سرورمنگل

   

چرا آمدند... ؟ که به این

زودی برمیگردند ؟

این مهمانان ناخوانده ازگردش روزگار دیدند که شوروی دیگر وجود خارجی نداردومتلاشی شده است  واردوهای آن درافغانستان باتلفات سنگین، پس ازنمایشی بظاهر پیروزمندکه معمول اردوهای فاتح است بجا آوردندورفتند. جمهوری افغانستان باتمام توان وطاقت خوداز دستآوردهای یکدهه وبیشترازآن دربرابراهریمن تجاوز،جنگ وافراط گرائی جهانی ومنطقه ئی دفاع کرد، اما ازبدی روزگارازهمت پائین چند رهبرنماودریشی پوش نظامی بلندرتبه، تن به تسلیم داد.هیچکس عاقبت دشواریهای تهاجم آدمکشان وچپاول گران افراطی رابجان ،مال وعزت مردم افغانستان حدس وگمان نزده بود که پس ازسقوط حکومت  تحت اداره رئیس جمهور نجیب الله چه واقع می شوداما نجیب الله می دانست وهمواره خطاب بجامعه ،نهاد های دولتی،حزبی وامنیتی درنبود نظام حاضر ازفاجعۀ که درتصور نمی گنجید خبروآگاهی میداد وبخصوص به هیئت رهبری وقوماندانهای قوای مسلح جمهوری افغانستان یاد آوری میکردکه: «شما میدانید که به اثر منطق قوی مشی مصالحه ملی وپی آمدهای اخیر آن یعنی توصل بمذاکره ومفاهمه، افراطیون به تنگنای عجیبی قرار گرفته اند. آنان که حتی درمیز مذاکرات زبان واحد نداشتند، چگونه خواهند توانست ادارۀ واحدافغانستان راایجاد نمایند. آیا مردم نمونه های ادارۀ افراطیون را درکنر، بامیان ،تخار،واداره چندروزۀ قندز وبرخی نقاط دیگر کشورراندیده اندواز آن نتیجه گیری نخواهند نمود. این نتیجه گیریها بدون شک موقف آنانرا دربرابر مردم بیشتر ازگذشته تقلیل خواهد داد.

 ما درآینده روزهای دشوارولی سرنوشت ساز برای مردم وکشوررا درپیشرو خواهیم داشت. مگرمردان برای مقابله با دشواری ها افریده شده اند ،برای تحمل دشواری ورفع آن با عمل قاطع وارادۀ آهنین، ما بفعالیت آیندۀ قوای مسلح ج.ا این قاطعیت عمل را مشاهده میکنیم. 

ماه های اخیر وسال آیندۀ دربرابر قوای مسلح افغانستان ، حزب ومتحدین آن آزمونهای جدی را قرارمیدهد . 

 دفاع ازوطن درآینده نه تنها به رشدمشی مصالحه ملی کمک خواهد کرد، بلکه هویت قوای مسلح ووطندوستان افغان را درمنطقه وجهان تثبیت مینماید. باصراحت دربرابر شما مدافعان راستین وطن اظهار می نمائیم که سوال موجودیت وعدم موجودیت ح .د.خ .ادرصحنۀ سیاسی، موجودیت وعدم موجودیت وطن واحد، فرزندان وزندگی هریک مابه کاروفعالیت ما، به سهم ما در دفاع مستقلانه از وطن ومصالحه ملی ارتباط خواهد داشت. فکر میکنم برای هریک ما موجودیت فزیکی بهرقیمتی که باشد، مطرح بحث نیست. برای ما موجودیت درتاریخ، درمعنی، درجلایش اندیشه ها ودرانجام تعهدات ملی وبین المللی که دربرابر مردم کشوروجهان ارائه داشته ایم، مطرح خواهد بود .

با ایمان ویقین کامل می توانم اظهار بدارم که ما برمشکلات فایق می آئیم وپیروز می شویم. دلایل کافی برای چنین محاسبه وجود دارد.»(1) با تمام این هوشیارباشها چشم وگوش عدۀ از هیئت رهبری حزب وطن بازنشد که نشد. عدۀ حقارت وذلتی را پسندیدندکه حتی افرادعادی ازدیدن تصویرهای بازماندۀ هنگام تسلیمی درامروزخجول وعرق سرد شرمساری برپیشانی دارند. اما عدۀ از آنان مانند جنرال محترم خوش قلم وخوش پوش ما هنوزمدعی است که درسایۀ قلم وشمشیرش عزت وآبروما وهمه هموطنان در امان مانده است که هنوزجای شُکرش باقی است وازفیض تدبیرهایش تقدیربجا نیآمده ومنت اش باقی است، زهی چشم دری وبیشرمی! میگویند تاریخ دُوری تکراری ازحوادث ماضی رادرزمان حال وآینده وبا پیچیدگی وابعادی دیگری بنمایش میگذارد ـ تا کجا این وضعیت بحال ما افغانها صادق است ؟ سوالی است که آنرابطورمکرردررویدادها ورویا روییهای دوصدۀ تاریخی نبردهای آزادیخواهانه برضد تجاوزگری دول قهاراستعماری وامپریالیستی تا امروزشاهد آنیم . 

 طی این روزها رسانه ها شایع ساخته اند که گویا رئیس جمهورافغانستان جناب کرزی ازامضای «موافقتنامۀ  امنیتی» با امریکا سرباززده است. اخباری بیشتری ازنا رضایتی ولحن خشن رسانه ئی مجموعۀ ازمطبوعات وابسته به انجوهادرکابل وعدۀ سیاست مداردریشی پوش یا ریش دراز وکوتاه ، اسلامی یا متظاهربه اسلام ازچپ ترین به اصطلاح تا راست ترین درخارج وداخل، رئیس جمهور کرزی را بملامت گرفته اندکه گویا چرا ازامضای توافقنامه امنیتی با امریکا سربازمی زند، کرزی دراینروزها صریحا اعلام داشت که نمی خواهد میراث شوم ازخودباقی بگذاردوضمنا آمادگی خودراتحت شرایط ضمانت ازصلح مکرربیان داشت.درحقیقت امرهنوزهیچ تغیری درمواضع دوطرف یعنی افزودن فشارامریکا برکرزی ازهرجهت،مقاومت وافشاگریهای سرسختانۀ جناب رئیس جمهورکرزی هنوزدرحالی ادامه دارد که روزهای انتخاب رئیس جمهورآینده افغانستان وکشمکش ها ،تاب وپیچ ،تلخی وشیرینی ناشی ازاین رویا رویی ها به پایان حکومت کرزی دوماه بیشتر نمانده است ،درحالیکه ضعفها، نارسائیهای بیشماری دوران حکومتش که انگشت نقد بدان گرفته می شود  ازهمه برجسته تراست. 

 دلایل وشواهدی زیادی را هردوطرف برای ملامت یکدیگرازسرگرفته اند که چنین جنگ نافرجام راکه امریکا آنرا طولانی ترین جنگ با تلفات سنگین نام برده وهنوزفرجام وبرندۀ آن معلوم نیست ـ درحالیکه نیروهای خارجی بطورقاطع امادگی برای خروج کامل را تهیه دیده اندوحلقات حاکمۀ که ازفیض این اردوها ودولتها وازفیض فساد،چوروچپاول ، تریاک وقاچاق بمقام وثروتی رسیده اندبه هیچصورت نمی خواهند ازسایۀ حمایت این فیض بیرون باشندوتقلا دارند بهرقیمتی شده این توافق نامه امضا گردد وسایۀ آنان ازسرما کم نشود. درحکومت کوتاه مدت حسن شرق تحت ریاست جمهوری دکتورنجیب الله نیزچنین اتفاقی درعکس آن بوقوع پیوسته بود که شرق برماندن قوای نظامی شوروی اصرار داشت ، درحالیکه شورویها بطورقاطع تصمیم گرفته بودند که ازافغانستان خارج میگردند.بعدا این امر درنوشته های  جناب حسن شرق صدراعظم معزول افغانستان معکوس جلوه داده شد.(2) 

 امضا وعدم امضای توافقنامه امنیتی تا آنجائیکه قصرسفید وادارات نظامی وامنیتی آن میدانند، هدف مندی امریکا را ممکنست برآورده نسازد، اما برعکس یک موافقتنامه امنیتی جامع  وقابل قبول ضمانتهای صلح وثبات برای افغانستان رافراهم میسازدوبه بلندپروازیهای پاکستان وایران درمنطقه وافغانستان می تواند جواب قابل درک باشد.

 نباید فراموش کرد که رئیس جمهوراوباما ومتحدانش ازابتدای ریاست جمهوری به ادامه جنگ نامعلوم درافغانستان راضی نبودند وآنرا ادامۀ سیاستهای تجاوزکارانه ونظامی رئیس جمهوربوش میدانستند، اوباما ومتحدانش بخصوص دراروپا خواهان هرچه زودترتخلیه افغانستان بودند تا هرچه زودترباظاهرآراسته وبه اصطلاح آبرومندانه وکامیاب ازافغانستان عقب بنشینند که اینک با سرهم بندی عدۀ ازتدابیروبوجود آوردن انتظامات نظامی وامنیتی، زمان این خروج پس از یکدهه آماده شده است.

 باچه وضعیتی افغانستان گذاشته می شود؟

 این سوالی است که دربرابرافغانها ازهرجهت مطرح است. جواب سادۀ وآمادۀ آن حفظ همکاریهای اقتصادی ،مالی ونظامی امریکا ومتحدان آن که بفکر عدۀ با امضای توافقنامه امنیتی برآورده می شودودرغیرآن زیر سوال می رود. بهرصورت دلایل کافی برای برهم خورد وضعیت اقتصادی ، نظامی، سیاسی واجتماعی درعدم امضای موافقتنامه امنیتی با امریکاپیش بینی میگردد، اما باید اضافه کرد؛ آنانیکه برزمینه های آمادۀ درسال 2001م . برای اشغال افغانستان به بهانۀ سرکوب ومحوتروریسم وبازسازی افغانستان به این کشورلشکرکشیدند، اینک طی نزدیک به چهارده (14) سال جنگ وکشتاروصرف ملیارد ها دالر، بیهودگی وسنگینی آنرااحساس ودرک میکنند. اوباما آنرا «طولانی ترین جنگ امریکا »خوانده است که با گفتار گرباچف که جنگ افغانستان را « زخم ناسور» خوانده بود، بسیارفاصله ندارد.  مردم بارها تاراج وغارت شده اند، دیگر چیزی نزدشان نمانده تا ازغارت آن بترسند.مردم آنچه برایش مانده جان ،حیثیت وناموس است که هرروزوشب تفنگداران وگرگان درندۀ داخلی درپشت درهای شان بدترووحشی ترازهرطالبی استاده تا بجان وناموس این مردم آزاده بیافتند وآنرابگیرند. 

 قصر سفید مدعی است که از کیسه مردم امریکا برای التیام دردهای افغان اضافه تر ازیکصدوبیست (120) ملیارد دالرصرف کرده است،جائی هیچ شکی باقی نمیگذاردکه خرچ های بلندبالای امریکائیها ومتحدان آن سالانه ازده ملیارد دالرامریکائی سرببالا می زند که ازآن دستگاه فاسد گستردۀ یک ملیون مامورزندگی بخورونمیرخودرا تهیه میداردوسران نظامی، پلیس،امنیت ونخبه گان دولتی، موسسات داخلی وخارجی ازاین پولها قندآب می زنند.دراین هیچ جائی شک نیست که همه چیزاقتصاد،بازار، کار، نرخ ونوا، تجارت وسیاست، فساد،فرهنگ ، جنگ ،صلح وفحشا همه وهمه دراطراف خارجیان نشونما،نسق وفتق یافته است. آنانیکه به ایشان زیاده می رسد، دعاگوی اند وبه آنانیکه ازآن کمتر نصیب دارند ناراضی اند به آنانیکه هیچ نمی رسد ، پروای هیچ  ندارند. 

  نصیب بخشی کوچکی ازاطفال ونوجوانان درس خواندن وبمکتب رفتن ازاین وجوه است، اما عدۀ دیگر ازترس بمبارانهای بی خبرشبانه وشبخونهای زیرنام طالبان و... بجان وناموس بخود میلرزند.

  فساد سرسام آوردراداره دولت، زرع تریاک وتولید هیروئین، قاچاق واعتیاد جوانان بمواد مخدروفحشا درشهرها بیداد میکندوسربیک ملیون معتاد زده است . 

  بازار پُرزرق وبرق ، تعمیرات بلندمنزل، کافه ها ورستوانهای که امارات را بیاد می آورد. دموکراسی وآزادی مطبوعات ورسانه ها وتیلویزونها ( 100 تیلویزیون )، احزاب سیاسی ازهرقماش(بیشتر از120 حزب سیاسی) وبا بازارانجوها وموسسات فرهنگی، پارلمان وسنا وده ها موسسۀ اجتماعی وسیاسی اعم اززن ومردبازارشان گرم است. اینهمه ازخیرات سردالرهای واریز شده امریکائی است که طلبگاران درخدمت حصول آن باهم سرمی شکنند. آنانیکه باد بگلو می اندازندودم ازسیاست بنوعی چند همصدا باخوداشته باشند کسی پشتون اصیل ووطنپرست است ، وکسی پنجشیری اصیل یا تاجیک وازبک اصیل یا هم مسلمان اصیل وسایراصیل زادگان که درخانۀ واحدوسرزمین اجدادی یکی پشتونستان رابپاکستان می بخشدوآن دیگر پشتونها را بملامت میگیرد که عاملین جنگ وطالب اندودیگری تاجک وپنجشیری وازبک ودیگران را دیده نمی تواند. یکی می خواهدکه سربه تن رئیس جمهورنباشد زیرافاشیست وقوم پرست است وهرحرفی هنوز ازدهنش بیرون نشده مورد ملامت وبه القاب از قبل تعین شده مخاطب میگردد. 

  خلاصه  درمزمت ونکوهش یا ستایش این آشفته بازارباید گفت که همۀ این زرق وبرق وتضاد ثروت وفقر، فحشا، فساد وهم ارزشهای تمدنی وقانونی ازخیرات سراردوهای اضافه ازچهل کشورجهانی بداخل افغانستان آمده اند تاتروریسم را محوونابود کنند واز افغانستان بهشت برین وکشور نمونه وسرزمین آبادان خواهند ساخت که تنها افغانها درآن احساس خوشبختی کنند ودیگران برآن حسد خواهند خورد.اما پس ازچهارده سال، تصویری راکه کاوون خاموش ازعدۀ ازباشندگان افغانستان پرسیده اند که ؛ « خروج نیروهای امریکائی چه تاثیری برزندگی آنان خواهد داشت؟»    ( تصویر ازبی بی سی است. )

              هرکدام از آنان وضعیت خودرا دراجتماعی که دیگردرآن نیروهای نظامی خارجی نیستند بخوبی خودرابیان میکنند. واز آنجمله جمیله میگوید:  

«ما که زمین نداریم، وطن نداریم، چوب و هیزم نداریم، اگر خارجی ها باشند یا بروند فرقی نمی‌کند. درهرحالت اینجامی‌آییم گدایی می‌کنیم که پولی پیدا کنیم و شب به خیمه خود نان و سوخت ببریم. حتی اگر امنیت هم خراب شود وطالبان بیایند به ما کاری ندارند، ما فقیریم وخود جواب خودرا میدهیم. ترس اصلی ما این است که حالت طوری نشود که مجبورشویم پاکستان برویم.درغیرآن به ما نه طالب کاری دارد، نه خارجی نه هیچ کس. درسالهای گذشته هم که نیروی های خارجی فقط بدیدن ما آمدند، با ما عکس گرفتند وفقط حرف زدند. 

 کمکهای راهم که وعده کردند، خود افغانها میگیرندوبه ما نمی رسد، هیچ کدام شان دست مارا نگرفت.» (3) 

 یک تصویرکوچک ومحدود درآئینه تمام نمای اجتماعی افغانها طی این مصاحبه ها قد راست میکند. 

 امریکائیها به اثروقوع حادثه المناک یازده سپتمبر2001م. باسایرمتحدین، برای اعاده عصامه بن لادن به افغانستان لشکر کشیدند. تحت بمباردمانهای هوائی سنگین وتقسیم دالربسران نظامی دولت وسران احزاب اسلامی پاکستان وطالبان، جهاد درسراسرجبهات افغانستان تعطیل شد. سران مجاهدین (الیانسها) پول ، سلاح ویونیفورم نظامی امریکائی را باردیگرنصیب  واجیر وجمع  شدند.هنگامیکه نیروهای زمینی امریکا تحت بمباران شدید هوائی بکابل نزدیک می شدند، مردم کابل درحال شادی واستقبال ازاین نیروها بودند.بقول بی بی سی؛ هنگامیکه صبح وقت مردم بکوچه آمدند، دیدند که برسرنوشت شان باردیگر چپاولگران وقاتلان اهالی کابل را نصب نموده اند، مردم ازاین آمدن همانوقت فال بد گرفتند وگفتند که؛« سالی که نیکواست ازبهارش پیدا است» .حدس وگمانهای بدی ازهمان آوان دربین مردم کابل شایع شد. 

 ناگفته نباید گذاشت که امریکائیها ازهمان آوان قبل ازعملیات که گفته می شدبا وعده سه ملیارد دالر بپاکستان که سهم طالبان نیز درآن شامل بودوبیرون شدن سالم  نیروهای ملیشائی پاکستان وعدۀ از طالبان پاکستانی را سالم ضمانت میکرد وبرای این منظوربا اطلاع قبلی وباز گذاشتن راه ها بررویشان، آنان توانستند به آشیانه های خود سالم برگردند. بی بی سی خبر میداد: هنگامیکه نیروهای زمینی امریکا والیانسها بفعالیت زمینی آغاز کردند ، مقاومت طالبان درسراسر افغانستان شکسته بود، راه ها وسنگرها خالی بود وازطالبان خبری نبود (نه ازمرده ونه زنده) . هنگامیکه نیروهای امریکائی دراطراف کابل ظاهر میشدند ازقول بی بی سی؛ آخرین موترهای پیکپ طالبان سرحد پاکستان راعبورکردند. آنانیکه باید کشته شوند درمحاصره قندوز واطراف آن بیش ازپانزده(15) هزارطالب عرب وافغان که مناصفه آن بدستور رامسفلد وزیردفاع امریکا کشته شدندومابقی هفت (7) هزاراسیربارکانتینری، رسیده ونارسیده بمزارشریف دردشت لیلی بطور فجیع کشته شدند. همین وقت است که یکی از خبرنگاران از وزیر دفاع امریکا رامسفلد پرسید بااین اسیران جنگی چه میکنید ؟ وی ( رامسفلد) درجواب گفت که: « ما اینجا نه هوتل داریم ، نه بندیخانه ونه محکمه یقینا آنان بسرنوشت اعمال خود می رسند.» (4) 

افغانستان کشوریکه قبل ازورود نیروهای نظامی امریکا به اثر مساعی جمیلۀ امریکا ،صعودیها ،پاکستان وبهمکاری سران مجاهدین به هدف  انحلال دولت ،اردو، نیروهای امنیتی افغانستان رسیده بودند وآنچه ازسلاح، اداره، متخصص وکارمند وکاردان باقی مانده بود به اثرجنگهای تنظیمی وبوسیله چوروچپاول ازافغانستان تخلیه شد ـ  قوای سنگین امریکا ، ناتوومتحدان غربی آن هنگامی به افغانستان اگراشغال نگویم باید گفت که مستقروداخل  شدند ـ وعده میدادند تا همه آنچه راکه افغانستان ازدست داده تحت نظارت امریکا دوباره بازخواهدیافت ووعده شد که  ازنوساخته خواهد شد. برای چنین امری بزرگ وخطیرملیاردها دالر، موسسات وادارات تاراجگروپیمان کاروارد افغانستان شد چنان سیستم دلبخواه که درآن فساد ، زرع ،قاچاق تریاک ومواد مخدرووابستگی نظامی ، اقتصادی ، مالی ونظم سیاسی  تحت نام بازار آزاد،آزادی ودموکراسی دروابستگی به سلطۀ نظامی واستخباراتی امریکا وکشورهای غربی بیشتر اسیرودربندشد تا آزاد. 

همانطوریکه استعمارکلاسیک درتلاشهای سلطه جویانه خود،حکومتهای خودساخته مستعمره وبیگانه را ازحمایت مردم تهی وتحت سلطۀ خود میگیردوازهرجهت توانائیهای آنرا نابود ساخته درقیمومیت خود درمی آورد. افغانستان بحیث یکی ازعمده ترین کشورهای وابسته بخشکه جنوب آسیا است که دولتها وسرزمینهای ازشمال (کشورهای آسیای میانه ) را با شرق قارۀ هندوستان وچین وبا غرب ازطریق ایران ودریای فارس وکشورهای عربی وصل میسازد. چنین موقعیت استراتیژیک هیچگاه ازنظرلشکرگشایان پنهان نبوده وسرراه کشور گشایان ایرانی ،مقدونی، عربی، ترک وتاتارهمواره قرارداشته وزیانهای عظیم اعم ازکشتار،غارتگری وتاراج تا سرحد نابودی کامل هستی مادی ومعنوی خود با آن مواجه شده است. افغانستان ازهنگامیکه با دنیای متمدن غرب (استعمار) ازطریق هندوستان همسرحد شد، دولت نوبنیاد افغانستان با مرگ تیمورشاه ودخیل شدن  اولاد کثیر وی در اموراداره کشوروخان خانی وملوک الطوایفی زمینه مساعد وشرایط مناسب برای سوء استفادۀ دولت استعماری انگلیس فراهم ساخت واز آن درحداعظمی استفاده نمودند وکشوررا دردریای از هرج ومرج ونفاق وبرادرکشی وجنگهای سرداران وشهزادگان غرق ساختند. استعمارچیان انگلیسی که اندازۀ قوت یک دولت متمرکز ونیرومند افغانستان را درسرنوست اشغال هندوستان میدانستند وهمین بود که بقول غبار: فعالیتهای قدرت طلبانۀ فئودالها وسرداران درداخل افغانستان  وفعالیت سیاسی ومداخله گرانۀ انگلیس ازجوار افغانستان بداخل آن، سران دولتهای افغانی را از زمانشاه به اینطرف درحلقۀ آتشین محاصره کردوگام بگام آن را درتحت سطیرۀ استعماری خود خورد، منقسم ودرهم شکست. افغانستان دولت ابدالی پس اززمانشاه درسراشیبی انحطاط سیاسی ،اقتصادی وبدامن جنگها فروغلطید.خراسان را دولت قاجاری ایران قبضه کرد به مرو دولت تزاری روسیه دست یافت وپنجاب تحت اداره سکهه ها از افغانستان جدا شد وبه اینترتیب انگلیسها توانستند افغانستان قدیم را درقالب کوچک وفشردۀ کنونی درآورند که برای تامین این هدف فئودالان ،سرداران ،شهزادگان ومنافع آزمندانۀ روحانیون متعصب وفروخته شده مدد راه شان ودرخدمت شان بود. 

 ازرعایت قانون اساسی تا آموزۀ ازتاریخ : 

 برگردیم به اصل مطلب ؛ بقول جناب حامد کرزی امضای تحت فشار قرارداد نظامی با امریکا مانند« معاهده گندمک» و«دیورند» اسارت باروذلیل است . وکرزی صراحت میدهد که آنرا امضا نخواهد کرد .

  سوال اینکه اگرقبل ازامضای قرار داد مسائل جانب افغانی که مقصداز آن تلقی فدا کردن منافع مردم، حق حاکمیت دولت است که درچندمقولۀ کوتاه ازطرف رئیس جمهورارائه شده، مذاکره وحل سوء تفاهم گناه نیست. برعکس قرارداد نظامی امریکا درتوافق با مواد متعدد از مقدمه  تا وظایف دولت، سیاست خارجی وسایر احکام قانون اساسی که بمنظور دفاع ازاستقلال، حاکمیت ملی، تمامیت ارضی وتامین امنیت وقابلیت دفاعی کشوربدولت وظایفی را میگذارد که از وظایف اساسی دولت دانسته میشود، قرارداد امنیتی امریکا نباید مغایربا آن عمل کند.طبق فصل سوم مادۀ پنجاه وهشتم وپنجاه ونهم وشصت چهارم، «مراقبت از اجرای قانون اساسی ، تمامیت ارضی وحفظ استقلال » افغانستان ازوظایف رئیس جمهوراست وبه رئیس جمهوراجازه نمی دهد تابا مواد پیشنهادی قرارداد نظامی امریکاکه با وضوح هرچه بیشتربااصول بنیادی ومبادی حیات مستقل دولت ومردم افغانستان مطابق نباشد ـ برای اجرای آن زمینه فراهم سازند.« قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان که ازسنن دینی، تاریخی، روحیه ملی، وطنی،مردمی وازسنن مردم واقوام افغانستان حمایت می نماید» که مسوده قرارداد نظامی امریکا صریحا آنرا نادیده میگیرد. ده ها چرا؟ دراطراف این مسوده که گفته می شود عملیات نظامی امریکا درافغانستان قطع میگردد واردوها بوطن ومقر خود برمیگردند ومسئولیت دفاعی وامنیتی کشور به نیروهای امنیتی ودفاعی دولت افغانستان برگشتانده شده است.سوال تعلیم وتربیه،تمویل، تجهیز، مشاوره وتحکیم قدرت وتوانائی رزمی اردوونیروهای امنیتی دیگر بچنان سامانۀ نیازنخواهد داشت که همه چیز را بدتر ازحال درآینده پایمال کند. 

 بایک نظر سطحی اینکه چرا اظهارات اخیررئیس جمهورافغانستان دردفاع ازموازین قانون اساسی ومطالبات افغانستان، باعث پی آمد لحن خشن قصر سفید، پنتاگون،ناتوورسانه های غربی وداخلی وابسته شده است؟ وهم درعمل دیده شد که اقدامات  تقلیل همکاری مالی وگویا ازسر گیری مناسبات دوستانه درچوکات امضای یک پیمان با پاکستان ، افغانستان راتحدید می نماید. خدای ناخواسته ارزش این آیه های استعماری قصرسفید که ازخامۀ نمایندگان سرمایه های بزرگ ودلالان غارتگر  برروی کاغذ چگیده گویا طالب صلاحیتهای ماورای حق حاکمیت مااست؟ درحالیکه امریکا ، ناتو ومتحدین درحال بیرون شدن کامل از افغانستان امادگی دارندومیخواهند صلاحیتهای ماورای حق حاکمیت را برای پایگاه نظامی که بطور اغلب گفته می شود که برای تعلیم وتربیه  افراد اردوی افغانستان باقی می مانند وعملیات نظامی ندارند، میخواهندچه ؟ میخواهنددربهای خدمات انجام شده درقراردادی غارت کامل وتامین کنترول کامل برافغانستان را تامین نمایند، دیگرهیچ!و عجب؟

رسانه ها  طی این هفته ازخشم قصرسفید ، ناتو، نیورک تایمزورسانه های داخلی انجوخواروحلقات حاکمه که ازفیض دالرهای امریکائی وازغرقآب فساد وتریاک هنوزسود میبرند بررئیس جمهورملامت میگذارندوعدۀ ازروشنفکران که گویا لباس سیاسی دارند ودم از استقلال ،آزادی وطنپرستی ومنافع ملی مردم می زنند، یک جمله از متن قرارد داد را ناخوانده ونادیده بجای موزه تمام لباس را برای عربده کشیدن بنفع قرارداد وماندن دیرهنگام قشون ها وادامۀ کشتارها، تنها به بهشت های دالری می اندیشندوبس. عدۀسخنان آقای رئیس جمهور را غیردپلماتیک خواندندوعدۀ دیگر طالبانی وماجراجویانه وتباه کننده خوانده اند.درحالیکه قصرسفید ورئیس جمهورآن اوباما که ازهمه بیشتربجهانیان وبملت خود صلح وامنیت ورفاهیت را وعده داده بود بهمان اندازه فقر، تنگدستی، بیکاری را دامن زدوبه استبداد ودزدی وغارت گری تا شنودمکالمات موسسات ، دولتها وسیاست مداران وافرادعادی راه باز کرد. برای عراق ولیبا دونسل تباهی آورد. سوریه هنوزدرلب پرتگاه است ، اینکه رسانه های غربی ادعا دارند صدهزارقربانی جنگ وپنج میلیون آواره ناشی ازهمین سیاستهای نافرجام نظامیگری وغارتگری نظامی امریکادرسوریه  است.اظهارات محکم جناب کرزی رئیس جمهور افغانستان نه بحیث شاکی ، بلکه بحیث رئیس جمهورمسئول درقابل اوضاع وقضایای امروز وآیندۀ تاریخ کشوراز اوضاعی که همواره درزیر پوشش خبری وابسته گان دالرامریکائی ونیروهای نظامی واستخباراتی متحدان غربی رنگ وپوشش می شود، دراین روزها توسط جناب رئیس جمهورکرزی بطن آن دریده شدوگنداب آن با تعفن وحشتناک فضای نه تنها افغانستان، بلکه اطراف آنرا مشمئزساخت.

 قصرسفید، ناتووسنای امریکا خشمگین است نه بخاطرآنکه چرا هرروز سربازانش کشته می شوندوبمبارانهای هوائی وطیارات بی سرنشین آن هرروز جان زنان واطفال بی گناه را درافغانستان ومرزهای قبایلی آزاد بقربانی میگیرند. نه برای آنانی خشمگین اندکه میمیرند، بلکه برای آنانیکه  برای ادامه حیات ونمردن از دستاتیر امریکا سرباز میزنند.

نباید فراموش کرد که دردوبارنیاکان شریف زادۀ آنان به افغانستان بمنظوراشغال دایمی لشکر کشیدند. درتخلیۀ باراول کابل از قشون انگلیس پس ازدوماه وشش روزمحاربه درحالی که قشونهای اشغالگرانگلیس برای خروج آماده می شدند، ازفریب کاری، نیرنگ وعهدشکنی دست نکشیده بودند. غبار با نقل از« خانم سیل» می نویسدکه :« خانم سیل قبل ازتخلیه کابل بکتابی فال زدکه درآن این بند شعرشاعر انگلیسی «کیمپبل» نوشته شده بود: 

 جائی که گروهی باهم جمعندباید تنی چندازهمدیگرجدا شوند. 

برف کفن شان خواهدشد.

 هرقطعه زمین علفزار زیر پای آنان؛ 

 گور عسکری خواهدبود .» 

 خانم انگلیسی این ابیات را درحالی قرائت میکرد که افق نظر او شهرکابل، میدانها، دره ها ،قلعه ها، باغهاوجویبارها ، همه درزیر لحاف سفیدبرف درخواب عمیق وخاموش فرورفته وکوه های کابل مانند اژدهای نقرئینی درسرتا سر این وادی حلقه زده بود. هفده هزار وپنجصد(17500) نفر قشون انکلیسی بار سفر می بست ومیخواست درکام چنین اژدهای فرورود. خانم حساس انگلیسی ازاین منظرعظیم، شگون ناخوب گرفت وگفت : خدا ما رااز شر آنچه می ترسیم وپیش بینی میکنیم حفظ کند. اگر یک افغان این دعای خانم انگلیسی را می شنیداین ضرب المثل افغانی را به او یاد آوری میکرد: 

 « کاروان میگویدخدا ،دزدهم میگوید خدا.» (5) 

 اردوی انگلیس ازکابل تا جلال بطور کامل ازبین رفت به استثنای داکتر برایدن که نیم جان بجلال آبادرسید. اردوی انگلیس درغزنی بسرنوشت اردوی کابل دچارشدوتلفات اردوی قندهاروجلال آباد که مجموعا چهل (40)هزارتلفات انسانی ومقادیربیشترازسلاح ،مال ،حیوان ،اسیروگروگان دراختیارافغانها افتاد ومکناتن وشاه شجاع کشته شدند.دولت استعماری انگلیس هنوزدرفکرمطامع خود بودبا کشته شده گان فکر نمیکرد.

 درمقدمۀ جنگ دوم افغان وانگلیس ، انگلیسها به بهانۀ دوستی امیرشیرعلی خان باروسیه به امیر شیرعلی خان قبول شرایط ذیل را اخطارکردند که به اختصار آورده می شود : 

 ــــ افغانستان بدون اطلاع دولت انگلیسی با دول خارجی مخصوصا روسیه ارتباطی بهم نرساند . 

ــــ اقامت نمایندگان انگلیسی نژادرا درکابل وهرات وسرحدات کشوربپذیرد. 

ــــ راه رفت وآمد مامورین انگلیسی رادرافغانستان باقبول مسئولیت، حفاظت ایشان باز گذارد. 

ــــ هیئتهای اعزامی انگلیس وقتا فوقتا اجازه وروددرافغانستان داشته باشند.

ــــ پادشاه افغانستان به همسایه های خود ـ که طالب از اراضی مغضوبۀافغانستان ازطرف انگلیس درجبهۀ شرق کشوراست ـ حمله ننمایند. 

 ــــ انگلیس سرحدات افغانستان راحفظ وسپاه اورا تقویه می نماید.»  وضمنا نماینده انگلیس آقای لیتن به امیر شیرعلی خان پیام داده بود که اگر امیرشیرعلی این شروط را می پذیرد، پس نمایندۀ خودرابرای مذاکره به پشاوربفرستدواگر این شروط را نمی پذیرد، اعزام نماینده لازم نیست ودرآنصورت  دولت انگلیس با دولت روس مذاکره وموافقه خواهد کرد تا افغانستان ازروی نقشه جهان محو گرددودرروسیه برای چنین موافقتی بهترازامیرشیرعلی خان حاضراست.

امیر شیرعلی خان باتمام نرمش دربرابر انگلیس بمذکرات ادامه داد وبه انگلیسها یاد آوری کرد که سرحدات افغانستان ازطرف روس وانگلیس شناخته شده وتصدیق شده است وافغانستان متیقن است که کشور خارجی درآن مداخله نمی کند، آیا معنی این موافقت نامه ها وتبادله مکاتیب اینست که انگلیس بخواهد خودش درحدود معین شدۀ افغانستان حکومت براند ؟ اما مرغ انگلیسی یک لنگ داشت وبس. انگلیسها که مایل بودند قرارداد زمان امیردوست محمدخان راکه بسررسیده بود تجدید کنند، اما افغانستان با تجدید قرار داد جدیدراضی نبودوعدم امضای چنین قراردادی دلبخواه انگلیس که نخست عواقب مرگ یک سیاست مدارمجرب افغان سیدنورمحمدشاه خان صدراعظم دولت افغانستان رادرپشاوردرجریان مذاکرات تسریع کردوبطورمرموزی داعی اجل را لبیک گفت. 

پس ازیک وقفه کوتاه انگلیسها برای اشغال افغانستان برروی رود سند پل بستند وازطریق کویته وبلوچستان وراولپندی ووزیرستان تا چترال درنقاط مهم نظامی استراتیژیک امادگی جنگی گرفته شد. هیئت انگلیسی با یکهزارسواره وچند توپ برای آگاهی دادن مواد قرارداد ارائه شده خود اگر امیر خواسته باشد یا نه عازم کابل شدند. هیئت انگلیسی در21 سپتمبر1878م. به سرحدات افغانی ( علی مسجد ) رسید.ازطرف فیض محمد خان سرحددارمتوقف ساخته شدند تا اجازه ازکابل حاصل دارند. کیوناری پرسید: ازاینکه شما مانع ورودنمایندۀیک دولت دوست می شوید، آیا امیر شیرعلی خان متغیر نخواهدشد؟فیض محمد خان جواب داد:که چگونه نمایندۀ دولت دوستیکه بدون اجازه وارد می شودوبمردم رشوت پیش میکندکه ایشان را راه بدهدوافریدی را برضد افریدی برمی انگیزدوباعث خونریزی درکشور میگردد.هیئت ناگزیر از سرحد برگشت، اما دولت انگلیس به هیئت اختیار دادکه پادشاه افغانستان را بخواستن معذرت وبه قبول نمایندگان دایمی وادارند. به تعقیب آن اولتیماتوم به امیردرکابل رسیدوطی آن ده روز مهلت برای رد یا قبول مطالبات  انگلیس وقت داده شده بود. امیر بمقابل میدان را رها کرد وبطرف بلخ حرکت کرد.مردم که بتدریج ازتجاوز انگلیس واوضاع کشور وفرارامیرومعاهدۀ گندمک درزیرغدروفریب انگلیس بریعقوب خان امضا شده بودوبعدا وی را بتعبید بهندوستان فرستادند. هنوز یعقوب خان دربالاحصار کابل بود که کیوناری وارد بالاحصار کابل شد وامیر یعقوب خان درپذبرائی او توپهای شادیانه زدوکیوناری باغرور ازفتح کابل وقرارداد کندمک مثل سلف خود مکناتن اداره کل کشور وکابل را بدست گرفت.وی چند روزی فرصت داشت تا زمام اموررا بدست داشته باشد، اما مردم وسپاه کابل برخاستند اورا با هیئت سیاسی و 650 نفرگارد مسلح محافظش بکشتندوعمارت سفارت را با بیرق واجساد کشته شده گان انگلیسی آتش زدند وخاکستر نمودند.(6) بتعقیب قیام کابل ومردم افغانستان درسراسرکشور برپا شد.

بایاد آوری ازدوجنگ  نباید فراموش کرد حوادث جنگ سوم استقلال افغانستان وهجوم قشونهای شوروی طی دوازده سال ادامه جنگها ودست یافتن پاکستان  تحت نام مجاهدین وبعدا طالبان نتوانستند سلطۀ خودرا براین کشورتامین نمایند. اینک امریکائی واضافه از چهل کشور جهانی وبزرگترین ومدهش ترین سازمان نظامی ناتو درکار زار سلطه برافغانستان درمانده اندوبهانه می طلبند تابه بهانۀ امتناع کرزی ازعدم امضای قرارداد نظامی با امریکا که درعمل آماده است با برآوردن چند مطالبۀ بسود تعهدات نظامی امریکا درقبال تامین صلح وتخفیف درکشتارهای بی سروسامان نظامیان امریکائی وجلوگیری ازعملیات های کورشبانه ودایرکردن زندانها، شکنجه وترورواعمال دهشت افگنی دست بردارند. اما قدسیت ازلی آیه های نظامی امریکا هم مانند بهانه جوئیهای استعمارقرن نزدهم وبیستم انگلیس درمنطقه وافغانستان است که درتاریخ حیله گریها وزورآزمائیهای استعماری انگلیس وجا نشینان شان بار دیگردرافغانستان تکرار میگردد. مطبوعات وعدۀ از روشنفکران سیاسی چشم وگوش بسته که مصالح وبلندپروازیهای سیاسی وانجوئی وعدۀ دیگرازفیض فساد وچپاول دارائیهای عامه وقاچاق مواد مخدر با شرکای بین المللی اش از گاوغدودی  بثروت رسیده اند، دامن امریکا را کی رها خواهند کرد.

 تحدید کمکهای امریکا ویقین بتاسی ازآن سایرکشورهای غربی که عدۀ ازافغانها ازفیض آن ثروتمندشده ازباد های وزیدۀ خدمتگذاری به ادارات نظامی ، استخباراتی ومنفعتی علاوه برفشارهای مستقیم بررئیس جمهورکرزی هرطرف راه را می بندندوبادی ازدشنام وناسزا روان است . یکی آنرا پاکستانی ودیگری طالب وتروریست میداند که گویا طالبان را آزاد ساخت ، درحالیکه  آزادی حق تمام اتباع افغانی است که تا حکم محمکه وجرم برای کسی مطابق قانون اعلان نشده باشد، آزاد است . رسانه های چشم براه منفعتهای انجوئی اندومحافل سیاسی که ازوابستگی وخدمت گذاری برای اجنبی برای کشتن هموطنش سالوسانه پوزبزمین افغان می سایند، اما خدمتگاری به استخبارات نظامی امریکا را پیشه ساخته اند، یکدست ویکصد ازکرزی نکوهش میکنند که کرزی هنوز حاضرنشده بپای میز مذاکره وامضای قرارداد تن بدهد. عکس چنین نظری کرزی بارها اعلام داشته که آمادۀ مذاکرات درهرسطحی که امریکا خواسته باشدآمادگی دارد.ادارۀ قصر سفید بازی بچه گانۀ رابغرض خروج کامل نیروهایش رویدست گرفته، برای اینکه ملامتی وبار مسئولیت وشکست استراتیژی تجاوز کارانۀ خود را برای جهانیان ومردمان توجیهی کرده باشند، رئیس جمهور کرزی را می خواهند آلت دست خود بسازند. آقای فیضی گویندۀ ریاست جمهوری افغانستان رسما اعلام داشت که؛ « اگر امریکا برای مذاکره درمورد امضای قرارداد نظامی حاضرنیست رسما اعلام بدارند» افغانستان آماده مذاکره وامضای قرارداد نظامی است. عدۀ خیره سرانه چنین مطلبات را نادید وناشنیده می گیرند وبه مطالبات رئیس جمهورافغانستان کرزی بربنیاد هرهدفی فردی ، قومی یا مصلحت های نظامیگران وسیاست های امریکائی وغربی بنا شده باشد، برای بنای یک افغانستان سالم ومستقل ودارای حاکمیت واستقلال وراه را برای آگاهی بیشترمردم بازمیکند. 

 بتکرار بایدافزود که ؛ رئیس جمهورکرزی درحالیکه بارها آمادگی خودرا برای آغاز مذاکرات برسرتوافق قرارداد با امریکا اعلام داشته است، اما این امریکا است که با بازی شیطنت باری برخروج کامل نیروهایش هنوز متردداست وازطرفی میخواهند تا بارمسئولیت تراژیدی جنگهای چهارده ساله درافغانستان را وعواقب ناشی از خروج نیروهای بین المللی را که ازآوایل حکومت رئیس جمهور اوباما رسما تجویز شده بودبه رئیس جمهورافغانستان بگذارد.صلح، امنیت ، آسایش ، ترقی وپیشرفت کشورهای منطقه مربوط به تعامل نیک ، مناسبات نیک، حسن همجواری ورعایت متقابل منافع تجاری وفرهنگی بین کشورها ودولتها وبمردمان آن مربوط است.

افغانستان کشوریکه درتاریخ طولانی هستی همسایگی خود با کشورهای منطقه براصل احترام به استقلال ومنافع متقابل همسایگی نیک وعدم تجاوز واحترام به حق حاکمیت وتمامیت ارضی کشورها ودولتها سیاستهای خودرا تنظیم نموده وامیدواراست که با توانائیهای مردم درعقب وپشتگاه نیروهای دفاعی کشورافغانستان بتواند وضرور باید بتواند برمشکلات ناشی ازخروج وحضور لشکرهای بیگانه که با منافع عامه مردم همآهنگی ندارند،افغانستان مستقل وآزاد وصلح دوست آینده را پایه گذارند ـ تا درآن ازجنگ ،تجاوزوزورگوئی ، نفرت وتحقیرخبری نباشدو مردم افغانستان درسرزمین آبائی خود سرافراز، آزاده وخوشبخت باشند. 

سرورمنگل.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

پاورقی ها: 

 (1) ــــ  ازصحبت نجیب الله با هیئت رهبری قوای مسلح ج.ا. 

(2) ــــ  چنین امری درزمان حکومت آقای حسن شرق نیزاتفاق افتاده بودکه عامل برطرفی وسبکدوشی شرق شد وبعدا شرق مدعی شد که وی بیرون شدن قطعات شوروی را تقاضا نموده بودند. من بحیث معاون آقای صدراعظم حسن شرق درمذاکرات باطرف شوروی درمورد خروج قطعات شوروی حاضر بودم وقبل ازآن بشرق نیزمشوره داده بودم که موافقت خودرا باخروج نیروهای خارجی ابراز بدارند.فکر میکرد چنین مشورۀ ازطرف من از نیت بد من علیه وی ناشی می شود.

(3) ــــ کاوون خاموش : ویب سایت بی بی سی فارسی. دوشنبه 27 جنوری سال 2014م. 

(4) ــــ از یاد داشتهای اینجانب از اخبار همان تاریخ . حوادث مربوط به محاصره قندزسال 2001م. 

(5) ــــ غلام محمد غبار. افغانستان درمسیر تاریخ .انقلاب مردم .ص.560. 

 (6) ــــ مطالب با تخلیص واقتباس ازافغانستان درمسیر تاریخ. غبار .ازص.596 الی620 

 

 

 


بالا
 
بازگشت