تا ماهی گیرها ازآب گل آلود ماهی بگیرند.سریال دوام داراست ودرامه ها یکی ازپی دیگر وضعیت را ازمرحلۀ خون آشوب مجاهدین به مرحلۀ دیگرازوحشت به وحشت ((طالبانیزم))مسیرجهت داد.ناگهان درامه سازان به بهانۀ سقوت آسمان خراشهابتاریخ 11سپتمبر 2011 درپیشا پیش اشغال خویش،درافغانستان عروسک شیک پوش جهان رابعداز کنفرانس بن برسرمرغ کل،کچ پیچه بافتند.براریکۀ قدرت نشاندند.بعدازسیزده سال،حاکمیت جناب آقای کرزی خدا میداند که کشور ازین نا بساما نیهای سازمان یافته رهایی یابد.اما ازاحتمال به دورنیست،بهترین وقتی است که تمامی طرفها،به نواقص وکمبودیهای گذشتۀ خویش بازنگری کنند((چپ وراست ومیانه))ازاشتباهات وخطاهای که درگیرشده اند وشده بودند. بیاموزند پلات فورم مشترک  خویش را بریزند به ماهیت دولت وحدت ملی درعمل صحه بگذارند.ودرک نمایند که لحظه ها دردست کمپیوتر وانترنت است به سرعت ازاختیارشما میرود.نشود که،نسل های بعدی هریک دربارۀ شما قضاوت های بی بیرحمانه نمایند.بااحترام

 

 


بالا
 
بازگشت