دكتر نبي هيكل

 

حکومت وحدت ملی: تهدیدها و موانع

حکومت وحدت ملی با سطح بلند توقعات مردمی، تعهدات امید بخش انتخاباتی، ماموریتهای بزرگ رسمی  ملی و  اما امکانات محدود سروکار دارد. در حالیکه هنوز یکماه از  مراسم تحلیف نمیگذرد دشواریهای نامبرده واکنشهایی را بار آورده اند. مردم از حکومت حامد کرزی نیز توقعات مشابه را داشتند ، توقعاتی که از فقدان نیازمندیهای اساسی زندگی بر میخاستند: امنیت ، انصاف، داشتن منبع درآمد یا کار، آب و برق  و مراقبت صحی.  این نیازمندیها هنوز همچنان نیازمندیهای  جدی اکثریت  را میسازند که برای اکثریت بحیث  آرزو باقی مانده اند. تیمهای انتخاباتی که برای بدست آوردن آرای رایدهندگان جهت احراز قدرت سیاسی  صفآرایی کردند سطح توقعات و امیدواری مردم را تقویت کردند، بدون اینکه کمترین ضمانت اجرایی ملی برای تحقق این امیدواری وجود داشته باشد. تیمهای انتخاباتی تحول و تداوم و اصلاحات و همگرایی نه تنها از هم زیاد متفاوت نیستند بلکه  دستگاه فاسد و بیکاره ای را برای 14 سال به همکاری هم فعال نگهداشتند. اما انسانها میآموزند و میتوانند نحوه اندیشه و عمل خود را حد اقل تحت فشار اجبار تاریخ تغییر دهند.

رویدادهای هفته های  پسا- تحلیف نشان میدهند که رهبران حکومت وحدت ملی تنها از راه مشارک سیاسی و اتحاد به دور برنامه های ملی میتوانند  تعهدات و ماموریتهای ملی خود را با وصف امکانات محدود  داخلی تحقق بخشند. شرط اساسی وحدت حکومت وحدت ملی به دور  افکار و برنامه های ملی میباشد، زیرا تنها حکومت متعهد به افکار  و برنامه های ملی میتواندسرمشق قرار گیرد.

حکومت وحدت ملی که هنوز  تشکیل نگردیده با دشواریهایی روبرو میباشد. این دشواریها را بر میشماریم:

1.     میراث گذشته:

حکومت وحدت ملی متعهد است تا اصلاحات گسترده و بنیادی را به اجرا گذارد. اصلاحات در  ساختارها ( مسایل تشکیلاتی و اداری و سازمانی)  و طرزالعملهای کاری( قوانین و مقررات ) بدون   اصلاحات در افکار و در نفسها موثریت نخواهند داشت. تجربه نهاد سازی در افغانستان  پس از تشکیل بن گواه بر این حقیقت است. سازمانها مانند حکومت، پارلمان  ،  کمیسیونهای مستقل انتخاباتی و حقوق بشر ایجاد و قوانین و طرزالعملها نیز ایجاد گردیدند. اما همه ی این ساز و برگها به دستان افراد با شیوه اندیشه و عمل معمول و مروج  نتوانستند موثریت و کارآیی خود را  ثابت سازند و حکومت به یکی از فاسد ترین حکومتها مبدل گردید. حکومت وحدت ملی با این مشکل اساسی روبرو میباشد. ما به زودی نمیتوانیم افکار افراد را تغییر دهیم، اما میتوانیم از  ابزار پالیسی برای تحقق حکومتداری خوب استفاده نماییم.

انتخاب افراد بحیث وسیله تحقق پالیسی و میکانیزمهای کنترول و نظارت، تنبیه و پاداش،  تامین مشارکت سیاسی و ترویج  مباحثات عامه میتوانند به تحقق حکومتداری خوب کمک نمایند.

2.     سرمایه بشری: در حالیکه افغانستان از لحاظ داشتن ذخایر مسلکی غنی میباشد، ذخایر مسلکی تیم های انتخاباتی  امیدوار کننده نمیباشند.  افغانستان کشوری است که به وزرای مسلکی نیاز دارد تا از یکسو صلاحیت تخصصی آنها توانایی کنترول و نظارت را ارتقا دهد و از سوی دیگر توانایی رهری سیاسی آنها را کمک نماید. گذشته از آن حکومت وحدمت ملی باید هم از نظر  ترکیب فیزیکی و هم از نظر  دانش مسلکی نباید حکومتهای فاسد سالهای گذشته را تداعی  نماید. تداعی حکومتهای گذشته از نظر  سایکالوژیک بسیج نیروها را به دور برنامه های حکومت وحدت ملی بصورت منفی متاثر خواهد ساخت. هیچ هموطنی این استدلال را نخواهد پذیرفت شخصی که  14 سال  وزارتخانه های مختلف را بر عهده داشته و ناکارگی و  .. .  وی ثابت گردیده یکباره در حکومت وحدت ملی به یک فرد مسلکی و  ایماندار مبدل گردد.

3.     واکنش در برابر اصلاحات:  حکومت وحدت ملی با نیروهای ضد ملی نیز رو برو میباشد که  بر ضد وحدت ملی فعالیت مینمایند. گذشته از آن اصلاحات نیز واکنش می افریند.   ناراضیان ممکن است در  برابر حکومت وحدت ملی  به نامهای مختلف وارد فعالیت گردند. بخش اساسی این  ناراضیان را تحریک طالبان و  آنانی تشکیل خواهند داد که منافع مادی خود را در نتیجه اصلاحات از دست میدهند.

4.      مداخلات خارجی:  افغانستان از سالیان دراز به روی منافع و عمال خارجی مانند یک بازار آزاد باز گذاشته شده است. عمال خارجی در  عرصه های نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فعال اند. برنامه های ملی و اصلاحی حکومت وحدت ملی تنها در حالتی میتوانند تحقق یابند که  مداخلات خارجی قطع گردند.  دفاع از منافع حیاتی بخصوص در چنین حالت دشوار میباشد.

5.     امکانات مالی: حکومت افغانستان از نظر تمویل فعالیتهای دولتی با  ناتوانی مالی روبرو میباشد.  مدیریت اقتصاد ملی و تامین استقلال  اقتصادی یک مبارزه طلبی بزرگ در برابر حکومت است.  تقلیل تشکیلاتی،  تقویت  هدفمندی و موثریت برنامه ها در چنین شرایط دارای اهمیت فراوان میباشد. مسلکگرایی  در وزارتخانه ها به این امر کمک خواهد کرد.

افغانستان توانست  با تشکیل حکومت وحت ملی  بر خلاف مساعی دشمنان  راه مشارک سیاسی و  وحدت را انتخاب نماید و بدین ترتیب در مرحله گذار تاریخی قرار گرفته است. این فرصت را نباید از دست داد زیرا بار دیگر میسر نخواهد شد.

پایان

 

   


بالا
 
بازگشت