پس لرزه های یک انتقام کور !

پیوسته به گذشته  بخش چهل ونهم

 

 

روزچهارشنبه نوزدهم قوس ۱۳۹۳ رئیس غنی متولی  تازه کار زیارتگاه ارگ شریف کابل در محضر جانبازان و فاتحان عصأ بدست معرکه های تاریخی ومیهنی (۱) کشور افغانستان حضور یافت وطی یک خطبه ء آتشین" ریأ "ستی  واکنش دولت متبوعش دربرابر گزارش مفصل ۶ هزار و ۲۰۰ صفحه‌ای کمیته‌ی اطلاعاتی سنای آمریکا چنین بیان داشت .

https://www.youtube.com/watch?v=B5WE7iSQjp4&feature=youtu.be

ازآنچه متولی تازه منصوب شده ارگ در واکنش به گزارش مجلس سنای امریکا مبنی بر شکنجه و عذاب زندانیان زندان معروف گوانتانامو توسط مأموران و شکنجه گران  سازمان اطلاعات مرکزی امریکا  که عملکرد های آن سازمان را که به قول رئیس غنی  سالهای ۲۰۰۲ تا سال ۲۰۰۸ را در برمی گیرند بصورت روشن اما در جایگاه قدرت پوشالی ریاست دولت وحدت ملی افغانستان ایراد فرمودند حتی برویت یک محاسبه دقیق اشاره رئیس غنی به   دورانی بوده که در آن  حاجی نعیم احمدزی معروف به" نعیم  کوچی " یکی از پرنفوذ ترین افراد قوم احمد زی ها که در عین حال نسبت خانوادگی با  رئیس غنی احمدزی داشته و مدت کوتاهی نیز در حاکمیت رژیم  طالبان  به مقام ولایت  بامیان رسیده بود به اتهام انجام جنایات علیه مردم شریف هزاره و دیگر مردم بی گناه افغانستان در شکنجه گاه گوانتانامو به سرمیبرد و موصوف به اثر تلاشها و پیگیری های شخص رئیس غنی احمدزی از گوانتانامو رها گردید . البته وی برخلاف اسناد و شواهدی که تازه از سوی مجلس سنای ایالات متحده امریکا مبنی بر شکنجه و آزار مأموران " سیأ " CIA پس از رهایی از زندان گوانتانامو در گفتگو با رادیو آزادی که به زبان پشتو انجام داده شده چنین اظهار داشته بود  :

https://www.youtube.com/watch?v=Tpe8qrWUFmQ&feature=youtu.be

شما عزیزان خواننده این یادداشت میدانید که وقتی در یک سیستم مافیائی که در آن از خدمت به توده ها و مردم فقیر افغانستان هیچگونه  خبری نیست بلکه برای فریب دادن عوام کالانعام و روشنفکران  بدتر از آنها نسخه مجرب وعده مقام و مکان و برای طیف دوم آنها ؛ مدرک و سند جعلی هرچند با سواد کلاسیک معیار امتیازات است غرائز اشباع نا شده غرور و خود بزرگ بینی اوج میگیرد وبا خوابهای خیالی و توهمزأ کلید دوجهان را در دست می گردانند  و در عین حال با انداختن  تسبیح تزویر و ریأ خودرا خلیفه زمین میخوانند و این مقام توهم زأ را بر بیچاره گان عالم فخر فروشی میکنند . چنانچه شما  عزیزان دیدید و بازهم می بینید  که چگونه این متفکر بزرگ جهان با سپری شدن چندین دهه ازروزهای  عمر دولت مبارکه وحدت ملی افغانستان که ازخواندن  نخستین خطبه ء استخاره ای مشترک حضرت جان کِری John Kerry وزیر خارجه امریکا و یان کوبیس  Ján Kubišخلیفه تام الاختیار  بان کی مون Ban Ki-moon سرمنشی سازمان ملل متحد  برای امور افغانستان نتوانیسته است تا  جدار های  ابتدائی اداره وحدت  مَیلی " ملی "  را برای افغانستان را بنیانگذار نمایند .

 

 چه کسی نه میداند که وقتی ویروس "مسأ له ملی" که همچون گوهر نابی برای بقأ و حیات جوامع بشری نقش دارد و با دریغ فروان که از دیر بدینسو  با  وعده خلافی ها و دروغگوئی های مستمر  رجال حاکم بر سرنوشت کشور ما آسیب دیده است این شعار ی که ما دارنده گان تاریخ پنجهزار ساله ایم و میتوانیم از خود دفاع کنیم !!یک هیاهوی بی معنی و میان تهی است که موشها را به خنده می آورند.! اما مرغ آقا یک پا دارد ! در برابر این همه دلائل و منطق و مصلحت های دلسوزانه ء روشنفکران قوم از شعار دادن های احساساتی و سخنرانی های من در آوردی در برابر مشکلات روزافزون و توام با خونریزی ها  حتی در همین چند هفته معدودی که سایه پرمیمنت " دولت  وحدت مَیلی " بر سر مردم افغانستان افتاده است  شهر کابل شاهد چند عملیات انتحاری و انفجاری  است .با سکوت معنا دار و پاسخ های چند مجهوله ای ماورأ طبیعی  حاکمان شهر که هیچ یکی  از حوادث  را بصورت روشن وواضیح محکوم نکرده اند همه شهروندان مظلوم و بینوای افغانستان نسبت به آن همه مدارک و القاب زمینی و آسمانی دُچار شک می شوند که مبادا  کس و کسانی که بر دانش  و تجربیات علمی شان شرط بسته بودند به مانند آن نوابغ  جعلی و فیلسوفان شبکه های استخباراتی نباشند  که با ضرب زبانی ها ی هندسی  و فورمول های ریاضی خود را از بنیانگذاران تمدن بشری  می خوانند .

https://www.youtube.com/watch?v=zGkI0ftoSzs

مردم با این حقوق بشر گفتن ها و هشدار های مفتکی  تان و اینکه شما از مقامات ایالات متحده امریکا میخواهید لست تمامی زندایان افغانی را که در زندان گوانتانامو زندانی بودند به مقامات افغانی تسلیم دهند تا از آنها "اعاده حیثیت !!" شود هرچند به گفته جلالتمآب شما آسمای مجموع زندانیان در آخیر این گزارش درج میباشند می ترسند که شاید بازهم  فیل تان هوای هندوستان را کرده است وخرابه های باقیمانده افغانستان را نیز توسط زنگیان مست کوچی ها  به نابودی می کشانید .!!

یاهو

ادامه دارد

 

۱  : شهید زنده  صلح دالری  با طالبان آخند زاده  معصوم استانکزي خزانه دار و معتمد شبکه های استخباراتی  در شورای صلح که سه سال و اندی  قبل حین انفجار یک تروریست

 

 

´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´

 

دولت وحدت ملی و آلزایمرفریب و دروغ   !*

قربان ! نه گفته بودم که زیره است ؟

پیوسته به گذشته :بخش چهل و هشتم 

 

ممکن است خورشید مدت ها ازپشت ابر ها دیده نشود اما هرگز از پشت آسمان خراشها و قصرهای مرمرین و با سردادن افسانه ها ی  میان تهی و آلوده بر دروغ  دیدنی نیست .

                                       ویلیام شکسپیر

چنانچه بارها ازاین قلم خوانده و شنیده  اید کاملأ بی معنی است   که عده ای از برجسته ترین معماران و مهندسان با کمک تخنیک بسیار پیشرفته از بهترین و آسایش بخش ترین خانه سخن بگوید پیش از آنکه برایشان معلوم شده باشد که خانواده ای که در آن باید سکونت کنند چه تیپ ها و دارای  چه روحیه ها وآرزوها و هدفمندی های اند ؟ وبالخصوص نیاز اصلی زندگی شان چیست ؟ روی همین فورمول بسیار بی معنی خواهد بود که قبل از اینکه سرشت ، هویت ، مشخصات وجوهر خواسته های عمومی ملت تاریخی افغانستان به عنوان یک کتله اجتماعی و تاریخی بویژه درجغرافیای مشرق زمین مورد  مطالعه قرار داده شود  مکتبی و نقشه ء راهی برای زندگی او تعیین نمود . تصویر وجودی افغانستان ، زندگی تاریخی و عینیت این سرزمین در تاریخ بشر همه اموری اند که قبل از پیچاندن هر نوع  نسخه ای  و نقشه ء  راهی  برای باشنده گان این مرزوبوم باید تبیین شوند .زیرا بسیاری از طرح ها و نسخه های کاپی شده  وتدوین شده حتی  شسته شده با زمزم  مذهب و مدرنیته نیز نه میتوانند بی آنکه شرائط عینی و ذهنی جامعه برای تطبیق آن ها در نظر گرفته شود مثمر واقع شوند . زیرا ابلاغ و اعلام تطبیق چنین نقشه ها و برنامه احتیاج به یک اندیشه عمیق وجامع الاطرافی دارد تا بتواند تفسیرپذیریی منطقی پیدا نماید . سردادن شعار برابری در " شرائط نابرابر " یا اعلام آزادی و " وحاکمیت  قانون " در شرائط نابرابر و استبدادی بدون تردید که احادی از جامعه را در اسارت نگه خواهند داشت ، لهذا سردادن چنین  شعار های میان تهی بویژه درقرن بیست ویکم خود یک تناقض بزرگ در حوزه اجرایوی با داستان تیوریک و نظریی قضیه است ،

من بارها نوشته ام و گفته ام "همه شهروندان در برابر قانون مساوی است " عبارت پوچ وپوکی است و هیچ مشکلی را حل نه میکند و تاهنوز نیز در هیچ کجای از جهان حل نه کرده است زیرا تا مدامی که قانون برروی خرابه های ویران فقرأ و گرسنه گان ولشکری از  بیسوادان - در درون کاخ ها وتوسط اندیشه ورزان  ضد عدالت و شکم سیر ها وضع و وتدوین  میشود ، وضع موجود نابرابری فاجعه آمیز کنونی همچنان ادامه خواهند یافت . حاکمیت و مالکیت زور و استثمار - سردادن شعار "برابری همه شهروندان در برابر قانون !" تزویر گرایانه ترین و حیله آمیز ترین شعاری است که برای غارت فقرأ و درمانده گان سرداده میشود . چنانچه آقای اشرف غنی  رئیس دولت وحدت ملی افغانستان در یکی از سخنرانی هایش به پیشگاه صد ها تن از هواداران خود  با طمطراق بی نظیری  چنین شعار دادند .

http://youtu.be/nn7qqHPIsAQ

لهذا با صراحت میتوان اعلام کرد هر شخصیت و هرنهاد حقیقی وحقوقی در صورت عدم وجود        " زمینه برابر " ویا حداقل فراهم ساختن  " امکانات اولیه  " برای همه ، وقتی  شعار های  اشک آلود  بنام تأمین عدالت اجتماعی و عمومی سرداده شوند  ، بدون تردید به جز اشک تمساح و یک دام فریب برای عوام کالانعام چیزی نخواهند بود .   به هر حال این مورد یکی از ده ها مواردی است  که از بطن موجودی بنام " حکومت وحدت ملی افغانستان !!" زائیده میشود .!  لهذا  با بسیار صراحت و اطمینان باید گفت که فلسفه عدالت اجتماعی  ملت شمول و همه گیرجهانی  نه آنچنانکه بصورت یک توصیه اخلاقی در لباس اجندای دروغین  "تحؤل و تداؤم " ویاهم " اصلاحات وهم گرائی "که  در خلال کمپائین های انتخاباتی دلالان  مؤدب بورژوازی بیان میگردید و توده های مظلوم و بینوای کشور افغانستان را فریفته ای آنها میساخت  و یاهم در سخنرانی های متفکران شماره بندی شده جهان  که در قالب راه بلدان صاحبان شرکت های بزرگ پترو شیمی  و پادوهای از کارتل های  اسلحه سازی بخصوص در اعلامیه های کاذبانه حقوق بشر که غالبأ مقصود از بشر سفید وآنهم از سفید های بسیار سفید است دیده میشود طرح نه شده است . بلکه با شعار انسانی بالاتر از هرنوع مرزهای قومی ، نژادی و مذهبی که میگویند " بنده دیگری مباش چرا که خدا وند ترا آزاد آفریده است " این بنده گی ممکن است در ابعاد گوناگون صورت پذیرد ، بندگی و بهره دادن اقتصادی ، بندگی و بردگی فکری و مذهبی ، همه معنایش این است که تو آزاد نیستی و مغائر با اصل زرینی است که " زن و مرد از یک نفس واحد آفریده شده اند " یعنی از یک ریشه واحد ند و چنین مواردی و با چنین انگیزه است که تحقق عدالت باید در سیمای همه انسان ها به مشاهده برسد نه فقط  در چهره ای از مسلمانها وپیروان دیگر ادیان ! روی همین جهت نیز برابری در فلسفه سیاسی  اسلام البته " نه اسلام" سیأ "سی ؛ مبتنی بر فلسفه خلقت ؛ و آفرینیش انسان به اساس یک گفتمان اجتهادی و توحیدی  فلسفه تاریخ دربرابر نیازها ی معاصر  انسانی وقوانین استوار است در غیر آن یک اجندای " سیأ " سی  تلقی خواهند شد  که منافع و مناسبات  بیگانه ها را به هر اسم و رسمی  درقلمرو افغانستان نگهبانی میکند .!

قربان ! نه گفته بودم که زیره است ؟

عزیز نسین یکی از طنز نویسان معروف و فقید تاریخ  ترکیه حکایت معروفی دارد بنام زیره و باروت که یکی از بزرگان ایران زمین  آنرا در اثر معروف اش بنام فیلسوف نما ها با این مضمون نقل و منتشر ساخته است : میگویند دسته ای از قاچاقبران باروت که از سوی مأموران امنیتی و پولیس مجبور به توقف شده بودند وقتی پولیس در محموله های شان باروت که انتقال آن ممنوع بود کشف کردند و راجع به آن از ایشان پرسیدند که این ماده سیاه رنگ چیست ؟ سردسته ای از باند قاچاقبران درپاسخ گفتند ؛ که قربان این” زیره “(۱)است! وقتی پولیس این پاسخ را شنیدند دستور دادند که جهت اطمینان آنرا آتش زنند ، تا معلوم شود که زیره است یا باروت ؟ وقتی سردسته ای از باند قاچاقبران گوگرد (۲)را در تماس با باروت آتش زد شعله های آتش چنان بلند شد که دود وشعله های آن چشم سردسته قاچاقبران را نیز فرا گرفت ؛ اما در عین حال با صدای بلندی میگفت : قربان نه گفته بودم که زیره است ؟

http://youtu.be/QcJdeV75dEg

اظهارات رئیس غنی  مبنی بر دفاع  مردم افغانستان  از سرزمین شان  نیز شبیه با این داستانی است که علی الرغم  اظهارات بلند رتبه ترین مقامات امنیتی کشور مبنی بر عدم آمادگی  برای انتقال قدرت از نیروهای خارجی  به اردوی ملی افغانستان و سیاسی خواندن  پروسه ء اینگونه   انتقال که آنرا کاملأ توهم زأ و بی وقت می خوانند  رئیس اشرف غنی  با یکدنده گی  و با خاک پاشی در چشم  همه عالم  با معادلات توهم آلود " سیأ" سی ظرفیت های عمومی ارتش افغانستان را قابل دفاع از وطن میدانند و در نتیجه اگر با ختم سال ۲۰۱۴ میلادی نیروهای خارجی از افغانستان بیرون روند برای وی روز افتخاری خواهند بود .!! یا دست کم به مانند سلف اش رئیس کرزی آنوقت  بهار و موقع صرف هفت میوه خواهند بود . هرچند این مطلب را در بخش های قبلی نیز از حضور شما خواننده گان عزیز گذشتانده ام اما یکبار دیگر توجه شما را به ارشادات داهیانه رئیس غنی جلب میکنم که در کنفرانس مشترک با ینس استولتنبرگ Jens Stoltenberg سر منشی عمومی ناتو NATO در پاسخ به ی پرسش خبرنگار شبکه تلیویزونی شمشاد به عمل آورده بود جلب میکنم .

https://www.youtube.com/watch?v=GGmitao23ZU

 من این را بصورت مطلق مناسب میدانم که نیروهای ناتو از افغانستان خارج میشوند . زیرا در طول تاریخ افغانستان افغانها یک مرتبه اجماع نمودند که نیروهای بین المللی بیایند و با ما کمک نمایند . اکنون به فضل و مرحمت الهی تمامی نیروهای آرتش ملی افغانستان بصورت رضاکارانه !!  مشغول دفاع از وطن هستند ، آیا کسی را مجبور ساخته ایم ؟ اگر رضاکارانه !!   نه میبود شما اکنون باید در اردو میبودید .!!! با این جوانی که دارید .!! پس مردم افغانستان اراده نموده اند . و من نیز از تمامی نیروهای امنیتی که بصورت رضاکارانه !!   شامل ارتش ملی شده اند ابراز تشکر میکنم . ما شاهد کسانی هستیم که برای چهارمین مرتبه بصورت رضاکارانه !!  در اردوی ملی ثبت نام کرده اند .!! البته این بدان معنا نیست که جهان ما را تنها میگذارند مأموریت ناتو از اول جنوری تغییر می خورد و با ما در بخش تعلیم و تربیه – تمویل و تجهیزات کمک خواهند کرد بلکه این فصل جدید است و بامقتضای این شرائط جدید ما باید خود را عیار کنیم .!!!!

به ، به چشم ما روشن ! اکنون گمان این حقیر و خیلی از افغانهای بادرد و بادرک میهن ما به یقین مبدل شد که آن همه سفرهای هرروزه جنرالان ارتش پاکستان بی هیچ نبوده است ؟ و شما را مهره تمام عیار خود می دانند ، تمنا میکنم لحظه ای بحیث یک انسان معمولی جامعه امروز ما تصور بفرمائید و این معادله انتقال قدرت به ارتش ملی افغانستان را از یک زاویه ی بیطرفانه وبا استفاده از بصیرت  متفکرانه ات مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید ، آیا وقتی سخنان شما را که مردم ستمدیده ما هر حادثه را با گوشهای بومی و منافع جغرافیای بنام افغانستان  می شنوند ،  بشنوید در باره هویت و جایگاه جناب شما بحیث رئیس جمهوری منتخب ..... چه قضاوت خواهید کرد ؟

من شما را چند سال قبل که  خود را برای احراز همین مقام یعنی ریأ ست جمهوری افغانستان کاندید نموده بودید در منزل تان واقع در سرک دارالامان در کوچه وزارت تجارت و صنائع  ملاقات نمودم   و قتی شما برنامه کاری تان را تشریح می فرمودید طی همین تشریح ازبرنامه انکشافی سه کشوری که در جنوب شرق آسیا  مؤقیعت دارند بحیث مودل انکشافی  جوامع جهان سوم منجمله افغانستان یاد آوری نمودید هرچند ابعاد عمومی  کلید  پیشرفت جامعه ما  نیزکه شما آنر ا نسخه ای برای نجات افغانستان میدانیستید به دلیل فقدان وقت   بصورت تفصیلی بیان نه فرمودید ، اما وقتی من به تقاضای جناب شما در باره حل معضلات کشور صحبتم را آغاز نمودم در سخنان خود گفتم و اکنون نیز بر آن تأکید دارم این بوده که حتی اگر آن نسخه ها نهایت مفید برای حل بحرانهای عمومی اعم از اقتصادی و سیاسی در جوامع متذکره نیز به اثبات رسیده باشد که یقینأ برخی از همان نسخه ها مشکلات عمومی جوامع متذکره را حل وفصل نموده بودند ، با مشکلات امروزیی همان جوامع ی که روزی همین  نسخه بحیث کلید  حل مشکلات عمومی  ، اقتصادی و فرهنگی مورد استفاده قرار گرفته بود ، از حل مشکلات و نیازمندی های امروزی همان جامعه عاجز و ناتوان پنداشته میشود ، و متأسفانه که برخی از متفکران و روشنفکران جامعه  ما بدون  درنظرداشت شرائط عینی و ذهنی مقطعی از تاریخی که جامعه و کشور افغانستان  در آن حضورو مؤقیعت  دارد با یک کاپی برداریی مختصر بصورت و با شیوه مستعجل  !!  " نقل مطابق اصل !" در جامعه عرضه میکنند ، که بدون شک این کاپی برداری معیوب و غیر نقادانه همچون نهال های که از یک آب و خاک بیرون آورده ودر یک محیط دیگری غرس گردد که کاملأ طبیعی است  نه میتوانند به دلیل نا هم آهنگی و عدم انطباق نهال غرس کرده شده با محیطی که نهال در آن غرس شده است جان بگیرد و به ثمر مطلوب برسند ....لهذا هرکسی و هر راهروی  که باغ سیاسی و فرهنگی  جامعه را با چنین حالتی بنگرد وبا بکارگیریی چنین اسلوبی از کاپی کاری های  " نقل مطابق اصل !" بنام شیوه های علمی و فلسفی توجه کنند ، آیا درباره  باغبانان کشور افغانستان  که جناب شما و شریک تان رئیس اجرائیه جناب عبدالله میباشید  به عنوان بیماران مصاب به الزایمر فریب ودروغ قضاوت نخواهند کرد ؟

ادامه دارد

* بیماری آلزایمر (به انگلیسی: Alzheimer's disease) که به اختصار آلزایمر خوانده می‌شود، یک نوع اختلال عملکرد مغزی است که بتدریج توانایی‌های ذهنی بیمار تحلیل می‌رود. بارزترین تظاهر زوال عقل اختلال حافظه‌است. اختلال حافظه معمولاً بتدریج ایجاد شده و پیشرفت می‌کند.

۱:زیره نام تخمی است سیاه رنگ که اشپزان جهت معطر ساختن گوشت آن را بکار میبرند

۲:نام ماده ای است که از اسید سلفوریک ساخته شده وبرای آتش دادن بکار گرفته میشود                                                                                      

 

+++++++++++++++++++++

هرکس به قدر فهمش فهمید مدعا را........

            تنگنا های جاری وعلت العلل  ناتوانی در معرفی کابینه !

پیوسته به گذشته بخش چهل وهفتم :

 

 

به همان اندازه که نگاه های حکیمانه یک فیلسوف زیباست ، نگاه های جاهلانه ی فیلسوف نما نا زیبا است

 

                                 ژانژاک روسو

 

 

آورده اند که در هند قدیم  شکارچیان برای شکار میمون ها سوراخ کوچکی را دردانه ای از نارگیل * ایجاد میکردند و یک دانه کیله ای ** را نیز در آن میگذاشت و درزیر خاک پنهان می ساخت وقتی میمون  دستش را به داخل نارگیل می برد ،نزدیک می شد و کیله را بر می داشت اما دیگر نه میتوانیست دستش را بیرون بکشد زیرا دست میمون از دهانه ی سوراخ نه میتوانیست بیرون آید . به جایی آنکه نارگیل را رها کند بصورت متواتر دربرابر چیز ناممکن می جنگید و شکارچی به راحتی میمون را در دام می انداخت . این حکایت میمون ها درمورد اکثریتی ازما باسوادان و همه کسانی که به شغل شریف معامله گری و "سیأ " ست بازی مشغول اند صدق میکند البته میدانید و ما قبلأ نیز در همین ستون اعلام داشته ایم که بخش عمده ای از تنگناهای جاری "سیأ " سیون ما ازهمین جنس است بدست خود در دام شکارچیان ماهر این عصر می افتند . وازچیزی بی مایه ای که بدست آورده اند به هیچ قیمتی فرو گذاشت نه میکنند و این حماقت و جهالت را روح اصلی " سیأ " ست می نامند . هرچند در این لحظاتی که این یادداشت را می نویسم در اخبار خواندم و شنیدم که آقای اشرف غنی رئیس دولت وحدت ملی افغانستان و آقای عبدالله رئیس اجرایوی دولت متذکره بر تشکیل مشترک دولت وحدت ملی  توافق بعمل آمد و هردو شخصیت با صدور فرمانی تمامی وزرأ ی سرپرست قبلی را از کار برکنار و صلاحیت ادامه امور وزارت خانه های مربوطه را به معینان آنها واگذار نمودند . و به قول سخنگوی ارگ تاچند هفته تمام اعضای کابینه به شمول چهار زن شامل در دولت وحدت ملی غرض اخذ رأی به پارلمان افغانستان معرفی خواهند شد .

https://www.youtube.com/watch?v=oRg5xGHqKMk

اما با نهایت تأ سف باید گفت آنچه که از همین اکنون مشهود است ناتوانی هردو جناح شامل در دولت وارداتی بنام "  وحدت ملی افغانستان " در مدیریت بحران است که از لحظه به لحظه ابعاد تازه ای پیدا میکنند . وقتی درنخستین ایام تولدیی نوزاد نامبارک و نا میمونی  بنام " دولت وحدت ملی افغانستان!! " با چنین وضعیت ناگوار ی روبرو میشوند با آن همه وعده ها و شعارها ، هوشیاریهای کاذب و اصلی توام با امیدواریها و تشویقهای فروان از مردمی که در فاجعه گیر مانده اند و به هر شعارکاذب و یا هم راستین  لبیک میگویند جز احساس شرمنده گی چه پاسخی دارند ؟ چنانچه بسیاری از افراد و رجال برجسته جامعه ما میدانند که اشکالات کار هر نهاد و مجمع حقیقی و حقوقی به تدریج برملا میشود و پس از گذشت ما ه ها تازه متوجه می شوند که با چه دغلبازانی سرو کار پیداکرده اند ؟ و چه زود گند همه استعداد ها و نبوغ این " سیأ " سیون فیلسوف مآب  در می آیند ؟ این قلم از همان روز اولی بر توضیح واضیحات تأکید کردم  که آخیر چرا آقایون کاندیداهای بزرگوار و نامدار "ریأ "ست جمهوری افغانستان برای اینکه مردم ناتوان و درد دیده جامعه ما باور کنند از ترفند ها ی امتحان داده شده به مصداق " برادرم در قندز پهلوان است!! " استفاده میکنند  ووعده های به مردم میدهند که اگر به     "ریأ "ست جمهوری تکیه زند آفتاب را به زمین خواهند آورد .!!! و درامتداد یک شب  ، تمامی ملت و حتی " امت شریف و زحمتکش !!" افغان  را به معراج پیشرفت و ترقی خواهند  رساند !!

https://www.youtube.com/watch?v=Bve02W9dj7w

به هرصورت ازاین حرفها و شعار ها بسیار داشتیم که دردل ماند و ما به خاطر اخلاق مدنی و ناامید نه ساختن توده های رنج کشیده افغانستان در همان لحظات در برابر آن شعار های بدون پشتوانه به جز روشنگریی  سخت افزاری  و افشأ گریی نرم توام با حفظ حرمت به کرامت انسانی  کاندیداهای محترم سکوت کرده و حد اقل مسأ له سرنوشت جامعه را کش ندادیم و ما میدانیستیم که اگر در آن برهه هر انتقادی و نظری بیان میکردیم در نزد عوام الناس آنرا انتقاد نه بلکه انتقام تلقی می گردید اما متأ سفانه در میان ما بودند کسانی و رجالی  که نقد میکردند و تحلیل ارائیه میدادند و بودند کسانی که از همان آغاز بنام و زبان نقد  نه برای تقویت یک اندیشه که با نقد سالم استوار میماند بلکه  با ارائیه مشتی از اراجیف و طرحی که در نخستین و یاهم دومین بند آن کار به اهل کار سپردن !!!! از مفرادات متعالی آن بشمار می آمد به عنوان چه باید کرد عرضه می ساختند . !!اکنون گرچه بازهم میتوان وجوه تمایز تضعیف ، انتقاد و انتقام را شگافت اما سخن را با گفته های یکی از اعضای خارجی در کمیته تشکیل دولت وحدت ملی افغانستان  در کابل ادامه میدهم  که با این قلم در یک محفل رسمی  سیاسی گفته است وبه قول این دیپلومات غربی پس از پیروزیی بارک اوباماBarak Obama   و حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری امریکا با توجه به بحرانهای روبه رشد اقتصادی در جوامع صنعتی بویژه در کشور های که در ائتلاف جهانی ضد تروریزم در افغانستان حضور نظامی و اقتصادی دارند سفرا و نمائنده های این کشورها در کابل با ایجاد یک کمیته با صلاحیت  در پرتو سیاست های صرفه جویانه  رئیس اوباما Obama  وبرای  ایجاد یک دولت عاری از فساد اداری برای افغانستان در دفتر نمائنده گی سازمان ملل و یاهم در سفارت خانه های ایالات متحده امریکا و انگلستان در کابل بصورت منظم و متواتر تشکیل جلسه میدادیم و تا اکنون نیز این جلسات ادامه دارد البته این عضوخارجی در کمیته تشکیل دولت وحدت ملی افغانستان اضافه نمود که در نگاه  همه اشتراک کننده گان اجلاس برای تشکیل کابینه برای افغانستان اصل رضایت جانب افغانی بویژه حامد کرزی که ارگ قصر ریاست جمهوری را به گدامی از گدائی گران سیاسی  تبدیل نموده بود رعایت مینمودیم تا اینکه به اثر تلاش و پافشاریی سفیر ایالات متحده امریکا  زمینه انجام و اجرای انتخابات ریاست جمهوری  در افغانستان تنظیم گردید و هزینه های زیاد این انتخابات نیز ایالات متحده امریکا به دوش گرفت . اما همه ما میدانیستیم که در کشور جنگ زده و در عین حال گردابی از خون و خشونت انجام و اجرای انتخابات آزاد و دموکراتیک نمائیش مسخره آمیزی بیش نیست . چنانچه داستان تقلب آشکار در این انتخابات زبانزد همه گردید و پس از چندین ماه جنجال های انتخاباتی آقای جان کری  John Kerry وزیر خارجه امریکا و یان کوبیس  Jan Kubis  نمائنده سازمان ملل در افغانستان وارد صحنه شدند و طرحی بنام " دولت وحدت ملی افغانستان " را برای افغانها مفید تشخیص دادند و آنرا مورد عمل قرار دادند . وبه دلیل بی مسؤلیتی های حامد کرزی برای تن ندادن به یک محاسبه شفاف در حوزه مصارف اقتصادی  پُست ریاست امور اجرایوی را که از طرح های اولیه ودارای پیشینه تاریخی در افغانستان به حیث کارنامه حزب دموکرات امریکا برای افغانستان بود روی کار آورده شد و همان پست اجرایوی با اضافه ایجاد اپوزسیون رسمی و ناظر بر تمامی عملکردهای دولت وحدت ملی بر مبنای شمارش آرأ به شخص دوم کشور تعلق گیرد  اما این امر زمانی جنبه عملی پیداکرد که ایالات متحده امریکا نتوانیست علی الرغم خواسته های برخی رجال شناخته شده و پرنفوذ در  حزب دموکرات ایالات متحده امریکا  به معادله ای  معیوبی که لزومأ  باید رئیس کشور افغانستان با قوم شریف  پشتون تعلق داشته باشد تغییر دهند زیرا قدرتهای بسیار بزرگی مانند انگلستان ،عربستان، پاکستان و دیگرکشورهای منطقه که در ائتلاف جهانی ضد تروریزم نیز حضور فعال دارند  از معادله پشتون تبار ها در رأس هرم قدرت در افغانستان حمایت همه جانبه مینمایند  اما جان کری John Kerry وزیر خارجه امریکا با شیوه دیگری که همان پشتون تبار باید چهل فیصد سهم در تشکیل دولت داشته باشند و کسی که در نتیجه شمارش تشریفاتی آرأی دومین دور انتخابات ریاست جمهوری  دومین مقام را بدست می آورند برعلاوه سهم اش در تشکیل دولت  شخص مطلوب و مناسبی برای پست اجرایوی معرفی نمایند البته باید گفت که عدم شفافیت موافقتنامه بر سر تشکیل حکومت وحدت ملی افغانستان سبب شد ه که آقای دکتر عبدالله ، عبدالله رئیس ستاد اصلاحات و هم گرائی خود بر مقام ریاست اجرایوی تکیه زند مگر فقدان درایت فکری و سیاسی دکتر عبدالله که باید ریاست اپوزسیون دولت را بر عهده میگرفت  سبب شد تا جامعه جهانی دریک امر انجام یافته قرار گیرد و سرانجام نه تنها در اعلام نتائج انتخابات تأخیر بعمل آمد بلکه این بی کفایتی که محصول بی کفایتی  هردو تیم انتخاباتی باید دانسته شود سبب گردیده است هریکی از این دومقام دولت وحدت ملی  یعنی رئیس اشرف غنی و رئیس عبدالله عبدالله  در انجام اندکترین مشکلات کاری نیز به جامعه جهانی متوصل شوند . چنانچه آخیرأ در سفر اشرف غنی به پاکستان مطبوعات پاکستانی فاش ساخت که اشرف غنی پاکستان را  برای کمک در تشکیل کابینه فرا خوانده بود .

ادامه دارد

*  نارگیل نارگیل . (اِ) نارجیل . گوز هندی . جوز هندی . بارنج . رانج . گردکان هندی . بارنگ . حشرج . جوزالهند. گوز هندو. جوز هندو. لغت نامه دهخدا

** موز           که درلهجه دری به آن کیله نیز میگویند . [ م َ / م ُ ] ۞ (ع اِ) ۞ میوه ای گرمسیری است و در مصر و یمن و هندوستان و فلسطین بسیار می باشد ودرخت آن یک سال بیشتر بار ن...

 

+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

 

تأسیس زور خانه برای جنگجویان داعشی یا مرکز ترویج اسلام معتدل !!

   رئیس غنی به نمائنده گی  ازتیم حریف در میدان افغانستان  بازی میکند !

                  خدارا شکر که بیگانه ها  بیدار اند  !

پیوسته به گذشته قسمت چهل وششم :

 

            

             یا به اندازه آرزویت تلاش کن و یا به اندازه تلاشت آرزو کن

 

                                           شکسپیر        

 

 

متأ سفانه حالتی را که با شنیدن خبر " امضای چک سفید " برای ایجاد مرکز اسلامی از سوی عربستان به من دست داد بویژه آنگاهی که  آ قای عبدالرحمن الغاصب سفیر دولت عربستان در کابل تأسیس این مرکز بزرگ فرهنگی را مروج پیام اسلام معتدل عنوان کرد و در بیان و توضیح  خود در باره ماهیت این مرکز گفت  که سمبول اسلام معتدل خواهد بود این حقیر را نیز  واداشت تا با توانایی های ناچیزعلمی ای که در عرصه متون دینی اسلامی دارم بیش و پیش از همه اظهارات سفیر "غاصب " را  تحت بررسی قرار دهم . هرچند  میدانم و اکیدأ بر این باورهستم  که نصیحت کردن در عصر کنونی کار بیهوده ایست بخصوص در حوزه دین و صدور فتوا که " چنین بگو و چنان نگو " بسیار ابلهانه  تلقی میگردد  .

https://www.youtube.com/watch?v=FqB9Qdjb5h8

اما درمورد تأسیس و ایجاد مرکز اسلامی از سوی عربستان در شهر کابل بخصوص با امضای چک سفید و تخصیص دادن بودجه لایتنهی برای ایجاد چنین مرکز قضیه درست برعکس است که حضور طولانی دربار آل سعود در فعل و انفعالات سیاسی و تاریخی کشور ما افغانستان در تبانی با شبکه های جاسوسی منطقه و جهان  به من به عنوان شاگرد کوچک حوزه تاریخ و جامعه شناسی این جرئت را میدهد تا در این هنگامی که دست پنهانی رژیم آل سعود دراکثر حوادث پیچیده معاصرو درپوشش نهاد های شبه مقدسی چون رابطه عالم اسلامی -هلال احمر سعودی -  هیأ ة الاغاثه و ده ها نهاد صغیر و کبیر !!  دیگری که در واقع شعبات امنیتی سازمان امنیت عربستان محسوب می شدند هر تحلیل گری بویژه این حقیر را که بخش عظیمی از حیاتم را در پیوند به تفکر خردمندانه و آزادی بخش اسلام سپری شده است مؤظف میسازد تا  با الهام از واقیعت های عینی اما درعین حال درد ناک  تاریخ کشور ما که  "چهلتارپوشان وشیوخ مفسدی ازاعراب "  گله وار بر اردوگاه های از  آواره گان مظلوم  افغان در پیشاور پاکستان  می  تازیدند و دربدل چند د یناری و درهمی عزت و وقار تاریخی مردم بینوا و آواره  ما را به استهزأ می کشیدند ، از اینجاست  آنچه را که به عنوان دامی در راه ترقی و صلح واقعی مردم افغانستان به هر نام و اسمی  حتی  بر آب زمزم شسته شده و صد در صد اسلامی !! تشخیص کنم از نشان دادن وافشای  آن دام ها ی رنگین زورو تزویردریغ  نه خواهم کرد . البته باید بگوئیم یکی از اشتباهات اشرافیت و شرک معاصر این بوده است که تمامی آنچه را که در تاریخ گذشته جوامع اسلامی با ادبیات و زبان عربی از سرزمین چهلتارپوشان شبه جزیره عرب صادر میگردید اینها را میراث مقدس و ازارزشهای اسلامی  می پنداشتند و شیوخ فاسد اعراب نیز روی همین معادله بصورت" ریا کارانه "حساب باز میکردند . اما هرگز نه میدانند که  نسل متدین امروزی چنان بیدار گشته است که برای استقرار و احیای دین آزادی بخش توحیدی مبارزه با اشرافیت و قرئت سلاطین غاصب را  در سر خط مبارزه روشنگرانه خود قرار داده اند و مبارزه با قرئت  "ظل الهی سلطانی!" از دین را برای استقرار گفتمان عالمانه و اجتهادی به مثابه نقشه راه خویش می پیمایند . تا آنگاه و آنجا  که مردم رشد علمی ووجدان مذهبی  پیدا کنند . معنای واقعی توحید را درمی یابند و توحید رابا معامله بازی ها ی شیوخ وحکام عیاش عربی تفکیک میکنند و"دین شرک" و "دین تجارتی"  را در چهره ء توحید دروغین  تشخیص میکنند . زیرا میدانند که قرئت " ظل الهی و سلطانی!! " از دین نگهبان فقربوده و در طول تاریخ جوامع شرقی بویژه افغانستان  توجیه کننده اسارت و بردگی بوده و توده های مردم را به نفع زرمندان و زورمندان در سکوت فریبکارانه نگه داشته اند .بدون شک این همان گفتمانی است که بصورت یک ماده تخدیری و عامل انزوا ی  تصوفی و گوشه گیر از سرنوشت کل جامعه و با تولید نفرت در برابر ترقی و پیشرفت جوامع بشری فقط با مسخ استخاره ای بخشی از آیه ء مبارکه  تُعـــــِزُّ مَـــنْ تَشَاءُ وَتُـــذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بيدك الخيرانك علـــــي كـل شيء قدير (آل عمران، ۲) به نفع سلطانی که میخواهد همه نعمت های الهی را خودش بخورد و ملت های فقیر و  درمانده اسلامی منجمله کشور جنگزده ما افغانستان  را به کمک و استعانت چنین  راه بلدان  روحانی نما  و مافیائی شبه مذهبی غارت کنند . نباید تعجب کرد که مذهب با قرئت شرک آلود ظل الهی در یک دوره طولانی تاریخی بر مردم حکومت کرده است وهمه  پیغمبران ما که با پیام توحیدی و رسالت انسانی  نهضت بزرگ علمی و مبارزاتی را علیه چنین قرئت مذهبی آغازیده اند تا مسؤلیت آن پرچم عدالت و آزادی را به ما و عموم آزاد گان تاریخ بسپارند و امروز ما مسؤلیت داریم که آن نهضت را دنبال کنیم ، بنابر این نهضتی است مترقی و تغیر دهنده مسیر تاریخ بشری که تا اکنون در دست شیوخ  فاسدی ازاعراب به نام دین بوده است .

رویکرد تیوریک نهادی بنام " مرکز فرهنگی ملک عبدالله " درکابل :

متأسفانه که دراستراتیژیی  امنیتی  دربارریاض  وسائر شیوخ خورد وبزرگ جزیرة العرب از بسیار دیر مؤلفه های   بنام عدالت و آزادی وجود نداشته است و همیشه شمشیر نیم کشیده شده دموکلسی اش بر سر مبارزین راه عدالت و آزادی  آویزان است و پهلوی بُران  این  شمشیر دموکلسی بر آب مذهبی  وهابیت گدا خته شده است  ، لهذا باید دانیست که منطق این گفتمان بنیادگرای شریعتمدارنیز  برخونهای بیگناهان و مستضعفان دنیا اعم از عرب و عجم  آغشته گردیده است .چنانچه بارها و درمناسبت های دیگری گفته ام که نسبت  دین  و جامعه در گفتمانی که آ قای عبدالرحمن الغاصب سفیر دربار عربستان حامل آن است و برای ترویج و تیوریزه ساختن عملی آن در جوامع عقب نگداشته شده ای چون افغانستان " زور خانه " میسازند و از آن برای تربیت و پرورش تمامی تروریستها نیز بهره میبرند از مدل پروکروستی  تبعیت میکند ،  پروکروست Prokrustes رهزن افسانوی یونان بود که در کوه ها وگردنه ها ، راه را بر کاروانها می بست و اموال آنانرا به غارت میبرد ، اما تنها با این کار اکتفأ نه میکرد بلکه یک تخت آهنی داشت و دستور میداد تا افراد کاروان و صاحبان اموال را یکا یک برروی آن تخت بخوابانند ، هرکسی که قد واندازه اش از طول تخت آهنی کوتاه تر بود به فرمان پروکرست که سردسته دزدان بود از طرف پا وسر میکشیدند تا به اندازه تخت شود و اگر قد بلندتری داشت فرمان میداد تا از ناحیه پا میزان اضافی را اره کنند ؛ تا کاملأ در قالب تخت آهنی جای گیرد ، از نظر حاملان و معتقدان بر گفتمان غیر اجتهادی وغیرعقلانی اسلام تخت آهنی است که باید انسان و جامعه را دردرون آن قرار داد و کم وزیادی های آنرا با برش یا کشش قالب بندی نمود . البته ریشه اصلی تناقض معرفت شناختی این گفتمان خشونت پرور داعشی با انسان و تکامل جامعه در عصر حاضر همین      جا نهفته است زیرا گفتمان شریعتمدار با اتکای مطلق مکانیکی و دگم بسیاری از احکام مربوط به نیاز های اقتصادی - سیاسی  و فرهنگی بشر را لایتغیر همه مکانی و همه زمانی تلقی مینمایند . بدین سبب گفتمان داعشی در عصر حاضر با بسیاری از مؤلفه های حقوق بشر مانند مبارزه با برده داری ، مسأله حــــقوق زنان وغــــــیره مناسبات موجود اجتماعی و ســـیاسی  گــــــسست و تناقض می یـــــابد ، جالب آنجا و آنگاه است که قریب به اکثریتی از داعیه داران این گفتمان و همچنان نیروهای که در تقابل به این قرئت وبا باور بر اجتهاد به مثابه نقطه متمائیز از آنها خود را از شیعیان و هواداران ولایت فقیه مطلقه می نامند نتوانیسته اند در جهان کنونی که انسان  بصورت تصاعد هندسی برطبیعت و هستی تسلط و غلبه حاصل می کند وچنین سلطه سبب میگردد تا پدیده های نو و بکری در پیرامون حیات بشر ظهور کند و در برابر این فرآیند انسان دینمدار عصر حاضر بویژه مراجع دینی و مذهبی این زمان که مدعی اند دین مقدس اسلام و کلام الله یعنی قرآن  پاک که ارائیه دهنده راه حل برای  تمامی نیازهای  انسان معاصر است راه حل علمی را از بستر دین مقدس اسلام کشف و استخراج نماید وقتی با این گفتمان اقتدارگرای تاریخی مذهبی نه میتوانند برای زندگی امروزی بشر راه حلی را دریابند ، بلادرنگ و با آسان ترین شیوه برای پیشبرد زندگی بشر در عصر حاضر متوصل به گفتمان سکولاری میگردد که از سوی مراجع نظام سرمایه داری جهانی با قوانین ویژه ای مدیریت و رهنمائی میگردد . اکنون ودر عصر حاضر  که در زمینه حقوق سیاسی و مدنی شهروندان و حقوق انسانی آنها در شرائطی که دموکراسی و آزادی های مدنی در پارادائیم و الگوی انسان امروز جای گرفته و هرخواست مشارکت و حق تعیین سرنوشت با عقلانیت سیاسی بشر در آمیخته تمسک به الگوهای داعشی نظیر خلافت یا هم امامت اقتدارگرایانه که رابطه حکومت با جامعه را به رابطه حق و تکلیف تبدیل میسازد و "دولت قیم سالار " را به عنوان دولت دینی حاکم میکند و« دولت مردم سالار » را همچون امر غیر دینی - کافر ما آب ، وارداتی و غیر شرعی منتفی می سازد جایگاهی ندارد .          با احترام کامل به مقام خواننده گان ارجمند باید به عرض برسانم  از اینکه تمسک بر گفتمان متحجرانه تاریخی و غیر اجتهادی در عصر حاضر هیچگونه جایگاهی ندارد و نقد این قرئت تاریخی نیز  مستلزم باور بر یک جهان بینی خاص توحیدی است و پژوهش های همه جانبه و بنیادیی  را می طلبد آنرا به یک فرصت دیگری موکول میسازم .

                        خدارا شکر که بیگانه ها  بیدار اند  !

از زمین و هوا توطئه می بارد وما را همچون هفتادودو تن در شب عاشورا محاصره کرده اند ، آب را روی ملت  ما بسته اند و باران تیر را گشوده اند ودر این میان " ما " که از تبار" نازآبادی ها " و از فرنگ رفته گانیم  چنان به  خواب " ناز " رفته ایم که مگر شیپور دالر!! بیدار مان کند !!

https://www.youtube.com/watch?v=BtgQJI2T4EA&feature=youtu.be

 هرباری که در بخشی از خاک کشورما  آتش توپخانه دشمن به زبان انتحار و یاهم انفجار زبانه کشیده گروهی از ما علیه گروه دیگری به رجز خوانی پرداخته ایم ویاهم  به گفتن هزیانات و لاطائلات بی مصرف وواهی  چون  « برادرم در قندز پهلوان است !!!» رو آورده ایم چنانچه آخیرأ حضرت محمد اشرف غنی دامت برکاته در کسوت یک مرشد عام برای امت شهید پرورافغانستان و دومین متفکر جهان برای جهانیان  آنگاهی که  در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با سرمنشی کشور های ناتو در برابر سوال یک از خبرنگاران تلویزیون شمشاد که پرسیده بود اگر قرار است که تا آخیر سال ۲۰۱۴ جاری  نیروهای خارجی افغانستان را ترک گویند با توجه به وضع وخیم امنیتی کنونی این اقدام را چگونه ارزیابی می کنید ، ببیند که جناب رئیس غنی چگونه پاسخ میدهد ؟

رئیس غنی به نمائنده گی  ازتیم حریف در میدان افغانستان  بازی میکند !

https://www.youtube.com/watch?v=GGmitao23ZU

 علی الرغم آنکه جناب رئیس اشرف غنی رئیس حکومت وحدت ملی افغانستان برای کم وبیش چهار سال ریاست کمیسیون انتقال قدرت از نیروها ی خارجی به ارتش ملی  افغانستان را بر عهده داشت درست مانند هم رکاب و دوست دوران " دانشگاهی" پوهنتونی اش آقای زلمی خان خلیل زاد سفیر (۱) ایالات متحده امریکا در کابل که بحیث یک امریکائی افغان تبار چندین سال به عنوان سفیر و نمائنده تام الاختیار ایالات متحده امریکا درکابل ایفای وظیفه نموده بود نه تنها برای تقویت ارتش ملی افغانستان کوچکترین گامی را برنداشت بلکه در باره  سلاح های سبک و سنگین به شمول  صد ها جگنده ء و هلیکوپتر های نظامی ارتش  افغانستان که از چندین دهه  بدینسو سرمایه ارزشمند  افغانستان به حساب می آمد  هیچگونه استفسار بعمل نیاورد . و آن همه توپ و تانک و جنگنده ها  که پس از سقوط رژیم طالبان در ذخیره گاه های ویژه بنام DDR  Afghan Disarmament, Demobilization and Reintegration ...  و دایاگ  طی یک پروگرام منظم جمع آوری سلاح ها در زراد خانه های خارجی ها ذخیره شده بود به نام مخالفین دولت افغانستان در اختیار سازمان جهنمی اطلاعات ارتش پاکستان ISI قرار گرفت ، چنانچه دریا دداشت های قبلی ام متذکر شده ام آن همه سلاح ها و مهمات طی یک قرارداد  تسلیحاتی میان پاکستان و عربستان تحویل عربستان گردید که سازمان امنیت عربستان نیز آن همه سلاح ها و مهمات را تحویل جنگجویان و تروریستهای  داعش ساخت . و درباره انجام آن معامله کثیف تسلیحاتی آقای سرتاج عزیز مشاور امنیت نوازشریف و سرپرست وزارت خارجه پاکستان در مصاحبه با بخش اردوی تلویزیون جهانی BBC چنین اظهارداشته بود :

https://www.youtube.com/watch?v=SRWBBtvULDA

اما در هنگامه این هول و هراس بروز شنبه مورخ  ۲۳ سال جاری میلادی روزنامه نیویارک تایمز خبرداد که رییس جمهور ایالات متحده امریکا فرمان محرمانهء را امضاء کرد که بر اساس آن نیرو های امریکایی اجازه انجام عملیات نظامی را در سال ۲۰۱۵ میلادی نیز در افغانستان خواهند داشت..

به گفتهء روزنامه نیویارک تایمز ، بارک اوباما این تصمیم را پس از ملاقات با مشاور امنیت ملی امریکا در قصر سفید گرفت. فرمان تازه رییس جمهور اوباما به نیروهای امریکایی اجازه می دهد که علیه طالبان و آن عده از مخالفین مسلح عملیات کنند که برای نیرو های امریکایی و حکومت افغانستان تهدید اند.این فرمان محرمانه را بارک اوباما در حالی امضاء کرده است که حملات طالبان اخیراً در افغانستان افزایش یافته است.

 

۱: گفته می شود که جناب رئیس اشرف غنی با زلمی  خلیل زاد ، انورالحق احدی و دیگران که ستون فقرات اداره کنونی  افغانستان را تشکیل میدهند از درس خوانده گان دانشگا ه امریکائی بیروت بودند که روی همین ملحوظ این گروه را بنام " حلقه بیروتی ها " می نامند .

مأ خذ : روزنامه معروف نیویارک تایمز

http://www.nytimes.com/2014/11/22/us/politics/in-secret-obama-extends-us-role-in-afghan-combat.html

 

 

 

´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´

 

               "اردوی اِرضأ کار مِیَلی " یا  " رضا کارملی  ! "  ؟

               تامردسحن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد!

پیوسته به گذشته بخش چهل وچهارم 

 

 

مرد قوی هیکلی که بکس سنگینی را برپشت کرده بود  به حمالی  گفت؛ می‌توانی این بکس  سنگین را تا طبقه هفتم برای من حمل کنی؟ حمال  پرسید؛ در مقابل چه می‌دهی؟ صاحب بکس گفت هیچ چیز ! حمال درحالیکه فکر میکرد هیچ چیز هم شاید نوعی از مزد باشد  بعد از آن که آن بکس را با سختی به طبقه هفتم رساند ، منتظر مزدش بود و گفت؛ حالا همان هیچ چیز را بده! مرد شارلتان قوی هیکل گفت؛ گوشه ای از آن فرش را بالا بزن! چه می‌بینی؟ حمال  گفت؛ هیچ چیز ! مرد  گفت؛ همان را بردار و برو!

 

 

دو سه روزپیش  بود دریکی از  شبکه های  تلویزیونی افغانی که از کابل پخش میگردید چشم ام به یک کنفرانس مطبوعاتی افتاد که جلالتمآب محمد اشرف غنی رئیس دولت وحدت ملی افغانستان پس از انجام مذاکرات با ینس استولتنبرگ Jens Stoltenberg منشی عمومی ناتو NATO که تازه بر کرسی منشی عمومی آن سازمان تکیه زده بود در پاسخ به سوالات خبرنگاران سخن میگفت و قتی خبرنگاری به اسم حامد مایار از شبکه تلویزیونی شمشاد از آقای محمد اشرف غنی رئیس دولت وحدت ملی افغانستان پرسشی مبنی بر اینکه آیا خروج نیروهای ناتودر اواخیر سال جاری از افغانستان مناسب میدانید درحالیکه جنگ ها نسبت به سال گذشته در تمام افغانستان با شدت ادامه دارد ؟ هرچند این پرسش جدید نبود اما پاسخ اش سخت بهت آورو شگفت انگیز بود زیرا پاسخ کسی بوده که قبل از انتصابش بحیث رئیس دولت به اصطلاح  وحدت " مَیلی " نه " مِلی " افغانستان لقب دؤمین متفکر جهان را بر رُخ همه رقبای خود   یَد ک میکشید طبیعی است همه کسانی که درد وطن و اندیشه های انسانی  دارند و برای بازگشت وقارو حرمت  از دست رفته انسان  باشنده این سرزمین می اندیشند از خود می پرسند چگونه است  که شخصیت بزرگ علمی ویکی از بزگترین  مراجع سیاسی  مملکت ما بدیهی ترین پرسشها  و مقولات اجتماعی  را با این ضرب زبانی ها و چشم بندی های معاصر پاسخ میدهند ؟ اما  قبل از طرح هرنوع قضاوت مان در باره این مؤلفه ها  شاید لازم باشد که پاسخ های کاملأ متضاد و پارادُکسیال جلالتمآب محمد اشرف  غنی احمد زی را با یادی از این بیت شاعر پرآوازه شرق حضرت سعدی علیه الرحمه که گفته اند : تامردسحن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد! این بدان معناست که تا مرد سخن نگوید مردمان ندانند كه او عالم است یا جاهل ، ابله است یا عاقل ، چون سخن گفت مقدار عقل و میزان فضل او دانسته شود بیان کنم .

https://www.youtube.com/watch?v=GGmitao23ZU

 

من این را بصورت مطلق مناسب میدانم که نیروهای ناتو از افغانستان خارج میشوند . زیرا در طول تاریخ افغانستان افغانها یک مرتبه اجماع نمودند که نیروهای بین المللی بیایند و با ما کمک نمایند . اکنون به فضل و مرحمت الهی تمامی نیروهای آرتش ملی افغانستان بصورت رضاکارانه !!  مشغول دفاع از وطن هستند ، آیا کسی را مجبور ساخته ایم ؟ اگر رضاکارانه !!   نه میبود شما اکنون باید در اردو میبودید .!!! با این جوانی که دارید .!! پس مردم افغانستان اراده نموده اند . و من نیز از تمامی نیروهای امنیتی که بصورت رضاکارانه !!   شامل ارتش ملی شده اند ابراز تشکر میکنم . ما شاهد کسانی هستیم که برای چهارمین مرتبه بصورت رضاکارانه !!  در اردوی ملی ثبت نام کرده اند .!! البته این بدان معنا نیست که جهان ما را تنها میگذارند مأموریت ناتو از اول جنوری تغییر می خورد و با ما در بخش تعلیم و تربیه - تمویل و تجهیزات کمک خواهند کرد بلکه این فصل جدید است و بامقتضای این شرائط جدید ما باید خود را عیار کنیم .!!!!البته ناآرامی های کنونی محصول  تغییر محیطی اند که تمامی شرق میانه و کشورهای اسلامی را فراگرفته است یک کشور با کشور دیگری  وابسته گی جغرافیاوی دارد لهذا این نا آرامی ها زود گذر اند و تغییر می یابند و نه باید نگران بود .     ما قویأ عزم کرده ایم که با بکارگیریی یک برنامه همه جانبه نه تنها در کشور ما آمنیت را برقرار کنیم بلکه آنچه که هدف اصلی مان رسیدن به یک اقتصاد مرفه توام با صلح در کشور است بدست آوریم . که این مطالب از اهداف اولیه دولت وحدت ملی است ....

جلالتمآب رئیس غنی ! شما در کنفرانس مطبوعاتی فرمودید که ارتش ملی افغانستان  اعم از اردو و پولیس " مَیلیِ " البته نه  " مِلی "  ما بصورت رضاکارانه !!   ازمادر وطن دفاع میکنند و روی همین دلیل خروج نیروهای ناتو بویژه سربازان امریکائی را بصورت مطلق مناسب میدانید .!! و گفتید که افغانها در در طول تاریخ افغانستان یک مرتبه اجماع نمودند۱ که نیروهای بین المللی بیایند و با ما کمک نمایند . شاید  هیچ کسی که اندکترین درد میهن دوستی را داشته باشد با حضور هزاران سرباز بیگانه برای زمان طویل المده  در سرزمین خود تن به رضایت دهند و در این فرآیند کوچکترین تردیدی نیست ، حضور نظامی سربازان ناتو مسلمأ نتائج منفی و پی آمدهای سخت زیانباری را در پی دارد . « محسوس ترین و درعین حال درد ناک ترین رسوبات این حضور،  دربرگیرنده عناصر و اجزائی است از جنس " تحمیل و تسلط " کاربرد زور ، نفی اراده ملی و حاکمیت عمومی - انتفای اصول و روابط دموکراتیک ، بلی گویان برای مشروعیت حکومت های تحمیلی ، استبدادی ، کودتائی و بی پایگاه  »  چنین است که این حضور با هیچ منطقی توجیه پذیر نیست البته عجیب است آنهای که دخالت کشورهای همسایه را صریحأ و یا با سکوت تائید آمیز و رضایت مندانه تائید میکنند شعار خروج نیروهای بیگانه را سر داده اند و در این راستا تا آنجا به پیش میروند که نهاد های جداگانه ای با تشکیلات و دم ودستگاه طویل و عریضی بنام مخالفت با نیروهای خارجی البته به کمک خارجی های به ظاهر مسلمان اما بدتر از هر اشغالگر دیگری  بوجود می آورند . ۲       

   تراژدیی انتقال امنیت یا تابوت سرنوشت افغانستان برشانه های غنی احمدزی   :

من گاهی به دیگر مناسبت ها نیز بر این گفته و نکته هیگل Georg Wilhelm Friedrich Hegel فیلسوف نامدار غرب  انگشت گذشته ام  که از نظر وی  همه رویداد ها و شخصیت ها ی تاریخ جهان به اصطلاح دو بار به صحنه  می آیند ، هیگل فراموش کرده است اضافه کند که بار اول به صورت تراژدی و بار دوم بصورت کمیدی ، آنچه در اوضاع واحوال آخیر جامعه ما  و  کمیدیی بنام انتخابات افغانستان  روبروهستیم درست کاریکاتور آن گفته هیگل است که درباره حضور و به صحنه آمدن رجال وشخصیت های تاریخ گفته بودند . همین مهره های که بر تخته شطرنج تاریخ افغانستان به شکل تحقیرآمیز اما بر پِله های مندرس پوش  فرهنگ سلطنت  پیچانده و به صحنه آورده شده اند درست آئینه همین کاریکاتور قدرت است . البته پس از آنکه باری اشرف خان غنی دؤمین متفکر جهان و رئیس کنونی دولت مستحجل و مستعجل " وحدت مَیِلی" افغانستان  قدرت اش را در مقابله با دیگرپهلوانان پنبه ای معرکه  آزمودند وحتی  نتوانیست معیار های را که برای انتخاب کپتان تیم  قلعه ء بزرگ را تعیین نموده بودند بدست آورد لهذا بلادرنگ پس از گردش مختصر و کله کشک ها در بازار مکارهء    " سیأ " ست ریاست کمیسیون  انتقال قدرت از جامعه جهانی به آرتش " مَیِلی " افغانستان را عهده دارشد . آن اشرف غنی احمدزی که از لحاظ اخذ رأی انتخابات ریاست جمهوری  در پائین ترین رتبه  قرار گرفته بود با رئیس محمد اشرف غنی ی امروزی چنان فاصیله گرفته است که گوئی این دو یکتن نیستند و شاید در افسانه ها و اساطر داستان ها و حکایات متعلق با همان اشرف غنی خان احمدزی از قبیله  کوچی  شکست خوردهء دومین دورانتخابات ریاست جمهوری را مرور نموده باشیم . اما بعید است که حضرت محمد اشرف غنی دامت برکاته نداند اگر در روشنی ای  روز و از برج های قلعه ارگ تظاهر برقبیله شریف  احـــمــدزي بودن را همچون میوه ممنوعه اعلام کنند اما شب هنگام بویژه  آنگاهی که به خواب عمیق روند طناب های مستحکم غژدی ها ی از زندگی  کوچی ها را لمس نکنند ؛ اکنون از این پاره گندگی های حیات کسی که نه تنها عزم کرده است تا کشتی سرنوشت ملت فقیر و آواره افغان را در تلاطم خونین تاریخ بسوی ساحل نجات رهنمائی کنند  بلکه ما و نسل ما که بدون هیچ نان و نامی می نویسیم و با تناسب معلومات و اطلاعات مان قضاوت میکنیم و بخاطر قضاوت آئنده گان  نیز در هر مقطعی از تاریخ  عرضه میداریم  تا نسل های آئنده ما  در پرتو آن سرنوشت خویش را تعیین کنند  فاصیله میگیریم  . چنانچه برخی از شما عزیزان گرانقدر میدانید و با شناختی که از من و با نوشته های من  دارید  یقین دارم عمیقأ به این حقیقت پی برده اید که خوشبختانه در برابر تمامی انواع ویروسهای از  تبعیض  نژادی ، لسانی ،  قومی ، قبیلوی و مذهبی واکسینه شده ام و بینیش ام مالا مال از عواطف انسانی است که موتور  وجدان ام را به حرکت می آورند و بصورت بالقوه هسته ای از  حرمت به انسان بویژه کسانی که با من یکسان نه می اندیشند تشکیل داده است . لهذا با دریغ و تأسف میتوان گفت که انتخاب جناب اشرف غنی احمدزی بحیث متصدیی کمیسون انتقال قدرت نظامی و امنیتی افغانستان نه میتواند تصادفی باشد و باور کردن این واقیعت بسیار دشوار است که جناب محمد اشرف غنی احمدزی با اظهاراتی کاملأ خلاف واقیعت در باره آرتش ملی که گویا افغانستان دارای یک ارتش " رضاکارملی! " است و آن همه گزارشهای مبنی بر تقاضای مبلغ پنج میلیارد و چند صد میلیون دالر  مصارف و هزینه های سرسام آور ی را که از سوی ستر جنرال بسم الله محمدی نمائنده دولت اسلامی افغانستان در اجلاس آخیر سران کشور های ناتو واقع در انگلستان  ارائیه شد گزارشهای میان تهی دانیست . به هرحال بیائید مسأله را از یک  زاویه و جهت دیگری مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهیم .!

جناب رئیس غنی احمدزی ! شما در اوضاع و احوالی تصدیی پست  کمیسیون انتقال قدرت را برعهده گرفته بودید  که قبل از آن افغانستان دارای چندین صد پروند طیاره های جنگی مانند میگ  Mig21 ، میگ Mig 23  - حتی هواپیماهای جت جنگی Mig29  و غیره هواپیما ها که با هدف ایجاد برتری هوائی توسط اتحاد جماهیر شوروی ساخته شده بود که با تأ سف در برنامه های بنام دایاگ Daiag و برنامه DDR یا برنامه خلع سلاح ساختن افغانستان در انبار های جداگانه ذخیره گردید و هیچکسی از سرنوشت آن  چندین صد هواپیماهای جنگی که میراث چندین دهه  ارتش منظم افغانستان بود اطلاعی  حاصیل نکرد . تنها آنگاه که  گزارشهای مبتنی برپرتاب چندین مرتبه سلاح های نیروهای آیساف  به مخالفین مسلح دولت افغانستان منتشر شد روزنامه های معروف بریتانیا  همچون  گاردین The Guardian ، دیلی میل Daly Mail  چاپ انگلیس اسنادی را به نشر رساند که گویا اکثر آن سلاح ها ، مهمات به شمول هواپیماهای جنگی نسل میگ  در اختیار نظامیان پاکستان قرار داده شد و جایی نهایت تعجب است که شخص دانشمندی چون  جناب آقای محمد اشرف غنی احمدزی که مسؤل کمیسیون انتقال قدرت از نیروهای آیساف  به نیروهای افغان بود نه تنها در راستای تقویت آرتش ملی افغانستان  هیچگونه تقاضاو پیشنهادی را ارائیه نکرد بلکه در باره سرنوشت صدها طیاره جنگی - سلاح و مهمات سبک و سنگین از قبیل تانک و نفربر ذخیره شده در زرادخانه های آیساف  هیچگونه گفتگو بعمل نیاؤرد . جای تعجب  آنجا و آنگاه است که در سال ۱۳۹۰ هجری شمسی حین ریاست کمیسیون انتقال قدرت آقای غنی احمدزی طی یک گزارش  رسمی از قول آقای غنی احمدزی رئیس کمیسون ارزیابی نیروهای امنیتی افغانستان گفته شد که قوای افغانستان ۹۰ ٪ آمادگی انتقال قدرت را دارااست . این درحالی است که همین چند ماه قبل آنگاه که مجلس شورای ملی افغانستان وزرای امنیتی را به پارلمان فرا خواندند آقای عمر داؤدزی وزیر داخله دولت افغانستان با صراحت اعلام داشت که در انتقال قدرت به نیروهای افغان عجله و شتاب صورت گرفته است که افغانستان با این زودی برای انتقال قدرت آمادگی نداشت . بدون هرگونه تردید و کبری و صغری گفتن ها  آقای داود زی بصورت شفاف و مستقیم حوزه مأموریت جناب اشرف غنی احمدزی را  که وظیفه خطیر ارزیابی همه جانبه اردوی ملی افغانستان را بر عهده داشت نشانه گرفت . البته باید اذعان داشت که هیچگاه نباید از جامعه جهانی و کشورهای خارجی توقع داشت تا اردوی ملی افغانستان را با سلاح های جدید و مدرن تجهیز نمایند اما چشم پوشی از صد های طیاره جنگی و صد ها چاین تانک زرهی و دیگر سلاح های سبک و سنگین  را به هر دلیلی بی کفایتی شخص جناب محمد اشرف غنی باید دانیست که مسؤلیت ارزیابی همه جانبه کمیسیون انتقال قدرت را بر عهده داشت  به هیچ وجه این نوع چشم پوشی از سوی کسی که داری بلند ترین القاب علمی و تخصصی در حوزه اندیشه و تفکر است هرگز از حافظه تاریخ زدوده نخواهند شد .

                              

اما سرنوشت آن همه سلاح های دیپوشده توسط نیروهای خارجی به کجا رسید ؟ دریکی از روزهای خزانی آنگاه که سرتاج عزیز مشاور امنیتی نوازشریف و سرپرست وزارت خارجه پاکستان پرده از یک معامله بزگ فروش  سلاح بر عربستان را برملا ساخت

https://www.youtube.com/watch?v=SRWBBtvULDA#t=126

 

و مقامات امنیتی عربستان نیز با تحویل گرفتن نخستین محموله سلاح خریداری شده از پاکستانرا در جهت تجهیز تروریسته های " داعش " در اختیار تروریستهای سلفی یا همان زنگیان مست وخونین ترین  جنایتکاران تاریخ سپردند و لشکریانی از داعش نیز در یک صبح روشن سوار بر صدها پیکپ کمک داده شده عربستان و اسرائیل بسوی عراق و سوریه حرکت نمودند .

ادامه دارد

۱: شاید هدف اجماع مَیلی نه ملی کنفرانس بن بوده باشد

۲ : اشاره به تشکیلاتی است که از برکت همین نظام مافیائی حاکم برافغانستان بنام جبهه ملی برضد پایگاه های خارجی را ایجاد کرده اند و از آنجائیکه انگیزه این همه تلاشها حصول ثروت و قدرت است و با استدلالهای  کودکانه متوصل میشوند هر چه زور میزنند به جائی نه میرسند ...

 

 

قبلی

 


بالا
 
بازگشت