دكتر نبي هيكل

 

درک دین و نیاز  به یک تیوری

این باورکه دین اسلام به گونه درست درک نگردیده است بر دلال مستحکم بنا شده است. مثالهای فراوان وجود دارند که بیانگر درک نادرست  از دین اسلام و حتی خالق کون و مکان است. ا ین درک نادرست نه تنها مسلمانانی را به نامسلمانانی واداشته بلکه بسیاری های دیگر را از اسلام متنفر ساخته است. درک نادرست از اسلام به جوامع اسلامی محدود و منحصرنیست جاییکه برخی از مسلمانان به این یا آن عنوان برادر مسلمان خود را به قتل میرسانند و برخ دیگر در همه ی آن گناهانی زندگی میکنند که خداوند در کتاب خویش از  نابودی و مجازات آنها به ما خبر داده است تا مایه عبرت ما گردد.به عبارت دیگر: جامعه کنونی اسلامی آنچه زشتان همه داشتند او تنها دارد.

جامعه اسلامی که بیش از یک بلیون عضودارد، عضو جامعه شش بلیونی بشری است. تعداد زیادی از شش بلیون انسان دیگر در نتیجه درک نادرست ما از اسلام به درک نادرست دست یافته اند. اختلافات فکری یک امر  طبیعی است. اما سخن بر سر مسایل کلی یا ماکرو است .

 ممکن است برخی با این باور موافق نباشند که درک مسلمانان از دین دوست داشتنی آنها خیلی ضعیف یا نادرست است. این  ادعا را که برای درک دین به یک تیوری نیاز است ممکن است برخ دیگر نیز مورد سوال و منازعه قراردهند.  بحث های بعدی به این مسایل  اختصاص یافته اند.

 

نیاز به تیوری

تیوری  ازیکسو درک دین را برای ما سهل میسازد و از سوی دیگر همانند چراغ رهنما  راه ما را  روشن میگرداند. و بخصوص زمانی که در تاریکی قرار میگیریم و یا پاسخی را بخواهیم دریابیم تیوری ما را مدد میرساند.  برای آنانی که دین را به ارث برده اند و حتی آنانی که از مساجد و ملاها  در مورد آموخته اند و بخصوص برای تربیت نسل جوان متدین و مسلمان ممد واقع میگردد.

تیوری نه چیزی بر دین می افزاید و نه هم از آن میکاهد بلکه بحیث چراغ رهنما برای درک دین خدمت مینماید.

نیاز برای چنین تیوری از نگرانی اساسی درک نادرست دین و خالق کاینات ناشی میگردد. تیوری هدف اساسی ، هدف دین  و احکام عمومی حاکم بر دین را توضیح  و به انتینومیهای موجود در روشنایی احکام خداوندی میپردازد. وقتی به احکام مربوط به خلقت انسان در  قران  مراجعه میکنید انسان از گل بویناک، ازگل چسپناک، علق و  .. . خلق گردیده است. تقدیر و اراده انسان برای انتخاب راه خوب و بد، و ده ها مساله دیگر بوسیله تیوری به گونه مرتبط و منطقی توضیح میگردد.

چنین تیوری از نظر نظری و عملی در جوامع اسلامی وجود دارد  و ماموریت  علما و تیوریسنهای مذهبی این است که این تیوری را از تشتت وارهانند و بصورت علمی تنظیم نمایند. برای بسیاری از دانشمندان علوم  دینی چنین تیوری در نتیجه درک  دین وجود دارد. این تیوری نه تنها ما را در درک دین و خداوند کمک میکند بلکه تشخیص آنچه را که با روحیه اسلام و دین سازگاری  یا تضاد دارد سهل میسازد. آیا انتخابات یا دموکراسی با اسلام در تضاد قرار دارد ؟ آیا اسلام یک دین صلحدوست است؟ آیا اسلام یک دین سیاسی است و نوع معیینی از دولت  یا حکومت را تجویز میکند؟

تعداد آنانی که فکر میکنند انتخابات با اصول اسلامی در تضاد است  دونوع استدلال ارایه میکنند: در صدر اسلام چیزی مانند انتخابات کنونی وجود نداشته است و دوم مشورت و رایزنی در اسلام به اهل خبره محدود میشود. ده ها موضوع دیگر نیز وجود دارند که قضاوت در مورد سازگاری و عدم سازگاری آنها از راه موجودیت یک تیوری در مورد دین سهل میگردد.

کتابها و نوشته های سودمند فراوانی در معرفی دین  و اوصاف و وجایب مسلمان خوب نگاشته شده اند، در حالیکه  سوسیالایزیشن و اندکترینیشن اسلامی در مغایرت با آنها  تحقق میابند. بیان های مختلف مذهبی سنی و شیعه، معتزله و  اشعریه بیانگر از یکسو بر تداوم اختلاف نظر دلالت میکنند  و از سوی دیگر ضرورت یک تیوری را برملا میسازند.  رهنمای تیوریتیکی  وسیله ی سودمند خوبی برای تربیت مسلمان خوب به شمار میرود. این کار بخش عمده کار تبلیغاتی  نیز به شمار میآید.

هدف خلقت چیست؟ دین هدف است یا وسیله؟ هدف رضای خداوند است یا قصرها و حور و غلمان بهشت؟ ایا اسلام دین تمام بشریت نیست؟ رابطه  خداوند (ج)، بندگان خداوند و جوامعی که این بندگان عضویت آنها را دارند چه ماهیت دارد؟ امت متوسط و دین و سط چه معنا دارد؟ تقدیر و اختیار چه مناسبتی باهم دارند؟ آیا اسلام دین خشونت و اجبار است؟ مناسبت  احادیث و احکام قرانی  از چگونه است؟ حافظ دین و قرآن کیست؟ و ده ها سوال دیگر برای مسلمانان و برای غیر مسلمانان به درجات متفاوت دارای اهمیت اند. مقام زن در اسلام برای مسلمانان مغشوش و برای غیر مسلمانان مورد منازعه قراردارد. بهشت زیر پای مادر است نه زیر پای پدر، در حالیکه   تعالیم اسلامی بیانگر امتیاز مرد بر زن است. از سوی دیگر نزدیکی به خداوند بستگی به تقوا دارد نه به زن بودن و مرد بودن. در حالیکه از نظر نورماتیف با چنین انتینومیها برمیخوریم از نظر تجربی  در زندگی واقعی مقام ثانوی زن در جوامع اسلامی یک عنعنه قبول شده و مورد احترام است. وجود یک تیوری برای درک دید کمک میکند تا موقف واقعی زن در اسلام درک گردد.

عدم شناخت مسلمان از دین و خالق وی،  وی را به دشمن خویش و دشمن اعمال خویش مبدل ساخته است.

مشکل فقدان  مرجع واحد در اسلام حتی پس از  وفات  امامان موجب  پراگندگیهای بیشتر گردید. در سطوح محلات زیستی دانش دینی   تنها دو منبع داشت: دانش سنتی و امام محل. این دو منبع نمیتوانست به دشواریها و سوالات جوامع زیستی به گونه لازم و درست آن پاسخ گوید. تا سالهای 1970 تنها دو بیانحاکم سنی و شیعه مذهبی وجود داشتند و  سپس بیانهای سیاست وارد حوزه فکری افغانستان گردید و دین با سیاست بین المللی رابطه یافت.

موجودیت چنین تیوری دید  فرد مسلمان را در مورد دین وسعت میبخشد  و وی را کمک میکند برای برخی از  پرسشهاخود  پاسخ  مناسب فراهم نماید:آیا این عمل یا اندیشه با اصول اسلامی تناقض دارد؟ تیوری مانند یک چراغ در تاریکی به ما کمک مینماید راه خود را دریابیم.

موجودیت چنین یک تیوری  غیر مسلمانان را نیز در درک دین اسلام کمک مینماید. داستان فیل  در مثنوی معنوی یک مثال خوب این مورد میتواند باشد.

در حالیکه مسلمانان عادی و کارکردهای آنان سیمای دین را بازتاب میدهند، منبع سربازگیری آن  دسته  از مبارزین سیاسی را تشکیل میدهند که به نام دین و اسلام به مسلمان کشی و بدنامی دین فعالیت میکنند. تیوری میتواند مسلمانان عادی و دانش آموزان را به درک جامع و رهنمود کننده مجهز گرداند. تیوری به ما میگوید دین یعنی چه، هدف آن چیست و خطوط اساسی احکام دینی و اساساتی  که این احکام بر آنها استوار اند کدامها اند. ادعا این نیست که موجودیت یو چنین تیوری به همه اختلاف نظرها و دشواریها پایان میدهد، اتعا این است که برای درک  درست و منطقی دین و آموزش دینی ضروری میباشد.

درحالیکه علوم دینی و الهیات را  در حیطه علوم نورماتیف قرار میدهند و بر اساس اصل جدایی واقعیت –ارزش آن را از علوم فیزیکی یا علوم دقیق متمایز میسازند، این تیوری میتواند به  جانبداری از اساسات تجربی استدلال نماید. در بحث های بعدی در این مورد بیشتر بحث خواهیم کرد.

 

 

تیوری یعنی چه؟

تیوری " عبارت ازآن اظهارات بهم مرتبط از لحاظ منطقی اند که هدف آن توضیح عرصه ای از زندگی اجتماعی میباشد" (ایرل بابی 1998. فضل دوم).

 

 

 


بالا
 
بازگشت