احمد سعیدی

 

حضور پر رنگ مردم در انتخابات يك ضرورت است  

انتخابات جهت تعيين سرنوشت در حيات  اجتماعي، سياسي و اقتصادي جامعه رول سازنده دارد. هر فرد آگاه در رابطه به تعيين سرنوشت خود و ملت خود بي تفاوت نبوده، اميد و آرزوي بهترشدن شرايط را به دل مي پروراند و ميکوشد با يافتن راه هاي بهتر، به سرمنزل مقصود برسد. بررسي واقعبينانه از گذشته باعث مي گردد تا اشتباهات تکرار نگردند.
مردم ما در آينده نزديک، بار ديگر با اشتراک در انتخابات، آرزوي بهترشدن ِ حد اقل شرايط زندگي را براي خود و اولاد خود دارند.اما هفته گذشته گروه طالبان از آدرس بنام امارت اسلامي ابلاغيه اي را به رسانه ها ارسال نموده بودند و از مردم تهديداً تقاضا شده بود تا در انتخابات رياست جمهوري اشتراك ننمايند خلاصه از ابلاغيه آنها (امارت اسلامی به هیچ قیمتی اجازه نمی دهد که دشمن، در این پروسه جعلی و نمایشی خود موفق شود و به هدف شوم خود دست یابد، به همین اساس، ما به تمام مجاهدین نظامی خود امر نموده ایم که با همه توان خود این انتخابات جعلی دشمن را مختل نمایند، و در هرجا کارمندان، فعالیت کنندگان، دعوت دهندگان، تامین کنندگان امنیت و دفاتر آنها را تحت ضربات کوبنده قرار دهند، و مردم نیز نباید اجازه بدهند که پروسه نام نهاد انتخابات، در مساجد، کلینیک ها، مکاتب، مدارس و دیگر اماکن عام المنفعه انجام پذيرد.) گرچه من در علوم ديني و شرعي تخصص ندارم اما آنچه را كه از علماي كرام شنيده ام ميخواهم مورد بحث قرار دهم ،

 ( الف ) از نظر و ديد گاه اجتماعی، عالي تر و بهتر است تا در انتخابات شرکت کنیم. اگر برای ما مهم باشد که در جامعه خود نقش و رسالت  داشته باشیم بهتر است که در انتخابات آگاهانه شرکت کنیم. عدم حضور و اشتراك  ما در هر حرکت اجتماعی بشمول انتخابات  مانعی است برای ابراز شخصیت ما در جامعه. هر فرد اگر علاقه به آن دارد که در جامعه باشد و با مردم زنده گي كند منافع خود و منافع ملي را مد نظر داشته باشد معقول ترين راه آن است  كه در انتخابات شرکت کند. وگرنه می توان گفت كه اين آدم و يا آن آدم  زياد  ترجیح می دهند که در اجتماع زندگی نکنند. عزلت و گوشه نشيني خصلت كرامت انساني نيست انسان موجود اجتماعي است

( ب ) از نظر و باور هاي سیاسی،نيز  لازم و ضروري  است که در انتخابات شرکت کنیم. حتي ديگران را نيز تشويق و ترغيب نماييم  ما با حضور خود یک رای به نفع تفکرات سیاسی  شخص  موافق خود ميدهيم . پس اگر ما در سیاست دارای نظریاتی باشیم يا هستيم لازم است که در انتخابات منظم و مسئولانه  شرکت کرده و نزدیکترین تفکر به نظریات خود را از نگاه برنامه هاي كاري آن  انتخاب کنیم. تا اگر همه نظریات ما و آرزو هاي ما كه از همان كانديد داريم  قابل اجرا نیست حداقل بخشی از آن توسط فردی که نظریات نزدیک به ما دارد به اجرا در آید  و تطبيق گردد  انتخابات موجبات رشد شناخت سیاسی ما از افراد و طرفداران ایشان می شود، متوجه خواهیم شد که قلانی تمایل به سرمایه داری دارد و سرمایه داران حامی وی بوده اند و ...، این موضوع موجب می شود ما دید سیاسی وسیعی پیدا کنیم. شاید بگویید به دست آوردن این دید بدون مشارکت در انتخابات هم فراهم شده ميتواند اما اینگونه نیست. به عقيده من تجربه نشان داده  که یک خریدار خیلی دقیق تر اجناس را بررسی می کند تا یک رهگذر که به تماشای ویترین دوكان ایستاده و نظاره ميكند .

( ج ) از ديد گاه مذهبی، با توجه به اين اصل كه نظام ما مطابق به قانون اساسي جمهوري اسلامي بوده  حمایت از حکومت در مواقع لزوم یک وظیفه شرعی و اسلامي نيز بوده ميتواند چنان که در جنگ های صلیبی كسانيكه  شرکت داشتند و در غزوه در کنار پیامبر خدا  حضور داشتند. اکنون نیز هر مسلمان برای بقای نظام باید حضور و حمایت خود را با دادن رای به همگان اعلام دارد. از این نظرگاه عدم حضور به معنای عدم حمایت از جمهوري  اسلامی است و این مغایر با وظیفه یک مسلمان. پس رای دادن وظیفه شرعی است.

 

نتیجه:

اگر ما یک مسلمان هستیم که به نظام جمهوری اسلامی افغانستان كه ثمره خون بهاي شهداي اين وطن است  اعتقاد داریم و تمایل به بقای آن آرزوي ماست  اهل سیاست باشیم و نظریاتی نیز داشته باشیم، به این که در اجتماع زندگی کنیم هم علاقه داشته باشیم، هم وظیفه شرعی ما خواهد بود هم بر ما لازم است و هم بهتر است که در انتخابات شرکت کنیم. تا بتوانيم آينده بهتر را به نسل آينده ارمغان دهيم  اگر فردی خارج از همه تعاریف بالا باشد، نه لازم است که رای دهد، نه بر وی وظیفه شرعی است و نه عرفي  که رای دهد و نه برای او اصلاً رای دادن است. یعنی افرادی که اولاً به زندگی در اجتماع علاقه ای نداشته باشند، ثانیاً هیچ گونه نظریه سیاسی نداشته باشند، ثالثاً نمی خواهند که از نظام جمهوری اسلامی افغانستان حمایت بکنند. و باید گفت داشتن شرط سوم، یعنی مخالف نظام جمهوری اسلامی بودن خود یک نظریه سیاسی است و به خودی خود نشان از آن دارد که فرد دارای نظرات سیاسی است و این نقض یکی از سه اصل خواهد بود. پس چون فرد نظر سیاسی دارد لازم است که در انتخابات شرکت کند. اما می تواند رای سقید را به نشانه اعتراض به صندوق بیاندازد. در پایان شاید برای برخی بهتر است که رای بدهند و بر برخی وظیفه ديني و انساني نیز می باشد. اما برای همگان لازم است که رای دهند. در غير آن آنچه كه در آينده تصور مي شود كه بدون انتخابات كشور بطرف بحران خواهد رفت مسئوليت آن بدوش كساني است كه در انتخابات سهم نمي گيرند رسالت اسلامي خود را انجام نمي دهند .

 

 


بالا
 
بازگشت