م. ع. اطرافی

 

ازدو دورانتخابات ریاست جمهوری1393چه اَموختیم

 

مردم افغانستان دردوراول انتخابات ریاست جمهوری با اشتراک گسترده شان در شرایط ناگوار جوی و امنیتی حماسه اَفریدند. 

اعلام نتایج دوراول انتخابات, تمام حلقات متعصب قوم گرا, قشرهای عقبگرا وبنیادگرای تاریخ زده را که در گذشته ها درنصب وعزل پادشاهان  و امیران نقش تعین کننده داشتند حیرت زده ساخت.            دشمنان دموکراسی و مردم سالاری در دور دوم انتخابات از فرصت استفاده کردند دو بم انتحاری را در مسیرکمپاین انتخاباتی داکترعبداله عبداله منفجرساختند. هدف شان این بود که موصوف را از روند انتخابات حذف نمایند. اما قضاء وقدراین دسیسه را بی اثرساخت و موصوف معجزه اَسا جان به سلامت برد. اگرخدا نخواسته داکترعبداله کشته میشد هواداران اش عکس العمل های شدیدی را براه می انداختند که بحران شدید تر اوج میگرفت وزمینه اعلام حالت اضطراری فراهم میشد و انتخابات برای میعاد نامعلومی به تعویق می افتید که هردو تیم انتخابات ریاست جمهوری از ادامه وپیگیری انتخابات محروم میشدند.

دموکراسی و مردم سالاری به حمایت ترورستان به گورستان تاریخ دفن میگردید.

اشتراک وسیع و گسترده مردم دردور اول انتخابات با وجود شرایط نامساعد جوی و امنیتی به بازیگران داخلی, منطقوی و جهانی هشدار داد و زنگ خطر را به صدا در اَورد که مردم افغانستان مصمم شده اند که سرنوشت کشور را به دست خود میگیرند. بنابران بازیگران مثلث در صدد بی اعتبار ساختن روند انتخابات شدند.

دردوردوم انتخابات ائتلاف های قومی, سمتی و قشری سازمان داده شد که با اصول و موازین دموکراسی در مغایرت کامل قرار گرفت. اهداف و منافع ملی کشور تحت شعاع منافع قومی, سمتی, گروهی و شخصی سمت دهی گردید. بعضی ها از تمام امکانات و وسایل مشروع و نا مشروع استفاده کردند که اَراء دسته جمعی مردم را بدست بیاورند و اَراءانفرادی, اَزاد, مستقیم و مخفی مردم با دیانت افغانستان را که در قوانین کشور تسجیل گردیده تحت شعارهای استخاره, اعلام فتوی و تحریکات قومی,  نژادی و سمتی به گروگان گرفتند و مردم را از این حق اساسی و قانونی شان درامربزرگ ملی انتخابات سلب کردند.

 به تعقیب اَن تقلبات گسترده در انتخابات دوردوم گذارش داده شد که بار دیگر انتخابات رابه بحران عمیق و بن بست کشانیدند و اقوام افغانستان را به دوقطب متضاد با هم مواجه ساختند. اگر امریکا  به موقع مداخله نمیکرد معلوم نبود که سرنوشت افغانستان به کجا کشاینده میشد.

پر واضح است که درانتخابات  1393ریاست جمهوری بازیگران داخلی, منطقوی و جهانی درروی پرده ودرعقب پرده بخاطر حفظ و تقویت نفوذ و منافع شان نقش داشتند و در مهندسی انتخابات افغانستان بی تآثیر نبودند که روند انتخابات را به تقلبات گسترده و بحران عمیق کشانیدند.  امریکا اهمیت نقش ومهندسی تقلبات گسترده بازیگران داخلی, منطقوی  و جهانی را از قبل درک کرده بود روند انتخابات را تحت نظارت زره بینی شان قرار داده بودند که رهبران کلیدی امریکا, اوباما, جان مکین و جان کری پروسه انتخابات ریاست جمهوری افغانستان را دنبال میکردند. حینکه خطر را درک کردند به گشودن بموقع گره بحران عمل کردند که با منافع مشترک ملی افغانستان و امریکا گره خورد. مردم افغانستان اَرزومند هستند که منافع مشترک ملی افغانستان و امریکا که ازهمین نقطه اَغاز شده در سالهای متمادی تقویت شده برود و نهادینه شود تا هردو کشور دراعتماد کامل متحدن بتوانند در امر صلح و ثبات در افغانستان به دست اَورد های ملموسی دست یابند. افغانستان و امریکا به یکدیگر نیازدارند تا منافع  مشترک ملی افغانستان و امریکا براَورده شود و زمینه سرمایه گذاریهای داخلی و خارجی در افغانستان فراهم شود. علیه فساد مبارزه جدی صورت بگیرد تا افغانستان و امریکا از این فرصت مساعد استفاده نمایند که دموکراسی, مردم سالاری و حقوق بشردر افغانستان نهادینه شود و افغانستان به همکاری ایالات متحده امریکا بتواند در باز سازی, ترقی و پیشرفت افغانستان و بهبود زندگی مردم خود گامهای مسئولانه بردارد و اشتباهات گذشته تکرار نشود بلکه جبران شود.

با در نظرداشت حضور 13 سال موجودیت قوای نظامی امریکا, ایساف و ناتودرافغانستان صعودسرسام اَور کشت و قاچاق مواد مخدر, قدرت مند شدن ترورستان در لباس طالبان, ناتوانی جبه ضد تروریزم در برابر تروریزم, جلوگیری از استخراج غیرقانونی معادن افغانستان وعدم تجهیزاردوی افغا نستان به سلاحهای دفاعی مورد نیاز افغانستان عدم توجه به اَدرس اصلی تروریزم و عدم کنترول فساد گسترده از موانعی به شمار می اَید که بر روابط قابل اعتماد افغانستان و امریکا سایه افگنده است.  امید میرود که امریکا بحیث دوست ستراتژیک, افغانستان را دراین برهه تا ریخ تنها نگذارد و در موارد فوق  افغانستان را کمک و یاری نماید تا افغانستان باردیگرمجبور ساخته  نشود که برای دریافت کمک های مورد نباز خود به سایرکشورها مراجعه نماید.

 اَرزو برده میشود که تفتیش و شمارش صد در صد اَراء طبق توافق دو کاندید ریاست جمهوری وکمسیون انتخابات که درحضور وزیر خارجه امریکا متعهد شده اند درشفافیت کامل انجام شود و مردم افغانستان مطمئن شوند که به اَراء شان احترام گذاشته شده است. اما سخنگوی کمسیون انتخابات در مصاحبه باتلویزیون طلوع نیوزاظهار داشت که کل اَراء تفتیش میشود اما شمارش کل اَراء صورت نمیگیرد. مهم شمارش اَراء است بدون شمارش کل اَراء, تفتیش کل اَراء مفهوم ندارد. چطورمیتوان بدون شمارش اَراء سرجمع اَرای پاک از ناپاک را بعد از تفتیش اَراء تثبیت نمود و تفاوت را که بین هشت ملیون اَراء مردم که در نتایج ابتدایی از جانب کمسیون انتخابات اعلام گردیده که رقم تقلب را نشان میدهد معلوم کرد!!   اَقای نورستانی چند باراصرار کرد که نتایج تفتیش ازجانب هردو کاندید بدون چون چرا پذیرفته شود. اگر تفتیش اَراء صادقانه و شفاف انجام شود حاجت به پیش شرط اَقای نورستانی نیست, کاندیدان ناگزیر اَنرا می پذیرند. خدا کند که زیر کاسه نیم کاسه ها نباشد که اَقای نورستانی تشویش اش رادر زمینه پنهان ساخته نتوانست.

اینها ابهاماتیست که ناظرین انتخابات اَنرا درنظر داشته باشند. گرچه کاندیدان ریاست جمهوری در یک تفاهم سیاسی به میانجی گری وزیر خارجه امریکا به موافقه رسیده اند که دولت متحد ملی را مشترکن تشکیل میدهند. شاید تفکیک اَراء پاک از ناپاک برای شان دیگر در اولویت قرار نداشته باشد. اما برای مردم افغانستان تفکیک اَراء پاک از ناپاک از اهمیت ویژه برخوردار است. مردم تشویش دارند که اگر امروز تفکیک صد در صد اَرای پاک از ناپاک بصورت  شفاف صورت نگیرد بیم اَن میرود که تقلب درانتخابات بعدی دراَینده کشور بحیث فرهنک انتخاباتی نهادینه خواهد شد.

پذیرش هردو کاندید به اجرای تفتیش صد در صد اراء انتخابات بخاطر تفکیک رای پاک از رای تقلبی و ایجاد دولت وحدت ملی را میتوان برای هردو کاندید ریاست جمهوری, مردم افغانستان و رهبران امریکا بحیث یک پیروزی مشترک دانست.

تشکیل دولت وحدت ملی یکی از چالشهای بزرگیست که در برابر تیم های هردو کاندید قراردارد. درروند انتخابات ومصاحبه های ستادهای انتخاباتی هردو تیم با رسانه ها و تلویزیون ها معلوم شد که یکعده حامیان و سخن گویان هردو تیم از زاویه ی قومگرایی, نژادی و سمتی درزاختلافات را با سفسطه جویی ها و انکار ازحقایق فراخ ترساختند و روند انتخابات رابه انحراف از هدف کشانیدند. اگر همین عناصر در دولت وحدت ملی به پست های مهم دولتی منصوب شوند بیم اَن میرود که دولت وحدت ملی را هم به بیراهه خواهند کشانید.

در تشکیل دولت وحدت ملی موضوع برنده و بازنده اصلن مطرح بحث نیست. باوصف همه تقلبات, هردو کاندید از چندین ملیون رای پاک مردم برخوردارهستند. با تفتیش صد در صد اَراء و  تشکیل دولت وحدت ملی هردو کاندید بیش از99 درصد اَراء پاک و حمایت مردم را با خود دارند که در طول تاریخ افغانستان هیچ دولتی به این تناسب حمایت مردم را با خود نداشته و در اَینده هم نخواهند داشت. شرایط خاص امروزی افغانستان و منافع مشترک افغانستان و امریکا درزمینه چنین دست اوردی را فراهم ساخته است.

با استفاده از این فرصت, دو رهبر که مشترکن صد درصد اَراء  مردم را کسب کرده اند یک دولت وحدت ملی راستین را پایه گذاری نمایند و برای نسل های اَینده از خود به میرا ث بگذارند.

مردم افغانستان هم از دولت وحدت ملی حمایت و دفاع نمایند و نگذراند که دشمنان دموکراسی و مردم سالاری برنامه های اصلاحات ملی دولت را خنثی ودولت وحدت ملی را به شکست مواجه بسازند. منافع است که دوستی و دشمنی ها را در سیاست رقم میزند. ما هم به منافع مشترک افغانستان و امریکا  ارج بگذاریم تا به اهداف مطلوب مان نایل شویم.  منافع ملی ما ایجاب مینماید که مردم همیشه فعال, یکپارچه و  متحد باشند تا ازبرنامه های ملی که به نفع شان میباشد حمایت نمایند و در سیاست و اداره افغانستان نقش برجسته خود را داشته باشند.

درروابط افغانستان با کشورهای خارجی معیار قضاوت مردم هم منافع ملی افغانستان در اولویت قرارداشته باشد.

مردم چطور میتوانند نقش برجسته شان را در سیاست و اداره تمثیل نمایند. این هدف زمانی براَورده میشود که مردم شخصیت های صادق وطندوست, پاک نفس و مسئول پذیر رابحیث نماینده شان انتخاب نمایندو به پارلمان, شوراهای ولسوالی و شوراهای ولایتی توظیف نمایند و از اجرای وظایف شان همواره گذارش بخواهند و خواستهای شان را از طریق وکلای شان به دولت وحکومت ارائه نمایند. و نتایج حاصله را از وکیل شان مطالبه نمایند.

قوم گرایی, بنیاد گرایی, استخاره های سیاسی و فتوی های سیاسی اگر در گذشته ها به نفع اشخاص تمام میشد  امروز به ضررمردم و کشور ما تمام میشود که باعث بیعدالتی اجتماعی, مانع تحقق منافع ملی و وحدت ملی, دمکراسی و مردم سالاری شده و میشود که با اصول و موازین دولت وحدت ملی سازگاری ندارد. مردم باید متوجه باشند که دشمنان قسم خورده افغانستان نمیخواهند که مردم افغانستان سرنوشت کشور را بدست خود بگیرند کوشش مینمایند که ازطریق قشرهای عقبگرا و بنیاد گرا مردم را به دموکراسی و مردم سالاری بی اعتماد بسازند و بین مردم تفرقه و نفاق ایجاد نمایند که ذهنیت وبستراَن در جامعه ما تا هنوزوجود دارد.

سیاست مداران و رهبران مذهبی حق شناس, جوانان, زنان, جوامع مدنی و پیشقراولان نهضت دموکراسی و عدالت اجتماعی, رسانه های جمعی و بخصوص گردانندگان تلویزیون های شهیر کشور همه دست بهم داده مردم افغانستان را یاری و رهنمایی کرده بروند  که فریب دشمنان افغانستان  را نخورده در دفاع ازنظام دموکراسی و مردم سالاری که صد در صد به منافع مردم میباشد بصورت دوامدارفعال, متعهد و متفق باقی بمانند. از مبارزات سیاسی و ملی مقطعی و انفرادی نتایج مطلوب بدست نمی اَید. مبارزات سازمان یافته دسته جمعی, طولانی و دومدار میتواند ملت ها را به هدف برسانند. مشروط براینکه مردم اَن کشوربه سطح یک ملت ارتقاء کرده باشند.

ما افغانها تا امروزهم یک ملت نشده ایم بالای مرکب های بنیاد گرایی و قوم گرایی سیرو سفر میکنیم. اندیشه ها و ذهنیت های مان به ارزش های دموکراسی و مردم سالاری تکامل نکرده و نهادینه نشده است.  

درمدت دونیم قرن ما نتوانستیم یک گام راهم درجهت وحدت ملی,  نو اَوری, پیشرفت و ترقی برداریم. امروز که دموکراسی با ورود قدرتهای خارجی در کشور ما پیاده شده, مردم ما اَنرا فال نیک دانستند  و با اشتراک گسترده شان به پای صندوقهای رای رفتند که با تآسف زیاد که روند انتخابات به تقلبات گسترده و بحران عمیق انجامید. هیچ مرجع افغانی برای بیرون رفت از بحران هیچ کاری را انجام ندادند.    افغانستان دربحران دولتین موازی سقوط میکرد که جان کری وزیر خارجه امریکا پا در میانی کرد وانتخابات را از بحران نجات داد. تفتیش و شمارش صد درصد اَراء و ایجاد دولت متحد ملی به میانجی گری وزیر خارجه امریکا بهترین و معقول ترین گزینه حل بحران گردید که با صد درصد اَرای مردم عملی میشود. غیر ازدولت متحد ملی درشرایط بحران زای کنونی بدیل دیگری وجود نداشت و ندارد. باید همه افغانها از دولت وحدت ملی و از داکتر اشرف غنی و داکتر عبداله عبداله که اکثریت اَراء مردم را کسب کرده اند پشتیبانی و حمایت نمایند تا درپیشبرد برنامه های کاری شان موفق و کامیاب شوند

همین دو نفردرپنج سال اَینده رهبران کلیدی افغانستان هستند که به هیچصورت نباید در سطح ملی و بین المللی تخریب شوند. باید به شخصیت های شان احترام  شود تا وظایف شان را به وجه احسن ایفاء کرده وانجام بدهند و به اَراء مردم که برای شان رای داده است احترام شود. هردو داکتربا دقت باید متوجه باشند که شرایط امروز افغانستان با شرایط دوره دیروز اَقای کرزی بسیار تفاوت کرده است مردم هرگام وعمل دولت وحدت ملی را با دوربین و زره بین نظاره و دنبال خواهند کرد. باید کاری کنند که قناعت و رضایت مردم هم فراهم شود. کارسازنده موجب نیکنامی وپیروزی میشود اشتباهات موجب بدنامی و شکست میشود.

در باره نظام پارلمانی من بحیث یک شهروند افغانستان نظرو رای مثبت خود را اعلام میدارم  و طرفدار نظام پارلمانی هستم. من نقش احزاب سیاسی را درایجاد نظام دموکراتیک پارلمانی و دولت شایسته سالاری برجسته می بینم که حکومات حزبی نسبت به حکومات ائتلافهای قومی درمورد اهداف ملی, وحدت ملی و منافع ملی اَگاه تر و مسئول ترعمل میکنند زیرا به حزب و مردم خود حسابده میباشند. در تمام کشورهای جهان دولتهای قومی جایگاه خود را به دولت های حزبی واگذار کرده اند. درافغانستان هم  ناگزیر همین کار میشود. هرقدر زود ترانجام شود برای مردم و وطن ما مفید تر و بهتر است.

در خاتمه از خداوند متعال استدعا مینماییم که به مردم ما توفیق عنایت فرماید که وحدت نظر و عمل شان را حفظ نمایند و در راه ادامه مبارزات سازمان یافته ودسته جمعی سیاسی و ملی با گامهای متین به پیش حرکت نمایند.  

من الله توفیق         

   22  جولای 2014

 

 


بالا
 
بازگشت